شنبه ۰۳ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۵ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۸:۳۵
گزارش سال‌گرد فاجعه هیروشیما؛

فاجعه هیروشیما؛ جزغاله شدن ۱۲۰هزار نفر

آمریکا در لحظه صفر حمله اتمی به هیروشیما، ۸۰ هزار نفر و در ناگازاکی ۴۰ هزار نفر را جزغاله کرد اما اکنون در جهان خود را داعیه‌دار عدم اشاعه تسلیحات اتمی معرفی می‌کند.
کد خبر : ۲۵۲۰۴۸
صراط: روز 6 اوت سال 1945، یک جنگنده بی – 29 ارتش ایالات متحده اولین بمب اتمی تاریخ بشر را بر سر مردم شهر هیروشیمای ژاپن فروافکند. انفجار قارچی حاصل از این بمب 90 درصد از این شهر را در یک لحظه نابود کرد و 80 هزار نفر را در چند ثانیه جزغاله کرد؛ ده‌ها هزار نفر دیگر نیز در ماه‌ها و سال‌های بعد در اثر تشعشعات رادیواکتیو حاصل از این انفجار وحشتناک جان خود را از دست دادند.

3 روز بعد، یک هواپیمای بی – 29 دیگر آمریکایی یک بمب هسته‌ای دیگر را این بار بر شهر ناگازاکی فروانداخت و 40 هزار نفر را به قتل رساند. در اثر این دو انفجار هسته‌ای «امپراطور هیروهیتو» تسلیم بدون قید و شرط کشورش را در جنگ دوم جهانی اعلام کرد و به این ترتیب، این جنگ خانمان‌سوز به پایان رسید. وی این مساله را در تاریخ 15 اوت و در یک نطق رادیویی، ضمن اشاره به قدرت ویرانگر بمب اتمی ابراز داشت.

* پروژه منهتن

حتی پیش از شروع جنگ دوم جهانی در تاریخ اول سپتامبر سال 1939 میلادی، گروهی از دانشمندان آمریکایی که برخی از آنها از کشورهای فاشیست اروپایی به ایالات متحده مهاجرت کرده بودند، از تحقیقات مربوط به بمب هسته‌ای در آلمان نازی نگران بودند. شاید اگر هیتلر می‌توانست زودتر از آمریکایی‌ها به بمب اتمی دست پیدا کند، اکنون سرنوشت جهان به‌گونه‌ای دیگر بود.

بیم از بمب هیتلری، آمریکا را بر آن داشت که از سال 1940 (یک‌سال پس از آغاز جنگ دوم جهانی و یک‌سال پیش از ورود آمریکا به این جنگ) سرمایه‌گذاری بر روی بمب اتمی خود را آغاز کند. پروژه تولید بمب اتمی را دو نهاد در آمریکا عهده‌دار شدند، اولی، «دفتر تحقیق و توسعه علمی» و دومی، «وزارت جنگ آمریکا» بود. مهندسین ارتش آمریکا وظیفه داشتند در این پروژه فوق سری آنچه لازم است را فراهم آورند، پروژه‌ای که نام سری «منهتن» بر آن گذاشته شده بود.

* پرل هاربر و ورود آمریکا به جنگ

وقتی در بحبوحه جنگ دوم جهانی، آمریکایی‌ها مانع فروش نفت به ژاپن شدند و این اقدام از سوی ژاپن اقدام خصمانه تلقی شد، حمله معروف به «پرل هاربر» در جزایر هاوایی و در تاریخ 7 دسامبر 1941 صورت گرفت، حمله‌ای غافل‌گیرکننده در صبح روز یکشنبه که تلفات سنگینی را به ارتش آمریکا وارد ساخت. غرق شدن 5 ناو بزرگ و 3 ناو کوچک، خسارات سنگین به 3 ناو دیگر و کشته شدن 2400 نفر و جراحت بیش از هزار نفر بخشی از تلفاتی بود که آمریکایی‌ها در حمله سنگین پرل هاربر متحمل شدند. برای اینکه بدانیم این آمار بر اساس استانداردهای نظامی آمریکا تا چه حد فاجعه‌بار است، کافی است به این نکته توجه کنیم که آمریکا ظرف 8 سال اشغال عراق، 6 هزار کشته داده است.

«تبعات حمله به پرل هاربر هم برای آمریکایی‌ها بدوا سنگین بود. ناوگان ایالات متحده در اقیانوس آرام به‌طور موقت از کار افتاد. تایلند بـه اجـبـار بـا ژاپـن مـتـحد شد و انگلیسی‌ها از برمه و مالایا بیرون رانده شدند. سنگاپور توسط ژاپن فتح شد و شصت هزار تن به اسارت درآمدند. ژاپنی‌ها به سرعت اندونزی را تـصـرف و سـرانـجام، ارتش ایالات متحده را در فیلیپین وادار به تسلیم کردند. آنها همچنین جزایر آمریکایی و بریتانیایی را در غرب اقیانوس آرام تصرف و جای پایی در جزایر آلوئتـی و گینه نو به دست آوردند؛ جایی که ژاپن، در واقع، می‌توانست استرالیا را مورد تهدید جدی قرار دهد. بدین سان، ژاپن همانند آلمان، در نخستین ماه‌های نبرد، به عنوان یک فاتح تمام عیار، جلوه کرد و اقیانوس آرام و آسیای جنوب شرقی در دست این کشور قرار گرفت». البته برخی تحلیل‌ها نیز وجود دارد که بیان‌گر اقدامات تحریک‌آمیز روزولت برای وارد ساختن آمریکا به جنگ دوم جهانی است که البته این تحلیل‌ها که عموما مبتنی بر انگیزه‌های پنهان هستند برای اثبات نیازمند شواهد و مستندات بیشتری می‌باشند. اما به هر روی، نمی‌توان انکار کرد که تحریم ژاپن در میانه جنگ دوم جهانی، نمی‌توانست بدون واکنش توکیو باقی بماند و طبیعی است که واشنگتن انتظار واکنش را در سر می‌پرورانده است.

اما به هر حال روند جنگ جهانی دوم به‌سوی شکست دول محور پیش رفت. اشتباه حماقت‌بار هیتلر در حمله به سرزمین یخبندان و دفاع بی‌نظیر مدافعان روس، جنگ را به سمت و سوی دیگر پیش برد. حمله مشهور نورماندی جبهه دیگری را در غرب گشود و نیروی متفقین بر متحدین چربید. ژاپنی‌ها هم از سال 1944 تقریبا می‌دانستند که هیچ شانسی برای پیروزی ندارند اما تصمیم آنها برای ادامه نبرد ولو با پایانی تلخ، مصمم بود. روز دوم ماه مه سال 1945، سرانجام هنر نظامی «ژنرال ژوکوف» نتیجه داد و شوروی برلین را به تصرف خود درآورد؛ کار آلمان نازی یک‌سره شد اما ژاپنی‌ها با وجود ورود نیروهای زمینی آمریکا به خاک کشورشان، بی‌محابا می‌جنگیدند.

* چرا بمب اتم؟

آمریکایی‌ها تقریبا مطمئن بودند که پیروزی در نبرد زمینی با فرزندان سامورایی‌ها اگرچه ممکن است، اما هزینه گزاف انسانی و مالی خواهد داشت. ژاپنی‌ها وجب به وجب دفاع می‌کردند و ابایی از مرگ نداشتند. بنابراین نوبت به «پروژه منهتن» رسید تا کار جنگ دوم جهانی را یک‌سره کند. البته برخی منابع نیز می‌گویند که تصمیم حمله اتمی به ژاپن از سپتامبر 1944 اخذ شده بود.

ساعت 5:30 بامداد روز 16 جولای 1945، آمریکا در تست مشهور به «ترینیتی»، اولین بمب پلوتونیومی خود را در ایالت نیومکزیکو آزمایش کرد. بنابراین از اولین تست هسته‌ای آمریکا تا اولین حمله هسته‌ای در تاریخ جهان، تنها 3 هفته زمان برد!


نکته جالب اینجاست که از میانه ماه آوریل سال 1945 الی میانه ماه جولای که «هری ترومن»، رئیس‌جمهور آمریکا شد – همان رئیس‌جمهوری که به ژاپن حمله هسته‌ای کرد و اسرائیل را به رسمیت شناخت – ژاپنی‌ها تقریبا معادل 3 سال دیگر جنگ از نیروهای آمریکایی و متحدانشان تلفات گرفته بودند. در اواخر ماه جولای، دولت نظامی ژاپن تقاضای دولت‌های متفق را برای تسلیم رد کرد. در این به‌اصطلاح تقاضا، تاکید شده بود که رد این درخواست با نابودی ژاپن مساوی خواهد بود.

ژنرال «داگلاس مک‌آرتور»،  ژنرال 5 ستاره مشهور آمریکایی‌ها و دیگر فرماندهان عالی‌رتبه نظامی آمریکایی بر این باور بودند که باید بمباران عادی ژاپن ادامه یابد و سپس یک عملیات زمینی گسترده علیه ژاپن صورت پذیرد اما همین فرماندهان به ترمن هشدار داده بودند که در این طرح چیزی در حدود یک میلیون نظامی آمریکایی کشته خواهد شد. برای جلوگیری از این تلفات مهیب، هری ترومن تصمیم گرفت که خروجی پروژه منهتن را بر سر مردم ژاپن بیندازد، به این امید که جنگ فورا پایان یابد؛ امری که البته محقق شد.

* سودای دنیای پس از بمب اتم

چیزی که بیش از همه جالب بود، نظر «جیمز بایرنس»، وزیر امور خارجه دولت هری ترومن بود. وی معتقد بود که استفاده از بمب هسته‌ای علیه ژاپن نه‌تنها جنگ بین‌الملل دوم را فورا پایان می‌دهد بلکه به قدرت آمریکا وجهه استیلا بخشیده و نقش این کشور را در شکل‌دهی جهان پس از جنگ تثبیت خواهد کرد. آقای بایرنس که از معتمدین «تئودور روزولت»، رئیس‌جمهور قبلی بود، کسی بود که برای اولین بار هری ترومن را از وجود پروژه هسته‌ای در آمریکا مطلع کرد. روح ترومن هم پیش از ورود به کاخ سفید از وجود پروژه منهتن خبر نداشت.

در تاریخ 6 اوت 1945 یعنی روز حمله به هیروشیما، این شهر 350 هزار نفر جمعیت داشت. این شهر که در 500 مایلی توکیو واقع شده است به‌عنوان اولین هدف انتخاب شد. اولین بمب هسته‌ای که به نام «پسر کوچک» از آن یاد می‌شد، با چتر نجات و در ساعت 8:15 صبح 6 اوت 1945 بر سر مردم هیروشیما انداخته شد. نیرویی که این بمب تولید کرد، معادل 12 هزار تا 15 هزار تن تی‌ان‌تی بود و 5 مایل مربع از شهر را نابود کرد.

علت انتخاب شهر هیروشیما برای اولین حمله اتمی جهان نیز در نوع خود جالب است. به‌نوشته وبگاه «هیروشیما اسپریت»، این حمله از آن رو به هیروشیما صورت گرفته که تقریبا بقیه شهرهای ژاپن در جریان جنگ نابود شده بودند اما این یکی آسیب زیادی ندیده بود! در ضمن، سایز و شکل شهر نیز برای تخریب شدن به‌وسیله بمب اتمی مناسب بود و همچنین، تاسیسات نظامی این شهر آسیب زیادی متحمل نشده بودند.

با این حال، نابودی هیروشیما به تسلیم بلافصل ژاپن در جنگ نینجامید. از سوی دیگر، دو روز پس از حمله به هیروشیما، شوروی هم به ژاپن اعلام جنگ داد و به منچوری یورش بورد، به این ترتیب خطر دیگری متوجه آمریکا شد: «توسعه نفوذ کمونیست‌ها در اقیانوس آرام». این امر باعث شد ترومن مصمم شود هرچه سریع‌تر جنگ را بدون مشارکت روس‌ها به پایان برساند. به همین خاطر آمریکایی‌ها در 9 اوت دومین بمب را بر سر مردم ناگازاکی انداختند. اگر پسر کوچک بمبی اورانیومی بود، بمب دوم که «مرد چاق» نامیده شد، ساخته شده از پلوتونیوم بود. این بمب راس ساعت 11:02 صبح بر سر مردم ناگازاکی انداخته شد و از بمب اولی قوی‌تر بود. انفجار این بمب نیرویی معادل حدود 22 هزار تن تی‌ان‌تی ایجاد کرد. با این حال موقعیت خاص ناگازاکی که بین دو دره واقع شده بود از اثر بمب کاست و باعث شد که تخریب حاصل از آن معادل 2.6 مایل مربع باشد.

* شادی و پایکوبی پس از کشتار

به این ترتیب، 6 روز بعد و در ظهر روز 15 اوت، امپراطور هیروهیتو در پیامی رادیویی تسلیم کشورش را اعلام کرد. این روز در آمریکا به روز VJ (Victory in Japan) مشهور شد. سراسر آمریکا به‌مناسبت این پیروزی شاهد جشن و پایکوبی بود! قرارداد رسمی تسلیم در تاریخ 2 سپتامبر منعقد شد و ناو جنگی میسوری آمریکا در بندر توکیو، پهلو گرفت. سوالی که اینجا مطرح می‌شود این است: «اگر پایکوبی پس از کشتار وحشتناک مردم ژاپن از نظر آمریکایی‌ها مجاز است، چرا واشنگتن از پایکوبی برخی ملت‌های خاورمیانه پس از وقایع یازده سپتامبر تعجب کرده بود؟»

پس از جنگ جهانی دوم، هیروشیما بازسازی شد اما بخش کوچکی از آن به عنوان یادبود خسارات دهشت‌انگیز «پسر کوچک» به همان شکل باقی ماند. هر سال و در تاریخ 6 اوت، هزاران ژاپنی در «پارک صلح» گرد می‌آیند و یاد و خاطره قربانیان حمله‌ای که به جشن و پایکوبی آمریکایی‌ها منجر شد را گرامی می‌دارند. «درنای کاغذی» نیز به نماد گرامی‌داشت کشته‌شدگان ناگازاکی تبدیل شده است.


بمب‌ها و کلاهک‌های هسته‌ای زرادخانه‌های آمریکا اکنون به مراتب پیشرفته‌تر از «پسر کوچک» و «مرد چاق» هستند. آمریکا در حال حاضر بنابر آمارها بیش از 5000 سلاح هسته‌ای در اختیار دارد که برای چندین بار نابودی کل کره زمین کافی هستند.

* ادعایی به‌نام عدم اشاعه هسته‌ای

تنها کشتارهای هسته‌ای تاریخ به‌نام ایالات متحده آمریکا ثبت شده‌اند. چندی پیش، نوام چامسکی، نظریه‌پرداز مشهور آمریکایی اذعان کرد که آمریکا خود یکی از بزرگ‌ترین ناقضان عدم اشاعه هسته‌ای است.

چامسکی که در خصوص اتهامات وارد شده به ایران در زمینه هسته‌ای سخن می‌گفتف اظهار داشت: «حتی اگر بپذیریم که ایران این پیمان را نقض کرده است، پیش از آن آمریکا و همچنین کشورهای دیگر هم این پیمان را نقض کرده‌اند. اما اگر کشورها به نقض پیمان منع گسترش سلاح‌های اتمی متهم شوند در آن صورت باید ناقضان بزرگ این پیمان را هم مورد توجه قرار دهیم. اسرائیل، پاکستان و هند هم این پیمان را نقض کرده‌اند. من فکر می‌کنم هیچ کشوری نباید سلاح هسته‌ای در اختیار داشته باشد.»

هریکین، آیوی مایک، ام‌کی 21، ام‌کی 36، کستل براوو، بی 53 و بی 41 نام برخی از بمب‌هایی هستند که آمریکا پس از پسر کوچک و مرد چاق آزمایش کرده است. پایگاه «تروث آوت» اخیرا خبر داد که هزینه نوسازی تجهیزات هسته‌ای آمریکا بالغ بر یک تریلیون دلار بوده است. اخیرا آمریکایی‌ها یک بمب هسته‌ای دیگر هم توسعه داده‌اند که اگرچه ظاهر کمتر خطرناکی دارد اما به‌قول «زاخاری کک»، خطرناک‌ترین سلاح هسته‌ای آمریکاست. بمب جدید مذکور B61-12 نام دارد. این بمب در ظاهر به نظر نمی رسد که خطرناک تر از دیگر سلاح‌های هسته‌ای آمریکا باشد. با وجود آنکه این بمب یک بمب هسته‌ای است اما قدرت انفجار 50 کیلو تن دارد که شاید در مقایسه با قدرت 1200 کیلو تنی بزرگترین بمب هسته‌ای موجود در زراد خانه آمریکا چندان زیاد نیست. کک می نویسد: «آنچه که بمب B61-12 را خطرناکترین سلاح هسته‌ای زرادخانه هسته‌ای آمریکا می‌سازد، قابل استفاده بودن آن است. این قابل استفاده بودن از یک طرف به خاطر دقت و از طرف دیگر به خاطر قدرت انفجاری کمتر آن است.» به گفته فدراسیون دانشمندان آمریکا، بمب B61-12 تنها تا شعاع 30 متری اطراف هدفش تاثیر می‌گذارد. این دقت به این بمب اجازه می‌دهد اهدافی را نابود سازد که تا پیش از این برای نابودسازی آنها لازم بود از سلاح‌های هسته‌ای قدرتمندتر که انفجار کورکورانه‌تری داشتند، استفاده شود. این بدان معناست که استفاده از سلاح هسته‌ای برای آمریکا از این پس راحت‌تر از گذشته خواهد بود.

جالب اینجاست که همین کشور ایالات متحده که برای اولین بار از سلاح هسته‌ای استفاده کرده، تنها رژیمی است که از آنها بهره عملی برده، هزینه گزافی برای تولید و نگهداری آنها می‌کند و یکی از بزرگ‌ترین زرادخانه‌های هسته‌ای جهان را در اختیار دارد، طی 12 سال چالش بر سر برنامه هسته‌ای صلح‌آمیز ایران داعیه‌دار عدم اشاعه هسته‌ای بوده است.

باید از اذهان آگاه پرسید که نسبت واشنگتن با عدم اشاعه هسته‌ای، چقدر می‌تواند از نسبت بین «کلبیون» و «مدرنیته» بیشتر باشد؟
منبع: شاتا