صراط: علی اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی ایران در مصاحبه اختصاصی به سوالات مجله علمی ساینس در خصوص مذاکرات هسته ای پاسخ داد.
صالحی در پاسخ به سوالی درباره به یادماندنیترین لحظهای که وی با مونیز در طول مذاکرات سپری کرده بود، گفت اولین بار که مونیز را رو در رو دیدم، احساس کردم یکدیگر را برای سال های زیادی میشناسیم.
وی ادامه داد «یکبار در واپسین روزهای مذاکرات هستهای در وین از مونیز پرسیدم آیا پروفسور «موجد کاظمی» را میشناسد.» کاظمی از اساتید مهندسی هستهای در دانشگاه «ام آی تی» است. «روز بعد مونیز نزد من آمد و گفت خبر بدی برای شما دارم. من فکر کردم این خبر درباره مذاکرات است. گفتم چه خبری؟ مونیز گفت: موجد درگذشته است. من گفتم خدای من دیروز ما درباره وی صحبت کردیم و شما گفتید که حالش خوب است و فعال است. مونیز گفت بله او برای ایراد سخنرانی علمی در چین بود اما ناگهان در اثر حمله قلبی شدیدی درگذشت. سپس من از مونیز خواستم اگر میتواند شماره تماسی از خانواده پروفسور کاظمی به من بدهد و وی شماره آنها را یافت و به من داد و من با خانواده وی تماس گرفتم و تسلیت گفتم.»
صالحی در ادامه بیان داشت «ما یکدیگر را به واسطه همه این دوستان مشترک میشناسیم. کاملا طبیعی بود که وی به دنبال منافع کشورش باشد. اما این امر باعث نشد که هیچ یک از ما منطقی نباشیم. ما سعی داشتیم منطقی و منصف باشیم و یکدیگر را درک میکردیم. من محدودیتهای وی را میفهمیدم و او نیز محدودیتهای من را میفهمید و اینگونه بود که به جلو پیش میرفتیم.»
ساینس در سوال دیگری از صالحی پرسید چه شد که وی و مونیز در مذاکرات هستهای طرفین یکدیگر بودند.
دکتر صالحی پاسخ داد «حدود یکسال و نیم بود که ما با یکدیگر مذاکره میکردیم و پیش روی نبود. در ماه فوریه مقامات بالاتر من، مرا فراخواندند. یکی از مقامات گفت علی تو باید به مذاکرات ملحق شوی. من گفت شوخی میکنید من چه کاری میتوانم انجام دهم، ظریف تمام تلاش خود را کرده است من چه کاری دیگری میتوانم انجام دهم. مباحثه طولانی در جریان بود و من گفتم که خب از دید سیاسی اگر من الان به مذاکرات ملحق شوم و شکست بخوریم تمام مسئولیت بر دوش من خواهد بود.»
صالحی ادامه داد «اما مقامات رده بالاتر از من اصرار داشتند و من گفتم باشد تنها در صورتی که همتای من نیز در مذاکرات حضور داشته باشد، به مذاکرات ملحق میشوم. آنها از من پرسیدند که همتای شما کیست و من در پاسخ گفتم وزیر انرژی آمریکا و این اولین باری بود که آنها درباره این وزارت خانه میشنیدند. من گفتم اگر وی بیاید من هم میروم. اگر او نیاید، من نمیروم. طرف ما با وندی شرمن صحبت کرد و گفت ببینید ما قصد داریم دکتر صالحی را به مذاکرات بیاوریم اما به شرطی که وزیر انرژی شما هم ملحق شود. بعد از چندساعت، شرمن پاسخ داد و گفت ما استقبال میکنیم و مونیز را با خود به مذاکرات میآوریم. وقتی من این خبر را شنیدم گفتم باشد من هم میروم.»
صالحی افزود «من فکر کردم که به ماموریتی غیرممکن میروم، خیلی خوشحالم که نتیجه نهایی همه ما را خوشحال کرد. بله ما محدودیتهایی داریم اما آن محدودیتها چه هستند؟ از دید آمریکایی این محدودیتها جلوگیری ما از پیش روی به سوی فعالیتهای غیر صلح آمیز است. اما ما هرگز چنین نظری نداشتیم چون ما فتوای رهبری را داریم. بنابراین مهم نیست که چقدر موانع میگذارید، به مردم خود اینطور نشان دهید که به اهداف خود دست یافتید و ایران را مجبور کردید به سوی تسلیحات هستهای نرود.»
ساینس در ادامه گفتوگو با علی اکبر صالحی به وی گفت که آیا رابطه نزدیکی با رهبری دارد و افزود که صالحی اعتماد رهبری را دارد و سپس سوال کرد آیا این به صالحی نفوذ بیشتری در مذاکرات داده است.
صالحی در پاسخ گفت « من نمیگویم روابط خاصی داریم اما رهبری من را ازآغاز انقلاب تا کنون به دلیل داشتن مسئولیت و حضور در دولتهای متعدد میشناسند. من رئیس دانشگاه بودم. در دو دوره ریاست جمهوری معاون وزیر در وزارت علوم بودم. خرسندم که رهبری به من اعتماد دارند و اگر در زمینه فعالیتهای هستهای، که به مسایل فنی مربوط است، چیزی بگویم ایشان حرف مرا به عنوان آخرین سخن برای تصمیمگیری میپذیرند.»
در سوال دیگری ساینس به صالحی گفت یکی از بحثانگیزترین مسایل در مذاکرات هستهای، مساله تحقیق و توسعه در سانتریفیوژهای پیشرفته بود و از دکتر صالحی پرسید، پذیرش چه چیزی برای ایران سخت بود.
دکتر صالحی در پاسخ گفت «وقتی مذاکره میکنید، هر یک از طرفین سعی دارد تمام تلاش خود را برای دستاورد بیشتری برای خودش به کار گیرد. این کاملا طبیعی است. آمریکاییها گفتند اگر هیچ تحقیقی در سانتریفیوژها نباشد، خیلی خوشحال خواهند بود. ما گفتیم ما خوشحال نخواهیم بود؛ میدانیم نگرانیهایی دارید اما بگذارید ببینیم چطور میتوان آنها را تعدیل کرد. هیچ یک از طرفین به ایدهآلی که میخواست دست نیافت و به چیز میانهای دست یافتیم.»
ساینس به صالحی گفت که برنامه هستهای ایران در نتیجه این توافق کـُند شده است و صالحی در مقابل گفت «بله. اگر آزاد بودیم احتمالا تا ۸ سال آینده به ۱۶۴ سانتریفیوژ (سانتریفیوژهایIR-8) دست مییافتیم. این محدودیت زیادی برای ما نیست اما همان طرف دیگر را خرسند میکند بنابراین ما گفتیم باشد. البته میتوانست بهتر باشد اگر تعداد سانتریفیوژهای بیشتری داشتیم چون در آن صورت نه فقط جنبه مکانیکی ماشینها بلکه فرآیند غنی سازی نیز برآورد میشد.»
صالحی خاطر نشان کرد «ما این را محدودیت نمیدانیم. بنابراین باید بگویم که در موضوع تحقیق و توسعه، محدودیتهایی که پذیرفتیم و با آن موافقت کردیم در واقع محدودیت نیست.»
ساینس در ادامه خطاب به صالحی پرسید با این وجود آیا هیچ چیز خاصی در حوزه تحقیق وتوسعه نیست که در نظر وی قربانی بزرگی به خاطر دست یابی به توافق باشد.
دکتر صالحی پاسخ داد «من این طور فکر نمیکنم. ما بر روی ماشینهای پیشرفته متفاوتی کار خواهیم کرد. ما بر روی IR-8 و IR-6 کار خواهیم کرد. IR-8 و IR-6 دو نامزد مناسب هستند که میتوانند پاسخگوی نیاز سالیانه [نیروگاه بوشهر] و برآوردن نیاز ما در تولید ظرفیت کافی غنی سازی باشند. ده سال دیگر از حالا، دو رآکتور هستهای دیگر در بوشهر خواهیم داشت اما با استفاده از سانتریفیوژهای مجاز در مدت ۱۵ سال آینده، در شرایطی قرار خواهیم داشت که نیاز این رآکتورها را مرتفع کنیم.»
سوال دیگری از دکتر صالحی مطرح شد که در حالی که مذاکره کنندگان آمریکایی نگرانیهایی از اشکال دیگر غنی سازی مانند غنی سازی لیزری داشتند، آیا ایران به دنبال چنین روشهایی بود؟
صالحی پاسخ داد «خیر. ما در گذشته غنی سازی لیزری انجام دادیم. به آژانس بینالمللی انرژی اتمی اطلاع دادیم و تجهیزات را از بین بردیم.»
در ادامه این گفتوگو مصاحبهگر ساینس ضمن اشاره به سخنان «زیگفرید هکر» مدیر پیشین لابراتور ملی لس آلاموس گفت از وی شنیده است که تعجب برانگیز بود که ایران با ممنوعیت جامع در مطالعات اورنیوم فلزی و پلوتونیوم موافقت کند چون کاربردهای دیگری برای آنها هست و تنها کاربرد تسلیحاتی ندارند.
دکتر صالحی در پاسخ گفت «بله. مباحث بلندی در این باره در طول مذاکرات داشتیم. فلز اورانیوم ضعیف شده میتواند برای مثال به عنوان سپر استفاده شود. من تاکید کردم که باید برای اورانیوم ضعیف شده استثنائی قایل شویم. سپس طرف دیگر گفت که لازم است به مقاماتشان بگویند که همه راههای تولید سلاح را بستهاند و یکی از این راهها تولید فلز بود. آنها افزودند اگر ایرن به مدت ۱۰ سال تولید فلز نداشته باشد، این مایه راحتی خاطر آنان میشود. در نهایت من آن را پذیرفتم. ما قصد نداریم اورانیوم را تا ۹۰ درصد غنی کنیم بنابراین دیگر اورانیوم غنی شده ۹۰ درصد برای تبدیل به فلز نخواهیم داشت.»
صالحی همچنین بیان داشت «ما گفتیم درصورتی که به اورانیوم ضعیف شده نیاز داشته باشیم، در این مدت به کشورهای درخواست خواهیم داد و فلز را تولید نخواهیم کرد. سال ۲۰۰۳ بود که پلوتونیوم را تولید و پردازش کرده و به آژانس بینالمللی انرژی اتمی اطلاع دادیم. مقادیر کمی پلوتونیوم تولید کرده و تولید آن را متوقف کردیم و همه این فعالیتها زیر نظر بازرسی آژانس بینالمللی انرژی اتمی بود. دیگر نیازی برای تولید فلز نداریم چون هیچ کاربردی برای آن نداشته و مواد آن را نداریم.»
ساینس در ادامه گفتوگو خطاب به صالحی گفت که فوردو یک مرکز نظامی است و پرسید آیا ارتش از آن دست میکشد؟
علی اکبرصالحی پاسخ داد که «فوردو در دست ارتش نیست و دههها پیش از این، فوردو محلی برای ذخیره تسلحیات نظامی بوده است.»
ساینس همچنین ضمن اشاره به توافق هستهای که خواستار مشارکت بیشتر ایران در آزمایش همجوشی هستهای بینالمللی است، پرسید چطر این ایده حاصل شد و آیا ایران برنامه همجوشی هستهای دارد.
صالحی پاسخ داد «بله. ما یکی از برجستهترین کشورها ما یکی از کشورهای پیش رو در جنوب آسیا هستیم که در زمینه همجوشی فعالیت داشتهایم. این دومین باریست که من رئیس سازمان انرژی اتمی ایران هستم. در دوره پیشین ریاستم، همجوشی را هدف اساسیمان تعیین کردم و اولویت اول ما بود چون همجوشی منبع انرژی آینده است.
ساینس در این گفتوگو به شهادت دانشمندان هستهای کشورمان نیز اشاره داشت و گفت آژانس بینالمللی انرژی اتمی روزهای ظلمانی در طول چند سال گذشته با ترور ۵ دانشمند هستهای تجربه کرد.
دکتر صالحی در این باره گفت «اجازه دهید درباره یکی از این دانشمندان به شما بگویم. ۲۵ سال پیش از این وقتی رئیس دانشگاه صنعتی شریف بودم، اولین دوره دکتری فیزیک را در ایران آغاز کردیم و مسعود علیمحمدی اولین دانشجوی دکتری در این رشته بود.»
ساینس پرسید آیا شهادت این دانشمندان باعث نگرانی میان دیگر دانشمندان برای فعالیت در زمینه هستهای با خارج از کشور میشود.
صالحی گفت «خیر. ملت ما خصوصیت منحصر به فردی دارد. ما مسلمانیم و برای هر سرنوشتی آمادهایم چون این طور به مساله نگاه نمیکنیم که زندگی خود را از دست دادیم اما به شهادت نایل شدیم و به جاودانگی معتقدیم. برای مردم ما درک چنین مسایلی آسان است. منظورم این است که این مسایل مانعی برای فعالیتهای هستهای ما نیست. در واقع این انگیزهای برای ما در این زمینه است و دانشجویان بسیاری رشته تحصیلی خود را به علوم هستهای تغییر دادند. آنها فکر کردند جامعه ایرانی را ترور میکنند و با تهدید ما، ما را به عقب میرانند اما ما اینطور نبودیم.»
در انتها ساینس پرسید: دوست دارید چطور از شما یاد شود؟
صالحی گفت: دوست دارم از من به عنوان انسانی که به بشریت خدمت کرده یاد شود.
صالحی در پاسخ به سوالی درباره به یادماندنیترین لحظهای که وی با مونیز در طول مذاکرات سپری کرده بود، گفت اولین بار که مونیز را رو در رو دیدم، احساس کردم یکدیگر را برای سال های زیادی میشناسیم.
وی ادامه داد «یکبار در واپسین روزهای مذاکرات هستهای در وین از مونیز پرسیدم آیا پروفسور «موجد کاظمی» را میشناسد.» کاظمی از اساتید مهندسی هستهای در دانشگاه «ام آی تی» است. «روز بعد مونیز نزد من آمد و گفت خبر بدی برای شما دارم. من فکر کردم این خبر درباره مذاکرات است. گفتم چه خبری؟ مونیز گفت: موجد درگذشته است. من گفتم خدای من دیروز ما درباره وی صحبت کردیم و شما گفتید که حالش خوب است و فعال است. مونیز گفت بله او برای ایراد سخنرانی علمی در چین بود اما ناگهان در اثر حمله قلبی شدیدی درگذشت. سپس من از مونیز خواستم اگر میتواند شماره تماسی از خانواده پروفسور کاظمی به من بدهد و وی شماره آنها را یافت و به من داد و من با خانواده وی تماس گرفتم و تسلیت گفتم.»
صالحی در ادامه بیان داشت «ما یکدیگر را به واسطه همه این دوستان مشترک میشناسیم. کاملا طبیعی بود که وی به دنبال منافع کشورش باشد. اما این امر باعث نشد که هیچ یک از ما منطقی نباشیم. ما سعی داشتیم منطقی و منصف باشیم و یکدیگر را درک میکردیم. من محدودیتهای وی را میفهمیدم و او نیز محدودیتهای من را میفهمید و اینگونه بود که به جلو پیش میرفتیم.»
ساینس در سوال دیگری از صالحی پرسید چه شد که وی و مونیز در مذاکرات هستهای طرفین یکدیگر بودند.
دکتر صالحی پاسخ داد «حدود یکسال و نیم بود که ما با یکدیگر مذاکره میکردیم و پیش روی نبود. در ماه فوریه مقامات بالاتر من، مرا فراخواندند. یکی از مقامات گفت علی تو باید به مذاکرات ملحق شوی. من گفت شوخی میکنید من چه کاری میتوانم انجام دهم، ظریف تمام تلاش خود را کرده است من چه کاری دیگری میتوانم انجام دهم. مباحثه طولانی در جریان بود و من گفتم که خب از دید سیاسی اگر من الان به مذاکرات ملحق شوم و شکست بخوریم تمام مسئولیت بر دوش من خواهد بود.»
صالحی ادامه داد «اما مقامات رده بالاتر از من اصرار داشتند و من گفتم باشد تنها در صورتی که همتای من نیز در مذاکرات حضور داشته باشد، به مذاکرات ملحق میشوم. آنها از من پرسیدند که همتای شما کیست و من در پاسخ گفتم وزیر انرژی آمریکا و این اولین باری بود که آنها درباره این وزارت خانه میشنیدند. من گفتم اگر وی بیاید من هم میروم. اگر او نیاید، من نمیروم. طرف ما با وندی شرمن صحبت کرد و گفت ببینید ما قصد داریم دکتر صالحی را به مذاکرات بیاوریم اما به شرطی که وزیر انرژی شما هم ملحق شود. بعد از چندساعت، شرمن پاسخ داد و گفت ما استقبال میکنیم و مونیز را با خود به مذاکرات میآوریم. وقتی من این خبر را شنیدم گفتم باشد من هم میروم.»
صالحی افزود «من فکر کردم که به ماموریتی غیرممکن میروم، خیلی خوشحالم که نتیجه نهایی همه ما را خوشحال کرد. بله ما محدودیتهایی داریم اما آن محدودیتها چه هستند؟ از دید آمریکایی این محدودیتها جلوگیری ما از پیش روی به سوی فعالیتهای غیر صلح آمیز است. اما ما هرگز چنین نظری نداشتیم چون ما فتوای رهبری را داریم. بنابراین مهم نیست که چقدر موانع میگذارید، به مردم خود اینطور نشان دهید که به اهداف خود دست یافتید و ایران را مجبور کردید به سوی تسلیحات هستهای نرود.»
ساینس در ادامه گفتوگو با علی اکبر صالحی به وی گفت که آیا رابطه نزدیکی با رهبری دارد و افزود که صالحی اعتماد رهبری را دارد و سپس سوال کرد آیا این به صالحی نفوذ بیشتری در مذاکرات داده است.
صالحی در پاسخ گفت « من نمیگویم روابط خاصی داریم اما رهبری من را ازآغاز انقلاب تا کنون به دلیل داشتن مسئولیت و حضور در دولتهای متعدد میشناسند. من رئیس دانشگاه بودم. در دو دوره ریاست جمهوری معاون وزیر در وزارت علوم بودم. خرسندم که رهبری به من اعتماد دارند و اگر در زمینه فعالیتهای هستهای، که به مسایل فنی مربوط است، چیزی بگویم ایشان حرف مرا به عنوان آخرین سخن برای تصمیمگیری میپذیرند.»
در سوال دیگری ساینس به صالحی گفت یکی از بحثانگیزترین مسایل در مذاکرات هستهای، مساله تحقیق و توسعه در سانتریفیوژهای پیشرفته بود و از دکتر صالحی پرسید، پذیرش چه چیزی برای ایران سخت بود.
دکتر صالحی در پاسخ گفت «وقتی مذاکره میکنید، هر یک از طرفین سعی دارد تمام تلاش خود را برای دستاورد بیشتری برای خودش به کار گیرد. این کاملا طبیعی است. آمریکاییها گفتند اگر هیچ تحقیقی در سانتریفیوژها نباشد، خیلی خوشحال خواهند بود. ما گفتیم ما خوشحال نخواهیم بود؛ میدانیم نگرانیهایی دارید اما بگذارید ببینیم چطور میتوان آنها را تعدیل کرد. هیچ یک از طرفین به ایدهآلی که میخواست دست نیافت و به چیز میانهای دست یافتیم.»
ساینس به صالحی گفت که برنامه هستهای ایران در نتیجه این توافق کـُند شده است و صالحی در مقابل گفت «بله. اگر آزاد بودیم احتمالا تا ۸ سال آینده به ۱۶۴ سانتریفیوژ (سانتریفیوژهایIR-8) دست مییافتیم. این محدودیت زیادی برای ما نیست اما همان طرف دیگر را خرسند میکند بنابراین ما گفتیم باشد. البته میتوانست بهتر باشد اگر تعداد سانتریفیوژهای بیشتری داشتیم چون در آن صورت نه فقط جنبه مکانیکی ماشینها بلکه فرآیند غنی سازی نیز برآورد میشد.»
صالحی خاطر نشان کرد «ما این را محدودیت نمیدانیم. بنابراین باید بگویم که در موضوع تحقیق و توسعه، محدودیتهایی که پذیرفتیم و با آن موافقت کردیم در واقع محدودیت نیست.»
ساینس در ادامه خطاب به صالحی پرسید با این وجود آیا هیچ چیز خاصی در حوزه تحقیق وتوسعه نیست که در نظر وی قربانی بزرگی به خاطر دست یابی به توافق باشد.
دکتر صالحی پاسخ داد «من این طور فکر نمیکنم. ما بر روی ماشینهای پیشرفته متفاوتی کار خواهیم کرد. ما بر روی IR-8 و IR-6 کار خواهیم کرد. IR-8 و IR-6 دو نامزد مناسب هستند که میتوانند پاسخگوی نیاز سالیانه [نیروگاه بوشهر] و برآوردن نیاز ما در تولید ظرفیت کافی غنی سازی باشند. ده سال دیگر از حالا، دو رآکتور هستهای دیگر در بوشهر خواهیم داشت اما با استفاده از سانتریفیوژهای مجاز در مدت ۱۵ سال آینده، در شرایطی قرار خواهیم داشت که نیاز این رآکتورها را مرتفع کنیم.»
سوال دیگری از دکتر صالحی مطرح شد که در حالی که مذاکره کنندگان آمریکایی نگرانیهایی از اشکال دیگر غنی سازی مانند غنی سازی لیزری داشتند، آیا ایران به دنبال چنین روشهایی بود؟
صالحی پاسخ داد «خیر. ما در گذشته غنی سازی لیزری انجام دادیم. به آژانس بینالمللی انرژی اتمی اطلاع دادیم و تجهیزات را از بین بردیم.»
در ادامه این گفتوگو مصاحبهگر ساینس ضمن اشاره به سخنان «زیگفرید هکر» مدیر پیشین لابراتور ملی لس آلاموس گفت از وی شنیده است که تعجب برانگیز بود که ایران با ممنوعیت جامع در مطالعات اورنیوم فلزی و پلوتونیوم موافقت کند چون کاربردهای دیگری برای آنها هست و تنها کاربرد تسلیحاتی ندارند.
دکتر صالحی در پاسخ گفت «بله. مباحث بلندی در این باره در طول مذاکرات داشتیم. فلز اورانیوم ضعیف شده میتواند برای مثال به عنوان سپر استفاده شود. من تاکید کردم که باید برای اورانیوم ضعیف شده استثنائی قایل شویم. سپس طرف دیگر گفت که لازم است به مقاماتشان بگویند که همه راههای تولید سلاح را بستهاند و یکی از این راهها تولید فلز بود. آنها افزودند اگر ایرن به مدت ۱۰ سال تولید فلز نداشته باشد، این مایه راحتی خاطر آنان میشود. در نهایت من آن را پذیرفتم. ما قصد نداریم اورانیوم را تا ۹۰ درصد غنی کنیم بنابراین دیگر اورانیوم غنی شده ۹۰ درصد برای تبدیل به فلز نخواهیم داشت.»
صالحی همچنین بیان داشت «ما گفتیم درصورتی که به اورانیوم ضعیف شده نیاز داشته باشیم، در این مدت به کشورهای درخواست خواهیم داد و فلز را تولید نخواهیم کرد. سال ۲۰۰۳ بود که پلوتونیوم را تولید و پردازش کرده و به آژانس بینالمللی انرژی اتمی اطلاع دادیم. مقادیر کمی پلوتونیوم تولید کرده و تولید آن را متوقف کردیم و همه این فعالیتها زیر نظر بازرسی آژانس بینالمللی انرژی اتمی بود. دیگر نیازی برای تولید فلز نداریم چون هیچ کاربردی برای آن نداشته و مواد آن را نداریم.»
ساینس در ادامه گفتوگو خطاب به صالحی گفت که فوردو یک مرکز نظامی است و پرسید آیا ارتش از آن دست میکشد؟
علی اکبرصالحی پاسخ داد که «فوردو در دست ارتش نیست و دههها پیش از این، فوردو محلی برای ذخیره تسلحیات نظامی بوده است.»
ساینس همچنین ضمن اشاره به توافق هستهای که خواستار مشارکت بیشتر ایران در آزمایش همجوشی هستهای بینالمللی است، پرسید چطر این ایده حاصل شد و آیا ایران برنامه همجوشی هستهای دارد.
صالحی پاسخ داد «بله. ما یکی از برجستهترین کشورها ما یکی از کشورهای پیش رو در جنوب آسیا هستیم که در زمینه همجوشی فعالیت داشتهایم. این دومین باریست که من رئیس سازمان انرژی اتمی ایران هستم. در دوره پیشین ریاستم، همجوشی را هدف اساسیمان تعیین کردم و اولویت اول ما بود چون همجوشی منبع انرژی آینده است.
ساینس در این گفتوگو به شهادت دانشمندان هستهای کشورمان نیز اشاره داشت و گفت آژانس بینالمللی انرژی اتمی روزهای ظلمانی در طول چند سال گذشته با ترور ۵ دانشمند هستهای تجربه کرد.
دکتر صالحی در این باره گفت «اجازه دهید درباره یکی از این دانشمندان به شما بگویم. ۲۵ سال پیش از این وقتی رئیس دانشگاه صنعتی شریف بودم، اولین دوره دکتری فیزیک را در ایران آغاز کردیم و مسعود علیمحمدی اولین دانشجوی دکتری در این رشته بود.»
ساینس پرسید آیا شهادت این دانشمندان باعث نگرانی میان دیگر دانشمندان برای فعالیت در زمینه هستهای با خارج از کشور میشود.
صالحی گفت «خیر. ملت ما خصوصیت منحصر به فردی دارد. ما مسلمانیم و برای هر سرنوشتی آمادهایم چون این طور به مساله نگاه نمیکنیم که زندگی خود را از دست دادیم اما به شهادت نایل شدیم و به جاودانگی معتقدیم. برای مردم ما درک چنین مسایلی آسان است. منظورم این است که این مسایل مانعی برای فعالیتهای هستهای ما نیست. در واقع این انگیزهای برای ما در این زمینه است و دانشجویان بسیاری رشته تحصیلی خود را به علوم هستهای تغییر دادند. آنها فکر کردند جامعه ایرانی را ترور میکنند و با تهدید ما، ما را به عقب میرانند اما ما اینطور نبودیم.»
در انتها ساینس پرسید: دوست دارید چطور از شما یاد شود؟
صالحی گفت: دوست دارم از من به عنوان انسانی که به بشریت خدمت کرده یاد شود.