صراط: بیشک فوتبال بدون اخلاق وضعیت آشفته و سردرگمی دارد و هیچ فوتبالیستی بیمعلم و استاد ره به جایی نمیبرد.
لطفاً اشتباه نكنيد، امروز قصد نداريم با شعار و حرفهاي كليشهاي حوصله شما و خودمان(!) را سر ببريم. نميخواهيم مقالهاي بنويسيم كه مابهازاي بيروني نداشته و صرفاً از كنار هم قرار دادن كلمات و استفاده از واژههاي پيچيده حاصل شده باشد.
بديهي است چنين مطالبي بارها نوشته و تذكرات لازم داده شده است. در اين مقال ميخواهيم به چند سال پيش برگرديم. به تيم سنگآهن بافق كه سرمربيگري آن بر عهده افشين پيرواني بود؛ تيمي در دسته اول ليگ آزادگان كه گرچه به ليگ برتر نرسيد اما در همان تيم بازيكناني توپ ميزدند كه امروز نامي بلندآوازه براي خود دست و پا كردهاند.
سنگآهن بافق در آن مقطع مهاجم جوان و كمسن و سالي داشت كه از استان مازندران ميآمد و شم گلزني خاصي داشت. او نه تنها روي زمين تسلط كافي نشان ميداد بلكه از قدرت سرزني بالايي هم بهره ميبرد و همه آيندهاي روشن برايش تصور ميكردند.
يك روز رضا شاهرودي دستيار آن روزهاي افشين پيرواني متوجه ميشود كه بازيكن جوان تيمش پس از زدن يك گل حساس موهاي خود را رنگ كرده و با آرايش عجيب و غريبي به محل تمرين آمده است.
شاهرودي بلافاصله به پيرواني نزديك شده و به او اطلاع ميدهد مهاجم جوان دارد مسير را گم ميكند و اگر همين الان جلويش گرفته نشود، از هدف دور خواهد شد.
هر چند افشين پيرواني به شدت به مهاجم اول سنگآهن بافق نياز داشت اما قبل از شروع تمرين شاگرد جوانش را اخراج كرده و دستور ميدهد تا زماني كه مدل و رنگ موهايش را عوض نكرده، سر تمرين حاضر نشود!
بازيكن جوان كه اصلاً تصور نميكرد آقاي سرمربي چنين واكنشي نشان بدهد، سرش را پايين انداخته و با شرمندگي محل تمرين را ترك ميكند ولي فرداي همان روز با آرايشي مناسب و رنگ طبيعي موي سر، سر تمرين ميرود و... شايد ندانيد اما آن بازيكن كسي نيست مگر همين علي عليپور، جوان اول امروز پرسپوليس!
لطفاً اشتباه نكنيد، امروز قصد نداريم با شعار و حرفهاي كليشهاي حوصله شما و خودمان(!) را سر ببريم. نميخواهيم مقالهاي بنويسيم كه مابهازاي بيروني نداشته و صرفاً از كنار هم قرار دادن كلمات و استفاده از واژههاي پيچيده حاصل شده باشد.
بديهي است چنين مطالبي بارها نوشته و تذكرات لازم داده شده است. در اين مقال ميخواهيم به چند سال پيش برگرديم. به تيم سنگآهن بافق كه سرمربيگري آن بر عهده افشين پيرواني بود؛ تيمي در دسته اول ليگ آزادگان كه گرچه به ليگ برتر نرسيد اما در همان تيم بازيكناني توپ ميزدند كه امروز نامي بلندآوازه براي خود دست و پا كردهاند.
سنگآهن بافق در آن مقطع مهاجم جوان و كمسن و سالي داشت كه از استان مازندران ميآمد و شم گلزني خاصي داشت. او نه تنها روي زمين تسلط كافي نشان ميداد بلكه از قدرت سرزني بالايي هم بهره ميبرد و همه آيندهاي روشن برايش تصور ميكردند.
يك روز رضا شاهرودي دستيار آن روزهاي افشين پيرواني متوجه ميشود كه بازيكن جوان تيمش پس از زدن يك گل حساس موهاي خود را رنگ كرده و با آرايش عجيب و غريبي به محل تمرين آمده است.
شاهرودي بلافاصله به پيرواني نزديك شده و به او اطلاع ميدهد مهاجم جوان دارد مسير را گم ميكند و اگر همين الان جلويش گرفته نشود، از هدف دور خواهد شد.
هر چند افشين پيرواني به شدت به مهاجم اول سنگآهن بافق نياز داشت اما قبل از شروع تمرين شاگرد جوانش را اخراج كرده و دستور ميدهد تا زماني كه مدل و رنگ موهايش را عوض نكرده، سر تمرين حاضر نشود!
بازيكن جوان كه اصلاً تصور نميكرد آقاي سرمربي چنين واكنشي نشان بدهد، سرش را پايين انداخته و با شرمندگي محل تمرين را ترك ميكند ولي فرداي همان روز با آرايشي مناسب و رنگ طبيعي موي سر، سر تمرين ميرود و... شايد ندانيد اما آن بازيكن كسي نيست مگر همين علي عليپور، جوان اول امروز پرسپوليس!
پديده خط حمله
پرسپوليس كه همين پنجشنبه گذشته يكتنه خط دفاع سپاهان را بههم ريخت و
شهاب گردان را جا گذاشت تا گل دوم تيمش رقم بخورد، آن روز درس بزرگي گرفت.
عليپور جوان در ابتداي فوتبال حرفهاي از استاد و معلم خود آموخت براي
پيشرفت بايد در زمين چمن خودش را نشان دهد نه آنكه بخواهد با آرايش عجيب و
غريب انگشتنما شود. امروز ميبينيم اين مهاجم بااستعداد به جاي حاشيه،
مستقيم وارد متن فوتبال شده و توانسته خودش را به برانكو تحميل كند؛ جواني
كه هنوز آن روزها را به ياد دارد و حتي فراموش هم نميكند پس از درخشش
مقابل پديده مشهد يا سپاهان اصفهان با معلمان قديمياش تماس بگيرد و از
پيرواني و شاهرودي تشكر كند.
منبع: خبرورزشی
منبع: خبرورزشی