صراط: آقای حسن روحانی روز چهارشنبه در دیدار استانداران، از برخی اظهارنظرها پس از توافق هستهای انتقاد کرد و گفت نباید پس از توافق همانند گذشته اظهارنظر کنیم. یک روز بعد، صفحه اینستاگرام او به صورت ویژه این بخش از اظهارات روحانی را منتشر کرد: «نباید فکر کنیم پس از حصول توافق میتوانیم هر طور که بخواهیم حرف بزنیم و عمل کنیم و دیگران در برابر این تغییر رفتار ما واکنشی نخواهند داشت. باید همان مسیر سازنده را به درستی به پیش ببریم، همان راهی را که مردم در خرداد 92 به آن اقبال کردند و عامل این توفیق بود که اگر آن راه را ادامه ندهیم، چه بسا توافق نیز پایدار نباشد».
کاملا مشخص است این اظهارنظر آقای روحانی ناظر بر چه موضوعی و در واکنش به بیان کدام مواضع اصولی انقلاب و نظام اسلامی است. ضمن احترام به رئیسجمهور محترم اما با توجه به صراحت کلام و عمل ایشان درباره این موضوع، باید بیپرده چند نکته را با ایشان در میان گذاشت.
1- آقای روحانی در میانه مذاکرات هستهای ایران و آمریکا وارد مذاکرات شد! این مذاکرات در دولت قبل کلید خورد. آن موقع که برخی اطرافیان آقای روحانی با واسطه یا بیواسطه به مسؤولان صداوسیما پیغام میدادند که هدف آنها از آمدن در انتخابات، گرفتن حداکثر یکی دو میلیون رأی است؛ دیپلماتهای وزارت امور خارجه در عمان مشغول مذاکره با آمریکاییها بودند. آنگونه که آقای علیاکبر صالحی گفته است؛ پس از انتخابات ریاستجمهوری سال 1392 زمانی که موضوع این مذاکرات به آقای روحانی گفته شد، وی اساسا باور نمیکرد چنین مذاکرهای صورت گرفته و تا آن سطح به پیش رفته باشد! فروردینماه سال 92 نیز رهبر انقلاب در حرم مطهر رضوی علنا موضوع مذاکره با آمریکاییها بر سر مسائل هستهای را اعلام کردند! بنابراین آقای روحانی در میانه مذاکرات رسید! این موضوع از آن جهت حائز اهمیت است که برخی مسؤولان دولتی به گونهای رفتار میکنند که گویا نظام مخالف مذاکرات بوده یا اکنون مخالف توافق هستهای است! خیر! شما تازه رسیدهاید! و البته بعدها خواهید فهمید اقدامات شما کدام قطعه از پازل را جور کرده است!
2- تیم مذاکرهکننده آقای روحانی مگر بر سر چه موضوعاتی توافق کرده است که اکنون در ایران کسی نباید نازکتر از گل به اسرائیل بگوید؟ مگر برجام تنها بر سر موضوع هستهای نیست؟ پس دلیل ترس آقایان از تاکید نظام بر بستن منافذ ورود آمریکا به کشور برای چیست؟ جلوگیری از نفوذ سیاسی، فرهنگی و اقتصادی آمریکا به ایران خلاف کدام تعهد ایران در برجام است که آقایان سردیشان کرده؟ اظهارنظر علیه رژیم صهیونیستی چه ربطی به تعهدات ایران در برجام دارد؟ مگر تیم مذاکرهکننده آقای روحانی متعهد شده برجام مجرای ورود آمریکا به هژمونی قدرت در ایران شود؟ یا درباره امنیت نتانیاهو، آیا ایران تعهدی داده است؟!
در هیچ جای برجام اجبار ایران به رابطه با آمریکا و نیز متعهد شدن ایران به تامین امنیت رژیم صهیونیستی نیامده است! پس چرا آقای روحانی این قبیل اظهارات را به معنای تهدید برجام میداند؟! برجام یک سند توافق برای حل یک موضوع محل اختلاف بین 2 دشمن است؛ همین! کما اینکه آمریکاییها نیز دقیقا منطبق بر همین نگرش درباره برجام حرف میزنند. رئیسجمهور آمریکا برجام را توافقی برای کم کردن خطر ایران برای آمریکا میداند! وزیر خارجه آمریکا از ساخت بمبهای اختصاصی برای انفجار در ایران به دستور اوباما خبر میدهد! و اساسا چیزی غیر از این نیز از آنها انتظار نمیرود! چراکه آنها برجام را به معنای پایان دشمنی با ایران نمیدانند و در برجام نیز چنین تعهدی ندادهاند! خب! آیا این قبیل اظهارات آنان به معنای نقض برجام است؟! برجام صرفا یک معاهده بینالمللی است که مکانیسم اجرایی آن نیز مشخص است. اگر محرمانههایی دارد، نظام در قبال آن تعهدی ندارد! نظام جمهوری اسلامی ایران مذاکره با دشمن را با هدف لغو تحریم پذیرفت! در مقابل برخی بر این اعتقادند توافق به شرط بازگشت آمریکا به ایران صورت گرفته است! نظام برای بازگشت آمریکا به ایران مذاکره نکرد و اساسا تحویل خاک ایران به دشمن که چند سال مذاکره نمیخواهد! خیلی رکوپوستکنده باید گفت راهبرد نظام جمهوری اسلامی ایران در این موضوع «توافق منهای نفوذ» است! ایران فقط به تعهدات خود در برجام عمل خواهد کرد. اما اگر توافق به اندازهای سست است که با تکرار مواضع ایران در قبال اسرائیل عدهای را میلرزاند؛ بروند جایی که نلرزند!
3- هدف ایران از مذاکرات هستهای، لغو تحریمها و پایان بهانهجوییهای آمریکا علیه جمهوری اسلامی است. هدف آمریکاییها اما هستهای نیست که اگر باشد تعهدات ایران در برجام پایان نگرانیهای آنهاست! هستهای برای آنها بهانه است! بهانهای که میخواهند کانال نفوذ و بازگشت آنها به ایران شود!
نظام جمهوری اسلامی ایران یک راهبرد کاملا هوشیارانه را در این موضوع دنبال میکند! توافق هستهای فقط باید منجر به تحقق یک هدف شود و آن نیز هدف ایران است. آنچه ایران به دنبال آن است در متن توافق آمده است اما آنچه آمریکاییها دنبال آنند، در متن برجام نیامده است! در قطعنامه 2231 نیز اگرچه مکانیسم ماشه برای بازگرداندن تحریمها تعبیه شده اما ایجاد اجماع فعلی علیه ایران، دیگر امکانپذیر نیست. ضمن اینکه برخی محدودیتها علیه ایران نیز الزامی نیست. آنهایی که تعهدات شفاهی به آمریکاییها دادهاند بهتر است قرضهایشان را از کیسه خودشان بدهند!
کاملا مشخص است این اظهارنظر آقای روحانی ناظر بر چه موضوعی و در واکنش به بیان کدام مواضع اصولی انقلاب و نظام اسلامی است. ضمن احترام به رئیسجمهور محترم اما با توجه به صراحت کلام و عمل ایشان درباره این موضوع، باید بیپرده چند نکته را با ایشان در میان گذاشت.
1- آقای روحانی در میانه مذاکرات هستهای ایران و آمریکا وارد مذاکرات شد! این مذاکرات در دولت قبل کلید خورد. آن موقع که برخی اطرافیان آقای روحانی با واسطه یا بیواسطه به مسؤولان صداوسیما پیغام میدادند که هدف آنها از آمدن در انتخابات، گرفتن حداکثر یکی دو میلیون رأی است؛ دیپلماتهای وزارت امور خارجه در عمان مشغول مذاکره با آمریکاییها بودند. آنگونه که آقای علیاکبر صالحی گفته است؛ پس از انتخابات ریاستجمهوری سال 1392 زمانی که موضوع این مذاکرات به آقای روحانی گفته شد، وی اساسا باور نمیکرد چنین مذاکرهای صورت گرفته و تا آن سطح به پیش رفته باشد! فروردینماه سال 92 نیز رهبر انقلاب در حرم مطهر رضوی علنا موضوع مذاکره با آمریکاییها بر سر مسائل هستهای را اعلام کردند! بنابراین آقای روحانی در میانه مذاکرات رسید! این موضوع از آن جهت حائز اهمیت است که برخی مسؤولان دولتی به گونهای رفتار میکنند که گویا نظام مخالف مذاکرات بوده یا اکنون مخالف توافق هستهای است! خیر! شما تازه رسیدهاید! و البته بعدها خواهید فهمید اقدامات شما کدام قطعه از پازل را جور کرده است!
2- تیم مذاکرهکننده آقای روحانی مگر بر سر چه موضوعاتی توافق کرده است که اکنون در ایران کسی نباید نازکتر از گل به اسرائیل بگوید؟ مگر برجام تنها بر سر موضوع هستهای نیست؟ پس دلیل ترس آقایان از تاکید نظام بر بستن منافذ ورود آمریکا به کشور برای چیست؟ جلوگیری از نفوذ سیاسی، فرهنگی و اقتصادی آمریکا به ایران خلاف کدام تعهد ایران در برجام است که آقایان سردیشان کرده؟ اظهارنظر علیه رژیم صهیونیستی چه ربطی به تعهدات ایران در برجام دارد؟ مگر تیم مذاکرهکننده آقای روحانی متعهد شده برجام مجرای ورود آمریکا به هژمونی قدرت در ایران شود؟ یا درباره امنیت نتانیاهو، آیا ایران تعهدی داده است؟!
در هیچ جای برجام اجبار ایران به رابطه با آمریکا و نیز متعهد شدن ایران به تامین امنیت رژیم صهیونیستی نیامده است! پس چرا آقای روحانی این قبیل اظهارات را به معنای تهدید برجام میداند؟! برجام یک سند توافق برای حل یک موضوع محل اختلاف بین 2 دشمن است؛ همین! کما اینکه آمریکاییها نیز دقیقا منطبق بر همین نگرش درباره برجام حرف میزنند. رئیسجمهور آمریکا برجام را توافقی برای کم کردن خطر ایران برای آمریکا میداند! وزیر خارجه آمریکا از ساخت بمبهای اختصاصی برای انفجار در ایران به دستور اوباما خبر میدهد! و اساسا چیزی غیر از این نیز از آنها انتظار نمیرود! چراکه آنها برجام را به معنای پایان دشمنی با ایران نمیدانند و در برجام نیز چنین تعهدی ندادهاند! خب! آیا این قبیل اظهارات آنان به معنای نقض برجام است؟! برجام صرفا یک معاهده بینالمللی است که مکانیسم اجرایی آن نیز مشخص است. اگر محرمانههایی دارد، نظام در قبال آن تعهدی ندارد! نظام جمهوری اسلامی ایران مذاکره با دشمن را با هدف لغو تحریم پذیرفت! در مقابل برخی بر این اعتقادند توافق به شرط بازگشت آمریکا به ایران صورت گرفته است! نظام برای بازگشت آمریکا به ایران مذاکره نکرد و اساسا تحویل خاک ایران به دشمن که چند سال مذاکره نمیخواهد! خیلی رکوپوستکنده باید گفت راهبرد نظام جمهوری اسلامی ایران در این موضوع «توافق منهای نفوذ» است! ایران فقط به تعهدات خود در برجام عمل خواهد کرد. اما اگر توافق به اندازهای سست است که با تکرار مواضع ایران در قبال اسرائیل عدهای را میلرزاند؛ بروند جایی که نلرزند!
3- هدف ایران از مذاکرات هستهای، لغو تحریمها و پایان بهانهجوییهای آمریکا علیه جمهوری اسلامی است. هدف آمریکاییها اما هستهای نیست که اگر باشد تعهدات ایران در برجام پایان نگرانیهای آنهاست! هستهای برای آنها بهانه است! بهانهای که میخواهند کانال نفوذ و بازگشت آنها به ایران شود!
نظام جمهوری اسلامی ایران یک راهبرد کاملا هوشیارانه را در این موضوع دنبال میکند! توافق هستهای فقط باید منجر به تحقق یک هدف شود و آن نیز هدف ایران است. آنچه ایران به دنبال آن است در متن توافق آمده است اما آنچه آمریکاییها دنبال آنند، در متن برجام نیامده است! در قطعنامه 2231 نیز اگرچه مکانیسم ماشه برای بازگرداندن تحریمها تعبیه شده اما ایجاد اجماع فعلی علیه ایران، دیگر امکانپذیر نیست. ضمن اینکه برخی محدودیتها علیه ایران نیز الزامی نیست. آنهایی که تعهدات شفاهی به آمریکاییها دادهاند بهتر است قرضهایشان را از کیسه خودشان بدهند!