صراط: گرچه تا آخرین لحظات سقوط محمدرضا شاه هنوزعدهای بودند كه دم از مصالحه و بازگشت شاه به كشور میزدند اما واقعه 17 شهریور هرگونه مصالحه با شاه را به بن بست كشانده بود. آنچه در تاریخ قیام 17 شهریور نمایان است حمایت بیپرده آمریكا از شاه و كشتار مردم بیگناه در این روز است. شواهد فراوانی گواه آن است كه آمریكاییها در كشتار 17 شهریور نقش داشته و شاه را به بزرگترین كشتار مردم و خاموش كردن قیام تشویق میكردهاند. تمامی این مدارك پرده از چهره مزورانه آمریكایی كه در آن دوران دم از فضای باز سیاسی و آزادی بیان میزد برداشت و نشان داد كه وعده فضای باز سیاسی چیزی جز نیرنگ و فریب نبود.
زمینههای شكلگیری قیام 17 شهریور
تنها چند روز پس از واقعه آتشسوزی سینما ركس آبادان در 28 مرداد 1357، دولت جمشید آموزگار كه با شعار فضای باز سیاسی روی كار آمده بود، مجبور به استعفا گردید و در روز 4 شهریور، محمدرضا پهلوی به جعفر شریف امامی كه به مخالفت با دولت هویدا مشهور بود، دستور داد تا دولتی با شعار آشتی ملی تشكیل دهد. چنانكه مشخص است هم دولت آموزگار و هم دولت شریف امامی هر دو با وعده دروغین اصلاحات و آزادی بیان به دنبال خنثی كردن حركت انقلابی مردم بودند.
درحالی كه رژیم با تغییر دولت به دنبال تغییر فضا بود، اندكی بعد و در روز سیزدهم شهریور، راهپیمایی بزرگ عید فطر در تپههای قیطریه تهران، تبدیل به تظاهرات بر ضدّ حكومت شاهنشاهی شد. به دنبال این تظاهرات، ناآرامیهای دیگری نیز تا روز شانزدهم شهریور به وقوع پیوست. اما تظاهرات اصلی در روز هفدهم برنامهریزی شد. رژیم بلافاصله با تجهیز ارتش درصدد مقابله با تظاهرات برخاسته و صبح روز جمعه اعلام حكومت نظامی كرد. با این حال مردم معترض كه بسیاری از آنها از اعلام حكومت نظامی مطلع نبودند به خیابانها ریخته و فریاد مرگ بر شاه سردادند و با آتش ماموران حكومتی روبرو شدند. به این ترتیب كشتار بیرحمانهای در میدان ژاله رخ داد.
طبق گزارش ساواك، تظاهرات از میدان ژاله به خیابانهای دیگری از قسمت شرق تهران كشیده شد، سپس تظاهرات به جنوب تهران، خیابانهای مولوی، میدان خراسان، میدان شوش و میدان راهآهن سرایت كرد و در مدت كوتاهی خیابانهای فردوسی، منوچهری، سعدی شمالی، نظامآباد، فرحآباد، منطقه نارمك، میدان سپه و خیابان لالهزار به صحنه درگیری تبدیل شدند.
نقش آمریكا در كشتار مردم در میدان ژاله
شواهد نشانگر نقش آمریكا در وقایع 17 شهریور است. طبق این شواهد آمریكا و شاه از راهپیمایی روز عید فطر و تظاهرات پس از آن به شدت غافلگیر شده بودند. ولیام سولیوان آخرین سفیر آمریكا در ایران در خاطرات خود از گستردگی تظاهرات روز عید فطر صحبت كرده و عنوان میكند: «نظم و سازمان این راهپیمایی درعین حال كه موجب حیرت و شگفتی ما شده بود این واقعیت را هم آشكار ساخت كه ما تشكیلات و فعالیت مخالفانمان را دست كم گرفتهایم.»
هم زمان با بحرانی شدن اوضاع، رؤسای كشورهای آمریكا، مصر و رژیم صهیونیستی كه در كمپدیوید مشغول مذاكرات سازش بودند از اوضاع ایران باخبر شدند. فردای آن روز وارن كریستوفر معاون وزیر امور خارجه آمریكا از واشنگتن با سایروس ونس وزیر امورخارجه كه در كمپدیوید بود، تماس برقرار و توصیه كرد كه پرزیدنت كارتر هر چه زودتر با شاه صحبت كند. ونس گزارشی از وضعیت ایران را به كارتر ارائه داد و از كارتر خواست تا با شاه تماس بگیرد.
براساس خاطرات سولیوان ابتدا انورسادات با شاه تماس گرفت و مراتب همدردی و پشتیبانی خود را از شاه به وی اطلاع داد و سپس كارتر با شاه تلفنی صحبت كرد و پشتیبانی آمریكا را از وی در اقداماتی كه برای برقراری نظم به عمل میآورد تأیید كرد. شاه نیز در گفتوگو با جیمی كارتر واقعه 17 شهریور را طرحی از سوی كسانی دانست كه از برنامه ایجاد فضای باز كشور بهرهمند شده و از آزادیهای اعطا شده علیه وی سوءاستفاده كردهاند. او در همین تماس خواستار ادامه حمایتهای آمریكا شد. كارتر نیز در پاسخ به درخواستهای شاه او را از جهات گوناگون مطمئن ساخت و حمایت صریح خود را از اقدامات سركوبگرانه شاه اعلام كرد.
اهمیت حمایتهای آمریكا در خاطرات سولیوان كاملا آشكار است. وی میگوید: «شاه پس از تماس تلفنی دلداری دهنده كارتر كمی سبك شده بود. به هرحال تلفن رئیس جمهور آمریكا به شاه در آن شرایط بهترین تقویت روحی برای او بود و بعد از آن دیگر هرگز از شاه نشنیدم كه سازمان سیا را متهم به تضعیف قدرت خود بكند.»
دو روز پس از حادثه 17 شهریور اردشیر زاهدی سفیر ایران در آمریكا با وارن كریستوفر معاون وزارت امور خارجه آمریكا در واشنگتن دیدار كرد. كریستوفر نیز بر حمایت دولت آمریكا از ایران تاكید كرد. بدین ترتیب حمایتهای سران به اصطلاح دموكرات آمریكا از رژیم پهلوی در سركوب مبارزین نیز باعث شد تا ادعاهای به ظاهر حقوق بشری و دموكراتیك آنها در بین مردم رنگ ببازد و ماهیت اصلی آنان برای مردم ایران هرچه بیشتر نمایان شود.
با اعلام حكومت نظامی در روز 17 شهریور، وزارت امور خارجه آمریكا نیز بلافاصله برقراری حكومت نظامی در ایران را مورد تأیید قرار داد و سخنگوی آن اعلام كرد كه «ما جمعه اظهار امیدواری كردیم نظم به زودی در تهران برقرار شود و امروز تكرار میكنیم كه آرامش نیز مجدداً برقرار شود.» از سوی دیگر از آنجا كه مستشاران نظامی آمریكا بر ارتش شاهنشاهی سیطره داشتند لذا میتوان نقش آمریكا در حوادث 17 شهریور را تائید كرد.
با این حال خبر حمایت كارتر از شاه در رسانهها منتشر شد. رژیم كه سعی میكرد مخالفان خود را مرعوب كند، به انتشار این خبر دامن میزد. روزنامههای كیهان و اطلاعات اعلام كردند كه كارتر با شاه مكالمه تلفنی كرده است. روزنامهها به نقل از اطلاعیه كاخ سفید نوشتند كه »كارتر با شاهنشاه تماس گرفته و وضع كنونی ایران را كه در آن تظاهرات ضد دولتی به رهبری افراطیها جریان داشته و دست كم 95 نفر كشته بر جای گذارده مورد بحث قرار داده است. پرزیدنت كارتر مناسبات نزدیك و دوستانه میان ایران و آمریكا را مورد تأیید قرار داده است و نسبت به ادامه جنبش اعطای آزادی سیاسی اظهار امیدواری كرده است.»
خبر حمایت كارتر از شاه آن هم بعد از قتلعام مردم تهران، موضع امام خمینی(ره) را به شدت تثبیت كرد. امام خمینی(ره) در عكسالعمل به این پیام كارتر در مصاحبه با رادیو تلویزیون فرانسه فرمودند: «آقای كارتر كه برای یك زندانی در شوروی آن قدر هیاهو درآورد، پس از كشتارهای پیاپی شاه، پشتیبانی خود را از او دریغ نكرد. این به خاطر این است كه آمریكا به دنبال منافع خودش فقط است.»
بدین ترتیب همچنان كه امام با هوشیاری پی به ماهیت آمریكا برده بود، دولت كارتر با شعارهای رنگارنگ به دنبال فریب اذهان عمومی بود و در نهان با تحریك شاه و حمایت از او دست وی را در كشتار مردم باز میگذاشت.
زمینههای شكلگیری قیام 17 شهریور
تنها چند روز پس از واقعه آتشسوزی سینما ركس آبادان در 28 مرداد 1357، دولت جمشید آموزگار كه با شعار فضای باز سیاسی روی كار آمده بود، مجبور به استعفا گردید و در روز 4 شهریور، محمدرضا پهلوی به جعفر شریف امامی كه به مخالفت با دولت هویدا مشهور بود، دستور داد تا دولتی با شعار آشتی ملی تشكیل دهد. چنانكه مشخص است هم دولت آموزگار و هم دولت شریف امامی هر دو با وعده دروغین اصلاحات و آزادی بیان به دنبال خنثی كردن حركت انقلابی مردم بودند.
درحالی كه رژیم با تغییر دولت به دنبال تغییر فضا بود، اندكی بعد و در روز سیزدهم شهریور، راهپیمایی بزرگ عید فطر در تپههای قیطریه تهران، تبدیل به تظاهرات بر ضدّ حكومت شاهنشاهی شد. به دنبال این تظاهرات، ناآرامیهای دیگری نیز تا روز شانزدهم شهریور به وقوع پیوست. اما تظاهرات اصلی در روز هفدهم برنامهریزی شد. رژیم بلافاصله با تجهیز ارتش درصدد مقابله با تظاهرات برخاسته و صبح روز جمعه اعلام حكومت نظامی كرد. با این حال مردم معترض كه بسیاری از آنها از اعلام حكومت نظامی مطلع نبودند به خیابانها ریخته و فریاد مرگ بر شاه سردادند و با آتش ماموران حكومتی روبرو شدند. به این ترتیب كشتار بیرحمانهای در میدان ژاله رخ داد.
طبق گزارش ساواك، تظاهرات از میدان ژاله به خیابانهای دیگری از قسمت شرق تهران كشیده شد، سپس تظاهرات به جنوب تهران، خیابانهای مولوی، میدان خراسان، میدان شوش و میدان راهآهن سرایت كرد و در مدت كوتاهی خیابانهای فردوسی، منوچهری، سعدی شمالی، نظامآباد، فرحآباد، منطقه نارمك، میدان سپه و خیابان لالهزار به صحنه درگیری تبدیل شدند.
نقش آمریكا در كشتار مردم در میدان ژاله
شواهد نشانگر نقش آمریكا در وقایع 17 شهریور است. طبق این شواهد آمریكا و شاه از راهپیمایی روز عید فطر و تظاهرات پس از آن به شدت غافلگیر شده بودند. ولیام سولیوان آخرین سفیر آمریكا در ایران در خاطرات خود از گستردگی تظاهرات روز عید فطر صحبت كرده و عنوان میكند: «نظم و سازمان این راهپیمایی درعین حال كه موجب حیرت و شگفتی ما شده بود این واقعیت را هم آشكار ساخت كه ما تشكیلات و فعالیت مخالفانمان را دست كم گرفتهایم.»
هم زمان با بحرانی شدن اوضاع، رؤسای كشورهای آمریكا، مصر و رژیم صهیونیستی كه در كمپدیوید مشغول مذاكرات سازش بودند از اوضاع ایران باخبر شدند. فردای آن روز وارن كریستوفر معاون وزیر امور خارجه آمریكا از واشنگتن با سایروس ونس وزیر امورخارجه كه در كمپدیوید بود، تماس برقرار و توصیه كرد كه پرزیدنت كارتر هر چه زودتر با شاه صحبت كند. ونس گزارشی از وضعیت ایران را به كارتر ارائه داد و از كارتر خواست تا با شاه تماس بگیرد.
براساس خاطرات سولیوان ابتدا انورسادات با شاه تماس گرفت و مراتب همدردی و پشتیبانی خود را از شاه به وی اطلاع داد و سپس كارتر با شاه تلفنی صحبت كرد و پشتیبانی آمریكا را از وی در اقداماتی كه برای برقراری نظم به عمل میآورد تأیید كرد. شاه نیز در گفتوگو با جیمی كارتر واقعه 17 شهریور را طرحی از سوی كسانی دانست كه از برنامه ایجاد فضای باز كشور بهرهمند شده و از آزادیهای اعطا شده علیه وی سوءاستفاده كردهاند. او در همین تماس خواستار ادامه حمایتهای آمریكا شد. كارتر نیز در پاسخ به درخواستهای شاه او را از جهات گوناگون مطمئن ساخت و حمایت صریح خود را از اقدامات سركوبگرانه شاه اعلام كرد.
اهمیت حمایتهای آمریكا در خاطرات سولیوان كاملا آشكار است. وی میگوید: «شاه پس از تماس تلفنی دلداری دهنده كارتر كمی سبك شده بود. به هرحال تلفن رئیس جمهور آمریكا به شاه در آن شرایط بهترین تقویت روحی برای او بود و بعد از آن دیگر هرگز از شاه نشنیدم كه سازمان سیا را متهم به تضعیف قدرت خود بكند.»
دو روز پس از حادثه 17 شهریور اردشیر زاهدی سفیر ایران در آمریكا با وارن كریستوفر معاون وزارت امور خارجه آمریكا در واشنگتن دیدار كرد. كریستوفر نیز بر حمایت دولت آمریكا از ایران تاكید كرد. بدین ترتیب حمایتهای سران به اصطلاح دموكرات آمریكا از رژیم پهلوی در سركوب مبارزین نیز باعث شد تا ادعاهای به ظاهر حقوق بشری و دموكراتیك آنها در بین مردم رنگ ببازد و ماهیت اصلی آنان برای مردم ایران هرچه بیشتر نمایان شود.
با اعلام حكومت نظامی در روز 17 شهریور، وزارت امور خارجه آمریكا نیز بلافاصله برقراری حكومت نظامی در ایران را مورد تأیید قرار داد و سخنگوی آن اعلام كرد كه «ما جمعه اظهار امیدواری كردیم نظم به زودی در تهران برقرار شود و امروز تكرار میكنیم كه آرامش نیز مجدداً برقرار شود.» از سوی دیگر از آنجا كه مستشاران نظامی آمریكا بر ارتش شاهنشاهی سیطره داشتند لذا میتوان نقش آمریكا در حوادث 17 شهریور را تائید كرد.
با این حال خبر حمایت كارتر از شاه در رسانهها منتشر شد. رژیم كه سعی میكرد مخالفان خود را مرعوب كند، به انتشار این خبر دامن میزد. روزنامههای كیهان و اطلاعات اعلام كردند كه كارتر با شاه مكالمه تلفنی كرده است. روزنامهها به نقل از اطلاعیه كاخ سفید نوشتند كه »كارتر با شاهنشاه تماس گرفته و وضع كنونی ایران را كه در آن تظاهرات ضد دولتی به رهبری افراطیها جریان داشته و دست كم 95 نفر كشته بر جای گذارده مورد بحث قرار داده است. پرزیدنت كارتر مناسبات نزدیك و دوستانه میان ایران و آمریكا را مورد تأیید قرار داده است و نسبت به ادامه جنبش اعطای آزادی سیاسی اظهار امیدواری كرده است.»
خبر حمایت كارتر از شاه آن هم بعد از قتلعام مردم تهران، موضع امام خمینی(ره) را به شدت تثبیت كرد. امام خمینی(ره) در عكسالعمل به این پیام كارتر در مصاحبه با رادیو تلویزیون فرانسه فرمودند: «آقای كارتر كه برای یك زندانی در شوروی آن قدر هیاهو درآورد، پس از كشتارهای پیاپی شاه، پشتیبانی خود را از او دریغ نكرد. این به خاطر این است كه آمریكا به دنبال منافع خودش فقط است.»
بدین ترتیب همچنان كه امام با هوشیاری پی به ماهیت آمریكا برده بود، دولت كارتر با شعارهای رنگارنگ به دنبال فریب اذهان عمومی بود و در نهان با تحریك شاه و حمایت از او دست وی را در كشتار مردم باز میگذاشت.