صراط: طلا و جواهرات پیرزنی که در هنگام نماز به علت اصابت ضربات جسم تیز به ناحیه سر و قسمت چپ سینه به قتل رسیده بود، هنگام فروش در طلافروشی و نزد یکی از بستگان نزدیک پیرزن کشف شد.
در ساعت 16 مورخه 26 شهریور 94، از طریق مرکز فوریت های پلیسی 110 یک فقره کشف جسد متعلق به پیرزنی 70 ساله در محل سکونتش واقع در خیابان امام رضا (ع) به کلانتری 158 کیانشهر اعلام شد.
با حضور مأموران کلانتری در محل و تأیید خبر کشف جسد که به علت اصابت ضربات جسم تیز به ناحیه سر و قسمت چپ سینه به قتل رسیده بود، بلافاصله موضوع به بازپرس ویژه قتل و اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ اعلام شد.
با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع قتل عمـد و به دستور شعبه هشتم بازپرسی دادسرای ناحیه 27 تهران پرونده جهت رسیدگی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
همسر مقتول پس از حضور در اداره دهم در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: ساعت 12:30 مورخه 26 شهریور 94 در حالی که همسرم ( مقتول ) در خانه حضور داشت و آماده خواندن نماز می شد، برای خواندن نماز جماعت در مسجد محل از خانه خارج شدم؛ حدودا ساعت 14 بود که به خانه بازگشتم اما بر خلاف همیشه در آپارتمان قفل شده بود و همسرم نیز پاسخگوی تماس های تلفنی نبود؛ این در حالی بود که همسرم در خصوص خروج خود از خانه چیزی عنوان نکرده بود.
همسر مقتول ادامه داد: بلافاصله با فرزندان خود تماس گرفته و آنها نیز پس از دقایقی به محل آمدند اما آنها نیز موفق به باز کردن در آپارتمان نشدند؛ حتی کلیدساز هم موفق نشد تا در آپارتمان را باز کند. نهایتا تصمیم گرفتیم تا در ورودی آپارتمان را تخریب و وارد خانه شویم که پس از ورود با پیکر خون آلود همسرم بر روی زمین روبرو شدیم.
با بررسی دقیق آثار بدست آمده از صحنه ارتکاب جنایت از قبیل اصابت ضربات جسم تیز به قسمت های پشت سر و کتف سمت چپ، آثار پارگی ناشی از اصابت جسم تیز بر روی چادر نماز مقتول و ... که نشان از وقوع جنایت در زمان خواندن نماز توسط مقتول داشت، عدم وجود هرگونه آثار تخریب تا قبل از ورود همسر مقتول و فرزندانش به محل جنایت، سرقت تمامی طلا و جواهرات مقتول از محل نگهداری آنها و دیگر شواهد و دلایل بدست آمده از محل بررسی صحنه جنایت، کارآگاهان اطمینان پیدا کردند که جنایت با انگیزه سرقت طلاجات و توسط فرد یا افرادی صورت گرفته است که بدون هرگونه درگیری یا اجبار وارد خانه شده و مقتول را در حال خواندن نماز از پشت سر مورد حمله و اصابت ضربات جسم تیز (چاقو) قرار داده و پس از سرقت طلا و جواهرات نیز از محل متواری شدند.
در مورخه 27 شهریور 94، یکی از طلافروشان منطقه کیانشهر با مرکز فوریت های پلیسی 110 تماس گرفت و عنوان داشت که جوانی حدودا 20 ساله قصد فروش مقدار قابل طلا و جواهرات ( نزدیک به 200 گرم طلا و جواهرات ) به وی را دارد و احتمال می دهد که این طلا و جواهرات مسروقه هستند؛ بلافاصله با اعلام خبر به کلانتری 158 کیانشهر، مأموران کلانتری در محل طلافروشی حاضر و نسبت به دستگیری این جوان 20 ساله بنام «امید . ن» اقدام کردند.
با شناسایی طلا و جواهرات بدست آمده توسط اعضای خانواده مقتول، امید جهت انجام تحقیقات به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل شد که بلافاصله در همان مراحل اولیه تحقیقات به عنوان یکی از بستگان نزدیک مقتول مورد شناسایی قرار گرفت.
امید در اظهاراتش منکر هرگونه ارتکاب جنایت شد و در خصوص طلا و جواهرات مقتول نیز به کارآگاهان گفت: روز جنایت وارد خانه مقتول شدم که متوجه شدم یکی از بستگان مقتول به نام محسن، با چاقو مقتول را زده و قصد سرقت طلا و جواهرات وی را دارد؛ به تعقیب محسن پرداختم تا اینکه محسن با رها کردن کیسه حاوی طلا و جواهرات از محل متواری شد؛ من نیز پس از برداشتن طلا و جواهرات قصد فروش آنها را داشتم که دستگیر شدم.
با توجه به اظهارات امید، بلافاصله محسن نیز دستگیر و به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل شد؛ محسن پس از مواجهه حضوری با امید، در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: در مورخه 26 شهریور 94 بنده در حال تعلیم رانندگی بودم و به هیچ موضوع از موضوع جنایت یا سرقت طلا و جواهرات اطلاعی ندارم.
سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ با اعلام این خبر گفت: با توجه به شواهد و دلایل بدست آمده و با وجود عدم اعتراف به ارتکاب جنایت تا به این لحظه از تحقیقات، قرار بازداشت موقت از سوی مقام محترم قضایی صادر شد و متهم اصلی پرونده جهت ادامه تحقیقات در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است.
در ساعت 16 مورخه 26 شهریور 94، از طریق مرکز فوریت های پلیسی 110 یک فقره کشف جسد متعلق به پیرزنی 70 ساله در محل سکونتش واقع در خیابان امام رضا (ع) به کلانتری 158 کیانشهر اعلام شد.
با حضور مأموران کلانتری در محل و تأیید خبر کشف جسد که به علت اصابت ضربات جسم تیز به ناحیه سر و قسمت چپ سینه به قتل رسیده بود، بلافاصله موضوع به بازپرس ویژه قتل و اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ اعلام شد.
با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع قتل عمـد و به دستور شعبه هشتم بازپرسی دادسرای ناحیه 27 تهران پرونده جهت رسیدگی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
همسر مقتول پس از حضور در اداره دهم در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: ساعت 12:30 مورخه 26 شهریور 94 در حالی که همسرم ( مقتول ) در خانه حضور داشت و آماده خواندن نماز می شد، برای خواندن نماز جماعت در مسجد محل از خانه خارج شدم؛ حدودا ساعت 14 بود که به خانه بازگشتم اما بر خلاف همیشه در آپارتمان قفل شده بود و همسرم نیز پاسخگوی تماس های تلفنی نبود؛ این در حالی بود که همسرم در خصوص خروج خود از خانه چیزی عنوان نکرده بود.
همسر مقتول ادامه داد: بلافاصله با فرزندان خود تماس گرفته و آنها نیز پس از دقایقی به محل آمدند اما آنها نیز موفق به باز کردن در آپارتمان نشدند؛ حتی کلیدساز هم موفق نشد تا در آپارتمان را باز کند. نهایتا تصمیم گرفتیم تا در ورودی آپارتمان را تخریب و وارد خانه شویم که پس از ورود با پیکر خون آلود همسرم بر روی زمین روبرو شدیم.
با بررسی دقیق آثار بدست آمده از صحنه ارتکاب جنایت از قبیل اصابت ضربات جسم تیز به قسمت های پشت سر و کتف سمت چپ، آثار پارگی ناشی از اصابت جسم تیز بر روی چادر نماز مقتول و ... که نشان از وقوع جنایت در زمان خواندن نماز توسط مقتول داشت، عدم وجود هرگونه آثار تخریب تا قبل از ورود همسر مقتول و فرزندانش به محل جنایت، سرقت تمامی طلا و جواهرات مقتول از محل نگهداری آنها و دیگر شواهد و دلایل بدست آمده از محل بررسی صحنه جنایت، کارآگاهان اطمینان پیدا کردند که جنایت با انگیزه سرقت طلاجات و توسط فرد یا افرادی صورت گرفته است که بدون هرگونه درگیری یا اجبار وارد خانه شده و مقتول را در حال خواندن نماز از پشت سر مورد حمله و اصابت ضربات جسم تیز (چاقو) قرار داده و پس از سرقت طلا و جواهرات نیز از محل متواری شدند.
در مورخه 27 شهریور 94، یکی از طلافروشان منطقه کیانشهر با مرکز فوریت های پلیسی 110 تماس گرفت و عنوان داشت که جوانی حدودا 20 ساله قصد فروش مقدار قابل طلا و جواهرات ( نزدیک به 200 گرم طلا و جواهرات ) به وی را دارد و احتمال می دهد که این طلا و جواهرات مسروقه هستند؛ بلافاصله با اعلام خبر به کلانتری 158 کیانشهر، مأموران کلانتری در محل طلافروشی حاضر و نسبت به دستگیری این جوان 20 ساله بنام «امید . ن» اقدام کردند.
با شناسایی طلا و جواهرات بدست آمده توسط اعضای خانواده مقتول، امید جهت انجام تحقیقات به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل شد که بلافاصله در همان مراحل اولیه تحقیقات به عنوان یکی از بستگان نزدیک مقتول مورد شناسایی قرار گرفت.
امید در اظهاراتش منکر هرگونه ارتکاب جنایت شد و در خصوص طلا و جواهرات مقتول نیز به کارآگاهان گفت: روز جنایت وارد خانه مقتول شدم که متوجه شدم یکی از بستگان مقتول به نام محسن، با چاقو مقتول را زده و قصد سرقت طلا و جواهرات وی را دارد؛ به تعقیب محسن پرداختم تا اینکه محسن با رها کردن کیسه حاوی طلا و جواهرات از محل متواری شد؛ من نیز پس از برداشتن طلا و جواهرات قصد فروش آنها را داشتم که دستگیر شدم.
با توجه به اظهارات امید، بلافاصله محسن نیز دستگیر و به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل شد؛ محسن پس از مواجهه حضوری با امید، در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: در مورخه 26 شهریور 94 بنده در حال تعلیم رانندگی بودم و به هیچ موضوع از موضوع جنایت یا سرقت طلا و جواهرات اطلاعی ندارم.
سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ با اعلام این خبر گفت: با توجه به شواهد و دلایل بدست آمده و با وجود عدم اعتراف به ارتکاب جنایت تا به این لحظه از تحقیقات، قرار بازداشت موقت از سوی مقام محترم قضایی صادر شد و متهم اصلی پرونده جهت ادامه تحقیقات در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است.