صراط: ترانه علیدوستی هم به جمع کسانی پیوست که درگذشت هما روستا را تسلیت گفتهاند.
بازیگر سریال «شهرزاد» در کنار عکسی از هما روستا قسمتی از نمایشنامه «آناکارنینا» را در اینستاگرام منتشر کرد : «دیشب از خواب بیدار شدم، "ولادی". پدرم کنار تخت نشسته بود. داشت به من نگاه میکرد. انگار من از همین نگاه بود که یه دفعه بیدارشده بودم. به من خندید. اشاره کرد که بلندشم و همراهش بِرم. من بلند شدم و همراهش رفتم. ما از کنار تو و "الکساندرا" گذشتیم. از در بیرون رفتیم. برف نمیبارید، "ولادی"، اما زمین پُر از برف بود. من به آسمون نگاه کردم. ماه همهجا رو روشن کرده بود. پدرم جلو میرفت و من پُشتسرش. ما از توی برف راه باز میکردیم و میرفتیم تا به جنگل صنوبرها رسیدیم. پدرم با دست جایی رو نشونم داد. نگاه کردم. گوزنها اونجا بودن، "ولادی". اون همه گوزن زیر نور ماه واساده بودن. من گریهام گرفت، "ولادی". نمیدونم چرا. فقط گریهام گرفت و گریه کردم. پدرم من رو بغل کرد. مثل همون وقتها که بغلم میکرد. من گرم شدم، "ولادی". توی بغل پدرم خواب رفتم... خوابم میآد، "ولادی". میخوام به اندازهی یه عمر بخوابم.» (نمایشنامهی آناکارنینا، نوشته محمد چرمشیر به کارگردانی هما روستا)»
او در ادامه در یادبود این بازیگر نوشت: «هیچوقت از یاد نمیبرم چشمانت رو، وقتی به اینجای نمایشنامه میرسیدیم. هیچوقت از یاد نمیبرم اشکهایی رو که بلااستثنا وقت تخیل کردن جنگل برفی پر از گوزن، خدا میدونه به چه یادی از چشمهای روشنت میریخت. از یاد نمیبرم چقدر دوستت داشتم هما جان. هیچوقت. یادت به خیر، و خداحافظ.»
بازیگر سریال «شهرزاد» در کنار عکسی از هما روستا قسمتی از نمایشنامه «آناکارنینا» را در اینستاگرام منتشر کرد : «دیشب از خواب بیدار شدم، "ولادی". پدرم کنار تخت نشسته بود. داشت به من نگاه میکرد. انگار من از همین نگاه بود که یه دفعه بیدارشده بودم. به من خندید. اشاره کرد که بلندشم و همراهش بِرم. من بلند شدم و همراهش رفتم. ما از کنار تو و "الکساندرا" گذشتیم. از در بیرون رفتیم. برف نمیبارید، "ولادی"، اما زمین پُر از برف بود. من به آسمون نگاه کردم. ماه همهجا رو روشن کرده بود. پدرم جلو میرفت و من پُشتسرش. ما از توی برف راه باز میکردیم و میرفتیم تا به جنگل صنوبرها رسیدیم. پدرم با دست جایی رو نشونم داد. نگاه کردم. گوزنها اونجا بودن، "ولادی". اون همه گوزن زیر نور ماه واساده بودن. من گریهام گرفت، "ولادی". نمیدونم چرا. فقط گریهام گرفت و گریه کردم. پدرم من رو بغل کرد. مثل همون وقتها که بغلم میکرد. من گرم شدم، "ولادی". توی بغل پدرم خواب رفتم... خوابم میآد، "ولادی". میخوام به اندازهی یه عمر بخوابم.» (نمایشنامهی آناکارنینا، نوشته محمد چرمشیر به کارگردانی هما روستا)»
او در ادامه در یادبود این بازیگر نوشت: «هیچوقت از یاد نمیبرم چشمانت رو، وقتی به اینجای نمایشنامه میرسیدیم. هیچوقت از یاد نمیبرم اشکهایی رو که بلااستثنا وقت تخیل کردن جنگل برفی پر از گوزن، خدا میدونه به چه یادی از چشمهای روشنت میریخت. از یاد نمیبرم چقدر دوستت داشتم هما جان. هیچوقت. یادت به خیر، و خداحافظ.»