صراط: کاهش زاد و ولد و رشد فرزندآوری در دهههای 50 و 60 سالمندی در ایران را
سرعت دادهاند. کارشناسان بالا بودن سرعت سالمندی را از ویژگی جوامع در حال
توسعه میدانند. سالمندی در کشورهایی همچون ایران در طی 30 تا 40 سال رخ
میدهد. این در حالی است که سرعت سالمندی در جوامع توسعهیافته 100 تا 200
سال است.
دو
تا سه سال است که سالمندی در ایران مورد توجه قرار گرفته است. مسئولان در
این مدت از آیندهای سخن گفتهاند که میتواند بحران سالمندی نام بگیرد.
آنها میگویند کمتر از ده سال زمانِ برنامهریزی برای پدیده سالمندی وجود
دارد. مدیرکل بهزیستی استان تهران گفته است"اگر در مواجهه با سالمندی عجله
نکنیم، سالمندی نه حتی یک چالش، که یک سونامی خواهد شد".
در
این مدت انتقادها و نگرانیهای زیادی نسبت به پرداختن به پدیده سالمندی
شکل گرفته است. رئیس کمیسیون سلامت شورای شهر از آمادهنبودن شهر تهران
برای حضور سالمندان انتقاد کرد. رحمتالله حافظی گفت: نباید سالمندان را از
حضور در شهر محروم کنیم.
در
سومین نشست "ابعاد اجتماعی سالمندی" نیز نسبت به اقدامات سازمانهای مسئول
واکنشهایی نشان داده شد. حسین نحوینژاد یکی از سخنرانان این نشست بود که
به شدت وزارت بهداشت را نقد کرد. معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی کشور
تصریح کرد "سند ملی جامع سالمندان به دلیل کارشکنی وزارت بهداشت هنوز به
نتیجه نرسیده و متاسفانه وزارت بهداشت تا چندیپیش شورای ملی سالمندان را
به رسمیت نمیشناخت".
این
انتقادها و چالشها سبب شده تا کارشناسان زیادی اقدامات مسئولان را بیاثر
و کم بنامند. چنانچه سعید معیدفر –جامعهشناس- میگوید "آمادگی برای تجمیع
جمعیت در دوران میانسالی در 10 تا 15 سال آینده هیچ است"!
با
این وجود مسئولان معتقدند هنوز وقت برای برنامهریزی در پدیده سالمندی
دارند. رییس دبیرخانه شورای ملی سالمندان میگوید در همه جای دنیا
برنامهریزیها و سیاستها برای پدیده سالمندی هنگامی که جمعیت به سالمندی
رسیده انجام شده است. براتی سده به توان برنامهریزی برای پدیده سالمندی در
ایران امید دارد و میگوید "ما 5 سال فرصت داریم".
فرید براتیسده در
تحلیل وضعیت سالمندی ایران گفت: پس از سال 1400 شیب سالمندی در کشور ما
تند خواهد شد. ما هنوز سالمند نشدهایم بلکه در پنجره جمعیت هستیم. تعداد
جوانها هنوز در کشور ما بیشتر است.
وی
ادامه داد: در هر جامعهای وقتی درصد جمعیتی سالمندان 12 به بالا برسد، به
آن جامعه سالمند میگویند. ایران هنوز به 12 درصد نرسیده است. در برخی
نقاط کشور البته به این درصد نزدیک شدهایم. مثلا درصد سالمندی گیلان 11
درصد است. استانهایی مانند اصفهان، تهران و آذربایجان غربی نیز درصد
بالایی دارند.
رییس
دبیرخانه شواری ملی سالمندان همچنین گفت: نرخ ملی سالمندی ما اکنون 8.2
درصد است. تا سال 1415 ما 12 میلیون سالمند خواهیم داشت. 20 سال دیگر
سالمندان دوبرابر جمعیت فعلی میشوند.
کاهش زادوولد نقشی در سالمندی جمعیت نداشته است
رییس
دبیرخانه شورای ملی سالمندان همچنین درباره تاثیر زادوولد بر سالمندشدن یا
نشدن جمعیت، گفت: جمعیتشناسان دو عامل "میزان زادوولد" و "امید به زندگی و
طول عمر" را در رابطه به سالمندشدن جمعیت بررسی کردهاند.
وی
تصریح کرد: جمعیتشناسان عامل امید به زندگی را در سالمندشدن جمعیت ایران
مهمتر میدانند و معتقدند کاهش زاد و ولد هنوز نقشی در این مورد ندارد.
سهم سالمندان گوشهِ چشمی بوده است
براتیسده
درباره اقداماتی که در حوزه سالمندی انجام شده اظهار کرد: در حال حاضر ما
برای سالمندان کار نکردهایم. هر اقدامی که برای گروههای سنی انجام میشود
باید مبتنی بر آمار باشد. درحالی که ما نیازسنجی از وضعیت سالمندان
نداریم. هرچند که میدانیم سالمندان چه نیازهایی دارند.
وی
همچنین گفت: در تمام دنیا برنامهریزی برای سالمندی، هنگام رسیدن به آن
انجام شده است. ما 5 سال برای اینکار فرصت داریم. این فرصت را در برنامه
ششم توسعه میتوان قرار داد. اگر بتوانیم در این مدت احکام و سیاستهای
خوبی را جای بدهیم، جلو هستیم؛ در غیر اینصورت خیر.
براتیسده
همچنین به نیازهای سالمندان پرداخت و در اینباره توضیح داد: سلامت جسمی
از مهمترین نیازهای سالمندان است. سالمندان سهبرابر دیگران تختهای
بیمارستانی را اشغال کردهاند. هزینه درمان آنها بیشتر است. بیماریهای
خاص این دوره مانند آلزایمر در سلامت سالمندان اهمیت و هزینه زیادی دارد.
وی
در ادامه گفت: سالمندان نیازمند تامین اجتماعی هستند. آنها نیاز به
درآمد، بازنشستگی و رفاه اجتماعی دارند. اشتغال، مراقبت و محیطی برای زندگی
خوب که آنها را توانمند کند از دیگر نیازها برای آنهاست.
براتی
تصریح کرد: اما مهمتر از همه این موارد موضوع تکریم سالمندان است. احترام
و دادن منزلت به سالمند هم در آیین و هم در دین ما وجود داشته و باید احیا
شود.
رییس
دبیرخانه شورای ملی سالمندان گفت: متاسفانه ما تاکنون به سالمندانمان
بیتوجه بودهایم و تنها به آنها گوشه چشمی انداختهایم. اگر اقدامی
تاکنون انجام شده توسط وزارت بهداشت یا بهزیستی و یا خدمات توانبخشی
سالمندان بوده است. در حال حاضر 2.5 میلیون سالمند تحت پوشش صندوق
بازنشستگی قرار دارند. 2.5 میلیون از آنها تحت حمایت کمیته امداد در طرح
شهید رجایی هستند. اما 800 تا 2 میلیون سالمند کشور ما هیچ خدماتی
نمیگیرند. البته این رقم دقیق نیست. اما آنچه مسلم است آنکه حضور سالمندان
در دهکهای پایینی درآمد زیاد شده است. در سالهای 1365 تا 1375 هزینه
سالمند نزدیک به 800 هزار تومان در سال بود، در حالی که هزینه آنها حالا
به 9 میلیون تومان در سال رسیده است.
براتیسده
همچنین گفت: اکثر سالمندان تحت پوشش نهادی نیستند و مستمری دریافت
نمیکنند. نزدیک به 30 درصد سالمندان نیازمند پوشش حمایتی هستند. در ایران
قوانین تامین اجتماعی و بیمهها سنین بالا را تحت پوشش قرار نمیدهند.
درحالیکه در کشورهای دیگر بیمههایی وجود دارد که وقتی فرد به سن سالمندی
برسد اگر تقاضا کند از حقوقی برخوردار خواهد شد.
شکاف نسلی و سالمندانی که تنها میشوند
رییس
دبیرخانه شورای ملی سالمندان در ادامه به پدیده فاصلهگیری فرزندان از
والدین اشاره کرده و اظهار کرد: این پدیده در ایران در حال ایجاد شکاف بین
والدین و فرزندان است. فرزندان بیشتر از قبل تمایل دارند تا تنها زندگی
کنند. رقم سالمندان زن تنها 4 برابر سالمندان مرد است.
براتیسده
معتقد است که دولت اقدامات مفیدی میتواند در حوزه سالمندی کند. او در
اینباره توضیح داد: دولت باید به فکر مراقبت و تخصیص بودجه برای سالمندان
باشد. برای مثال در ژاپن خانوادههایی که سالمندانشان را نگهداری میکنند
از بخشی از مالیاتها معاف خواهند شد. این دست از طرحها در ایران نیز
میتوان اثرگذار باشد.
وی
ادامه داد: موضوع سالمندی در ایران تنها چندسال است که مورد توجه قرار
گرفته و هنوز ایدهها عملی نشدهاند. همانگونه که برای جوانان، زنان و...
وزارتخانه وجود دارد، باید برای سالمندان نیز وجود داشته باشد و زیر نظر
ریاستجمهوری فعالیت کند. ما اگر بتوانیم دو سند سلامت و سند رفاه و تامین
اجتماعی سالمندان را تهیه کنیم، میتوانیم موفق باشیم.
تشکیل NGOهای سالمندی در استانهای کشور
فرید
براتیسده درباره نقش NGOها و سازمانهای مردمنهاد در حوزه سالمندی گفت:
این سازمانها میتوانند بسیار موثر باشند، خصوصا اگر خود سالمندان برای آن
برنامهریزی کنند. ما بنا داریم در 12 استان کشور موسسات مردمی ایجاد کنیم
که خود سالمندان آنها را مدیریت کنند. البته نباید NGOها تنها در خودشان
فعالیت داشته باشند، بلکه باید آنها را در برنامهریزیها و
سیاستگذاریها نیز دخالت داد.
شهر را برای سالمندان آماده کنیم
ساختارهای
شهری یکیدیگر از مسائلی است که باید بهنفع سالمندان تغییر کند. دکتر
محمد ایرانمنش –کارشناس شهر- میگوید در فضای شهری "سالمندان حتی
نمیتوانند بنشینند". دکتر ایرانمنش"میگوید نباید اجازه دهیم فضای شهری سالمندان را خانهنشین کند".
وی
همچنین اظهار کرد: ما تا بهحال تمهیدات ویژهای برای سالمندان
نیاندیشیدهایم. امکاناتی که وجود دارند بههیچوجه مناسب سالمندان
نیستند. حتی فضاهایی همچون، پارکها و توالتها نیز طرحی برای سالمندان
نداشتهاند. در کشورهای توسعهیافته به این دلیل که افراد سالمند
نمیتوانند برای سبز شدن چراغ عابر زیاد در کنار خیابان بایستند، دکمههایی
تعبیه کردهاند تا سالمند با زدن آنها چراغ را برای خودشان سبز کنند. این
حق تقدم به هیچوجه در ایران وجود ندارد.
ایرانمنش
ادامه داد: در ایران سالمند نه در پیادهرو و نه در خیابان با فضای مناسبی
روبرو نیست. به همین دلیل خانوادهها از خروج سالمندانشان از خانه
میترسند. این موضوعی ناراحتکننده است که سالمندان بهدلیل نبود سیستم
مناسب شهری نتوانند در شهر ظاهر شوند و حضور اجتماعی پیدا کنند.
این
کارشناس حوزه شهر همچنین گفت: سالمندانی که نتوانند در جامعه حضور پیدا
کنند، با مشکلات زیادی مواجه خواهند شد. یکی از آنها مشکلات در سلامتی
آنهاست. برای مثال یکی از کارهایی که ابتلا به آلزایمر را در سالمندان کاهش
میدهد، حضور اجتماعی آنهاست.
ایرانمنش
در ادامه اظهار کرد: برای حضور سالمند در شهر باید برنامهریزی شود.
سازمانهای مردمنهاد و رسانهها در اینباره میتوانند نقش بسزایی داشته
باشند. هرچند که در حال حاضر 99 درصد فضاها برای سالمندان تعبیه نشده است،
اما میتواند با برنامهریزی درست، برای جمعیتی که به پیری میرسد چارهای
اندیشید.
وی
در انتها گفت: برخی از اقدامات شهری برای سالمندان ممکن است طولانی مدت
باشند. مانند اینکه شکل پیادهروها یا خیابانها را تغییر دهیم. اما کارهای
راحتتری نیز وجود دارند؛ مثلا همینکه سالمند بداند وقتی به بیرون از خانه
آمد و خسته شد کجا بنشیند. یا میتوان به سرای محلهها اشاره کرد که فضایی
برای سالمند ندارند؛ اما میتوانند در مدت کوتاهی این چنین فضاهایی را
ایجاد کنند.