صراط: بخش اول سری جدید برنامه هفت به سردبیری بهروز افخمی به گفتگو با پورمحمدی (معاون سیما) اختصاص داشت. در این بخش افخمی درحالیکه درحال خوردنِ ناهار بود؛ با پورمحمدی گفتگو میکرد. پورمحمدی هم به خاطراتِ خود از علیرضا افخمی (برادر بهروز افخمی) اشاره کرد و بعد به وضعیت سینمای ایران پرداخت و گفت: مشکل سینمای ایران فیلمنامه و فیلم است و دلیل این مشکل این است که سینماگران از توده مردم دور هستند و بیشتر آنها در نقاط مرفه زندگی میکنند و با توده مردم ارتباط ندارند.
وی ادامه داد: برنامه سینمایی هفت باید موجب رونق سینما شود و به صنعت سینما کمک کند تا فیلمی ساخته شود که تودههای مردم همراه با خانواده بروند و آن را ببینند.
افخمی نیز گفت: ما به دنبال آن هستیم تا هفت را به صورت تولیدی بسازیم زیرا مزیتهای زیادی دارد. از طرفی میتوان حرفهای اضافه را درآورد و از طرف دیگر با کسانی که امکان حضورشان در سازمان صداوسیما وجود ندارد؛ گفتگو کرد و مدیران صداوسیما نیز میتوانند به راحتی تصمیم بگیرند کدام بخش برنامه را پخش کنند.
وی همچنین در این بخش درباره بمب اتم و آرزویش پیرامون ساخت سریال و فیلم درباره مخترع بمب اتم سخن گفت و به طنز گفت: آمریکاییها از بمب اتم استفاده کردند و معذرت نخواستند. من باید سینمای ایران را نجات بدهم و بعد آبروی آمریکا را ببرم.
پورمحمدی نیز با تایید حرفهای افخمی درباره تولیدی بودن برنامه گفت: ما هم از این مساله راضیتر هستیم تا اینکه برنامهای زنده پخش شود.
در گفتگوی دوم برنامه؛ افخمی اعلام کرد که دبیر نقدِ برنامه مسعود فراستی است و به این بهانه و همچنین گرفتن راهنمایی سراغ فریدون جیرانی رفت که با وی کار کرده بود.
افخمی در گفتگو با جیرانی تاکید کرد: تماشاگر فیلمهای روشنفکری و همچنین کسانی که سیاستزده و باندی میخواهند به برنامه هفت انتقاد کنند و برنامه نیز برای آنها هیچ ارزشی قائل نیست بلکه هدف این برنامه؛ آن است که مانند برنامه نود و سریالهای تلویزیونی روی سی الی چهل میلیون نفر تاثیر بگذارد.
وی ادامه داد: طرفداران فیلمهای روشنفکری بیش از یک میلیون نفر نیستند.
فریدون جیرانی هم گفت: فراستی از بیشتر فیلمها خوشش نمیآید به خصوص فیلمهای روشنفکری. به همین دلیل بیشتر سینماگران با این ذهنیت به برنامه نگاه میکنند که میگویند فراستی فیلم ما را قبول ندارد پس چرا باید در برنامه شرکت میکردیم.
جیرانی خطاب به افخمی گفت: اگر تو بخواهی اینگونه فیلمها را و سایر فیلمها را توسط فراستی به نقد بکشی محکوم میشوی به اینکه به سفارش یک کانال تلویزیونی دولتی عمل میکنی. کانال تلویزیونی که عدهای معتقدند راست نمیگوید و این عده کم هم نیستند.
در قسمت سوم برنامه افخمی بعد از اعلام وضعیت فروش فیلمها در سالهای اخیر و ریزش مخاطبان با میرحسینی (مدیر شبکه سه سیما) گفتگو کرد. این مدیر با اشاره به اهمیت مخاطب گفت: بعضی برنامههای شبکه سه سیما مانند ماه عسل ۲۵ میلیون بیننده دارد. یا برنامهای مانند ۹۰ نزدیک به ۴۰ میلیون بیننده دارد. در کنار آنها سریالهای تلویزیونی نیز مخاطبان خوبی دارند. ما انتظار داریم هفت روی مخاطب تاثیر بگذارد و از طرف دیگر ما مخاطبان خود را نیز از دست ندهیم.
میرحسینی با اشاره به وضعیت امروز سینمای ایران گفت: متاسفانه فیلمهای ایرانی امروز مخاطب زیادی را جذب نمیکند و اگر فیلم خوبی هم هست ریشه آن در تلویزیون بوده است و از تلویزیون به سینما رفته است. مانند فیلم شهرموشها و کلاه قرمزی که پرفروش شدهاند. حال چگونه فیلمی که در گیشه بیننده ندارد را میتوان از تلویزیون پخش کرد؟
در قسمت بعد افخمی با رضا میرکریمی به عنوان مدیرعامل خانه سینما پیرامون عملکرد سازمان سینمایی گفتگو کرد.
میرکریمی با اشاره به اینکه انتخاب ایوبی برای مدیریت سازمان سینمایی انتخاب خوبی است؛ گفت: ایوبی در این مدت در بخش سالنسازی، دیجیتال کردن سینماها و رفتار با سینماگران خوب عمل کرده است اما گلایهای که من دارم این است که چرا از پتانسیل سینماگران به خوبی استفاده نکرده است؟
وی ادامه داد: مثلا یکی از پیشنهادهای ما استفاده از سینماکارت است زیرا معتقدیم اگر ۵۰ میلیون تومان برای سینماکارت سرمایهگذاری شود ۵۰۰ میلیون تومان برای سینمای ایران سود خواهد داشت. به همین دلیل من از مدیرانی که در زمان انتخابات شعار حمایت از ما میدهند؛ میخواهم که ۱۰ دقیقه به ما وقت بدهند تا پیشنهادات خود را مطرح کنیم.
مدیرعامل خانه سینما با اشاره به رفتار مدیران سابق سازمان سینمایی در دولت گذشته گفت: رفتار آن مدیران و همچنین دخیل کردن نهادها و گروههایی که پیش از این در سینما نقش اجرایی نداشتند در حوزه اجرا موجب شد امروز بیاعتمادی به سینما آنقدر زیاد شود که نمیدانیم ریشه واقعی آنها از کجاست.
میرکریمی افزود: امروز وضعیت فیلمسازی بسیار محافظهکارانه شده است درحالیکه دولت باید دست فیلمساز را بازبگذارد تا درباره سوژههای مختلف فیلم بسازند. اما امروز وضعت سینما آنقدر محافظه کار شده که دیگر فیلمی مانند «زیر نور ماه» را نیز نمیتوان ساخت.
وی ادامه داد: وضعیت امروز، سینمای ایران را تبدیل به فروشگاهی کرده است که فقط کالای کوپنی عرضه میکند و مخاطب قدرت انتخاب ندارد زیرا تنوعی وجود ندارد و فقط میتواند چند نمونه فیلم ببیند.
در ادامه برنامه بهروز افخمی همراه با حمید گودرزی (بازیگر آخرین فیلمش) دوباره به کافی شاپ مسعود فراستی رفتند و در مسیر راه افخمی گفت؛ وجود منتقد برای سینما و تلویزیون هیچ سودی ندارد زیرا در تلویزیون گروهی از مخاطبان هستند که هر آشغالی را میبینند و در سینما نیز نظر منتقدان زیاد روی مخاطبان تاثیر ندارد.
در این بخش افخمی دائم از سینمای آمریکا مثال میزد و سینمای ایران را مورد انتقاد قرار میداد.
وی همچنین بارها در این بخش و قسمتهای دیگر برنامه به طنز گفت: مدیران تصور میکنند من آمدهام تا سینما را نجات دهم مگر من شزم (shezem) یا تام کروز و دونکیشوت هستم.
قسمت اول برنامه هفت درحالی از ساعت ۲۳ الی ۳۰: ۱ دقیقه بامداد پخش شد که ریتم آن بسیار کند بود. تو گویی برنامهسازان؛ تصاویر را برای خودشان ضبط کرده بودند نه برای پخش از تلویزیون. این قسمت از برنامه هفت شبیه یک پیشبرنامه بود و مشخص نبود آیا با هدفِ تبلیغِ تلویزیونِ ایران و دو فیلمساز (بهروز افخمی و فریدون جیرانی) ساخته شده یا به دنبال عیبیابی در سینمای ایران به خصوص به محاکمه کشاندنِ جریان روشنفکری است. روند برنامه به گونهای بود که مخاطب اینگونه نتیجه میگرفت که سینمای ایران؛ یک سینمای ورشکسته، بدون مخاطب و خالی از گردش مالی است و تنها دو کارگردان موفق (جیرانی و افخمی) را در خود دارد که باید آنها را پاس بدارد و تفکراتشان را مو به مو در سینما پیاده کند و هیچ منتقدی نیز جز مسعود فراستی قادر نیست نقد منصفانه و واقعگرایانهای از سینمای ایران ارایه دهد. جمعی از مدیران سیما و دو فیلمساز و یک منتقد که آمدهاند تا یک تنه سینمای ایران را نجات داده و به ساحلِ امن برسانند. موضوعی که دستکم با بررسی کارنامهی سینمایی هریک از این دو فیلمساز و توفیقشان در میزان جذب مخاطب و بهرهگیری از ساختارهای سینمایی موفق به آسانی قابل اثبات یا عدم اثبات است. همچنین این برنامه تریبونی بود برای مدیران تلویزیون تا باردیگر به بهانه دفاع از سینما؛ سیاستهای صداوسیما را مورد دفاع قرار دهند. و البته مهر تاییدی باشند بر این نکته که این رسانه به دلیل قدرتهای پنهایی که داراست؛ تنها از برخی فیلمسازانِ خاص حمایت کرده و دیگران را حتما مورد بیمهری قرار خواهد داد.
وی ادامه داد: برنامه سینمایی هفت باید موجب رونق سینما شود و به صنعت سینما کمک کند تا فیلمی ساخته شود که تودههای مردم همراه با خانواده بروند و آن را ببینند.
افخمی نیز گفت: ما به دنبال آن هستیم تا هفت را به صورت تولیدی بسازیم زیرا مزیتهای زیادی دارد. از طرفی میتوان حرفهای اضافه را درآورد و از طرف دیگر با کسانی که امکان حضورشان در سازمان صداوسیما وجود ندارد؛ گفتگو کرد و مدیران صداوسیما نیز میتوانند به راحتی تصمیم بگیرند کدام بخش برنامه را پخش کنند.
وی همچنین در این بخش درباره بمب اتم و آرزویش پیرامون ساخت سریال و فیلم درباره مخترع بمب اتم سخن گفت و به طنز گفت: آمریکاییها از بمب اتم استفاده کردند و معذرت نخواستند. من باید سینمای ایران را نجات بدهم و بعد آبروی آمریکا را ببرم.
پورمحمدی نیز با تایید حرفهای افخمی درباره تولیدی بودن برنامه گفت: ما هم از این مساله راضیتر هستیم تا اینکه برنامهای زنده پخش شود.
در گفتگوی دوم برنامه؛ افخمی اعلام کرد که دبیر نقدِ برنامه مسعود فراستی است و به این بهانه و همچنین گرفتن راهنمایی سراغ فریدون جیرانی رفت که با وی کار کرده بود.
افخمی در گفتگو با جیرانی تاکید کرد: تماشاگر فیلمهای روشنفکری و همچنین کسانی که سیاستزده و باندی میخواهند به برنامه هفت انتقاد کنند و برنامه نیز برای آنها هیچ ارزشی قائل نیست بلکه هدف این برنامه؛ آن است که مانند برنامه نود و سریالهای تلویزیونی روی سی الی چهل میلیون نفر تاثیر بگذارد.
وی ادامه داد: طرفداران فیلمهای روشنفکری بیش از یک میلیون نفر نیستند.
فریدون جیرانی هم گفت: فراستی از بیشتر فیلمها خوشش نمیآید به خصوص فیلمهای روشنفکری. به همین دلیل بیشتر سینماگران با این ذهنیت به برنامه نگاه میکنند که میگویند فراستی فیلم ما را قبول ندارد پس چرا باید در برنامه شرکت میکردیم.
جیرانی خطاب به افخمی گفت: اگر تو بخواهی اینگونه فیلمها را و سایر فیلمها را توسط فراستی به نقد بکشی محکوم میشوی به اینکه به سفارش یک کانال تلویزیونی دولتی عمل میکنی. کانال تلویزیونی که عدهای معتقدند راست نمیگوید و این عده کم هم نیستند.
در قسمت سوم برنامه افخمی بعد از اعلام وضعیت فروش فیلمها در سالهای اخیر و ریزش مخاطبان با میرحسینی (مدیر شبکه سه سیما) گفتگو کرد. این مدیر با اشاره به اهمیت مخاطب گفت: بعضی برنامههای شبکه سه سیما مانند ماه عسل ۲۵ میلیون بیننده دارد. یا برنامهای مانند ۹۰ نزدیک به ۴۰ میلیون بیننده دارد. در کنار آنها سریالهای تلویزیونی نیز مخاطبان خوبی دارند. ما انتظار داریم هفت روی مخاطب تاثیر بگذارد و از طرف دیگر ما مخاطبان خود را نیز از دست ندهیم.
میرحسینی با اشاره به وضعیت امروز سینمای ایران گفت: متاسفانه فیلمهای ایرانی امروز مخاطب زیادی را جذب نمیکند و اگر فیلم خوبی هم هست ریشه آن در تلویزیون بوده است و از تلویزیون به سینما رفته است. مانند فیلم شهرموشها و کلاه قرمزی که پرفروش شدهاند. حال چگونه فیلمی که در گیشه بیننده ندارد را میتوان از تلویزیون پخش کرد؟
در قسمت بعد افخمی با رضا میرکریمی به عنوان مدیرعامل خانه سینما پیرامون عملکرد سازمان سینمایی گفتگو کرد.
میرکریمی با اشاره به اینکه انتخاب ایوبی برای مدیریت سازمان سینمایی انتخاب خوبی است؛ گفت: ایوبی در این مدت در بخش سالنسازی، دیجیتال کردن سینماها و رفتار با سینماگران خوب عمل کرده است اما گلایهای که من دارم این است که چرا از پتانسیل سینماگران به خوبی استفاده نکرده است؟
وی ادامه داد: مثلا یکی از پیشنهادهای ما استفاده از سینماکارت است زیرا معتقدیم اگر ۵۰ میلیون تومان برای سینماکارت سرمایهگذاری شود ۵۰۰ میلیون تومان برای سینمای ایران سود خواهد داشت. به همین دلیل من از مدیرانی که در زمان انتخابات شعار حمایت از ما میدهند؛ میخواهم که ۱۰ دقیقه به ما وقت بدهند تا پیشنهادات خود را مطرح کنیم.
مدیرعامل خانه سینما با اشاره به رفتار مدیران سابق سازمان سینمایی در دولت گذشته گفت: رفتار آن مدیران و همچنین دخیل کردن نهادها و گروههایی که پیش از این در سینما نقش اجرایی نداشتند در حوزه اجرا موجب شد امروز بیاعتمادی به سینما آنقدر زیاد شود که نمیدانیم ریشه واقعی آنها از کجاست.
میرکریمی افزود: امروز وضعیت فیلمسازی بسیار محافظهکارانه شده است درحالیکه دولت باید دست فیلمساز را بازبگذارد تا درباره سوژههای مختلف فیلم بسازند. اما امروز وضعت سینما آنقدر محافظه کار شده که دیگر فیلمی مانند «زیر نور ماه» را نیز نمیتوان ساخت.
وی ادامه داد: وضعیت امروز، سینمای ایران را تبدیل به فروشگاهی کرده است که فقط کالای کوپنی عرضه میکند و مخاطب قدرت انتخاب ندارد زیرا تنوعی وجود ندارد و فقط میتواند چند نمونه فیلم ببیند.
در ادامه برنامه بهروز افخمی همراه با حمید گودرزی (بازیگر آخرین فیلمش) دوباره به کافی شاپ مسعود فراستی رفتند و در مسیر راه افخمی گفت؛ وجود منتقد برای سینما و تلویزیون هیچ سودی ندارد زیرا در تلویزیون گروهی از مخاطبان هستند که هر آشغالی را میبینند و در سینما نیز نظر منتقدان زیاد روی مخاطبان تاثیر ندارد.
در این بخش افخمی دائم از سینمای آمریکا مثال میزد و سینمای ایران را مورد انتقاد قرار میداد.
وی همچنین بارها در این بخش و قسمتهای دیگر برنامه به طنز گفت: مدیران تصور میکنند من آمدهام تا سینما را نجات دهم مگر من شزم (shezem) یا تام کروز و دونکیشوت هستم.
قسمت اول برنامه هفت درحالی از ساعت ۲۳ الی ۳۰: ۱ دقیقه بامداد پخش شد که ریتم آن بسیار کند بود. تو گویی برنامهسازان؛ تصاویر را برای خودشان ضبط کرده بودند نه برای پخش از تلویزیون. این قسمت از برنامه هفت شبیه یک پیشبرنامه بود و مشخص نبود آیا با هدفِ تبلیغِ تلویزیونِ ایران و دو فیلمساز (بهروز افخمی و فریدون جیرانی) ساخته شده یا به دنبال عیبیابی در سینمای ایران به خصوص به محاکمه کشاندنِ جریان روشنفکری است. روند برنامه به گونهای بود که مخاطب اینگونه نتیجه میگرفت که سینمای ایران؛ یک سینمای ورشکسته، بدون مخاطب و خالی از گردش مالی است و تنها دو کارگردان موفق (جیرانی و افخمی) را در خود دارد که باید آنها را پاس بدارد و تفکراتشان را مو به مو در سینما پیاده کند و هیچ منتقدی نیز جز مسعود فراستی قادر نیست نقد منصفانه و واقعگرایانهای از سینمای ایران ارایه دهد. جمعی از مدیران سیما و دو فیلمساز و یک منتقد که آمدهاند تا یک تنه سینمای ایران را نجات داده و به ساحلِ امن برسانند. موضوعی که دستکم با بررسی کارنامهی سینمایی هریک از این دو فیلمساز و توفیقشان در میزان جذب مخاطب و بهرهگیری از ساختارهای سینمایی موفق به آسانی قابل اثبات یا عدم اثبات است. همچنین این برنامه تریبونی بود برای مدیران تلویزیون تا باردیگر به بهانه دفاع از سینما؛ سیاستهای صداوسیما را مورد دفاع قرار دهند. و البته مهر تاییدی باشند بر این نکته که این رسانه به دلیل قدرتهای پنهایی که داراست؛ تنها از برخی فیلمسازانِ خاص حمایت کرده و دیگران را حتما مورد بیمهری قرار خواهد داد.