چکناواریان در ابتدای این مراسم با اشاره به این که کار من باید در دنیا باقی بماند و این آثارم است که باید جدی باشند، گفت: دعاهای شما برایم خیلی مهم هستند اگر در اقیانوس شنا کنم، خفه میشوم، اما من هم اکنون در اقیانوس مهر شنا میکنم و در کنار شما هستم. آدمی هیچوقت در اقیانوس عشق خفه نمیشود. خیلی وقتها به من میگویند تو ارمنی هستی و ما را از ایرانیها جدا میکنند. ما همه ایرانی هستیم.
وی افزود: ایران فقط شامل یک فرهنگ نیست؛ بلکه فرهنگهای مختلف دور هم جمع شدهاند. تقصیر شاه عباس و فتحعلیشاه بود که ارمنستان را به روسها دادند و میلیونها ارامنه قتل عام شدند. زمان قتل عام ارامنه، پدر و مادرم فرار کردند و من خوشبختم که آنها برای فرارشان ایران را انتخاب کردند و دوباره به مملکت خودشان بر گرشتند. هیچ جا بهتر از ایران نمیتوانستم، متولد شوم.
چناوراریان در ادامه از دورانی که موسیقی را آغاز کرده، سخن گفت و عنوان مرد: از بچگی عاشق موسیقی بودم.دیوانه بودم و کارهای عجیب و غریب میکردم. در شانزده سالگی در هنرستان ارکستر تشکیل دادم، هرچند خیلیها دوست نداشتند، من این کار را انجام دهم. از بچگی عاشق شیرخدا بودم. صدایش را در رادیو میشنیدم. سرانجام یک روز رفتم زورخانه و با او آشنا شدم. او از رستم و سهراب میخواند و من با خودم فکرمیکردم که اگر یک روز بزرگ شوم و آهنگساز شوم، اولین کاری که انجام میدهم، اپرای رستم و سهراب خواهد بود.
خالق اپرای رستم و سهراب ادامه داد: من از موسیقی ایرانی چیز زیادی نمیدانم اما اساس کار من ریتمهای محرم است. در واقع موسیقی زورخانه، موسیقی محرم و موسیقی کلیسای ارامنه سه چیزی است که همیشه من را تحت تاثیر قرار دادند و من تا امروز آثارم را بر پایهی این سه اصل نوشتهام. من را جدی نگیرید. کارم را جدی بگیرید. چون کارم است که پس از من همیشه زنده است.
فخرالدینی: کاش تولد 100 سالگیات را ببینم
فخرالدین فخرالدینی که در این مراسم حضور داشت، در سخنانی گفت: در کنار بزرگانی که اینجا هستند، من کسی نیستم که بخواهم حرف بزنم. لوریس جان! کاش تولد 100 سالگیات را ببینم. نمیدانم تا آن موقع زنده هستم یا نه. اما دوست دارم 100 سالگیات را ببینم. دوستی ما یک دوستی قدیمی است. لوریس انسان بزرگی است و علاوه بر جایگاه موسیقی که دارد، نقاش خوبی هم هست. کارهای نقاشی او که با موسیقی تلفیق شدهاند، عالی هستند. لوریس! من تولدت را از صمیم قلب تبریک میگویم.
چکناواریان از شاگردان برجسته هنرستان بود
مصطفیکمال پورتراب از اساتید پیشکسوت موسیقی ایران یکی دیگر از سخنران جشن 78 سالگی لوریس چکناواریان بود، او نیز در سخنانی گفت: من سالها است که چکناواریان را میشناسم. شاگردان زیادی در هنرستان موسیقی داشتم و چکناواریان از شاگردان برجسته هنرستان بود. او در سن کم در هنرستان ارکستر تشکیل داد و پس از آن بورسیه تحصیلی برای خارج از کشور گرفت. او در خارج از کشور رهبری ارکستر خواند و دوباره به کشور بازگشت. افتخار میکنم با افرادی کار کردهام که باعث افتخار کشور بوده و هستند.
این هفته، هفته چکناواریان است
بابک ربوخه مدیر مدیر موسیقی سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران نیز در این مراسم عنوان کرد: من فکر میکنم این هفته، هفته چکناواریان است هرجا که میرویم، صحبت از اوست. دو شب پیش هم کنسرتی برای او برگزار شده بود و باعث مباهات است که سازمان فرهنگی هنری این برنامه را سازماندهی کرده است. این جشن تولدها بهانهای است، دور هم جمع شویم و به بزرگان بگوییم که چقدر تاثیرگذار هستند و تاثیراتشان بر ما پوشیده نیست. جایگاه لوریس چکناواریان فقط در مرزهای ایران نیست؛ بلکه او در جهان آشنا است.
چکناواریان در سن 77 سالگی احساس بیست ساله بودن دارد
محمود صلاحی رئیس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران دیگر سخنران این مراسم بود، او نیز گفت: خوشحالم که امسال تولد دیگری است. آن هم تولد مردی که افتخار ایران و مشرق زمین است. چکناواریان در سن 77 سالگی احساس بیست ساله بودن دارد و این هنر بالاتر از هنر نوازندگی است. خیلی خوب است که او احساس بازنشستگی نمیکند. او بیش از 60 سال در عرصه موسیقی فعالیت کرده و در کشورهای به نام رهبر ارکستر بوده است. محبوبیت چکناواریان به گواه دوستان من در وزارت خارجه آنقدر زیاد است که مردم او را اندازه رئیس جمهور دوست دارند. گفته میشود اگر او از کاندیدایی حمایت کند، همه مردم به او رای میدهند.