به گزارش صراط نيوز به نقل از وطن امروز: این زن که بعد از ازدواج پی برده بود شوهرش یک ابلیس است نمیدانست وی و دوستانش به خاطر تجاوز به زنی در برابر دیدگان پسر خردسالش تحت تعقیب هستند.
چندی پیش تازهعروس ۲۰ سالهای به همراه مادرش و در حالی که آشفته و گریان بود به کلانتری ۱۲ مرند در آذربایجان شرقی رفت و پرده از سرنوشت وحشتناک خود برداشت.
این زن به افسر پرونده گفت: «من دختر بزرگ خانوادهام هستم و ۲ خواهر کوچکتر دارم، پدرم راننده و مادرم خانهدار است. زمانی که به مدرسه میرفتم پسری که مکانیک بود همیشه دنبالم میآمد و مزاحم میشد. او که خانهمان را شناخته بود دست از سرم برنمیداشت تا اینکه با سماجتبازیهای خیلی زیاد من را به خودش علاقهمند کرد و این در حالی بود که پدرم به خاطر موردی به زندان افتاده بود و من احساس تنهایی میکردم».
وی افزود: «پدرم باید سالها در زندان بماند، ۳ سال من و شوهرم با هم دوستی کردیم و در حالی که مادر، خواهران و پدرم مخالف بودند من با این مکانیک ازدواج کردم. پدرم مدام از زندان پیغام میفرستاد که برای ازدواج عجله نکنم، یک ماه پیش به دفترخانه ازدواج رفتیم و در آنجا اتفاقی افتاد که من با خاله، دایی و عمویم دعوا کردم. با رفتن به خانه شوهرم فهمیدم پای در خلوتگاه یک ابلیس گذاشتهام، او هرگونه رفت و آمد را برای من ممنوع کرد اما وقتی خواستهاش را شنیدم همه دنیا روی سرم خراب شد».
تازهعروس مکثی کرد و سر به زیر انداخت و گفت: «شوهرم با بیان اینکه دوستانم را میشناسد و به داشتن رابطه با آنها علاقهمند است خواست تا آنها را اغفال کرده و به خانه بکشانم، باور نمیکردم چنین حرفهایی را میشنوم، روح و روانم به هم ریخته بود. از ترس چارهای جز پذیرفتن خواستهاش نداشتم از سویی هم نزد خانوادهام و فامیلهایم شرمنده بودم.هر کدام از دوستانم یا زنانی که او انتخاب میکرد و من به خانه میکشاندم را در اختیارش قرار میدادم. او با بیشرمی حتی از صحنه اقدام شیطانیاش فیلمبرداری میکرد و همه را برای تهدید آنها در گوشی موبایلش نگه میداشت.
شوهرم مرد کثیفی است. حتی با دوستانش به شکار زنان دیگر میروند و گاهی فیلمهایش را نیز به من نشان میدهد. بعد از یک ماه دیگر تحمل نکردم و با درددل نزد مادرم تصمیم گرفتیم اینجا بیاییم و او را لو بدهم».
اشکهای تازهعروس در آشیانه شیطان
راز دخمه شیطان وقتی فاش شد که تازهعروس اشکریزان به پلیس پناه برد.