بغضی از راه دور
حمید مزروعی، پدر مرحوم شایان صدایش بغض دارد، از جنس بغضهای دوری و از
دست دادن فرزند. او و همسرش حالا تنها فرزند خود را در یک درگیری از دست
دادهاند و مات و مبهوت به دنبال سرنوشت پسر ۲۲ سالهشان هستند که بی دلیل
در یک درگیری به قتل رسید. او و همسرش همچنان در شرایط مساعدی به سر
نمیبرند و نتوانستهاند با فاجعه کنار بیایند. او گفتوگوی کوتاهی با هفت
صبح میکند و توضیح در مورد ابعاد پرونده را به وکیلان خودش ارجاع میدهد.
حمید مزروعی در مورد خود و خانوادهاش میگوید: «شایان در ایران به دنیا
آمده بود و از شش سالگی از کالیفرنیا به ایالت وکلوهوما در آمریکا مهاجرت
کردیم. چند سال پیش نیز به ایالت کالیفرینا انتقال پیدا کردیم. بر خلاف
خبرهایی که در سایتها آمده بود، شایان هنوز در رشته مهندسی و بیزینس مشغول
به تحصیل بود و چند ماهی بود که در یک شرکت خودروسازی کار میکرد. شایان
با ما همراه خانواده زندگی میکرد و تنها فرزند ما بود. در زمان بروز حادثه
هم مادرش در ایران بود…»
محکومیت به نژادپرستی؟
«آرش اردلان» و «نیما رحمانی» وکیلهای پدر شایان هستند و در گفتوگو با
هفت صبح توضیح میدهند: «پلیس کشور آمریکا این قاتل را دستگیر کرده اما به
دنبال آن هستیم که او به جرم نژادپرستی محاکمه شود. اگر به جرم قتل
نژادپرستی در زندان باشد، باید تمام عمر خود را در زندان بماند. ما قصد
داریم به اتهام قتل نژادپرستی او را محکوم کنند. تفاوت قتل نژادپرستی با
سایر قتلها در این است که آن فرد باید تمام عمر خود را در زندان بماند. در
حالت عادی و بدون احتساب در نظر گرفتن پارامتر نژادپرستی، حداقل مدت
محکومیت ۲۵ سال خواهد بود اما این فرد چون قبلا نیز آدمکش بود و کسی را به
قتل رسانده بود، باید حداقل ۷۶ سال زندان بماند. تفاوت ۷۶ سال زندان با حبس
ابد برای این فرد قاتل چندان زیاد نیست و به احتمال زیاد در همان زندان
جان خود را از دست خواهد داد اما برای بستگان شایان در هر صورت مهم است که
عدالت اجرا شود. قتل شایان کاملا نژادپرستانه بوده و ما به دنبال اثبات این
موضوع هستیم. موضوع مهم دیگر این است که آنها قاتل را متهم کردهاند اما
نامزد او که نقش مهمی در این اتفاق داشته و چند روزی قاتل را مخفی کرده
بود، هیچ اتهامی متوجهاش نشده و آزاد است.»
روز حادثه چه شده؟
وکیلهای پدر شایان در توضیح روز حادثه میگویند: «شایان در کلوب مشغول
بازی بیلیارد بود. نامزد فرد قاتل، شایان را میبیند و از او نامش را
میپرسد. بعد از فهمیدن نام و ملیت شایان، نامزد قاتل به دوست شایان
میگوید من ایرانیها را دوست ندارم و شما نباید این جا باشید. ما هنوز
متوجه نشدهایم که منظور او این بوده که آنها نباید در آن کلوب باشند و یا
نباید در آمریکا زندگی کنند.» پاسخ شایان به این حرف چی بود؟ «آرش اردلان»
در پاسخ میگوید: «شایان در آن لحظه هیچ جوابی به آن دختر نداده بود و پس
از آن به فضای باز کلوب میرود تا حال و هوایش عوض شد. آن دختر هم چند لحظه
بعد به بیرون از کلوب میآید و مشاجره شدت بیشتری میگیرد. شایان بر روی
بازوی دست چپ خود خالکوبی زرتشتی داشته و همچنین به فارسی روی آن «عشق»
نوشته بود. زمانی که دختر این خالکوبی را میبیند از لفظ بسیار نامناسبی
استفاده میکند و به او میگوید من از ایرانیهای … متنفر هستم و شماها
تروریست هستید. بعد از آن هم روی صورت شایان تف میاندازد. شایان به شدت از
این اتفاق ناراحت میشود اما از آن جایی که او پسر بسیار آرام و محجوبی
بوده باز هم جوابی نمیدهد و تنها کاری که انجام میدهد آن است که سیگار
خود را جلوی پای دختر میاندازد. شایان با ناراحتی به کلوب باز میگردد و
به مسئولان امنیتی آن جا ماجرا را توضیح میدهد. مسئولان امنیتی نیز نامزد
قاتل را بیرون از کلوب هدایت میکنند و به دنبال آن قاتل نیز از آن جا
بیرون میرود.»
فقط چند ثانیه
«نیما رحمانی» در ادامه توضیح میدهد: «اتفاقات پس از کلوب در مدت بسیار
کوتاهی رخ داد. نامزد قاتل به درون خودرو خود رفت و قاتل بیرون از کلوب
منتظر ماند تا شایان از آن جا بیرون بیاید. پس از بیرون آمدن شایان از
کلوب، منتظر میماند و با دیدنش به او حمله میکند و به سر و صورت او مشت
میزند.» آیا در این لحظه فرد قاتل نیز صحبتهای نژادپرستانه میزند؟ «نیما
رحمانی» در پاسخ میگوید: «در مورد این موضوع هنوز به قطعیت کامل
نرسیدهایم. برخی شاهدان گفتهاند که صحبتهای نژادپرستانه گفته اما مطمئن
نیستیم. شایان مشغول دفاع از خودش میشود اما فرد قاتل یک چاقو از جیب خودش
در میآورد و چندین بار به سینهاش میزند… شایان را به بیمارستان انتقال
میدهند اما در همان بین راه فوت میکند.»
فرار قاتل
پس از درگیری، نامزد فرد قاتل به او کمک میکند تا فرار کند و او پنج روز
مخفی بود. سپس پلیس توانست آنها را دستگیر کند. آیا حرفهای نژادپرستانه
نامزد قاتل را کسی شنیده و شاهدی برای آن وجود دارد؟ «آرش اردلان» در پاسخ
میگوید: «ویدئو و صدای ضبط شدهای وجود ندارد اما شاهدانی در آن جا وجود
داشته و این صحبتها را شنیدهاند. مشکل ما این است که دادستان این دختر را
نه متهم کرده و نه در بازداشت است.» آیا دلیل خاصی را برای این موضوع ذکر
کردهاند؟ او در پاسخ میگوید: «همه ایرانیهای کالیفرنیا و آمریکا نگران
این موضوع هستند و از پاسخهای دادستانی تعجب میکنند. به ما میگویند این
دختر نقش خاصی نداشته، شاهدها کم است و… اما همه میدانند که او در پنهان
کردن قاتل نقش داشته و این موضوع جرم بزرگی در آمریکا به حساب میآید. در
واقع معادل همان معاونت در قتل محسوب میشود.» پرونده در چه مرحلهای است؟
معاونت در قتلی که آزاد است
«نیما رحمانی» میگوید: «ما در حال صحبت با دادستانی و جمع آوری مدارک
هستیم تا آن زن نیز به عنوان متهم شناخته شود.» بیشترین تمرکز شما روی چه
کسی است؟ قاتل یا نامزد قاتل؟ این وکیل در پاسخ میگوید: «با وجود آنکه
برای ما مهم است قتل شایان به عنوان یک عمل نژادپرستانه به حساب بیاید اما
در عمل تفاوت چندانی بین ۷۶ سال حبس و حبس ابد وجود ندارد. موضوع مهم و
قابل توجه برای ایرانیهای کالیفرینا آن است که مباحث نژادپرستی بسیار
اهمیت دارد و بر علیه ما از الفاظ ضدایرانی استفاده شده است. ما به شدت
ناراحت و عصبانی هستیم که چرا دولت آمریکا این زن را آزاد گذاشته و کاری
انجام نداده است؟» وکیلهای او میگویند: «اگر ثابت شود که آن دختر از
الفاظ نژادپرستانه استفاده کرده چه حکمی برای او صادر خواهد شد؟ اگر به
جرم قتل محکوم شود که حکم برای او سنگین خواهد بود اما جرم معاونت در قتل
قطعا حکم کمتری را به همراه خواهد داشت. مشکل اساسی اینجاست که دادستانی
اصلا دنبال این دختر نیستند که ببینند چی کار کرده و چه میکند. ما در حال
صحبت با تمام شاهدان هستیم تا اطلاعات آنها را به پلیس دهیم.» آیا به
تعداد امضای خاصی نیاز دارید و کمپینها کمکی به این ماجرا میکنند؟
کمپینها بسیار موثر است
این وکیلها در پاسخ میگویند: «این کمپینها بسیار مهم است برای آن که
دادستانها با رای انتخاب میشوند و تماس تلفنی، ایمیل، پیغام در فیس بوک
و… موضوع بسیار مهمیاست. این موضوعات روی دادستانی فشار وارد میکند تا با
قدرت بیشتری وارد عمل شوند.» پس یعنی هموطنهای ایرانیها هم به این کمپین
اضافه شوند و فشار را بیشتر کنند؟ بله صد درصد بسیار موثر است.