صراط: متهم اصلی پرونده نفتی ضمن بیان ماجرای بازداشتش در فرودگاه امارات به دلیل تحریمهای صورت گرفته از سوی اتحادیه اروپا و خزانهداری آمریکا، توضیحاتی درباره نحوه ارتباط با تامین اجتماعی و مرتضوی ارائه کرد.
بابک زنجانی در پنجمین جلسه محاکمه متهمان پرونده نفتی که امروز (یکشنبه) در شعبه 15 دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی برگزار شد، در قرائت ادامه دفاعیاتش اظهار کرد: زمانی که تحریم شدم، برج 10 بود و در حال رفتن از امارات به مالزی بودم.
متهم پرونده نفتی گفت: به فرودگاه امارات که رسیدم، پس از گذشتن از گیت، اخبار را دیدم و مطلع شدم تحریم شدهام. پس از عبور از گیت، دستگیرم کردند و مرا به استخبارات بردند و گفتند حکم استردادت آمده است. اگر بچههای وزارت اطلاعات و دوستانم نبودند نمیتوانستم حکم استرداد را لغو کنم. فقط 9 شب در سفارت ایران خوابیدم تا بازداشتم نکنند.
وی ادامه داد: قبل از تحریم، 4 میلیارد یورو به تامین اجتماعی پول دادم و کمکشان کردم در عوض نیز قرار شد، شرکت بگیرم. وقتی تحریم شدم، 10 روز بعد از دادن پول به تامین اجتماعی بود. از امارات به وزیر زنگ زدم و گفتم من در تامین اجتماعی 4 میلیارد یورو پول دارم. چون 15 روز بیشتر وقت نداشتم از وزیر خواستم با تامین اجتماعی هماهنگ کرده و از چهار میلیارد یورو، 2 میلیارد را به جایی که وزارت نفت میخواهد حواله کنند و به من به اندازه دو میلیارد یورو شرکت بدهند.
زنجانی افزود: علت اینکه به شرکت HK نگفتم این بود که آنها نیز همان روز تحریم شده بودند و هیچ کس پولهایشان را نمیگرفت. از امارات به ایران آمدم. هنوز مهلت 15 روزهام تمام نشده بود. رفتم پیش مرتضوی و گفتم دستم به دامنت، 2 میلیارد از مبلغ چهار میلیارد یورو را هر جا که بانک مرکزی میخواهد حواله کن.
متهم اصلی پرونده نفتی ادامه داد: مرتضوی فیلمی را در مجلس پخش کرد و فردایش، مرتضوی را بازداشت کردند اما یک روز بعد آزاد شد. حالا در این میان نیز زمان 15 روزه من در حال پایان یافت بود. بعد از بازداشت دیگر نتوانستیم مرتضوی را پیدا کنیم. هر چقدر زنگ می زدیم جواب نمیداد.
زنجانی گفت: در نهایت وزیر نفت با آقای احمدینژاد صحبت کرد و مرتضوی را پیدا کردند. مرتضوی جلسه گذاشت و گفت که چکها را بدهید تا من کار را انجام دهم. وزیر نفت گفت که چک را به ما بدهید و ما نامه میزنیم به تامین اجتماعی و این کار انجام میشود.
وی اضافه کرد: در نهایت با هماهنگی بانک مرکزی و احمدینژاد این کار انجام شد. بعد از انجام کار رفتم و در حالی که یک روز بیشتر از مهلتم باقینمانده بود، پیش مرتضوی رفتم تا امضا کند اما مرتضوی گفت تا دیروز مدیرعامل بوده و دیگر امضایش را کسی قبول نمیکند.
بابک زنجانی در پنجمین جلسه محاکمه متهمان پرونده نفتی که امروز (یکشنبه) در شعبه 15 دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی برگزار شد، در قرائت ادامه دفاعیاتش اظهار کرد: زمانی که تحریم شدم، برج 10 بود و در حال رفتن از امارات به مالزی بودم.
متهم پرونده نفتی گفت: به فرودگاه امارات که رسیدم، پس از گذشتن از گیت، اخبار را دیدم و مطلع شدم تحریم شدهام. پس از عبور از گیت، دستگیرم کردند و مرا به استخبارات بردند و گفتند حکم استردادت آمده است. اگر بچههای وزارت اطلاعات و دوستانم نبودند نمیتوانستم حکم استرداد را لغو کنم. فقط 9 شب در سفارت ایران خوابیدم تا بازداشتم نکنند.
وی ادامه داد: قبل از تحریم، 4 میلیارد یورو به تامین اجتماعی پول دادم و کمکشان کردم در عوض نیز قرار شد، شرکت بگیرم. وقتی تحریم شدم، 10 روز بعد از دادن پول به تامین اجتماعی بود. از امارات به وزیر زنگ زدم و گفتم من در تامین اجتماعی 4 میلیارد یورو پول دارم. چون 15 روز بیشتر وقت نداشتم از وزیر خواستم با تامین اجتماعی هماهنگ کرده و از چهار میلیارد یورو، 2 میلیارد را به جایی که وزارت نفت میخواهد حواله کنند و به من به اندازه دو میلیارد یورو شرکت بدهند.
زنجانی افزود: علت اینکه به شرکت HK نگفتم این بود که آنها نیز همان روز تحریم شده بودند و هیچ کس پولهایشان را نمیگرفت. از امارات به ایران آمدم. هنوز مهلت 15 روزهام تمام نشده بود. رفتم پیش مرتضوی و گفتم دستم به دامنت، 2 میلیارد از مبلغ چهار میلیارد یورو را هر جا که بانک مرکزی میخواهد حواله کن.
متهم اصلی پرونده نفتی ادامه داد: مرتضوی فیلمی را در مجلس پخش کرد و فردایش، مرتضوی را بازداشت کردند اما یک روز بعد آزاد شد. حالا در این میان نیز زمان 15 روزه من در حال پایان یافت بود. بعد از بازداشت دیگر نتوانستیم مرتضوی را پیدا کنیم. هر چقدر زنگ می زدیم جواب نمیداد.
زنجانی گفت: در نهایت وزیر نفت با آقای احمدینژاد صحبت کرد و مرتضوی را پیدا کردند. مرتضوی جلسه گذاشت و گفت که چکها را بدهید تا من کار را انجام دهم. وزیر نفت گفت که چک را به ما بدهید و ما نامه میزنیم به تامین اجتماعی و این کار انجام میشود.
وی اضافه کرد: در نهایت با هماهنگی بانک مرکزی و احمدینژاد این کار انجام شد. بعد از انجام کار رفتم و در حالی که یک روز بیشتر از مهلتم باقینمانده بود، پیش مرتضوی رفتم تا امضا کند اما مرتضوی گفت تا دیروز مدیرعامل بوده و دیگر امضایش را کسی قبول نمیکند.