به این ترتیب با دستور بازپرس ویژه قتل، تیمی از کارآگاهان برای افشای راز این جنایت وارد عمل شدند. کارآگاهان در نخستین گام، سراغ همسر قربانی رفتند که زن جوان با شنیدن ماجرای قتل شوهرش شروع به گریه و زاری کرد و گفت: ساعت 5 صبح محمد برای خرید نان به نانوایی رفت. در حالی که منتظر بازگشتش بودم، خبری از وی نشد تا اینکه خبر قتل وی را به من اطلاع دادند. من و همسرم زندگی خوب و آرامی داشتیم. تصور نمیکنم کسی هم با محمد خصومت داشته باشد.
پلیس مکالمات تلفنی این زن به نام «عصمت» را که در بازجوییها دچار تناقضگویی شده بود، تحت بررسی قرار داد و پی برد او با مردی ارتباط تلفنی داشته است. همین سرنخ کافی بود تا پلیس این مرد را احضار کند و تحت بازجویی قرار دهد.
مرد مرموز که از بستگان عصمت است، در بازجوییها به تیم تحقیق گفت: عصمت با من تماس گرفت و گفت که میخواهد زنجیر طلایش را بفروشد چرا که به یک میلیون تومان پول نیاز دارد. من نیز به او یک میلیون تومان پول دادم. باور کنید من از قتل همسرش اطلاعی ندارم و بیگناه هستم.
با اظهارات این مرد، عصمت بار دیگر از سوی کارآگاهان تحت تحقیق قرار گرفت. این زن جنایتکار وقتی دید که هیچ راه گریزی ندارد لب به اعتراف گشود و گفت برادرزادهام به نام «محمدحسن» را برای کشتن همسرم اجیر کرده بودم.
این زن افزود: همسرم مرد بدبین و خسیسی بود. مرتب به بهانههای مختلف مرا به باد کتک میگرفت. از ادامه زندگی با او به ستوه آمده بودم و نمیدانستم چه کار کنم. تصمیم گرفتم زنجیرم را بفروشم و با پول آن برادرزادهام به نام محمدحسن را که اعتیاد شدید به شیشه دارد، برای کشتن شوهرم اجیر کنم. وقتی زنجیرم را فروختم به محمدحسن گفتم اگر محمد را به قتل برسانی پنج میلیون تومان پول میدهم. ابتدا 500 هزار تومان به او دادم. صبح روز جنایت وقتی شوهرم برای خرید نان از خانه بیرون رفت، برادرزادهام که در بیرون از خانه به کمین وی نشسته بود او را با ضربات چاقو از پای درآورد.
با اعترافات زن جنایتکار، محمدحسن در یک عملیات غافلگیرانه دستگیر شد. او در بازجوییها قتل شوهرعمهاش را گردن گرفت و گفت: از آنجا که به شیشه اعتیاد داشتم و برای تأمین هزینههایم همیشه با مشکل روبهرو بودم، وقتی عمهام پیشنهاد داد اگر شوهرش را بکشم به من پنج میلیون تومان پول خواهد داد، پذیرفتم. بنابر این صبح زود در کوچهشان به کمین او نشستم. وقتی از خانه بیرون آمد از پشت سر به او حمله کردم و با چاقویی که داشتم او را به قتل رساندم.
وی افزود: عمهام قرار بود به من 5 میلیون تومان پول بدهد اما فقط 500 هزار تومان داد.
این عمه و برادرزاده در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی عبداللهی و دو قاضی مستشار تحت محاکمه قرار گرفتند. سه قاضی عالیرتبه با توجه به اقرار و اعتراف صریح عمه و برادرزاده به جنایت، محمدحسن را به قصاص نفس و عصمت را به خاطر معاونت در قتل به 15 سال زندان محکوم کردند.
این حکم از سوی شعبه 29 دیوان عالی کشور تأیید شد و پرونده برای اجرای حکم به شعبه اجرای احکام دادسرا فرستاده شد اما محمدحسن با پرداخت دیه در حق اولیای دم توانست رضایت آنان را جلب کند و از مرگ حتمی نجات یابد.
صبح دیروز این عمه و برادرزاده از لحاظ جنبه عمومی جرم در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک تحت محاکمه قرار گرفتند. محمدحسن به لحاظ جنبه عمومی جرم به 10 سال زندان و عصمت نیز به 5 سال زندان محکوم شد.