جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۳ آبان ۱۳۹۴ - ۱۷:۳۷

اظهارات سه منتقد سینما درباره‌ی نقد

چهاردهمین برنامه «سه‌شنبه‌های هنوز» با حضور سه منتقد سینما خسرو دهقان، علیرضا محمودی و سعید عقیقی با موضوع «نقد چیست؟ منتقد کیست؟» برگزار شد.
کد خبر : ۲۶۶۵۸۷
صراط: دهقان در این نشست که سه شنبه 12 آبان در کتابفروشی هنوز برگزار شد، گفت: نقد در ذات خود تلخ و گزنده است و تنها علاج آن نیز تحمل است.درحالی که امروز با رسانه‌های گوناگونی در فضای مجازی روبه رو هستیم باید بتوانیم نقد خوب را از بد تشخیص دهیم و اجازه دهیم این دوره طی شود تا به یک جریان با ثبات در این عرصه برسیم. چرا که با وجود تکنولوژی و رسانه‌های مجازی، چهره نقد نویسی به طور کامل تغییر کرده است.

به گزارش روابط عمومی کتاب فروشی هنوز، خسرو دهقان منتقد پیشکسوت سینما در ابتدای این نشست درباره تفاوت نقد کلاسیک و نقد‌هایی که امروز در فضای مجازی منتشر می‌شوند، گفت: امروز همه اطلاعات در یک فلش کوچک جای گرفته است. در قرن 21 اتفاقات مهم و جدی در حال رخ دادن است و چهره نقد نویسی تغییر کرده است و در جهت دیگری مورد استفاده قرار می‌گیرد.

وی در تعریف نقد عنوان کرد: اولین چیزی که درباره نقد به ذهنم می‌رسد، این است که نقد به طور کلی  حاصل یک سوتفاهم است. نقد گزنده و تلخ است و این دست من و شما نیست و به جامعه و سیستم دولتی نیز مرتبط نیست. نقد در ذات خود یک عنصر تلخ است، در واقع نقد مانند قهوه‌ای می‌ماند که این تلخی را در ذات خود دارد و با انواع و اقسام مواد هم که ترکیب شود، باز هم آن تلخی را درون  خود دارد.

دهقان ادامه داد: تلاش می‌شود که وقتی درباره نقد حرف می‌زنیم درباره پیشاوند و پساوند آن حرف نزنیم. نقد می‌تواند موثر یا مخرب باشد و همیشه عنصر دلپذیری نیست، درحقیقت در نقد توازن، تعادل و انصاف وجود خارجی ندارد.

 این منتقد سینما افزود: در هیچ کجای دنیا، علاجی برای  نقد وجود ندارد، تنها عنصر تحمل وجود دارد که در نقد باید وجود داشته باشد و  تراژدی اصلی از جایی شروع می‌شود که  در اولین گام نقد نویسی همیشه منتقد هستیم  اما نمی‌توانیم نقد همدیگر را تحمل کنیم و در نهایت به اینجا رسیدیم که نقد و نقد نویسی به این شکل پیش برود. در واقع نقد با غرض ورزی جایشان عوض شده است.

درادامه این نشست علیرضا محمودی نیز با اشاره به این که جایگاه رسانه‌های کلاسیک از بین رفته است، گفت: درجامعه ایران سوال درباره نقد بسیار است و علت این است که جایگاه رسانه‌های کلاسیک از بین رفته است. دیگر دهه 60 نیست که مطبوعات و مجله فیلم منتشر شود و مخاطب منتظر بماند تا بتواند نقدها را در مطبوعات دنبال کند. جایگاه نقد کاملا متزلزل شده است و در رسانه‌های جدید مخاطبان زیادی به صورت فعال می‌توانند مشارکت داشته باشند و وارد نقد فیلم شده و اظهار نظر کنند و همه درجایگاه منتقد، نقد سینما می‌کنند.

وی ادامه داد: رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی جایگاه منتقد کلاسیک  رسانه‌های مکتوب را متزلزل کردند و از سوی دیگر  خود رسانه‌های مکتوب در مقابل فضای مجازی عقب نشینی کرده‌اند. هیچ چیز مثل سابق نیست، در شرایط جدید نیازمند تعریف جدیدی از نقد هستیم و تعریف قدیمی دیگر کاربردی ندارد، چرا که  امروز همه می‌توانند به یک اندازه نظر خود را منتشر کنند. ما وظیفه داریم و چاره‌ای نداریم جز این که نقد را مجدد تعریف کنیم.

دهقان در  ادامه این نشست بیان کرد: امروز دست ما بالاست، نباید درباره  اتفاقات جدید جبهه گرفت. چرا که چه بخواهیم و چه نخواهیم زندگی ما را فضای مجازی پر کرده است و ما می‌توانیم معادل 75 میلیون جمعیت ایران، 75 میلیون منتقد نیز داشته باشیم ونسل امروز در مقایسه با نسل من کاملا متفاوت است. مطالعات جوانان امروز در مقایسه با آنچه که من در جوانی در اختیار داشتم، حیرت انگیز است، جوان امروز نسبت به من مطالعات بیشتری دارد.

وی افزود: نظام نقد فیلم، خودش یک سیستم است و بهترین مثالی که برای آن می‌توانم بزنم کامپیوتر است. نقد فیلم هم همین کار را انجام می‌دهد. شما یکسری اطلاعات وارد هارد می‌کنید که هسته اصلی، پردازش می‌کند و نتیجه یا روی صفحه مانیتور می‌آید یا پرینت می‌گیرید و نتیجه را می‌بینید.

دهقان ادامه داد: منتقد مانند کامپیوتری است که مثال زدم، اطلاعات را می‌گیرد، پردازش می‌کند و نتیجه نقد فیلم می‌شود که منتشر می‌شود. به نظر من تفاوت امروز و دیروز اطلاعات نسل جدید است که قابل مقایسه با گذشته نیست و میلیون‌ها برابر آن زمان است. از سوی دیگر نسل جدید  امکانات دیدن فیلم را به راحتی در اختیار دارد، در حالیکه درگذشته اینگونه نبود. آنچه تفاوت کرده هسته اصلی است، نقد کلاسیک همان هسته مرکزی است که در نقد جدید کمرنگ شده است.

وی بیان کرد: از سوی دیگر نقد اصلا چیز مهمی نیست، چرا که نقد یک نوشته است و می‌شود آن را پاره کرد و دور انداخت.آنچه مهم است خود منتقد است و یکی از موضوعاتی که درحال فراموش شدن است، بها دادن به منتقد است نه نقد. چرا که آن دیدگاه از منظر منتقد باید دیده شود، وقتی نقد می‌خوانیم اطلاعیه اداری نمی‌خوانیم. به همین جهت نیز خط مشی کلی و ثابتی برای نقد وجود ندارد  و معادل تک تک افراد نظرات متفاوتی وجود دارد و باید تحمل را هم به آن اضافه کرد. بنابراین نباید  به دنبال شنیدن حرف‌های خودتان از زبان دیگران باشید، چرا که هر کسی حرف خودش را می‌زند. اگر همه نظرها یکی باشد مطمئن باشید تقلب صورت گرفته است چرا که نظر همه یک شکل نیست.

این منتقد پیشکسوت ادامه داد: اهمیت در مخاطب و منتقد است نه در کاغذ، چرا که شما صاحب سواد، اندیشه و شعور هستید و می‌توانید سره را از ناسره تشخیص دهید. نباید نقد را خواند تا فیلم را فهمید، دراین صورت شما از فیلتر آن منتقد فیلم را می‌بینید نه از دیدگاه خودتان، ضمن اینکه شما نمی‌توانید جلوی جریان خروشان امروز را بگیرید. در همین لحظه ده‌ها نقد و صحبت منتشر می‌شود درحالیکه برای گرفتن مجله دنیای تصویر باید یکماه صبر کنید، بنابراین مهم شما هستید که باید تشخیص دهید چه درست است و چه غلط.

علیرضا محمودی در ادامه با بیان اینکه میان نقد واظهار نظر تفاوت وجود دارد عنوان کرد: این که چه تفاوتی میان نقد واظهار نظر وجود دارد به این بر می‌گردد که نقد تنها نقد ژورنالیستی نیست و نقد پژوهشی و دانشگاهی نیز و جود دارد. نقد امروز متکثر شده است و به تعداد آدم‌ها افزایش یافته است. امروز با وجود رسانه‌های مجازی آدم‌ها بیشتر از احساسات خود نسبت به یک فیلم می‌نویسند، اما در نقطه مقابل نقد آکادمیک دانش می‌خواهد. در دهه 60 رسانه‌ای نبود و امروز رسانه وجود دارد و به همان تعداد نیز افزایش یافته است.

دهقان نیز بیان کرد: معتقدم جلوی این آدم‌ها را هم نمی‌توان گرفت. قبل از جنگ جهانی دوم تلاش زیادی شد تا فیلم را تبدیل به یک اثر هنری کنند. در 50 سال اول سینما را کسی به  عنوان اثر هنری نمی‌شناخت و کوشش بسیاری کردند و امروز درباره فضای مجازی هم به همین شکل است وباید تحمل و تلاش کرد. منتقد صاحب ویژگی‌های حرفه‌ای و دانش است و با بقیه آدم‌هایی که اظهار نظر می‌کنند متفاوت است. این را نیز مخاطب تشخیص می‌دهد. من معتقدم حق با خواننده است و او تصمیم می‌گیرد که چه کسی منتقد است و چه کسی نیست، ضمن این که این تقسیم بندی نیز کار بسیار سختی است. واقعیت این است که در مورد نقد کلاسیک روال اصلی بر می‌گردد به اینکه باید عاشق سینما باشی و دیگری سواد درک این ابزار را نیز داشته باشی. در واقع خط رابط بین منتقد و مخاطب سواد و عشق او نسبت به سینماست. از سوی دیگر خلاصه نویسی امروز اهمیت یافته است و دیگر مخاطب حوصله طویل خوانی ندارد و خود ما نیز به همین شکل هستیم و دیگر طولانی نمی‌نویسیم.

وی گفت: پایه نقد فیلم، تحلیل است و پایه تحلیل فیلم تحقیق است. در واقع نقد نویسی  مانند یک پرونده قضایی است که کلی تحقیق و تحلیل وجود دارد و درنهایت قاضی رای نهایی را بر مبنای آن چه که دارد صادر می‌کند. نقد  کلاسیک نیز همین گونه است، پشت آن تحلیل و تحقیق بسیاری و جود دارد. در واقع  نقد ماحصل یک کار تحقیقی است، ابتدا براساس روش تحقیقی که داریم صاحب یک پرونده از آن فیلمساز و ابزار او می‌شویم، بعد روی موضوعات گوناگون تحقیق و تحلیل می‌کنیم و نظر می‌دهیم و درنهایت نیز به نقد می‌رسیم.

محمودی نیز با اشاره به اینکه نیازمند تئوری‌های اساسی هستیم اظهار کرد: باید این تئوری‌ها  را بدانیم تا بتوانیم حرف درستی بزنیم و نقد مناسب بنویسیم و این درکنار آشنایی کامل با تاریخ سینما جواب خواهد داد. باید درباره تاریخ سینما آشنایی کامل داشته باشیم و باید تاریخ سینما را بدانیم و ناگزیر از آن هستیم. می‌توان تاریخ سینما را از منظرهای مختلف نگاه کرد و جز به جز آن را دانست، نگاه تاریخی یعنی نگاه منظم و باید درباره همه آنها اطلاعات داشت.

سعید عقیقی دیگر منتقد حاضر در این جلسه نیز بیان کرد: پیشنهاد می‌کنم درخلوت خود با یک منتقد که مورد علاقه‌تان است صحبت کنید و نقدهای آنها را بخوانید. ضمن این که هیچ دو برگی شبیه به هم نیستند و هر منتقدی با منتقد دیگر کاملا متفاوت است. همه آدم‌ها اگر صادقانه بنویسند شبیه به هم نیستند، مگر اینکه نقدشان تقلید باشد.اتفاقا برخلاف نظر دوستان من معتقدم امروز تعداد  کتاب‌هایی که درباره سینما منتشر شده است، برخلاف آنچه که گفته می‌شود بسیار زیاد بوده است بنابراین باید مطالعه بسیار داشت.

وی ادامه داد: در این سرعت مفهوم فرهیختگی پاسخ نمی‌دهد. امروز همه به رسانه‌ها دسترسی دارند و همه می‌توانند بنویسند، اما در کشورهای مرجع این‌گونه نیست، کسی که نظر می‌نویسد با منتقد متفاوت است و قابل قیاس نیست، اگر نقد فیلم را تخصص بدانیم این موضوع کاملا مشخص است. آدم‌ها به راحتی تبدیل به منتقد نمی‌شوند و باید سال‌ها تلاش کنند تا منتقد وصاحب نظر و صاحب امضا شوند. از سوی دیگر من معتقدم آدم‌ها یک آنی در وجودشان باید باشد که خودشان متوجه آن می‌شوند و روی همان باید تمرکز کنند، اگر درخودتان می‌بینید که می‌توانید منتقد شوید و آن جز را پیدا کردید، قطعا در این زمینه موفق می‌شوید.

عقیقی همچنین درباره اینکه آیا با یک قلم و یک نظام فکری می‌توان برای همه فیلم‌ها نقد نوشت گفت: بسیاری از فیلم‌ها بر یک مبنایی در سیستم صنعتی امریکا تولید می‌شوند و الگوی فیلمسازی آن‌ها با فیلمسازی ما کاملا متفاوت است. نباید این دو را با هم مقایسه کرد و با یک نظام فکری برای همه فیلم‌ها نقد نوشت.

دهقان در پایان این نشست بیان کرد: ما بیش از هر چیز در جریان نقد به منتقد نزدیک می‌شویم ضمن اینکه نقد باید کتبی باشد و نقد شفاهی حائز اهمیت نیست. در واقع نقد، منتقد را به مخاطب معرفی می‌کند، نه فیلمساز را و نه فیلم را؛ چرا که او دیدگاه خود و دنیایی که با آن درگیر است را بیان می‌کند و اینکه منتقد روی حرف خود بماند و با این جریان‌ها پیش نرود و تغییر عقیده ندهد مهم است.