صراط: متهم ۳۴ ساله پرونده از ۲۱ اسفند ۸۸، قاتل شد. او در
اين روز همراه برادر خود، سوار بر يك دستگاه نيسان در خيابان زمزم تهران
ميراند كه ناگهان يك دستگاه پرايد با سه سرنشين از خيابان فرعي جلويش
پيچيد و با او تصادف كرد. راننده پرايد بيتوجه به تصادف به راه خود ادامه
داد و متهم او را تعقيب كرد. پرايد به حركت زيگزاگي خود ادامه ميداد تا
سرانجام چند صد متر جلوتر از محل تصادف، راننده نيسان جلوي آن پيچيد و
همراه برادرش از ماشين پياده شد. آنها هم پياده شدند. پنج مرد جوان، به جان
هم افتادند. تعدادي از آنها آجر و ميله به دست داشتند اما قبل از بالا
گرفتن درگيري، اهالي آنها را از هم جدا كردند.
در حالي كه همه فكر ميكردند دعوا پايان يافته، راننده نيسان و برادرش بار ديگر به سمت مقتول و همراهانش حمله كردند. دست مقتول، يك قطعه آجر بود. متهم آن را از دست او گرفت و محكم به سرش كوباند. مضروب روي زمين افتاد. متهم و برادرش با ديدن اين صحنه از محل متواري شدند اما چند روز بعد پليس آنها را دستگير كرد. با آغاز بازجوييها، متهم قتل را انكار و حادثه را به شكل عجيبي تعريف كرد. او گفت: «آن روز راننده پرايد و دو نفر ديگر از همراهانش جلوي ما پيچيدند و به نيسانمان زدند اما بيتوجه به راه خود ادامه دادند. من آنها را تعقيب كردم.
ميخواستم درباره خسارتي كه به من زدند با آنها حرف بزنم اما وقتي جلويشان پيچيدم، سريع دعوا شروع شد. هنوز دعوا تمام نشده بود كه من با همان آجري كه مقتول در دست داشت، به سرش زدم. او روي زمين افتاد اما به هوش بود اما ناگهان يك نيسان عبوري، از رويش رد شد و او را كشت.»
اعترافات متهم در حالي بود كه آزمايش پزشكي قانوني ثابت كرده بود، مقتول به دليل اصابت جسم سخت – آجر – به سرش كشته شده است. به اين ترتيب، كيفرخواست متهم با عنوان «قتل عمد» صادر و براي صدور حكم به شعبه دهم دادگاه كيفري استان تهران ارسال شد. متهم در اين شعبه، برخلاف اعترافاتش در بازجوييها، قتل را گردن گرفت و گفت: «آن روز نميخواستيم درگير شويم. من با همان آجري كه از مقتول گرفتم او را زدم. از خانوادهاش تقاضاي بخشش دارم.» اولياي دم تقاضاي متهم را رد كردند تا حكم قصاص نفس صادر شود و او در آستانه اعدام قرار گيرد. در حالي كه قرار بود متهم پس از تحمل شش سال حبس، پاي چوبهدار برود، سرانجام خانواده مقتول با دريافت ۲۹۰ ميليون تومان رضايت دادند و متهم به زندگي بازگشت. پرونده او براي صدور حكم از جنبه عمومي جرم همچنان در شعبه دهم دادگاه كيفري استان تهران به رياست قاضي قربانزاده باز است.
در حالي كه همه فكر ميكردند دعوا پايان يافته، راننده نيسان و برادرش بار ديگر به سمت مقتول و همراهانش حمله كردند. دست مقتول، يك قطعه آجر بود. متهم آن را از دست او گرفت و محكم به سرش كوباند. مضروب روي زمين افتاد. متهم و برادرش با ديدن اين صحنه از محل متواري شدند اما چند روز بعد پليس آنها را دستگير كرد. با آغاز بازجوييها، متهم قتل را انكار و حادثه را به شكل عجيبي تعريف كرد. او گفت: «آن روز راننده پرايد و دو نفر ديگر از همراهانش جلوي ما پيچيدند و به نيسانمان زدند اما بيتوجه به راه خود ادامه دادند. من آنها را تعقيب كردم.
ميخواستم درباره خسارتي كه به من زدند با آنها حرف بزنم اما وقتي جلويشان پيچيدم، سريع دعوا شروع شد. هنوز دعوا تمام نشده بود كه من با همان آجري كه مقتول در دست داشت، به سرش زدم. او روي زمين افتاد اما به هوش بود اما ناگهان يك نيسان عبوري، از رويش رد شد و او را كشت.»
اعترافات متهم در حالي بود كه آزمايش پزشكي قانوني ثابت كرده بود، مقتول به دليل اصابت جسم سخت – آجر – به سرش كشته شده است. به اين ترتيب، كيفرخواست متهم با عنوان «قتل عمد» صادر و براي صدور حكم به شعبه دهم دادگاه كيفري استان تهران ارسال شد. متهم در اين شعبه، برخلاف اعترافاتش در بازجوييها، قتل را گردن گرفت و گفت: «آن روز نميخواستيم درگير شويم. من با همان آجري كه از مقتول گرفتم او را زدم. از خانوادهاش تقاضاي بخشش دارم.» اولياي دم تقاضاي متهم را رد كردند تا حكم قصاص نفس صادر شود و او در آستانه اعدام قرار گيرد. در حالي كه قرار بود متهم پس از تحمل شش سال حبس، پاي چوبهدار برود، سرانجام خانواده مقتول با دريافت ۲۹۰ ميليون تومان رضايت دادند و متهم به زندگي بازگشت. پرونده او براي صدور حكم از جنبه عمومي جرم همچنان در شعبه دهم دادگاه كيفري استان تهران به رياست قاضي قربانزاده باز است.