چهارم مرداد سال گذشته مرد میانسالی پس از ترک محل کارش در یک موسسه کرایه خودرو به طرز مرموزی ناپدید و یک روز بعد جسدش در شهرک ولیعصر کشف شد.
در جریان تحقیقات تکمیلی مشخص شد مقتول با فردی به نام مجید اختلاف مالی داشته است و آخرین بار نیز همراه با مجید دیده شده بود. با کشف این سرنخ، دستگیری مجید در دستور کار پلیس قرار گرفت.
در حالی که تحقیقات برای دستگیری مجید به بن بست رسیده بود، صبح بیستوسوم آذر سال گذشته کشف جسد زن جوانی در یافتآباد به پلیس گزارش شد. مأموران پس از حضور در محل دریافتند، این زن مانند مقتول قبلی با ضربههای چاقو به قتل رسیده و متاسفانه گوشهای این زن جوان بریده شده است.
سرانجام بیست و چهارم آذر مظنون قتل راننده آژانس، سوار بر یک خودروی پراید شناسایی و دستگیر شد که پس از انتقال به پلیس آگاهی، به قتل راننده آژانس و زن ناشناس اعتراف کرد.
متهم درباره قتل راننده آژانس گفت: مقتول از من طلب داشت و به دلیل اینکه توانایی پرداخت بدهیاش را نداشتم او را به قتل رساندم.
مجید در ادامه بازجوییها درباره انگیزه قتل زن جوان نیز اظهار کرد: چند ماه قبل با مقتول آشنا شدم و ارتباطم با او باعث اختلاف میان من و همسرم شد. همسرم از من خواسته بود به این ارتباط پایان دهم به همین دلیل روز جنایت با مقتوله قرار گذاشتم و او را با ضربههای چاقو کشتم. برای ثابت کردن حرفهایم به همسرم، تصمیم گرفتم گوشهای مقتول را بریده و به خانه ببرم تا به زنم نشان بدهم.
بازپرس دادسرای جنایی تهران در ادامه همسر مجید را برای تحقیقات به دادسرا احضار کرد که زن جوان سرنخ کشف سومین جنایت همسرش را به پلیس داد.
او به قاضی بستانزاده گفت: مجید از چند سال قبل در یک شرکت کار میکرد اما مدتی قبل او را اخراج کردند. وقتی تحقیق کردم، متوجه شدم او برای زنان آن شرکت ایجاد مزاحمت میکرد. بعد از اخراجش با موتور مسافرکشی میکرد تا اینکه پی بردم با دختری به نام معصومه که همکلاسی من بود، رابطه برقرار کرده است. از مجید خواستم به ارتباطش با او پایان دهد و به همین دلیل با او قهر کردم. هفته گذشته مجید با من تماس گرفت و مدعی شد زن جوان را به قتل رسانده در ابتدا حرفهایش را باور نکردم اما او عکس گوشهای معصومه را برایم فرستاد.
زن جوان ادامه داد: چند روز قبل مجید مقداری لوازم داخل خودرو و دو دستگاه تلفن همراه را به خانه آورد و مدعی شد این وسایل امانت دوستش است. به موضوع مشکوک شده و به بررسی وسایل پرداختم که روی یکی از تلفنهای همراه، عکس پسر جوانی را دیدم و روز بعد در خیابان با حجله همان پسر مواجه شدم. اهالی می گفتند این پسر به قتل رسیده و اموالش سرقت شده است. حالا احتمال می دهم قاتل او، همسرم باشد.
پس از این اظهارات، بازپرس به کارآگاهان ماموریت داد تا درباره قتل پسر جوان از متهم تحقیق کنند. مجید وقتی راز خود را فاش شده دید، به ارتکاب این جنایت هم اعتراف کرد و گفت: با مقتول اختلاف قدیمی داشتم و روز حادثه برای پایان دادن به این اختلاف سوار خودرویش شدم.
پس از طی مسافتی کنار خیابان توقف کرد و با هم درگیر شدیم. من هم با ضربه چاقو او را کشتم و جسدش را در محلی خلوت رها کردم. بعد هم وسایل با ارزش خودرو و تلفن همراه مقتول را سرقت و خودرو را در شهرک ولیعصر پارک کردم.
مجید در آخرین دفاعیات خود در جلسه بازپرسی که روز گذشته 19 آبان برگزار شد گفت: تمام اتهامات را قبول دارم، اشتباه کردهام و درخواست بخشش دارم.
پیگیریهای قضایی حاکی از این است که اولیای دم این سه مقتول نیز درخواست خود را مبنی قصاص ارائه دادهاند.