صراط: حجتالاسلام علیاکبر ناطق نوری که این روزها اصلاحطلبان وی را "شیخ نور" میخوانند روزگاری بهعنوان رقیب اصلی این جریان سیاسی در آماج حملات و افترائات سیاسی قرار داشت. اصلاحطلبان با وجود اینکه حوادث و غائلههای تلخی از جمله حوادث سال 78 و 88 از سوی عناصر تندروی این جناح سیاسی اتفاق افتاده، امروز زیر چتر اعتدال گرد آمده اند و سعی دارند ناطق نوری را بهعنوان یک فرد معتدل جذب کنند چرا که در موضوع سر لیستی در تهران دچار مشکلات فراوانی شدهاند. در واقع سرلیست اصلاحطلبان در تهران فردی است که بهزعم آنها بایستی بر صندلی ریاست مجلس آینده تکیه بزند. از طرفی جایگاه چهرههای سیاسی در فهرستهای انتخاباتی بهنوعی وزن سیاسی افراد را مشخص میکند.
از همین منظر است که انشقاق سیاسی معناداری میان گروههای اصلاحطلب بهوجود آمده است. کسانی چون حسین مرعشی عضو حزب کارگزاران از دعوت این طیف سیاسی از ناطق نوری سخن میگویند و وی را "محوریت جریان اصلاحطلب" در انتخابات مجلس آتی معرفی میکنند. همین طیف سیاسی در مقابل محمدرضا عارف موضع میگیرد و افرادی چون صادق زیباکلام که از حامیان اصلی آیتالله هاشمی رفسنجانی بهعنوان نماینده جناح راست سنتی هستند با نوشتن نامههای سرگشاده به شدت از عارف انتقاد و بهطور صریح بیان میکنند که اگر ناطق پا به عرصه انتخابات بگذارد وی باید سرلیست اصلاحطلبان شود نه عارف؛ چراکه ناطق شخصیت مرضیالطرفینی دارد که مقبول همه است و این امتیاز، ریاست وی را محتملتر میکند.
این مسئله از نگرش واقعی اصلاحطلبان به انتخابات مجلس آتی نشأت میگیرد؛ نگاهی که معتقد است که اصلاحطلبان توان کسب اکثریت کرسیهای مجلس را ندارند و باید از طریق ائتلاف با جریانهای دیگر سهم قابل قبولی از مجلس را تصاحب کنند. سعید حجاریان بهعنوان تئوریسین این جناح واقع گرایانه و بدور از اغراقهای عناصر اصلاحطلب که مدعی تصاحب اکثریت کرسیهای مجلس آینده هستند، بیان می کند که "مجلس دهم باید شبیه به مجلس پنجم باشد"؛ مجلسی که در آن ناطق نوری بر کسی ریاست تکیه زد. حال این مجلس باید بهزعم اصلاحطلبان بازسازی شود تا آنان نیز از ترکیب مجلس آینده منتفع شوند.
اما ناطق نوری 72 ساله هنوز باوجود همه استقبالها و دعوتنامههای اصلاحطلبان از کاندیداتوری در انتخابات مجلس آینده خودداری میکند و میگوید:"در سن 72 سالگی قصد ورود به انتخابات ریاست جمهوری یا مجلس را ندارم."
با همه این انکارها اصلاحطلبان بر حضور ناطق بهعنوان سر لیست یا همان گزینه ریاست مجلس آینده اصرار و پافشاری فراوانی دارند؛ اقبالی که هیچگاه به عارف که یک مهره خودی است، صورت نگرفته است.
البته طیفی از اصلاحطلبان که نگاه به داشتههای خودی دارند نیز بیاعتنایی به عارف را برنمیتابند و از وی بهعنوان کاندیدای سرلیست اصلاحطلبان یاد میکنند.
رسول منتجبنیا قائممقام حزب اعتماد ملی در اظهاراتی با حمایت از عارف و بیان اینکه "کاندیدای نقد را به کاندیدای نسیه نمیدهد"، میگوید: "آقای ناطق هنوز برای حضور در انتخابات اعلام آمادگی نکردهاند. اگر ایشان اعلام آمادگی کنند، قدمشان بر چشم ماست. ایشان شخصیتی محترم هستند که هم در لیست قرار میگیرند و هم جایگاهی مؤثر در مجلس خواهند داشت."
وی در پاسخ به این سؤال که برفرض اعلام آمادگی ناطق آیا وی سرلیست اصلاحطلبان نخواهد بود، مطرح میکند: "بههرحال سرلیست ما قطعاً یک فرد اصلاحطلب خواهد بود. ممکن است که ائتلاف به این صورت که ایشان هم در لیست ما باشد اتفاق بیفتد، ولی اینکه سرلیست باشند قطعاً اصلاحطلبان راضی نخواهند بود که با بودن آقای دکتر عارف شخصیت دیگری بهعنوان سرلیست اصلاحطلبان مطرح شود.
اما با تمامی حمایتهای منتجبنیا و طیف شورای هماهنگی به نظر می رسد علی الحساب جریان اصلاحات استراتژی خود را مانند انتخابات ریاست جمهوری یازدهم بر استفاده از مهرههای اجارهای و یا همان راهبرد "رحم اجارهای" استوار ساخته و در این راه رسیدن به هدف و ماندن در کورس رقابت بیشتر از ارج نهادن به نیروهای خودی برای این جریان مهم است.
از سوی دیگر این موضوع نشاندهنده دست خالی اصلاحات در انتخابات آتی و نداشتن مهرههای تأثیرگذار در انتخابات مجلس دهم است که تصمیمگیران این جناح سیاسی را بر آن داشته که به فکر جذب لژیونرهای سیاسی ولو از جناح رقیب بیفتند.
علی لاریجانی هم یکی دیگر از شخصیتهای مهم سیاسی بوده که بهعنوان آلترناتیو ناطق نوری نگاهها را به خود معطوف داشته است. رابطه خوبی که میان روحانی و لاریجانی وجود دارد و بضاعت اندک اصلاحات در انتخابات آینده مجلس سبب شده تا تصمیمگیران این جریان سیاسی به فکر این بیفتند که در استراتژی "رحم اجارهای" به مهره تأثیرگذاری چون رئیس کنونی مجلس شورای اسلامی نیز بیاندیشند.
انتخاب لاریجانی بهعنوان یکمهره تأثیرگذار در انتخابات آتی از آنجا نشأت میگیرد که اصلاحطلبان به ایجاد شکاف میان اصولگرایان نیز میاندیشند. موسویخوئینیها مرد در سایه جریان اصلاحات در این مورد گفته بود که "ما به لاریجانی نزدیک هستیم و باید این جریان را فعال کنیم".
جالب اینجاست که علی لاریجانی نیز مانند ناطق نوری که بهعنوان یک چهره سیاسی اصولگرای معتدل شناخته میشود تاکنون وقعی به درخواستهای اصلاحطلبان ننهاده و در واکنش به اظهارات موسوی خوئینیها بیان داشته: "اگر بخواهید بین من و اصولگرایان اختلاف بیندازید، بدانید که من همان لاریجانی دوم خرداد هستم، اگر با من درگیر شوید ضرر خواهید کرد و من کوتاه نخواهم آمد."
با این اوصاف وضعیت اصلاحطلبان در انتخابات مجلس دهم به صورتی است که توانایی خود را در تصاحب اکثریت کرسیهای مجلس نمیبینند و برنامهریزیشان را بر روی الگوی مجلس پنجم چیدهاند، مجلسی نیابتی که اصلاح طلبان آرزو دارند منافع نسبیشان را برآورده سازد.
از همین منظر است که انشقاق سیاسی معناداری میان گروههای اصلاحطلب بهوجود آمده است. کسانی چون حسین مرعشی عضو حزب کارگزاران از دعوت این طیف سیاسی از ناطق نوری سخن میگویند و وی را "محوریت جریان اصلاحطلب" در انتخابات مجلس آتی معرفی میکنند. همین طیف سیاسی در مقابل محمدرضا عارف موضع میگیرد و افرادی چون صادق زیباکلام که از حامیان اصلی آیتالله هاشمی رفسنجانی بهعنوان نماینده جناح راست سنتی هستند با نوشتن نامههای سرگشاده به شدت از عارف انتقاد و بهطور صریح بیان میکنند که اگر ناطق پا به عرصه انتخابات بگذارد وی باید سرلیست اصلاحطلبان شود نه عارف؛ چراکه ناطق شخصیت مرضیالطرفینی دارد که مقبول همه است و این امتیاز، ریاست وی را محتملتر میکند.
این مسئله از نگرش واقعی اصلاحطلبان به انتخابات مجلس آتی نشأت میگیرد؛ نگاهی که معتقد است که اصلاحطلبان توان کسب اکثریت کرسیهای مجلس را ندارند و باید از طریق ائتلاف با جریانهای دیگر سهم قابل قبولی از مجلس را تصاحب کنند. سعید حجاریان بهعنوان تئوریسین این جناح واقع گرایانه و بدور از اغراقهای عناصر اصلاحطلب که مدعی تصاحب اکثریت کرسیهای مجلس آینده هستند، بیان می کند که "مجلس دهم باید شبیه به مجلس پنجم باشد"؛ مجلسی که در آن ناطق نوری بر کسی ریاست تکیه زد. حال این مجلس باید بهزعم اصلاحطلبان بازسازی شود تا آنان نیز از ترکیب مجلس آینده منتفع شوند.
اما ناطق نوری 72 ساله هنوز باوجود همه استقبالها و دعوتنامههای اصلاحطلبان از کاندیداتوری در انتخابات مجلس آینده خودداری میکند و میگوید:"در سن 72 سالگی قصد ورود به انتخابات ریاست جمهوری یا مجلس را ندارم."
با همه این انکارها اصلاحطلبان بر حضور ناطق بهعنوان سر لیست یا همان گزینه ریاست مجلس آینده اصرار و پافشاری فراوانی دارند؛ اقبالی که هیچگاه به عارف که یک مهره خودی است، صورت نگرفته است.
البته طیفی از اصلاحطلبان که نگاه به داشتههای خودی دارند نیز بیاعتنایی به عارف را برنمیتابند و از وی بهعنوان کاندیدای سرلیست اصلاحطلبان یاد میکنند.
رسول منتجبنیا قائممقام حزب اعتماد ملی در اظهاراتی با حمایت از عارف و بیان اینکه "کاندیدای نقد را به کاندیدای نسیه نمیدهد"، میگوید: "آقای ناطق هنوز برای حضور در انتخابات اعلام آمادگی نکردهاند. اگر ایشان اعلام آمادگی کنند، قدمشان بر چشم ماست. ایشان شخصیتی محترم هستند که هم در لیست قرار میگیرند و هم جایگاهی مؤثر در مجلس خواهند داشت."
وی در پاسخ به این سؤال که برفرض اعلام آمادگی ناطق آیا وی سرلیست اصلاحطلبان نخواهد بود، مطرح میکند: "بههرحال سرلیست ما قطعاً یک فرد اصلاحطلب خواهد بود. ممکن است که ائتلاف به این صورت که ایشان هم در لیست ما باشد اتفاق بیفتد، ولی اینکه سرلیست باشند قطعاً اصلاحطلبان راضی نخواهند بود که با بودن آقای دکتر عارف شخصیت دیگری بهعنوان سرلیست اصلاحطلبان مطرح شود.
اما با تمامی حمایتهای منتجبنیا و طیف شورای هماهنگی به نظر می رسد علی الحساب جریان اصلاحات استراتژی خود را مانند انتخابات ریاست جمهوری یازدهم بر استفاده از مهرههای اجارهای و یا همان راهبرد "رحم اجارهای" استوار ساخته و در این راه رسیدن به هدف و ماندن در کورس رقابت بیشتر از ارج نهادن به نیروهای خودی برای این جریان مهم است.
از سوی دیگر این موضوع نشاندهنده دست خالی اصلاحات در انتخابات آتی و نداشتن مهرههای تأثیرگذار در انتخابات مجلس دهم است که تصمیمگیران این جناح سیاسی را بر آن داشته که به فکر جذب لژیونرهای سیاسی ولو از جناح رقیب بیفتند.
علی لاریجانی هم یکی دیگر از شخصیتهای مهم سیاسی بوده که بهعنوان آلترناتیو ناطق نوری نگاهها را به خود معطوف داشته است. رابطه خوبی که میان روحانی و لاریجانی وجود دارد و بضاعت اندک اصلاحات در انتخابات آینده مجلس سبب شده تا تصمیمگیران این جریان سیاسی به فکر این بیفتند که در استراتژی "رحم اجارهای" به مهره تأثیرگذاری چون رئیس کنونی مجلس شورای اسلامی نیز بیاندیشند.
انتخاب لاریجانی بهعنوان یکمهره تأثیرگذار در انتخابات آتی از آنجا نشأت میگیرد که اصلاحطلبان به ایجاد شکاف میان اصولگرایان نیز میاندیشند. موسویخوئینیها مرد در سایه جریان اصلاحات در این مورد گفته بود که "ما به لاریجانی نزدیک هستیم و باید این جریان را فعال کنیم".
جالب اینجاست که علی لاریجانی نیز مانند ناطق نوری که بهعنوان یک چهره سیاسی اصولگرای معتدل شناخته میشود تاکنون وقعی به درخواستهای اصلاحطلبان ننهاده و در واکنش به اظهارات موسوی خوئینیها بیان داشته: "اگر بخواهید بین من و اصولگرایان اختلاف بیندازید، بدانید که من همان لاریجانی دوم خرداد هستم، اگر با من درگیر شوید ضرر خواهید کرد و من کوتاه نخواهم آمد."
با این اوصاف وضعیت اصلاحطلبان در انتخابات مجلس دهم به صورتی است که توانایی خود را در تصاحب اکثریت کرسیهای مجلس نمیبینند و برنامهریزیشان را بر روی الگوی مجلس پنجم چیدهاند، مجلسی نیابتی که اصلاح طلبان آرزو دارند منافع نسبیشان را برآورده سازد.