صراط: "تروریست"، واژه ای که ایالات متحده آن را تولید کرده، پرورش داد و اکنون آن را هدایت می کند.
با وجود هدایت گروه های تروریستی به وسیله اتاقهای فرمان در کاخ سفید، این گله های وحشی نیاز به رهبری درون گروهی دارند که بدون شک تاریخ نام دو تن از سرکردگان حیوان صف این گروه های تروریستی را فراموش نخواهد کرد، "بن لادن" و "ابوبکر البغدادی" به ترتیب سرکردگان گروه تروریستی القاعده و داعش که با مقایسه این دو نفر شاید بتوان تغییر استراتژی آمریکا در منطقه غرب آسیا را تحلیل کرد.
بن لادن: وی در ریاض متولد شده و خانواده اش رابطهای قوی با خاندان آل سعود داشتند، او در سال 1979 در رشته اقتصاد و مدیریت دولتی، از دانشگاه ملک عبدالعزیز فارغالتحصیل شد اما سالهای زیادی از عمر خود را در پاکستان و افغانستان سپری کرد همچنین پدر بن لادن که اهل حَضَر موت یمن بود، در حکومت پادشاهی سوری توانست خود را از باربری در بندر جده، به صاحب بزرگترین شرکت ساختمانی و راهسازی عربستان برساند، خانواده بن لادن ۵ میلیارد دلار از صنعت ساختمان سازی به دست آوردند که اسامه بعداً ۲۵–۳۰ میلیون دلار آن را به ارث برد.
در دسترس بودن زندگی نامه وی و اینکه چگونه به خدمت گروه های بنیادگرای اسلامی درآمد و به رهبری القاعده رسید همچنین وجود تصاویر وی به همراه خانواده اش نشان می دهد که بن لادن از معروف بودن شخصیتش بهره برداری های لازم را به عمل می اورد و مهره ای به حساب می آمد که با در نظر گرفتن روند زندگیش برای تبدیل به چهره ای جهانی شدن مناسب بود.
این درحالی است که همچنان پیرامون شخصیت واقعی ابوبکر البغدادی شبهات بسیاری وجود دارد اما انچه مشخص است وی به مانند بن لادن از ریشه خانوادگی برخوردار نبوده و بسیار متفاوت تر و با روندی نا مشخص به سرکردگی داعش رسید.
تفاوت این دو سرکرده در این است که یکی برای رسیدن به اهداف گروهش از چهره معروف خود برای بزرگنمایی استفاده می کند و دیگری از مرموز بودن به طور مثال البغدادی را به عنوان شیخ نامرئی می شناسند چرا که وی حتی هنگام سخنرانی برای عناصر تروریستی نزدیک به خود، نقاب بر چهره میگذارد!
بر اساس گزارش پایگاه های اینترنتی وابسته به جریان های تکفیری، ابوبکر البغدادی در سال ۱۹۷۱ در شهر سامرا در شمال عراق متولد شد و دارای مدرک دکترای مطالعات اسلامی است!.
به گفته تکفیریهای نزدیک به ابوبکر البغدادی، وی در زمان اشغال آمریکا در عراق بود و قبل از جنگ آمریکا علیه عراق، افکارهای افراطی داشت.به گفته یک مقام عراقی، ابوبکر البغدادی نام واقعی این تروریست نیست و او به خوبی هویت اصلی خود را پنهان ساخته است. این مقام عراقی اعلام کرد که البغدادی شدیدا از بیماری پارانوئید یا همان اختلال شخصیت رنج میبرد.
البته با سرچی در اینترنت بیوگرافی و اسناد متفاوتی از وی به دست می آید که با توجه به عملکد متفاوت این گروه از القاعده مرموز بودن شخصیت البغدادی علاوه بر ایجاد حاشیه امن به بزرگنمایی شخصیت کثیفش نیز کمک می کند.
تردیدی نیست که انفجارهای 11 سپتامبر و اعتراف بن لادن به مشارکت در آن ، بهانه لازم را در اختیار آمریکایی ها قرار داد تا خاک افغانستان را به اشغال در آورند و سپس به عراق لشگر کشی نمایند، بن لادن مهره ای بود با ریشه ای معلوم تا بتواند پای ایالات متحده آمریکا را به منطقه غرب آسیا باز کند بنابراین در کنار این موضوع اسلام هراسی نیز کلید خورد اما عملکرد در این زمینه به جدیت داعش امروز نبود.
القاعده نیز با اهدافی چون تشکیل حکومت اسلامی وارد میدان شد اما با حضور امریکایی ها در منطقه طبیعی است که چنین زمینه ای به آنها داده نشود اما با شکست ایالات متحده و پرداخت هزینه هایی سنگین بابت این حضور، اتاقهای فرمان کاخ سفید به این نتیجه رسیدند که تخریب تفکرات اسلامی را اولویت قرار دهند.چراکه کشتار مسلمانان و حضور نیروهای آمریکایی در منطقه باعث تقویت خط مقاومت شد و فضا به گونه ای رقم خورد که منافع رژیم صهیونیستی تحت شعاع قرار گرفت بنابراین با توجه به این شرایط نیازمند ظهور گروه تروریستی جدیدی بودند که تفکرات اسلامی را مورد هدف قرار داده و به نوعی برای اسرائیل وارد جنگ شود.
القاعده و داعش، هر دو دارای تفکرات افراطی هستند اما بن لادن جهانی تر به گروهش نگاه می کرد و برای رسیدن به حکومت اسلامی دارای ایدئولوژی های معنایی بود اما البغدادی با وجود در اختیار داشتن منابعی از همه جهت، خون ریزی های وحشیانه و قوانینی احمقانه را مبنایی برای تشکیل حکومت قرار داده که معلوم است حتی یک آجر هم برای ساخت این بنا روی آجر دیگر قرار نخواهد گرفت بنابراین پر واضح است که داعش صرفا جهت تخریب اسلام و زیر ساخت های منطقه ایجاد شده است.
اگر بن لادن مسوول مرگ حدود 3 هزار نفر در حادثه 11 سپتامبر شناخته می شود ، آمریکایی ها به خونخواهی آن حادثه ، بیش از یک میلیون نفر را مستقیم یا غیر مستقیم در افغانستان ، عراق و در پاکستان کشته اند . فقط در پاکستان ، در ازای هر یک قربانی حادثه 11 سپتامبر ، 17 پاکستانی در حملات هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا کشته شده اند.
آنچه مسلم است اینکه اسامه بن لادن در چارچوب منافع آمریکا وارد عرصه سیاست شد و حتی در رویارویی با آمریکایی ها ، در نهایت منافع این کشور تامین گشت.
با قرار داد القاعده در مقابل آمریکا باعث شد تا چهره ای عقب مانده و پر آشوب از خاورمیانه در جهان به تصویر کشیده شود به همین جهت با رخ دادن هر جنایتی در این منطقه، جهانیان آنطور که باید دلسوزی نمی کنند، ظهور داعش در منطقه بر خلاف القاعده دارای افکار امریکا ستیزی نیست در ورای ان مشغول به نا امن کردن منطقه باشند.
البغدادی بدون هیچ ملاحظه ای در سوریه و عراق جنایت می کند و تاکنون هزاران نفر را در این راستا به کام مرگ کشانده است به طور مثال تنها در سال 2014 میلادی هزار نفر در عراق و 76هزار نفر در سوریه کشته شدند البته داعش نیز پاتک های در خارج از منطقه داشته است مانند حملات تروریستی پاریس که آن هم به مانند حوادث 11 سپتامبر سراسر ابهام و محل سوال است.
ارزيابي ثروت اسامه بن لادن از آنجا كه همواره منابع در آمد وي در ابهام و تاريكی قرار داشته مشكل است، پیش از حملات 11 سپتامبر در سال 2001 تا زمان كشته شدن اسامه بن لادن تخمين ارزش داراييهاي وي از 30 تا 300 ميليون دلار در نوسان بوده است.
تنها چيزی كه با اطمينان می توان گفت، اين است كه پايه اوليه ثروت وي بر ارث پدریاش استوار بوده است همچنین بن لادن همزمان از خير خواهي برخي مسلمانان نقاط مختلف دنيا نيز بهره مند ميشد بدون آن كه آنها بدانند كمكهاي آنها صرف امور تروريستي ميشود.
برطبق يك گزارش ديپلماتيك در سال 2009 كه توسط ويكي ليكس منتشر شد، آمريكاييها به برخي بنيادهاي خصوصي خيريه در عربستان سعودي، كويت و قطر شك ميكنند كه در حال تامين مالي نامحدود تروريسم هستند.
تخمين زده مي شود خانه مجللي كه بن لادن آخرين روزهاي عمر خود را در آن سپري كرد يك ميليون دلار ارزش دارد.
این درحالی است گروه تروریستی داعش با شیوه های مختلف از جمله سرقت، باج گیری، فروش نفت، آدم ربایی و فروش آثار باستانی میلیون ها دلار درآمد کسب می کند .
از سوی دیگر این گروه تروریستی درآمد سرشاری از ناحیه فروش نفت بدست میآورد. آژانسهای جاسوسی غرب اعلام کردند، داعش روزانه 40 هزار بشکه نفت استخراج میکند که درآمدی یک میلیون پوندی در روز برای این گروه تروریستی به ارمغان میآورد. یک محاسبه ساده نشان میدهد، داعش در سال 320 میلیون پوند از ناحیه فروش نفت درآمد کسب میکند.
روزنامه آمریکایی "نیویورک تایمز" به نقل از تحلیلگران موسسه "رند" نوشت: دارایی های داعش با سقوط موصل در ژوئن 2014 میلادی، حدود 875 میلیون دلار برآورد می شد، اما منابع درآمدهای اساسی این گروه در سال گذشته به شکل زیر بود: 600 میلیون دلار از طریق باج خواهی و اخذ مالیات درعراق، 500 میليون دلار از ناحیه سرقت از بانک های دولتی عراق، 100 میلیون دلار از طریق فروش نفت و 20 میلیون دلار از طریق باج گیری برای آزادی گروگان ها.
سیاست کلان آمریکا استفاده ابزاری از تروریسم های جهان برای مقابله با کشورهای مستقل و همچنین پیشبرد اهداف خودشان در منطقه و جهان است، آمریکایی ها در طول ۳۵ سال گذشته همواره از گروهک های طالبان ، القاعده ، داعش و جبهه النصره برای محقق کردن اهداف خودشان استفاده کرده اند لذا تعبیر و تفسیر سیاست های آمریکا به پدیده تروریسم دوگانه است .
به طور کلی امروزه تروریست پروری ایالات متحده آمریکا دیگر بر کسی پوشیده نیست و بدون شک انتخاب مهره هایی برای سرکردگی این گروه ها ساده نبوده و این دو گروه هر چقدر هم با یکدیگر تفاوت داشته باشند امریکا برایشان مانند یک مادر بوده و در راستای تامین اهداف ان قدم بر خواهند داشت.
با وجود هدایت گروه های تروریستی به وسیله اتاقهای فرمان در کاخ سفید، این گله های وحشی نیاز به رهبری درون گروهی دارند که بدون شک تاریخ نام دو تن از سرکردگان حیوان صف این گروه های تروریستی را فراموش نخواهد کرد، "بن لادن" و "ابوبکر البغدادی" به ترتیب سرکردگان گروه تروریستی القاعده و داعش که با مقایسه این دو نفر شاید بتوان تغییر استراتژی آمریکا در منطقه غرب آسیا را تحلیل کرد.
"ابوبکر البغدادی" و "بن لادن"؛ یکی مرموز و دیگری معروف
بن لادن: وی در ریاض متولد شده و خانواده اش رابطهای قوی با خاندان آل سعود داشتند، او در سال 1979 در رشته اقتصاد و مدیریت دولتی، از دانشگاه ملک عبدالعزیز فارغالتحصیل شد اما سالهای زیادی از عمر خود را در پاکستان و افغانستان سپری کرد همچنین پدر بن لادن که اهل حَضَر موت یمن بود، در حکومت پادشاهی سوری توانست خود را از باربری در بندر جده، به صاحب بزرگترین شرکت ساختمانی و راهسازی عربستان برساند، خانواده بن لادن ۵ میلیارد دلار از صنعت ساختمان سازی به دست آوردند که اسامه بعداً ۲۵–۳۰ میلیون دلار آن را به ارث برد.
در دسترس بودن زندگی نامه وی و اینکه چگونه به خدمت گروه های بنیادگرای اسلامی درآمد و به رهبری القاعده رسید همچنین وجود تصاویر وی به همراه خانواده اش نشان می دهد که بن لادن از معروف بودن شخصیتش بهره برداری های لازم را به عمل می اورد و مهره ای به حساب می آمد که با در نظر گرفتن روند زندگیش برای تبدیل به چهره ای جهانی شدن مناسب بود.
این درحالی است که همچنان پیرامون شخصیت واقعی ابوبکر البغدادی شبهات بسیاری وجود دارد اما انچه مشخص است وی به مانند بن لادن از ریشه خانوادگی برخوردار نبوده و بسیار متفاوت تر و با روندی نا مشخص به سرکردگی داعش رسید.
تفاوت این دو سرکرده در این است که یکی برای رسیدن به اهداف گروهش از چهره معروف خود برای بزرگنمایی استفاده می کند و دیگری از مرموز بودن به طور مثال البغدادی را به عنوان شیخ نامرئی می شناسند چرا که وی حتی هنگام سخنرانی برای عناصر تروریستی نزدیک به خود، نقاب بر چهره میگذارد!
بر اساس گزارش پایگاه های اینترنتی وابسته به جریان های تکفیری، ابوبکر البغدادی در سال ۱۹۷۱ در شهر سامرا در شمال عراق متولد شد و دارای مدرک دکترای مطالعات اسلامی است!.
به گفته تکفیریهای نزدیک به ابوبکر البغدادی، وی در زمان اشغال آمریکا در عراق بود و قبل از جنگ آمریکا علیه عراق، افکارهای افراطی داشت.به گفته یک مقام عراقی، ابوبکر البغدادی نام واقعی این تروریست نیست و او به خوبی هویت اصلی خود را پنهان ساخته است. این مقام عراقی اعلام کرد که البغدادی شدیدا از بیماری پارانوئید یا همان اختلال شخصیت رنج میبرد.
البته با سرچی در اینترنت بیوگرافی و اسناد متفاوتی از وی به دست می آید که با توجه به عملکد متفاوت این گروه از القاعده مرموز بودن شخصیت البغدادی علاوه بر ایجاد حاشیه امن به بزرگنمایی شخصیت کثیفش نیز کمک می کند.
ایدئولوژی متفاوت؛ یکی برای آمریکا و دیگری برای اسرائیل
تردیدی نیست که انفجارهای 11 سپتامبر و اعتراف بن لادن به مشارکت در آن ، بهانه لازم را در اختیار آمریکایی ها قرار داد تا خاک افغانستان را به اشغال در آورند و سپس به عراق لشگر کشی نمایند، بن لادن مهره ای بود با ریشه ای معلوم تا بتواند پای ایالات متحده آمریکا را به منطقه غرب آسیا باز کند بنابراین در کنار این موضوع اسلام هراسی نیز کلید خورد اما عملکرد در این زمینه به جدیت داعش امروز نبود.
القاعده نیز با اهدافی چون تشکیل حکومت اسلامی وارد میدان شد اما با حضور امریکایی ها در منطقه طبیعی است که چنین زمینه ای به آنها داده نشود اما با شکست ایالات متحده و پرداخت هزینه هایی سنگین بابت این حضور، اتاقهای فرمان کاخ سفید به این نتیجه رسیدند که تخریب تفکرات اسلامی را اولویت قرار دهند.چراکه کشتار مسلمانان و حضور نیروهای آمریکایی در منطقه باعث تقویت خط مقاومت شد و فضا به گونه ای رقم خورد که منافع رژیم صهیونیستی تحت شعاع قرار گرفت بنابراین با توجه به این شرایط نیازمند ظهور گروه تروریستی جدیدی بودند که تفکرات اسلامی را مورد هدف قرار داده و به نوعی برای اسرائیل وارد جنگ شود.
القاعده و داعش، هر دو دارای تفکرات افراطی هستند اما بن لادن جهانی تر به گروهش نگاه می کرد و برای رسیدن به حکومت اسلامی دارای ایدئولوژی های معنایی بود اما البغدادی با وجود در اختیار داشتن منابعی از همه جهت، خون ریزی های وحشیانه و قوانینی احمقانه را مبنایی برای تشکیل حکومت قرار داده که معلوم است حتی یک آجر هم برای ساخت این بنا روی آجر دیگر قرار نخواهد گرفت بنابراین پر واضح است که داعش صرفا جهت تخریب اسلام و زیر ساخت های منطقه ایجاد شده است.
آمریکا ستیزی ظاهری از سوی القاعده و مسلمان کشی داعش
اگر بن لادن مسوول مرگ حدود 3 هزار نفر در حادثه 11 سپتامبر شناخته می شود ، آمریکایی ها به خونخواهی آن حادثه ، بیش از یک میلیون نفر را مستقیم یا غیر مستقیم در افغانستان ، عراق و در پاکستان کشته اند . فقط در پاکستان ، در ازای هر یک قربانی حادثه 11 سپتامبر ، 17 پاکستانی در حملات هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا کشته شده اند.
آنچه مسلم است اینکه اسامه بن لادن در چارچوب منافع آمریکا وارد عرصه سیاست شد و حتی در رویارویی با آمریکایی ها ، در نهایت منافع این کشور تامین گشت.
با قرار داد القاعده در مقابل آمریکا باعث شد تا چهره ای عقب مانده و پر آشوب از خاورمیانه در جهان به تصویر کشیده شود به همین جهت با رخ دادن هر جنایتی در این منطقه، جهانیان آنطور که باید دلسوزی نمی کنند، ظهور داعش در منطقه بر خلاف القاعده دارای افکار امریکا ستیزی نیست در ورای ان مشغول به نا امن کردن منطقه باشند.
البغدادی بدون هیچ ملاحظه ای در سوریه و عراق جنایت می کند و تاکنون هزاران نفر را در این راستا به کام مرگ کشانده است به طور مثال تنها در سال 2014 میلادی هزار نفر در عراق و 76هزار نفر در سوریه کشته شدند البته داعش نیز پاتک های در خارج از منطقه داشته است مانند حملات تروریستی پاریس که آن هم به مانند حوادث 11 سپتامبر سراسر ابهام و محل سوال است.
نحوه درآمد؛ داعش پولدارتر است یا القاعده؟
ارزيابي ثروت اسامه بن لادن از آنجا كه همواره منابع در آمد وي در ابهام و تاريكی قرار داشته مشكل است، پیش از حملات 11 سپتامبر در سال 2001 تا زمان كشته شدن اسامه بن لادن تخمين ارزش داراييهاي وي از 30 تا 300 ميليون دلار در نوسان بوده است.
تنها چيزی كه با اطمينان می توان گفت، اين است كه پايه اوليه ثروت وي بر ارث پدریاش استوار بوده است همچنین بن لادن همزمان از خير خواهي برخي مسلمانان نقاط مختلف دنيا نيز بهره مند ميشد بدون آن كه آنها بدانند كمكهاي آنها صرف امور تروريستي ميشود.
برطبق يك گزارش ديپلماتيك در سال 2009 كه توسط ويكي ليكس منتشر شد، آمريكاييها به برخي بنيادهاي خصوصي خيريه در عربستان سعودي، كويت و قطر شك ميكنند كه در حال تامين مالي نامحدود تروريسم هستند.
تخمين زده مي شود خانه مجللي كه بن لادن آخرين روزهاي عمر خود را در آن سپري كرد يك ميليون دلار ارزش دارد.
این درحالی است گروه تروریستی داعش با شیوه های مختلف از جمله سرقت، باج گیری، فروش نفت، آدم ربایی و فروش آثار باستانی میلیون ها دلار درآمد کسب می کند .
از سوی دیگر این گروه تروریستی درآمد سرشاری از ناحیه فروش نفت بدست میآورد. آژانسهای جاسوسی غرب اعلام کردند، داعش روزانه 40 هزار بشکه نفت استخراج میکند که درآمدی یک میلیون پوندی در روز برای این گروه تروریستی به ارمغان میآورد. یک محاسبه ساده نشان میدهد، داعش در سال 320 میلیون پوند از ناحیه فروش نفت درآمد کسب میکند.
روزنامه آمریکایی "نیویورک تایمز" به نقل از تحلیلگران موسسه "رند" نوشت: دارایی های داعش با سقوط موصل در ژوئن 2014 میلادی، حدود 875 میلیون دلار برآورد می شد، اما منابع درآمدهای اساسی این گروه در سال گذشته به شکل زیر بود: 600 میلیون دلار از طریق باج خواهی و اخذ مالیات درعراق، 500 میليون دلار از ناحیه سرقت از بانک های دولتی عراق، 100 میلیون دلار از طریق فروش نفت و 20 میلیون دلار از طریق باج گیری برای آزادی گروگان ها.
"ابوبکر البغدادی" و "بن لادن" و مادری مشترک !
سیاست کلان آمریکا استفاده ابزاری از تروریسم های جهان برای مقابله با کشورهای مستقل و همچنین پیشبرد اهداف خودشان در منطقه و جهان است، آمریکایی ها در طول ۳۵ سال گذشته همواره از گروهک های طالبان ، القاعده ، داعش و جبهه النصره برای محقق کردن اهداف خودشان استفاده کرده اند لذا تعبیر و تفسیر سیاست های آمریکا به پدیده تروریسم دوگانه است .
به طور کلی امروزه تروریست پروری ایالات متحده آمریکا دیگر بر کسی پوشیده نیست و بدون شک انتخاب مهره هایی برای سرکردگی این گروه ها ساده نبوده و این دو گروه هر چقدر هم با یکدیگر تفاوت داشته باشند امریکا برایشان مانند یک مادر بوده و در راستای تامین اهداف ان قدم بر خواهند داشت.