صراط: رئیس سازمان بسیج گفت: ما شبکه تلویزیونی اینترنتی بسیج را با هدف پیامرسانی به مخاطبان خارج از کشور توسط بسیجیان تشکیل دادیم و مخاطب داخلی نداریم.
برای دیدار و گفتوگو با سردار بسیجی، محمدرضا نقدی آن هم در هفته بسیج باید سحرخیز باشی. قرار گفتوگو را ساعت6 صبح گذاشت؛ سازمان بسیج در بزرگراه بسیج. عزم خود را جزم کردیم و دوشنبه دوم آذر بعد از نماز صبح حرکت کردیم تا بدون تأخیر به قرارمان برسیم که رسیدیم. با کمی انتظار اجازه ورود دادند. با ورود به اتاقش همه توجهمان به تصاویر شهدایی جلب شد که یادآور دوران دفاع مقدس است و سردار روزها و ماههایی از عمر خود را همراه با آنها سپری کرده است.سؤالات زیادی را آماده کرده بودیم تا سردار به آنها پاسخ بگوید؛ پروژه نفوذ دشمن، انتخابات اسفندماه، درخواست بسیجیان برای اعزام جهت حرم اهل بیت(ع) درعراق و سوریه، دانشگاه بسیج، تلویزیون اینترنتی بسیج و سردار با صبر و حوصله به سؤالات ما پاسخ داد.رئیس سازمان بسیج نگاه عمیقی به پروژه نفوذ داشت، برتبیین شاخصها به جای تعیین مصداقها در انتخابات تأکید کرد و گفت: هیچ برنامهای برای اعزام نیرو به عراق و سوریه نداریم. سردار اعتلای علمی و تخصصی کردن مدیریتها در بسیج را علت راهاندازی دانشگاه میدانست و گفت که تلویزیون اینترنتی را برای مخاطبان خارج از کشور راهاندازی خواهند کرد. مشروح این گفتوگو از نظرتان میگذرد.
سردار! بر اساس رهنمودهای رهبر انقلاب مهمترین موضوع در مرحله
پسا برجام مسئله نفوذ دشمن است، به نظر شما کدام یک از بخشهای نظام اکنون
بیشتر در معرض تهدید و نفوذ دشمن قرار دارد؟
نفوذی که امام خامنهای فرمودند مربوط به جنبههای تاکتیکی آن نیست که یک
نفری با ابزار جاسوسی خود در جایی نفوذ کند. البته این هم نوعی نفوذ است
ولی مهمتر از آن، نفوذ در باورهاست به طوری که ما دوست خود را دشمن ببینیم
و دشمن خود را دوست، نفوذ الان تاکتیک نیست.
نفوذ تاکتیکی در زمان انقلاب تا الان بوده است و مأموریتش هم عوض شده. در
ابتدای انقلاب امریکاییها نفوذ کردند و شهید بهشتی و شهید رجایی را ترور
کردند و بعد در زمان جنگ نفوذ کردند و اطلاعات نظامی و لشکرهای ما را به
صدام اطلاع دادند و بعد از آن تلاش کردند در عرصههای سیاسی کارهایی کنند و
هر دورهای که با ما جنگ داشتند در این جنگها از تاکتیک نفوذ استفاده
کردند برای یک استراتژی دیگر. استراتژی آنها در دو سال اول انقلاب ترور و
کودتا بود که شکست خورد و نتوانستند کاری از پیش ببرند و بعد آمدند وارد
جنگ شدند، امریکا تنها کشوری بود که در حمایت از صدام وارد جنگ با ما شد که
آنجا هم شکست خورد.
بعد از پایان جنگ تحمیلی 10سال استراتژی سیاسی- فرهنگی را تا سال 78 دنبال
کردند، خواستند میوه را رسیده بچینند که ملت به صحنه آمد و آنها را شکست
دادند و دوباره 10 سال عملیات گسترده سیاسی- رسانهای انجام دادند،
رسانههای گوناگون را به روی مردم ایران باز کردند. با تبانیای که با برخی
از افراد در داخل کشور داشتند، فتنه بزرگی را در سال 1388 رقم زدند وهمه
سران غرب هم آمدند پشت تریبونها و گفتند که کار ایران تمام است و نظام
ایران سقوط میکند ولی آن هم با حضور و درایت مردم و راهنماییهای خوب
رهبری شکست خورد و آمدند وارد جنگ اقتصادی شدند، این هم با هدایت همین
فتنهگران داخلی بود، آنها گفتند ما هر کاری کنیم مردم بیایند در خیابان
باز هم شکست میخوریم، باید کاری کنیم که مردم خسته شوند، دیگر نیایند پشت
سر نظام.
لذا گفتند تحریم کنیم تا اقتصاد ایران فلج شود و مردم گرسنه بمانند. چهار
سال هم اینطور گذشت و نتوانستند نتیجه بگیرند. وزیر خزانهداری امریکا حرکت
کرد کشور به کشور. خودش شخصاً رفت.رشوههای بزرگی دادند چه به فرد چه به
کشور تا ایران را از نظر اقتصادی تحت محاصره و فشار قرار دهند. این کار را
هم عملیاتی کردند اما در 15 فروردین 1394 رئیسجمهور امریکا آمد پشت تریبون
و گفت تحریمهای ایران فایدهای ندارد و به نتیجه نمیرسد.
یعنی اینها در استراتژی کودتا، جنگ سیاسی،فرهنگی و اقتصادی شکست خوردند.
حالا که دیدند همه استراتژیهای آنان علیه ما شکست خورده همان اهداف را در
قالب مذاکره دنبال کردند.الان سعی میکنند خودشان را به ما نزدیک کنند و
وارد مذاکره شوند. پیش از این نفوذ وجود داشت برای رسیدن به اهداف
استراتژیک سیاسی و اقتصادی، الان خود نفوذ استراتژی دشمن است.
به جای ژست جنگطلبانه، ژست دوستانه میگیرد. رفاقت میکند و دم از دوستی
میزند و پیام نوروزی میدهد و سفره هفت سین پهن میکند و به زبان فارسی
شعر میخواند و میخواهد بیاید وارد خانه ما شود که این از جنس نفوذهای
قبلی نیست.
الان هم نفوذ تاکتیکی هست اما نفوذ تاکتیکی مسئله اصلی نیست و امروز نفوذ
استراتژیک است که در باور ما بیاید که امریکا دوست ما شده است.
ممکن است ارتباط جاسوسی نباشد ولی همین قدر که آنچه او میخواهد به ما
تحمیل شود سادهلوحی کنیم، آن وقت از پشت به ما خنجر خواهد زد. همانطور که
امام خامنهای درباره این نکته هشدار دادند که خنجر میزنند واقعیت است و
خنجرش هم آماده است. امریکا الان تنها حامی منافقین است، امریکا ایستاده و
پادگان هم درست کرده که بمانید.
امریکا تنها کشوری است که تروریستها را در شرق کشور آموزش میدهد، تجهیز
میکند و کمربندهای انتحاری درست میکند و بمب میسازد، به طوری که
اکنون امریکا بزرگترین پایگاه گروههای تروریستی علیه ایران است، همین
الان پایگاه تروریستها در داخل امریکاست و از همان جا دارند سازماندهی
میشوند، همین گروهی که چند سال پیش در شیراز بمبگذاری کردند و در حسینیه
بچههای کوچک را به شهادت رساندند اینها پایگاهشان در امریکاست. بیشترین
تعداد رسانهای که علیه ایران فعالیت میکنند و آموزش نظامی، بمبسازی
انفجار، شورش و... میدهند همه این رسانهها و ماهوارهها پایگاهشان در
امریکاست.
پهپادهای جاسوسی امریکا مرتب بالای سر ماست. پرواز میکنند و هر از چند
گاهی بعضیهایشان گرفته میشوند که برخی موارد اعلام میشود... هواپیماهای
جاسوسی امریکا دائماً در طول مرز ما در حال حرکتند. ناوهای امریکایی دائم
در خلیج فارس حضور دارند و دائماً ما تهدید میشویم که گزینه نظامی ما روی
میز است و اموال ما را هم 36 سال است با وجود قرارداد الجزایر بلوکه
کردهاند.
تعهد کرده بودند در ازای آزادی گروگانهای لانه جاسوسی، اموال را پس بدهند
که ندادند. این کشور الان دم از دوستی میزند. دوستیاش کجاست؟ مشخص است
که اینها همه حرف است و میخواهد ما را فریب دهد و خنجر را به گفته رهبر از
پشت فرو کند و ما باید هوشیار باشیم و نفوذی که امروز مطرح است، اینطور
نیست که در کدام دستگاه است، هر کسی مسئولیت بالاتری دارد در کشور امروز
بیشتر در معرض خطر است. چون امریکا میخواهد در باز شود بیاید تو، کسانی که
اختیارات این کار را دارند، بیشتردر معرض خطرند.
تا انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی و نیز مجلس خبرگان در
اسفند سال جاری زمان زیادی نمانده است. دشمن چقدر میتواند در این انتخابات
تأثیرگذار باشد، آیا اساساً زمینه تأثیرگذاری دشمن در انتخابات وجود
دارد؟
دشمنان 36 سال پیش جنگی علیه ما تدارک دیده و حمایت کردند. امروز هم
جنگهای زیادی علیه ما به راه انداختهاندکه تنها هدفشان این است که کشور و
نظام ما را به سمت یک نوع دیکتاتوری سوق دهند. آنها میخواهند نظام را در
مقابل مردم قرار دهند.
اما نظام جمهوری اسلامی با درایتی که داشت، خود مردم را وارد میدان کرد و
آنها از مردم شکست خوردند و نتوانستند دموکراسی و مردمسالاری را محدود
کنند. آنها میخواستند با این حرکات دولت و نظام ما را به سمت خشونتورزی و
اعمال محدودیت علیه مردم وادار کنند و بعد دولت و نظام را نامشروع جلوه
داده و پایگاه اجتماعی نظام را مورد سؤال قرار دهند.
تنها راهی که اینها پیش رو دارند این است که همه تلاش خود را انجام میدهند
تا موضوع تأییدصلاحیتها آنگونه که باید انجام نشود. آنها میخواهند
آدمهای قاچاقچی، خرابکار، فتنهگر، دزد، آشوبگر و جاسوس وارد مجلس شوند.
حساسیت رسانههای غربی روی شورای نگهبان است. آنها روی تأیید صلاحیتها
حساس هستند و میخواهند این را حذف کنند در حالی که آنها در کشور خودشان هم
معیارهایی برای انتخاب افراد مورد نظر دارند.
در خود کشور امریکا در طول این 200 سال که رئیسجمهور انتخاب میشود، تنها
دو حزب میتوانند شرکت کنند و باقی احزاب اصلاً به حساب نمیآیند. این یعنی
دموکراسی محدود. تمام تلاش دشمن در این است که علیه نهادهای مربوط به
برگزاری انتخابات نظیر شورای نگهبان و وزارت اطلاعات که در برگزاری
انتخابات سالم نقش دارند تبلیغات کند تا به آنچه میخواهند دست یابند. ما
باید هوشیار باشیم و از همه دستگاههای مربوطه، نظیر شورای نگهبان، وزارت
کشور و دستگاههای نظارتی که صلاحیت کاندیداها را تأیید میکنند به شدت
حمایت کنیم و اجازه ندهیم افراد نااهل و فاقد صلاحیت وارد مجلسمان شوند.
نقش بسیج و بسیجیان در این انتخابات چیست؟ اخیراً یکی از مقامات روحانی از
برنامههای دشمنان برای دو انتخابات خبرگان و مجلس سخن گفت و از بسیجیان
خواست مراقب باشند تا مبادا مجلسی همانند مجلس ششم دوباره شکل بگیرد.
بسیجیان چه نقشی میتوانند در این خصوص داشته باشند؟
بسیج و بسیجیان یک نقشی در تأمین امنیت انتخاباتها بر عهده دارند که به
لطف خدا تاکنون از عهده این وظیفه خطیر برآمدهاند. گواه این مدعا برگزاری
همه انتخابات ما در همه دورههای مختلف با صحت و سلامت و در کمال امنیت و
آرامش بوده است.
وظیفه دیگر بسیجیان، ترغیب آحاد مردم به حضور در پای صندوقهای رأی است. ما
باید انسجام ملی خود و یکپارچگیمان را در حضور پای صندوقهای رأی نشان
دهیم.
سومین وظیفه بسیجیها ارتقای بصیرت اجتماعی بر اساس شاخصههایی است که ولی
فقیه در هر دوره از انتخابات تعیین میکنند. ما نمیتوانیم به عنوان یک
سازمان مصداق خاصی را جهت انتخابات معرفی کنیم و از بسیجیان بخواهیم که به
چه کسی رأی بدهند. بسیجیان به نظرات ما در این زمینه گوش نمیدهند، قرار هم
نیست که گوش دهند.
اصلاً ما اینچنین بسیجیانی نمیخواهیم. بسیجیان ما باید انتخابگر،
آزاداندیش و نقاد باشند. باید خودشان تحلیل و بررسی کنند و نامزدهای اصلح
را شناسایی کنند. اما قطعاً ما روی شاخصها تأکید کرده و شاخصهای اصلی را
برای انتخاب اصلح خیلی شفاف و روشن بازگو میکنیم.
شاخصهای انتخاب اصلح را بر اساس رهنمودهای حضرت امام (ره) و امام
خامنهای عزیز که در هر انتخاباتی مطرح مینمایند مورد نظر قرار میدهیم و
آنها را پیشرو خود و بسیجیان میگذاریم و برای مردم بازگومیکنیم و تلاش
حداکثری خود را برای تبیین شاخصها انجام میدهیم تا مردم بتوانند انتخاب
بهتر و اصلح را داشته باشند.
این روزها موضوع دفاع از حرم در عراق و سوریه بسیار مهم است و
امنیت ما هم به نوعی با این موضوع گره خورده است. از سوی دیگر بسیاری از
بسیجیان، مشتاق دفاع از حرم اهل بیت (ع) هستند، سازمان بسیج در پاسخ به این
موضوع برنامهای برای اعزام نیرو به سوریه و عراق ندارد؟
خیر ما برنامهای برای اعزام نیرو نداریم. این سؤالی است که این روزها
بسیاری از ما میپرسند. ما در جبهههای سوریه و عراق کمبود نیرو برای
مبارزه نداریم. به ویژه در عراق که رزمندگان شجاعی برای دفاع از کشورشان
دارند. اما مشکل آنها این است که با یک دشمن ساده در مقابل خودشان روبهرو
نیستند، آنها با همه قدرتهای غربی درگیر هستند.
این مسئله شبیه جنگ خودمان در دوران دفاع مقدس است. جنگ ما یک استثنا بود.
همه از شرق و غرب علیه ایران تجهیز شده بودند و صدام را حمایت میکردند.
همه قدرتهای غربی و کل کشورهای جیرهخوار آنها در منطقه، با تمام
سرویسهای جاسوسی پشت این جنگ تروریستی هستند که در عراق و سوریه به راه
افتاده است.
بنابراین نمیشود آنها را در این جنگ تنها گذاشت. آنها نیازمند یک پشتوانه
هستند، شاید بخشی از این پشتوانه در حضور ما باشد که تأثیر روحی و روانی
هم دارد. زمانی که همه دشمنان در کنار تروریستها هستند، از افسر اسرائیلی
گرفته تا افسر امریکایی، فرانسوی، امریکایی، انگلیسی، عربستانی، قطری،
اماراتی و دیگر کشورها، یک دلگرمی باید برای نیروهای محور مقاومت هم وجود
داشته باشد و حضور نیروهای ما به عنوان مستشار بهترین دلگرمی و پشتوانه
برای آنهاست.
بخش دیگری از این حضور مربوط به حضور کارشناسی و مشاورهای امور نظامی است.
ما در طول دوران دفاع مقدس و در مقابله با اقدامات تروریستی که علیه
کشورمان انجام شد، تجربیات زیادی را به دست آوردیم؛ تجربیاتی که به
درخواست آنها در اختیارشان قرار میگیرد.
قطعاً تشکیل بسیج در روزهای اول انقلاب الگوی خوبی برای کشورهای
محور مقاومت است اگرچه آنها هم اخیراً به نوعی نیروهای مردمی را وارد نبرد
با تروریستها کردهاند اما اگر زودتر از این اقدام میکردند چه بسا امروز
وضعیت بهتری داشتند. به نظر میرسد تجربیات سازمان بسیج در زمینه نحوه به
کارگیری نیروهای مردمی برای این کشورها به ویژه عراق و سوریه مهم باشد. آیا
این تجربیات در اختیار آنها قرار گرفته است؟
با توجه به نوع حکومتها، در دنیا چیزی به عنوان بسیج مردمی وجود ندارد.
معمولاً دولتها از اینکه مردم مسلح شوند و قدرت داشته باشند در هراس هستند
که نکند روزی مقابل خودشان بایستند. در سوریه و عراق هم ابتدا بسیج مردمی
وجود نداشت، اما کار به مرحلهای رسید که متوجه شدند هیچ راهی به جز دفاع
مردمی نمیتواند کمکشان کند.
آنها به این نتیجه رسیدند که مردم باید به میدان بیایند زیرا این اتفاق را
صرفاً نمیتوانند با نیروهای حقوق بگیر در پادگانها جمع کنند. ما هم در
کشورمان این الگو را نداشتیم، تا جایی که امام خمینی (ره) این موضوع را
ابداع کردند و بسیج در کشور شکل گرفت.
کشورهای دیگر این الگوی ما یعنی بسیج را پیش رویشان دارند و خیلی خوب
میتوانند از تجربیات بسیج در ایران بهرهمند شوند. سوریه و عراق این الگو
را از ما برداشت کردند و همین بسیج مردمی عامل اصلی استمرار مقاومت در
سوریه و عراق شد، به طوری که اگر بسیج مردمی به فتوای مراجع وجود نداشت،
قطعاً دمشق تا به حال سقوط کرده بود.
گروه تروریستی داعش از طرف امریکا و اسرائیل مأموریت داشت تا بغداد را
بگیرد و هم مرز ایران شود و بعد حکومتی مانند صدام با صبغه و رنگ و بوی
دینی درست کند تا بتواند به ایران تعدی کند. نقشه دشمنان ما این بود که
میخواستند صدامی دیگر علیه کشور ما علم کنند. داعش در حقیقت برای امریکا و
اسرائیل صدامی دیگر بود. اما وقتی به پشت دروازههای بغداد رسیدند، همین
فرمان بسیج مردمی آنها را شکست داد و عقب راند. استراتژی اصلی آنها شکست
خورده و آنچه امروز شاهد آن هستیم ته مانده آنهاست که نمیتواند اهداف
پلیدشان را محقق سازد.
اخیراً جنابعالی از تأسیس دانشگاه بسیج خبر دادید که خبر خوبی برای
بسیجیان بود اما جزئیات آن اعلام نشد. این دانشگاه کی و چگونه و در چه
رشتههایی دانشجو میپذیرد. اساساً اهداف و انگیزه سازمان بسیج برای تأسیس
دانشگاه چیست؟
بسیج روز به روز در حال گسترش است. ما ابتدا مجموعه کوچکتری بودیم که
برنامهریزی، به خط کردن نیروها و هماهنگی بسیار راحتتر صورت میگرفت.
اما امروزه بسیج بسیار گسترده شده است که بدون آموزشهای لازم ما
نمیتوانیم به اهدافمان برسیم و نیازمند بالارفتن سطح علمی نیروها به ویژه
در تخصصهای بالای مدیریتی هستیم، لذا اگر به کیفیت نیروهای بسیجی توجه
نشود صرف کمیت خودش ممکن است به یک آفت تبدیل میشود، از این رو راهاندازی
این دانشگاه پیشنهاد شد.
بعد از دو سال پیگیری در وزارتخانهها و شوراهای مربوطه و انجام امور
اداری و سازمانی، در نهایت به تصویب رسید. این دانشگاه با هدف اعتلای علمی
کادربسیج وکیفیت بخشی به تخصصهایی که درپایگاههای بسیج وجود دارد
راهاندازی میشود.
در این دانشگاه ما بسیجیان را آموزش داده و کادر مورد نیازمان را پرورش
میدهیم البته نه به این منظور که اینها حقوقی دریافت کنند. افرادی در این
دانشگاه مشغول به تحصیل خواهند شد که در پایگاههای بسیج فعالیت داشته و
مسئولیتی برعهده دارند. فرماندهان پایگاهها، سرگروههای صالحین،
فرماندهان گردانها، گروهانها و دستههای رزمی، مسئولان گروههای جهادی،
مسئولان گروههای فرهنگی از جمله گروههای هدف ما برای تحصیل در این
دانشگاه هستند تا در رشته تخصصی فعالیت خود ارتقای تحصیلی پیداکنند. فعالان
فضای مجازی هم میتوانند در این دانشگاه پذیرش شوند.
این دانشگاه بر مبنای علوم انسانی اسلامی شکل گرفته و ما اکنون درحال
سازماندهی و تولید محتوا هستیم تا بتوانیم اقدام به پذیرش دانشجو کنیم.
این دانشگاه فقط در تهران راهاندازی خواهد شد؟
خیر، در ساختاری که برای آن پیشبینی شده است این دانشگاه در تمام استانها شعبه خواهد داشت.
برای پذیرش دانشجو آزمون میگذارید یا شرایط خاص دیگری مورد نظر است؟ آزمون اختصاصی خواهد بود یا کنکور سراسری؟
قطعاً این دانشگاه یکسری مقررات و شرایط خاص ورودی خواهد داشت، اگر قرار
باشد مدرکی ارائه شود که مورد تأیید وزارت علوم هم باشد باید آزمونی هم
برگزار شود.
علاوه بر دانشگاه بسیج، اخیراً خبر راهاندازی شبکه تلویزیون
اینترنتی بسیج را هم داشتیم، برنامههای این شبکه تلویزیونی چگونه تولید و
پخش خواهد شد؟
ما شبکه تلویزیونی اینترنتی بسیج را با هدف پیامرسانی به مخاطبان خارج از
کشور توسط بسیجیان تشکیل دادیم و مخاطب داخلی نداریم. این شبکه در تلاش است
صدای مردم را به دنیا برساند و با همین امکانات اثرگذاری بینالمللیاش را
داشته باشد.
گفته میشود که بسیج از ساخت برخی فیلمهای سینمایی مطابق با
خطمشی خود هم حمایت کرده و میکند که برخی از آنها هم چندان مورد استقبال
عمومی قرار نگرفته. ضعف از فیلمها بوده یا مطابق با ذائقه مخاطبان سینما
نبوده است؟
فیلم و سینما، مسائل بسیار گسترده و پیچیدهای دارد. همه چیز ربطی به ذائقه
مردم ندارد. گاهی فیلمی برای خودش حاشیه درست میکند و این حاشیهها باعث
جذب بخشی از مخاطبان میشود و حس کنجکاوی مردم آنها را به دیدن آن فیلم
ترغیب میکند.
اما از طرفی یک فیلم بدون حاشیهسازی به نمایش درمیآید و روند معمولی خود
را طی میکند، از این رو استقبالی هم که از آن میشود، یک استقبال معمولی
از سینماست. اینها را نباید با ذائقه مردم اشتباه بگیریم، چرا در مواردی
میتوان گفت که ذائقه مردم طنز را میپسندند.
حالا میخواهد این فیلم و سریال طنز، اجتماعی باشد یا سیاسی یا ژانرهای
دیگر. گاهی هم در فضایی کارهایی نظیر اخراجیها گل میکند و مخاطبان زیادی
به خود جذب میکند. اینجاست که میتوان گفت ذائقه مردم طنز را میپسندد. به
نظر من موجی هم که گاهی رسانهها در مورد فیلم یا سریالی درست میکنند
مؤثر است. فیلمهایی نظیر «قلادههای طلا» هم که پیوند بالایی با دغدغههای
اجتماعی و روز داشتند مورد استقبال قرار گرفتند اما با قاطعیت میتوان گفت
که مردم ما فیلمهای تاریخی - اسلامی را به شدت میپسندند. یعنی روایت از
زندگی انبیا و اولیا به شدت موردپسند مردم قرار میگیرد یعنی مطابق با
ذائقه مردم ماست.
امام خامنهای در بحث ترویج سبک زندگی اسلامی تأکید بسیاری داشته و دارند، بسیج برنامهای در این زمینه داشته یا دارد؟
در مورد سبک زندگی دینی- اسلامی بیشترین تلاش ما در حوزه تربیتی حلقههای
صالحین بسیج است. بسیج گستردهترین شبکه تربیتی جهان را در اختیار دارد.
حلقههای صالحین که در تمام مدارس، پایگاهها، مساجد، ادارات و جاهای دیگر
برگزار میشود، هدفش تعالی اخلاقی و تربیتی جامعه است.
آحاد خانوادهها و بسیجیان در این حلقهها شرکت دارند و به مراتب دیده و
مشاهده شده است که سبک زندگی و رفتارهای اجتماعیشان تغییر کرده است.
کارهای فرهنگی دیگر نظیر برگزاری یادواره شهدا، کنگره شهدا و آشنایی جامعه
با زندگی شهدا مدل رفتاری بسیاری را تغییر میدهد که همه اینها تأثیر
مستقیم و مهمی روی مخاطب دارد و در سبک زندگی خانوادهها تأثیر زیادی خواهد
داشت.
شما به عنوان کسی که در دوران انقلاب و جنگ حضور داشتید و بعد از
آن هم در مسئولیتهایی بودید که با جوانان بسیجی ارتباط داشتید، چقدر روحیه
و منش امروز جوانان را شبیه بسیجیان و جوانان آن دوران میبینید؟
به جرئت میتوان گفت که جوانان امروز با دیروز هیچ تفاوتی ندارند. تنها
فرقی که وجود دارد، تفاوت در فضاست. اینکه امروز جوانان ما با اصرار
میخواهند در دفاع از حرم اهل بیت(ع) شرکت کنند و بر این عزمشان اصرار
دارند، نشان از همان حال و هوای جنگ و جبهه دارد. اینکه امروز جوان بسیجی
ما در هر جبههای که برایش مشخص میشود، بیکم و کاست حضور پیدا میکند و
خالق حماسه در سنگرهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی و... میشود، نشان از همان
روزها دارد. ولایتپذیری، اراده، ایمان و اخلاص جوانها همواره ما را به
یاد آن روزها و بسیجیان آن دوران میاندازد.
جوانان جانبازی که وقتی به ملاقاتشان میرویم با روحیات بالای آنها مواجه
میشویم که بر شهیدنشدنشان حسرت میخورند و خود را شرمنده
اباعبداللهالحسین (ع) میدانند. جوانانی که میروند و مزد مجاهدتهایشان
میشود جانبازی و شهادت، روحیاتشان ما را به یاد روحیات و اندیشههای آن
روزهای مجاهدان راه خدا میاندازد.
شهید گلدوی جوان بسیجی زاهدانی که خود را فدای صدها نمازگزار مسجد میکند
و با در آغوش گرفتن عامل انتحاری تروریستی، سعادتی چون شهادت را برای خود
انتخاب میکند یادآور حسین فهمیدههای دوران جنگ و دفاع است. حامد بزیها،
مرتضی آسودهها هم از این دست هستند. روحیات همان روحیات است اما باید
فرصتی پیش بیاید تا به اثبات برسد.
در حوادث اخیر کشور فرانسه یک عامل انتحاری ناپدید شد، کل فرانسه در حالت
آمادهباش قرار گرفت اما در کشور ما دشمن همواره درصدد انجام عملیات
تروریستی است اما به برکت وجود و حضور همین بسیجیان است که موفق نشده و
نخواهد شد.