صراط: مبارزه با اعتقادات مردم، نتیجه ای
نداشته و در نهایت، با از بین رفتن حکومت های ظالم، مردم بر انجام مراسمات
دینی خود پافشاری بیشتری نشان می دهند.
سکانس اول:
پس
از به قدرت رسیدن رضاشاه در کودتای 3 اسفند 1299، استبدادهای بیشماری از
ناحیه او بر ملت ایران اعمال می شد. او برای تضمین قدرت مطلق خود،
روزنامههای مستقل را بست، مصونیت پارلمانی را از نمایندگان گرفت و احزاب
سیاسی را از بین برد. او با تبدیل مجلس به نهادی مطیع و تشریفاتی توانست
وزرای دلخواه خود را تعیین کند. به علاوه وی با پشتیبانی دربار به مصادره
زمینهای حاصل خیز مازندران پرداخت و به زودی به ثروتمندترین مرد ایران
تبدیل شد. افزون بر این موارد، سعی در تغییر فرهنگ دینی مردم به ویژه
عزاداری امام حسین(ع) داشت.
مهمترین قوانینی که رضاشاه پیرامون عزاداری وضع کرد، از این قرار است:
1.
محدود کردن روضه های دولتی و ممنوع کردن بعضی از اقسام عزاداری: وی تعداد
روزهای تعطیل در دهه اول محرم از چهار روز به سه روز تقلیل یافت و از
کارهای فرعی و مرسوم مثل زنجیر زنی در دستههای عزاداری جلوگیری شد.
2.
تغییر صورت ظاهری عزاداری به مراسم کلیسا: وی دستور داد که در مجالس روضه
از میز و نیمکت به رسم کلیسا های غربی استفاده شود و زن و مرد مختلط
بنشینند و زنان از حجاب استفاده نکنند.
3.
خرافه شمردن عزاداری : یکی از بهانههای رژیم برای مبارزه با عزاداری،
مبارزه با خرافه بود. برخی جنبههای عزاداری در آن دوران مثل قمه زنی، خوب
نبودند ولی این دلیل نمیشود که حتی روضه در مساجد و یا خانهها یا نماز
جماعت را ممنوع کند. در حقیقت رضا خان و اطرافیانش قصد داشتند با این کار
به عزاداری توهین کنند و آن را کهنه گرا قلمداد کنند. رژیم برای عملی کردن
این کار در اسفند ماه 1316 ه.ش طرح ممنوع بودن روضه خوانی را به عنوان
بیرون کشیدن خرافات از سر مردم را به استانداری ها ابلاغ کرد.
4.
ممنوعیت کامل عزاداری : بعد از فراهم شدن مقدمات، سرانجام در سال 1316 ه.ش
اقدام نهایی برای از بین بردن کامل عزاداری انجام شد. وزارت داخلهی حکومت
پهلوی در اسفند ماه 1316 ه.ش طی بخشنامهای به تمام استانداریها و
فرمانداریها اعلام کرد : « ... جلوگیری از روضه خوانی و خارج کردن خرافات
از سر مردم و آشنا نمودن به اصول تمدن، امروزه رسالت اساسی داخلی دولت است
... »
علت
این اقدام را آشنا کردن مردم با تمدن امروز و خارج کردن افکار مردم از
خراتفات اعلام کردند. کار به جایی رسید که حتی در هنگام مراسم ترحیم افراد،
که معمولا ذکر مصیبت ائمه (ع) گفته میشد نیز محدودیتهایی برقرار شد که
طی آن در این نوع مراسم، واعظ حق ذکر مصیبت خواندن را نداشت. مسالهی
مبارزه با عزاداری در پنج سال آخر حکومت رضاخان با جدیت دنبال شد.
هرچند
پس از تبعید رضاشاه و به قدرت رسیدن محمدرضا پهلوی، این قوانین استبدادی
به طور کامل اجرا نمی شد، ولی قشر مذهبی ایران از آزادی کامل برای برگزاری
مراسمات مذهبی خود برخوردار نبودند.
این
اقدامات حکومت پهلوی، نتوانست روحیه ایثار و شهادت را از ملت ایران حذف
کند و با پیروزی انقلاب اسلامی و سرنگونی حکومت پهلوی، همه تلاشهایی که در
طول 57 سال برای تغییر ذائقه مذهبی مردم ایران انجام داده بودند، از بین
رفته و مراسمات عزاداری پرشور تر از گذشته برقرار شد، به طوری که در طول 8
سال دفاع مقدس، هئیت های عزاداری هفتگی، به محلی برای ترویج اسلام اصیل
محمدی تبدیل شد.
سکانس دوم:
صدام
حسین که یکی از اعضای برجسته حزب بعث عراق محسوب میشد، نقشی کلیدی در
کودتای سال 1986 داشت که منجر به حکومت درازمدت حزب بعث شد. وی به عنوان یک
رئیسجمهور دیکتاتور دولتی به شدت مستبد تشکیل داد.
منافقین
و بعثی ها جریان انتفاضه 1990 در اقدامی ضداسلامی و وحشیانه برای سرکوب
مردم جنوب عراق به مردمی که در حرمهای ائمه اطهار در نجف و کربلا پناه برده
بودند، حمله نمودند و هزاران زن و کودک را قتل عام کرده و با انواع
تجهیزات سنگین نظامی افدام به تخریب حرم های ائمه نمودند.
تصویر حمله آل سعود به حرم ائمه(ع):
سیاست
سرکوب شدید صدام حسین که بخشی از آن ناشی از شرایط جنگی موجود در عراق
(جنگ عراق علیه ایران) بود، امکان ادامه فعالیت گروه ها و جنبش های اسلامی
مخالف را در داخل خاک عراق کاهش داد و در نتیجه قدرتی برای مخالفین صدام
باقی نمانده بود و صدام معدوم، با استبداد خود، یکه تاز میدان بود. در این
میان شیعیان دارای مظلومیتی دو چندان بودند. آنها از کمترین امکانات زندگی
برخوردار بودند وحق برگزاری مراسمات مذهبی خود را نداشتند.
به
زعم صدام، این اعمال فشارها باعث تغییر در ذائقه مذهبی مردم می شد و رفته
رفته مردم عراق از بسیاری از اعتقادات خود دست بر می داشتند. ولی با
سرنگونی صدام و رژیم بعث عراق، همه تلاشهای آنان از بین رفته و نه تنها
چیزی از علاقه مردم به خاندان اهل بیت(ع) و تفکر اسلام اصیل کاسته نشد،
بلکه با گذشت کمتر از 10 سال شاهد برپایی بزرگترین تجمع انسانی جهان در
اربعین حسینی در عراق بوده ایم. این همایش اختصاصی به شیعیان نداشته و سایر
مذاهب اسلامی و حتی غیر اسلامی نیز در این راهپیمایی با شکوه شرکت می
کنند.
سکانس سوم:
وهابیت
جنبشی مذهبی است که محمد بن عبدالوهاب در قرن هجدهم در نجد عربستان بنیان
گذاشت و از سال ۱۷۴۴ مورد پذیرش خاندان سعودی قرار گرفت. دیدگاه وهابی به
یک پالایش اساسی در اسلام معتقد است و زیارت قبور و تقدیس برخی افراد را
دلالتی بر شرک میداند. پس از به قدرت رسیدن وهابیون، سیاست فشار مذهبی بر
مسلمانان سرزمین عربستان را در پیش گرفتند و در این راه از هیچ جنایتی
فروگذار نکردند.
جمیل
صدقی زهاوی در خصوص فتح طائف به دست وهابیان مینویسد: از زشتترین کارهای
وهابیان، قتلعام مردم است که بر صغیر و کبیر رحم نکردند. طفل شیرخوار را
بر روی سینهٔ مادرش سر میبریدند. جمعی را که مشغول فراگرفتن قرآن بودند
همه را کشتند.
چون
در خانهها کسی باقی نماند به دکانها و مساجد رفتند و هر که بود، حتی
گروهی که در حال رکوع و سجود بودند، کشتند. کتابها را که در میان آنها
تعدادی مصحف شریف (قرآن) و نسخههایی از صحیح بخاری و مسلم (از معتبرترین
کتابهای حدیثی در نزد اهل سنت) و دیگر کتب حدیث و فقه بود در کوچه و بازار
افکندند و آنها را پایمال کردند. این واقعه در سال ۱۲۱۷ اتفاق افتاد.
[الفجر الصادق، ص 22]
این
رویکر وهابیون اختصاص به آن زمان نداشته و در حال حاضر نیز، آل سعود به
پشتوانه علمای وهابی، سعی در تغییر ذائقه دینی مسلمانان عربستان دارد. این
تلاشهای آل سعود اختصاصی به عربستان نداشته و در موسم حج و عمره نیز شاهد
این تنگ نظری های وهابیت هستیم که اجازه زیارت مرقد پیامبر(ص) و ائمه(ع) در
قبرستان بقیع را به مسلمانان نمی دهند.
درس عبرت برای آل سعود:
آل
سعود باید از تاریخ معاصر این درس را بگیرد که سیاست سرکوب مذهبی و تلاش
برای القاء تفکرات منحرف که ریشه در استعمار دارد، نمی تواند آنان را به
اهداف شوم خود برساند. همانگونه که در ایران و عراق، برنامه های
استعمارگران بی نتیجه ماند، بدون شک با از بین رفتن آل سعود و به قدرت
رسیدن مسلمانان واقعی در کشور عربستان، شاهد شکوفایی روحیه اسلامی در میان
مردم عربستان خواهیم بود و مانند فنر فشرده ای که سالها محدودیت های مذهبی
را تحمل کرده و به یکباره رها شده اند، همه تلاشهایی که در راستای از بین
بردن تفکر اسلام اصیل کشیده اند، نقش بر آب شده و مسلمانان در آزادی کامل
شعائر دینی خود را انجام می دهند.
با
نابودی آل سعود و از بین رفتن تفکر منحرف سلفیت، باید شاهد راهپیمایی
مسلمانان جهان باشیم که در مناسبت های گوناگونی از قبیل تولد و رحلت
پیامبر(ص) و حضرت زهرا(س) و امام حسن مجتبی(ع) و امام سجاد(ع) و امام
باقر(ع) و امام صادق(ع)، مسافت میان مکه و مدینه را بپیمایند و با برپایی
موکب هایی از مسلمانان سرتاسر جهان که با زبان و نژاد و فرهنگ های متفاوت،
فریاد «لبیک یا رسول الله» سر می دهند، با حضور در مسجد النبی و قبرستان
بقیع، اتحاد مسلمانان را به رخ عالمیان می کشند و بدین سبب همه نقشه های
استکبار را در جهت تفرقه افکنی و اسلام هراسی از بین می برند.
به امید تحقق چنین روزی برای امت اسلامی