این
فیلمی از وحشی گری افراد گروهی تروریستی موسوم به داعش است که در کشورهای
همسایه ما اتفاق افتاده و در رسانه ها منتشر می شود، اما چه می شود اگر در
سطح شهر خودمان افرادی را با همان شکل و شمایل ببینیم؛ افرادی با ریش بلند و
به هم ریخته و موی کوتاه شده که چهره ای خشن را از خود به نمایش می
گذارند.
البته در رسانه ها تصاویر این نوع ریش بلند مرتب نشده را در
ظاهر افرادی معروف، نظیر بازیگران هالیوودی و بازیکنان فوتبال و مدل های
برندهای معتبر جهانی دیده ایم. اتفاقا به مدل ها و فوتبالیست ها و
والیبالیست های خودمان هم سرایت کرده است. از آنجایی که جامعه ما از مد و
برندهای اروپایی عقب نیست و یک شبه می توان این مدل ها را در خیابان های
تهران دید، بسیاری از جوانان این مدل از مو و ریش را فارغ از شباهت و معنا و
مفهومی که به همراه خود دارد، انتخاب کرده اند.
انتخاب مدل مو یا ریش
مسئله ای کاملا شخصی است و سؤال از آن هم اصولا کار معمولی نیست، اما وقتی
یک مد با خود عنوان و معنایی را همراه می کند، دیگر تنها به شخص مربوط
نیست. با تعدادی از آنها صحبت می کنم. سؤال صریح است و جواب با یک واکنش و
سکوت همراه می شود. یک نیشخند می زند و می گوید: «ریشه دیگه، گذاشتم بلند
بشه. کاری به اسمش ندارم، داعشی یا هرچی... چند نفر گفتن که بهت میاد، منم
گذاشتم بمونه. جذبه داره!»
انتشار نام «ریش داعشی»، بازی در زمین دشمن
باتوجه به حساسیت ضروری که در این ایام به آن اشاره شد، در حالی که گروه تروریستی «داعش» مثل یک ویروس در حال پیشروی در کشورهای مختلف منطقه مانند لیبی، سوریه، عراق، یمن، افغانستان، پاکستان و... است و جنایت های بی سابقه تاریخی که در این کشورها انجام داده و به مرزهای ایران در حال نزدیکی است، اسم«داعش» را به عنوان حتی نام یک الگوی آرایشی در ایران رایج کردن، امری بسیار مشکوک و اشتباه است
در سال جدید میلادی طراحان مد آرایش
سر و صورت مردان توجه خاصی به «ریش» داشتند و سعی کردند با الگو گرفتن و
یک بازگشت به فضای دهه هفتاد میلادی، ریش بلند که در صورت پخش شده است را
به عنوان مد در سال 2015 معرفی کنند. بسیاری از بازیگران هالیوودی و افراد
مشهور در آمریکا نیز با ریش گذاشتن به ترویج این مدل کمک کردند.
در
ایران نیز جوانان و حتی ورزشکاران و بازیگران به تبع الگو گرفتن از غربی
ها، ریش بلند به صورت نامرتب را جزو آرایش جدید صورت خود انتخاب کردند که
در فضای عمومی به خصوص در تهران این سیمای جدید زیاد مشاهده می شود.
ریش
گذاشتن به خودی خود عمل مذمومی نیست و در اسلام نیز بر روی این موضوع
تاکید شده است اما مسئله اصلی فارغ از بررسی چرایی الگو گرفتن جوانان در هر
زمینه ای از غربی ها، مسئله نام گذاری این مدل ریش به نام «ریش داعشی» در
این روزها است.
باتوجه به حساسیت ضروری که در این ایام به آن اشاره شد،
در حالی که گروه تروریستی «داعش» مثل یک ویروس در حال پیشروی در کشورهای
مختلف منطقه مانند لیبی، سوریه، عراق، یمن، افغانستان، پاکستان و... است و
جنایت های بی سابقه تاریخی که در این کشورها انجام داده و به مرزهای ایران
در حال نزدیکی است، اسم«داعش» را به عنوان حتی نام یک الگوی آرایشی در
ایران رایج کردن، امری بسیار مشکوک و اشتباه است.
نظرات کارشناسان
درباره این رفتار پسران جوان متفاوت است، اما بیشتر آنها نوعی اعتراض به
شرایط اجتماعی را عنوان می کنند و اینکه تعداد کمی از آنها به دنبال مد و
تبعیت از دیگران، این مدل از ریش را انتخاب کرده اند. مصطفی اقلیما، جامعه
شناس، تأکید دارد نباید به این رفتار جوانان خرده گرفت؛ چرا که این رفتار
هم همانند بسیاری از رفتارهای اجتماعی و مدگرایی آنان در دوره ای از زمان
وجود دارد و خیلی زود تغییر می کند. او معتقد است کمبودهای جوانان در جامعه
بسیار زیاد و متنوع است و آنها برای جبران بسیاری از آنها ترجیح می دهند
این رفتارها را داشته باشند تا انتقادشان را نشان دهند. او در عین حال می
گوید: ممکن است بسیاری از جوانان در مناطق جنوبی تهران یا حتی از میان
اراذل و اوباش با گذاشتن این نوع ریش قصد همسان سازی خود با گروه هایی در
جامعه را داشته باشند یا بخواهند نوعی ترس و رعب را در مخاطب خود ایجاد
کنند. اقلیما می گوید این مدل ریش همراه با رفتارهای خشن بیشتر در محله های
پرآسیب جنوب تهران دیده می شود و دلایل و مدل رفتار جوانان مرفه جامعه که
از این مدل ریش استفاده می کنند، کاملا متفاوت است. این مدل ریش برای
جوانان مرفه نوعی آرایش صورت مثل ابرو برداشتن است و به دنبال جذب مخاطب
هستند.
این جامعه شناس تأکید دارد در دوره ای از دهه های قبل، گذاشتن
ریش در جامعه تعبیری را به همراه داشت و هر فردی که ریش داشت هم با آن
مفاهیم شناخته می شد، اما در حال حاضر این روند تغییر کرده و دیگر نمی توان
گفت این نوع رفتارهای ظاهری بنا بر یک دلیل مشخص انجام می شوند. بیشترین
دلیل در این مورد فرار جوانان از فشارهای اجتماعی نظیر بی کاری و بی پولی
است که این بار خود را به این نحو نشان داده است. اصغر مهاجری، استاد
دانشگاه و جامعه شناس، عوامل مختلفی را در هم زمانی این مدل از ریش برای
جوانان مؤثر می داند و می گوید: گروهی خاص از جوانان در اقشار مختلف
آگاهانه یا ناآگاهانه سراغ این مدل می روند و حتی ممکن است از دلیل و ریشه
این مدل آگاهی نداشته باشند. معمولا جوانان با یک دیدگاه و فضایی آشنا شده و
وارد جریانی می شوند که به آنها نزدیک تر است، این مسئله با عطش درونی
آنها برای مورد توجه قرارگرفتن همراه می شود و خود را این گونه بروز می
دهد.
وی با بیان اینکه جامعه ما با چرخش ها و تغییر رویکردهای عمیقی
در سبک زندگی روبه رو است، می گوید: تغییرات اجتماعی از شهرهای بزرگ به
شهرهای کوچک می رسد و ما زمانی با آنها مواجه می شویم که در شکلی ظاهری مثل
همین ریش داعشی خود را نشان می دهد و باید سؤال کنیم که جوانان ما در
واکنش به چه مسئله ای در جامعه این مدل ریش را انتخاب کرده اند.
مهاجری
تأکید دارد که این موضوعات باید مورد پژوهش و پیگیری تحلیلگران و حتی
رسانه ها قرار گیرد و در ادامه می افزاید: بسیاری از سؤالات جوانان امروز
بی پاسخ است و جواب هایی کلیشه ای که به آنها داده می شود، آنها را قانع
نمی کند، بنابراین ترجیح می دهند خودشان بسیاری از مسائل را تجربه کنند.
بسیاری از جوانان به دنبال دیده شدن خود هستند؛ همان طور که یک زن با آرایش
غلیظ و متفاوت می خواهد خود را نشان دهد، این جوانان هم به دنبال نشان
دادن خود هستند و دیگر برایشان اهمیت ندارد که آنها را با عنوان داعشی خطاب
می کنند یا نه!
در شرایط کنونی حس تنفر و تقابل از این گروه تروریستی باید بیشتر برای مردم تبلیغ شود، نه اینکه با عادی سازی نام «داعش» به خصوص در رسانه های داخلی با عناوینی مانند «..... ریش داعشی گذاشت» این عنوان را در میان جامعه رایج، و حس و نگاه مردم را نسبت به این اسم عادی و بی تفاوت کرد که این عمل، همان خواسته طراحان عملیات فرهنگی دشمن است تا در زمان لازم از این تغییر فرهنگی سواستفاده خود را انجام دهند
وی به شباهت رفتاری عناصر داعش با خواسته
جوانان ما اشاره کرد و گفت: داعش با تکنولوژی مخالف است، اما فیلم های
جنایات خود را با جدیدترین روش ها روی اینترنت می گذارد تا دیده شود و در
تصاویر خود هم علاوه بر خشونتی خاص از رنگ نارنجی غلیظ استفاده می کند. این
تلاش برای دیده شدن و هیجان در ظاهر همان چیزهایی است که جوانان ما هم
دنبال می کنند. این نقاط اشتراک در کنار تأییدی که از طریق جریان مدلینگ در
اروپا به راه افتاده آنها را به سمت استفاده از این مدل برده است.
این
استاد دانشگاه تأکید دارد که قطعا جوانان این اقدام را با هدفی سیاسی و
اعتقادی انجام نمی دهند و بسیاری از آنها حتی نام این مدل ریش را نمی دانند
و فقط به دنبال تبعیت از یک مد هستند و می توان ریشه های آن را در رفتارها
و خواسته های اجتماعی پیدا کرد.
یکی دیگر از جامعه شناسان هم می گوید
هویت ایرانی جوانان از بین رفته و متأسفانه جوانان می خواهند این گونه
مردانگی خود را نشان دهند. حریرچی اضافه می کند: این افراد با اطلاع از
سابقه این مدل از ریش به دنبال نوعی ابهت و ترس در مردم هستند و به هیچ
عنوان نگران برخورد و واکنش مردم و خانواده خود نیستند و اتفاقا به نظر می
رسد آنها دقیقا به دنبال همین برخوردها هستند. بسیاری از افرادی که این مدل
ریش را انتخاب می کنند محرومیت های اجتماعی دارند و دچار معضل بیکاری
هستند و با این جنبه منفی در ظاهر می خواهند نوعی دهن کجی داشته باشند.
حریرچی گفت: جوانان را در این سال ها باور نکرده ایم و اگر یادمان نرفته باشد در دورانی جوان ستیزی هم وجود داشت و دارد.
وی
با بیان اینکه جذاب بودن و مورد توجه قرار گرفتن در هر جامعه ای یک ارزش
است، گفت: وقتی بازیگران و بازیکنان مطرح فوتبال و والیبال و هنرپیشه ها
چنین مدل ریشی دارند، چطور به یک جوان می خواهید بگویید این کار را نکند؟
این
جامعه شناس تأکید دارد که بهتر است برای شناخت بیشتر دلایل جوانان برای
انجام چنین رفتارهایی با آنها حرف بزنیم و آگاهی آنها را بالا ببریم؛ چرا
که در حال حاضر کانال هایی که جوانان به آنها اعتماد دارند و از آنها کسب
اطلاع می کنند معمولا ایرادات دارد و به همین دلیل دچار آسیب می شوند
همچنین نکته ای که قابل توجه است این است که در شرایط کنونی حس تنفر و
تقابل از این گروه تروریستی باید بیشتر برای مردم تبلیغ شود، نه اینکه با
عادی سازی نام «داعش» به خصوص در رسانه های داخلی با عناوینی مانند «.....
ریش داعشی گذاشت» این عنوان را در میان جامعه رایج، و حس و نگاه مردم را
نسبت به این اسم عادی و بی تفاوت کرد که این عمل، همان خواسته طراحان
عملیات فرهنگی دشمن است تا در زمان لازم از این تغییر فرهنگی سواستفاده خود
را انجام دهند.
«مد» شاید در بعضی موارد و زمان ها، انسان مدرن را از
تکرار و دل زدگی بیرون می آورد اما در ذات خود این پتانسیل را نیز دارد که
در مواقعی که صاحبان سرمایه و قدرت نیاز به تغییر سبک زندگی ما در جهت
اهداف خود احساس کنند، از این پتانسیل بدون اینکه محسوس باشد، به خوبی
استفاده می کنند و این وظیفه و رسالت بر گردن رسانه ها متعهد است که در
بزنگاه، با آگاه سازی و هشدار به مردم و مسئولین، جلوی حرکت خزنده و بدون
سر و صدای اینگونه عملیات های فرهنگی را بگیرند.