"پیشنهاد ترکیه به رضازاده" از زبان باقری

*درست است که قرار بوده رضازاده رییس جمهور شده و شما هم وزیر ورزش شوید؟
(لبخند می زند) از این داستانی که شما می گویید بی خبر هستم اما در چند سایت این موضوع را خوانده ام. اولین بار این حرف را از مصاحبه علی مرادی شنیده ام. آدم با احساس یک مسوولیت را قبول نمی کند و باید به تواناییشان نگاه کنند. سابقه من هم نشان داد که توانایی سرمربیگری تیم ملی را دارم. ممکن است خیلی از دوستان از خیلی پستها خوششان بیاید اما توانایی انجام کارهای آن پست را ندارند.
*رئیس فدراسیون وزنه برداری صراحتا گفته پیشنهاد تابعیت و ده میلیون دلار ترکیه به رضازاده دروغ بوده است...
اول اینکه چه لزومی دارد این حرف در این بازه زمانی گفته شود؟ این سخنان چه کمکی به وزنه برداری می کند؟! نکته دیگر اینکه ایشان خودش رییس فدراسیون بوده، پس چرا همان زمان این خبر را با خوشحالی اعلام کرد؟ در اینکه به رضازاده پیشنهاد تغییر تابعیت شده بود، شکی وجود ندارد چراکه در دو جلسه مذاکرات خودم حضور داشتم.
*به شما هم پیشنهاد شده بود؟
خیر، در مذاکرات رضازاده حضور داشتم. مبلغ را نمی دانم و آقای مرادی خودش در جریان هست. آن زمان عده ای می گفتند رضازاده را برای باشگاه می خواهند اما مگر ترکیه لیگ وزنه برداری دارد که باشگاه داشته باشد؟! آقایان خودشان آن زمان درگیراین قضیه بودند اما چرا امروز انکار می شود، جای سوال است. ترکیه امروز هم لیگ وزنه برداری ندارد.
*خیلی از کشورها لیگ ندارند، وزنه بردارهایشان را از کجا می آورند
قبلا که ما لیگ نداشتیم چه می کردیم؟! از مسابقات قهرمانی کشور و رده های مختلف سنی تیم ملی را انتخاب می کردیم. البته حضور لیگ به مراتب بهتر است. کشورهایی که لیگ ندارند بیشتر گلخانه ای عمل می کنند.
*کشور ما هم بیشتر از روش گلخانه ای استفاده می کند...

شما باید به داشته هایتان نگاه کنید. شاید من هم دوست نداشتم گلخانه ای کار کنم اما یک مقطعی مجبور به انجام آن باشم. یعنی شرایط آن روز به همراه امکانات و ابزار باعث انتخاب روش می شود. مربی دوست دارد آنقدر سطح ورزش بالا باشد که به راحتی انتخاب کند. اما برخی مواقع پیش آمده که ما وزنه برداران زیادی در سطح کشور داریم اما تنها ده تا پانزده نفر آنها به درد تیم ملی می خورند. با این حال باید گفت سطح امروز وزنه برداری ما خوب است.

برای رفتن به مسابقاتی که آزمایش دوپینگ داشته باشد، بله حرفشان درست است اما ... در این میان یک امای بزرگ وجود دارد. همین نفرات مگر نفرات کمی هستند؟ از قهرمان المپیک تا قهرمان آسیا در این تیم ملی وجود دارد، پس چرا بخواهیم سطح خود را پایین نشان دهیم؟ هفت مدال آور جهانی در تیم ملی بود.

آن زمان آسیب دیدگی در اردو وجود نداشت.

پیش بینی وی اشتباه نبود اما به نظرم برنامه هایش خوب جلو نرفت.

آن سه نفری که «اوت» شدند خیلی در نتیجه موثر بودند. محاسبه سرمربی برای انتخاب وزنه هم درست نبود. درست است که این نفرات در تمرین این وزنه ها را زده اند اما شرایط تمرین با مسابقه زمین تا آسمان متفاوت است. مربی باید محاسبه کند آن روز ورزشکار می تواند از پس وزنه ها بربیاید یا خیر.

ورزشکار در روز مسابقه با میله خودش را گرم می کند. به تدریج وزنه ها افزایش پیدا کرده و به صد و سی یا چهل برسد، می فهمم که آن روز، روز ورزشکارم هست یا خیر. ورزشکاری پس از مسابقه گفته بود که زورم به وزنه ها نمی رسید.

اگر دلیلی به جز آسیب دیدگی وجود داشته باشد، خیر.

خودشان چه جوابی به شما دادند؟!

*خودشان جوابی ندادند! شما به عنوان سرمربی سابق شاید بتوانید کمک کنید.
اجازه دهید کمی شفاف صحبت کنم. تیم من هم اوتی داشت. سال 2010 یک نفر اوتی داشتم. سال 2013 نیز یک پسر هفده ساله در تیم ملی حضور داشت که جو مسابقات گرفتش و اوت کرد. پس این اوت شدن ممکن است برای همه مربیان پیش بیاید.

*رسانه ها نوششتند که دو نفر از وزنه برداران خودشان وزنه شان را انتخاب کرده و به کادر فنی گفته اند چه وزنه هایی باید انتخاب شود. این قضیه خوب است یا بد؟
هر مربی روش خاص خودش را دارد. حسین توکلی چنین روشی دارد اما من به شدت با آن روش مخالف هستم. زمانی که ورزش می کردم خودم دوست داشتم که وزنه ام را انتخاب کنم اما ایوانف فردی بود که اجازه حرف زدن به تو نمی داد. اگر می فهمید شما در این قضیه مصر هستید، از لج بازی که شده پنج کیلو کمتر برایت انتخاب می کرد. این اتفاق برای خود من افتاد. در مسابقات جهانی 99 خیلی اصرار داشتم در گروه A باشم اما اصرار فراوان من را که دید وزنه ام را کم کرد که در گروه B مسابقه بدهم، در گروه خودم هم اول شدم اما در مجموع جهانی به عنوانی دست نیافتم. من لجبازی نمی کردم که وزنه فردی را کم کنم اما اجازه نمی دادم ورزشکار برای من تعیین تکلیف کند.
*کوروش باقری فکر می کرد تیم ملی این عملکرد را در مسابقات داشته باشد؟
خیر، فکر می کردم بهتر نتیجه بگیریم. با توجه به مصدومیتها پیش بینی من این بود که جز شش تیم اول باشیم. بازهم می گویم، این سه نفر اوتی خیلی تاثیرگذار بودند. البته چین هم چهار اوتی داشت اما نفرات دیگرش خوب کار کرده و تیمشان چهارم شد.
*به نظرتان این اتفاق مقطعی است؟
امیدوارم که این اتفاق مقطعی باشد. کادرفنی بیشتر از من و شما به دنبال رفع مشکلات است و مطمئن باشید آنها از ما ناراحت تر هستند.
*در اولین قدم زالای را از کار برکنار کردند...
حتما به دردشان نمی خورده!
*کارش چطور بود؟
خیلی به کار من می آمد.
*از چه لحاظ؟
این قضیه را نمی توانم زیاد باز کنم. زالای زمان آقای افشارزاده به کادر فنی تیم ملی اضافه شد. با توجه به رابطه ای که با زالای با آیان داشت، در خیلی از موارد کمک حال تیم ملی بود!
*امروز می گویند دنبال فردی هستند که آیان معرفی کند تا هوای ما را بیشتر داشته باشد.
یعنی از زالای نزدیکتر به آیان؟! بعید می دانم چنین فردی پیدا شود. زالای نایب قهرمان المپیک بوده و مربیگری اش هم بد نبود. با من هماهنگ بود، تا همینقدر می توانم به شما بگویم. او کمک خوبی در مسائل فنی و روحی بود. البته باید بگویم اصراری به دفاع از زالای و عملکردش ندارم.
*از چه لحاظ برای شما خوب بود؟ چرا اینقدر طفره می روید؟

یک وقتی مربی با شما هماهنگ هست و به دردتان می خورد اما همان مربی با کادر فنی بعدی به مشکل برخورده یا باهم خوب نمی توانند کار کنند. رابطه من و زالای هم همین بود، باهم هماهنگی خوبی داشتیم و نتیجه اش هم که مشخص است. زالای هرچه ازش می خواستی بدون کم و زیاد انجام می داد و تحت تاثیر افراد دیگر قرار نمی گرفت. اختیار طبیعی هر سرمربی هم هست که کمکش را خودش انتخاب کند.

در ابتدا فکر می کردند که جای دیگر می تواند به وزنه برداری کمک کند اما متوجه شدند که کمک خاصی نمی کند!

در رده های سنی نوجوانان و جوانان...
*و پیش آیان چطور؟
(باتعجب) آیان؟!
*یکسری نکات مبهم وجود دارد...
درباره چه کسی؟
*درباره وزنه برداری...
خوب بپرسید تا جواب دهم.
*ما می پرسیم اما شما جواب نمی دهید. خیلی سیاستمدارانه برخورد کرده و از جواب دادن طفره می روید...
وزنه برداری و در کل ورزشهای حرفه ای، مثل کوه یخ هستند. شما فقط بخش کوچکی از آن که بیرون آب هست را مشاهده می کنید و قسمت عمده آن که درون آب هست را خیلی از مردم نمی بینند.
*پس بیایید کمی درباره یخهای درون آب صحبت کنیم...
به چه درد می خورد؟
*خودتان می گویید سوال بپرسید تا شفاف سازی کنم، خودتان جواب نمی دهید. اگر امروز روابط فدراسیون با آیان خوب بود، امکان داشت که وزنه برداران ما اوت نشوند؟
خیر، اصلا اینگونه نیست. یک طرز فکر عجیبی در وزنه برداری وجود دارد که مردم فکر می کنند می توان مدالهای وزنه برداری را خرید. یعنی مثلا قبل مسابقات چند فدراسیون به توافق می رسند که مدالها بین چه کشورهایی توزیع شود! این حرف واقعا خنده دار است و اصلا صحت ندارد. ممکن است برخی کشورها هماهنگی هایی بیشتری با فدراسیون جهانی داشته باشند و فدراسیون جهانی نیز به آنها کمکهایی بکند. مثلا اگر قرار باشد سالی پنج آزمایش دوپینگ از ورزشکارانشان گرفته شود، سالی یک آزمایش بگیرند. اینگونه حمایتها در فدراسیون جهانی وجود دارد نه مزایده مدالها!
*داستان سهراب مرادی چیست؟

خدا را شکر مشکلش حل شد. می گفتند فدراسیون قبل بازنشسته اش کرده بود. البته این قضیه در حیطه کاری من نبوده و پس از من این اتفاق افتاده اما بعید می دانم فدراسیون این کار را کرده باشد.
*گفته می شود بهادر مولایی رکوردش، رکوردی بوده که در جوانان می زده...
نه، زمانی که جوانان بود رکورد بهتری ثبت کرد! فردی که آنجا هست بهتر از من و شما به شرایط اشراف دارد.
*کوروش باقری به مربیگری تیم ملی فکر می کند؟
به نظرم باید حداقل تا المپیک حسین توکلی حفظ شود که این اتفاق افتاده و باید به فدراسیون برای این قضیه تبریک گفت. به یک مربی باید زمان داده شود تا بتواند برنامه هایش را پیاده کند. من هم اگر وضعیت جسمی مناسبی داشتم، به مربیگری فکر می کردم. تاکید می کنم که تنها فکر می کردم چراکه وضعیت جسمانی من اصلا برای استرس و شرایط مربیگری مناسب نیست.
*درست است شما اولین فردی بودید که علی مرادی با او برای سرمربیگری تیم ملی مذاکره کرد؟
همان روز که انتخابات فدراسیون برگزار شد، علی مرادی به من پیشنهاد داد سرمربی تیم ملی شوم اما من آن پیشنهاد را رد کردم. دلیل منطقی هم داشتم. افرادی در وزنه برداری حضور داشتند که وقتی تیم من قهرمان جهان هم می شد انتقاد می کردند چرا جای چهار طلا، سه طلا گرفتید؟ در پیاده روی صداوسیما چادر زده بودند و هر روز در حال انتقاد از من بودند. با خود گفتم بهتر است مدعیان هم کمی مسوولیت بگیرند تا مشخص شود عیارشان چقدر است. شاید فکر کنید که مظلوم نمایی می کنم اما واقعا با این شرایط جسمانی به هیچ وجه نمی توانم مربیگری کنم. به هیچ وجه!
*سیدمهدی پانزوان نزدیک به یک ماه پیش گفت و گو کرد و گفت نفرات حاضر در اردو از لحاظ روحی دچار مشکل هستند، مشکلی که به دو سال پیش برمی گردد و اگر هم در مسابقات جهانی نتیجه نگیرند، به این دلیل است...
وزنه برداری ایران از امروز تا سال 1415 هر مشکلی داشته باشد، مقصرش کوروش باقری است!
*مقصر نبودید؟ وزنه برداران را از تیم ملی بیرون کردید، روحیه آنها هم حساس و دچار مشکل شدند...
من فردی را از تیم ملی بیرون نینداختم! خودشان قهر کرده و اردو را ترک کردند. چه فردی به آنها گفته بود تیم را رها کنند؟! تا المپیک هیچ مشکلی وجود نداشت. روز المپیک بچه ها در مسابقات و رفتارشان با من سنگ تمام گذاشتند که همینجا از آنها تشکر می کنم. اینکه بعد المپیک چه اتفاقاتی افتاده، از نظر من تمام شده اما به نظر می رسد عده ای دوست دارند در همان زمان باقی بمانند و در گذشته زندگی کنند. بهداد وقتی مصدوم شد، من به بیمارستان رفته و با وی ملاقات کردم اما هیچ کجا خبرش انعکاس پیدا نکرد چراکه دلیلی نداشت این اتفاق بیفتد. من واقعا با هیچ فردی در وزنه برداری مشکل ندارم و همه مشکلات را فراموش کرده ام. از نظر من بهداد سلیمی و دیگر دوستان برای کشورمان زحمت کشیده و مدال کسب کرده اند.
*برخی به دنبال دشمن سازی هستند...
بله، قبول دارم. تیم شانزدهم شد یک نفر از تیم انتقاد کرد؟! ای کاش زمان ما هم به اینگونه بود و وقتی تیم سوم دنیا شد، فریاد وامصیبتا سرنمی دادند. در حال حاضر دوستان بهترین دشمن را کوروش باقری می دانند که هرچه هم می گویند، پاسخ نمی دهد.
*زمان شما بی پولی بود؟ چون علی مرادی می گوید که امروز پول نداریم و سجاد انوشیروانی می گوید حتی میل برای وزنه زدن نداریم...
زمان ما فردی به نام مهندس زرین گل بود که تمام مخارج اردو را تامین می کرد. او باعث شد در زمان آقای خاتمی نزدیک نود نفر به استخدام رسمی وزارت نفت دربیایند. امروز حرف خنده داری می زنند که پول نداریم! سجاد دوره ایوانف گفتند که تمام شده اما نایب قهرمان المپیک شد. اگر نداری آنقدر خوب است، کاش همیشه ندار بودیم!
*اکثر منتقدین اعتراف می کنند که انتقادشان تنها به رضازاده هست...
کوبیدن رضازاده سیاسی است. هرچه بخواهید از رضازاده بگویید اما یک کلمه صحبت نکرد. امروز من وکیل مدافع رضازاده نیستم که بخواهم جواب پرسشهای شما را بدهم.
*می گویند رضازاده به دنبال این بوده که فردی رکوردش را نزند. درست است؟
(باناراحتی) آخر این چه حرفی است که می زنید؟ چه منطقی پشت این حرف وجود دارد؟ من چهارسال سرمربی تیم ملی بودم. بهداد را دوبار پشت همین وزنه ای که لچوف زد فرستادم اما بهداد از پسش برنیامد.چرا کسی نمی گوید که بهداد رکورد یکضرب رضازاده را جابجا کرد؟!
*کارشناسان می گویند چون بهداد در مسابقه نبوده، لچوف توانسته رکورد را بشکند...

این حرف که از ریشه غیرکارشناسی است. بهداد می خواسته لچوف را هل بدهد که وزنه را بیندازند؟! این حرفها را قبول ندارم. حرف من این است که بهداد سلیمی وزنه برداری خیلی بزرگی است و تا زمانی که من بودم هیچ فردی مانع وی نبود که رکورد رضازاده را جابجا کند. بعد یا قبل حضور من اگر حرفی زده شده، در جریان نیستم. رضازاده به خودش اجازه نمی داد در کارهای فنی دخالت کند. سر اردو هم حضور پیدا می کرد، از لحاظ روحی بود وگرنه رضازاده نه کاری به جدول داشت و نه کاری به مسائل فنی! اگر رضازاده حرفی درباره عدم رکوردزنی اش می زد، مطمئن باشید یک ثانیه هم در فدراسیون نمی ماندم. اینکه رییس فدراسیون بخواهد دخالت غیراخلاقی در کار من داشته باشد به هیچ وجه برای من قابل تحمل نبود!
*چرا عده ای از شکسته شدن رکورد رضازاده خوشحال شدند؟
یکی از دلایلش لطف خبرنگاران هست که این جو را راه انداختند. البته رضازاده هنوز رکوردهای المپیکش باقی مانده. من منکر این نیستم که رضازاده در مدیریتش مشکلاتی داشته اما تمام انتقادهایی که به وی می شود برای فرافکنی و سیاسی بوده.
*عده ای می گویند آه کوروش باقری، تیم ملی را گرفته...
به جان بچه ام قسم، کوروش باقری اصلا از این نتایج خوشحال نیست! متاسفانه برخی به دلایل نامشخص می خواهند همه چیز را به گذشته بازگردانند. من برخی مسابقات را به صورت زنده دنبال کردم. خیلی از عملکرد تیم متعجب شدم. خیلی تعجب کردم! از سوی دیگر ناراحت شدم.
*امروز حدود شش ماه مفید به مسابقات المپیک باقیمانده و پنج سهمیه هم کسب کردیم. با این شرایط موجود در المپیک چه اتفاقی می افتد؟
بر روی کاغذ می توان صحبت کردم. بهداد سلیمی و کیانوش شانسهای اول طلا هستند و بهادر اگر به روزهای اوجش بازگردد، شانس مدال است. سهراب رکوردهای فوق العاده ای زده و نواب نصیرشلال در المپیک قبل نقره گرفت و نشان داده می تواند دوباره مدال کسب کند. هر پنج سهمیه ما شانس مدال در المپیک هستند اما بازهم می گویم بر روی کاغذ.
*همه نفراتی که نام بردید، زمان شما عضو تیم ملی بودند. پس چرا می گوییم پشتوانه سازی نکردیم؟
من این حرف را قبول ندارم. تا سال 2013 در کادر فنی بودم. سال 2013 مسابقات نوجوانان جهان تیم هشت نفره اعزام کردم که چهار نفر آنها روی سکو رفتند. نصف تیم مدال گرفتند. 2011 و 2012 تیم جوانان ما اول و سوم جهان شدند. پشتوانه سازی یعنی چی؟! دوستان انتظار دارند که کوروش باقری پنجاه تا بهداد سلیمی تحویل تیم ملی می داده! این نفرات که امروز بر روی مدالهای آنها حساب کرده اید همه زمانی عضو تیمی بودند که من سرمربی اش بودم. دوستان بیشتر دنبال بهانه تراشی هستند. آقای مرادی دوازده سال رییس فدراسیون بود، در شش سال آخر چند بار جوانان جهان شرکت کرد؟! یکبار! در سه سال آخر آقای مرادی به جز رضازاده، چه فردی مدال گرفت؟ هیچ فردی! در کل دوران مدیریت دوازده ساله علی مرادی، تعداد کل مدالهای ما دو عدد بیشتر از دوران رضازاده بوده. برخی از دوستان شاید از حرفهای من ناراحت شوند اما با افتخار این حرف را می زنم. سال 2010 سرمربی شدم و پس از چندسال دوباره صاحب مدال شدیم. 2011 نفرات جدید معرفی و مدال بزرگسالان جهان گرفتیم. در 2012 که خودتان نتیجه المپیک را مشاهده کردید و در 2013 که دوستان حضور نداشتند، با نفرات جدید سوم جهان شدیم. پس از آن چه فرد جدید به تیم ملی معرفی شد؟! اصلا نمی خواهد نفر جدید به تیم ملی معرفی کنید، با همان قبلی ها به نتیجه برسید.
*حسین توکلی می گوید من شش ماه سرمربی تیم ملی شدم و از من توقع معجزه نداشته باشید...
سال 2010 که سرمربی شدم، بهداد طلا گرفت و کیانوش یک مدال برنز گرفت. تیم فقط پنج ماه دست من بود. من در آن پنج ماه نفرات قبلی را جمع و جور کرده و نتیجه گرفتم. اگر الان هم تیم قبلی را خوب جمع و جور می کردند تیم نتیجه خوبی می گرفت. با یک جمله خیالتان را راحت می کنم، مشکل از عدم پشتوانه سازی و نبود استعداد نیست.
*ورزشکاران شما در دوران رکوردگیری دچار مصدومیت می شدند؟
ورزشکاران زمان من دو هفته اول آسیب می دیدند به دلیل اینکه تمرین نکرده بودند و از خانه به اردو می آمدند و مصدومیت داشتند اما پس از دو هفته که بدن ساخته می شد، دیگر مصدومیتی در کار نبود. دردهایی داشتند که به خاطر تمرین بود. بهداد با درد کتف طلای المپیک گرفت اما اینکه آرنج فردی بیرون بزند نداشتیم! روش مربیان مختلف است.
*شما به کادر فنی نمی خواهید کمک و مشورتی بدهید؟
کمکی از دست من برای دوستان برنمی آید!