صراط: آیینی که در سال 1364 با عنوان «جشنواره سراسری سرود و آهنگهای
انقلابی» و با حضور 20 گروه در تهران آغاز به کار کرد، امسال پا به سی و
یکمین دورهاش خواهد گذاشت و حالا 26 سالی میشود که نام آن جشنواره موسیقی
فجر است.
این جشنواره هر سال در 24 بهمن آغاز به کار میکند و برگزاریاش تا اول اسفند ادامه دارد موسیقی فجر معمولاً از کم حاشیهترین آیینهای هنری داخل کشور بوده، چون ظاهراً بحث ارزشگذاری روی موسیقیهای ایرانی را گروه و نهادهای دیگری غیر از فجر انجام میدهند که مهمترین آنها نهاد اجتماعی است، در واقع هواداران موسیقی، بهترین تعیین کنندههای ارزشی هستند که یک اثر موسیقیایی دارد.
اینطور به نظر میرسد که یک جشنواره، هر چقدر از بحث ارزشمندی (ارزشگذاری) فاصله بگیرد، حساسیتها هم روی آن کمتر میشود و اعتراضات وارده به نتایج کاهش پیدا میکنند.
چنین چیزهایی باعث میشود تا به این نتیجه برسیم که موسیقی فجر، بهتر است بجای جشنواره تبدیل به یک جشن بشود، جشنی که در آن تعداد زیادی از فعالان موسیقی کشور حضور می یابند و نتایج رقابت از میان همین آراء تعیین میشود.
اما قبل از اینکه جشنواره تبدیل به جشن شود، اتفاقی در آن افتاده که سیویکمین دوره را پیش از آغاز به کار، دچار حواشی فراوانی کرده است.
مدیریت علی مرادخانی، در معاونت هنری وزارت ارشاد، که موسیقی هم جزو زیرشاخههای آن است، از ابتدای کار تا به حال مرتب به طومار حواشی و موارد مبهم و سؤال برانگیز خود اضافه کرده است.
استعفاهای پیدرپی در مجموعه تحت امر مرادخانی، هر کدام ماجراهایی مجزا دارند، اما بحث دفتر موسیقی و مسائل مربوط به جشنواره موسیقی فجر از این جهت اهمیت ویژهای دارند که علی مرادخانی، خودش سابق بر این در حوزه مدیریت موسیقی کشور فعال بود و از او توقع میرود که لااقل در این زمینه تصمیمات درستتری بگیرد.
در حالی که همه در انتظار بودند تا «حسن ریاحی» همانند پنجمین حکم پیاپیاش به عنوان مدیر جشنواره موسیقی فجر، تا اواخر اردیبهشت یا نهایتاً اوایل خرداد ماه فراخوان گروههای متقاضی برای شرکت در این جشنواره را ابلاغ کند، ناگهان مرادخانی دبیری فستیوال موسیقی را به «حمیدرضا نوربخش» سپرد تا موجی از سردرگمی و تعجب بین هنرمندان کشور به راه بیفتد.
مرادخانی پیش از این برای ریاحی حکم هم زده بود، اما به طرزی غافلگیر کننده، مدیریت جشنواره از دفتر موسیقی وزارت ارشاد به خانه موسیقی واگذار شد و طبیعتاً نوربخش که مدیر خانه موسیقی ایران بود، حالا دبیر جشنواره هم به حساب میآید.
حالا وقت پاسخگویی علی مرادخانی بود که هم حکم «حسن ریاحی» را صادر کرده بود و هم بدون حضور او طی مراسمی به حمیدرضا نوربخش حکم ریاست داده بود.
«نیت ما از انتخاب نوربخش به عنوان رییس جشنواره موسیقی فجر، ایجاد یک فضای دلگیرانه برای آقای ریاحی نبوده و نیست، بلکه مقدماتی برای ارتقای سطح جشنواره است.امیدوارم این انتخاب موجب دلخوری «حسن ریاحی» (دبیر جشنواره) نشود، ما عادت داریم طبق یک روال از قبل تعیین شده کارهای خود را انجام دهیم، اما اگر این عادت مقداری به هم بریزد، هم برای اهالی رسانه و هم برای کسانی که در فضاهای دیگر فعالیت میکنند، تحلیلهای مختلفی به وجود میآید، که باید به آنها پاسخ داد»
این صحبتهای آقای مرادخانی که تعارف بود! اما وقتی به قسمتهایی رسید که به عنوان توضیحاتش در خصوص این تصمیم عجیب و غریب ارزیابی میشوند فقط گفت: من چند بار با دوستانی که در این فضا (جشنواره موسیقی فجر) در ارتباط بودند، جلساتی را برگزار کردیم.
در همین زمان هم آقای نوربخش و دوستان، طرحی را برای بالا بردن کیفیت جشنواره مطرح کردند که میتوانست مورد بررسی بیشتری قرار گیرد، اما با همه این حرفها، باز هم میشود به آقای مرادخانی این انتقاد را داشت که چطور چنین جلساتی را بدون حضور رییس جشنواره برگزار کرده است؟ ولی مسئله به همین جا ختم نشد ، چون اهالی موسیقی کشور یک اعتراض دیگر هم به موضوع داشتند. از آنجا که هیئت مدیره خانه موسیقی در بهمن ماه سال 93 دوره ریاستش به پایان رسیده بود و از آن تاریخ بدون برگزاری انتخابات مجمع عمومی و به صورت غیرقانونی فعالیت میکرد، واکنشها و اعتراضات بسیاری از طرف اهالی موسیقی و اهالی رسانه و مطبوعات نسبت به این رویه به وجود آمد، اعتراضاتی که در دل آنها حمیدرضا نوربخش به عنوان مدیر عامل خانه موسیقی قرار داشت.
اما وقتی با واگذاری اداره جشنواره به حمیدرضا نوربخش، این مسائل بار دیگر به کانون اعتراضات باز گشتند، علی مرادخانی نه تنها عقبنشینی نکرد، بلکه آخرین شلیک را به پیکر نیمهجان قانونگرایی انجام داد و رسماً گفت: ما جشنواره را به آقای حمیدرضا نوربخش به عنوان یک شخصیت حقیقی واگذار کردهایم، و نه به خانه موسیقی.
انگار عجایب جشنواره موسیقی فجر امسال تمامی نداشته و نخواهد داشت.
یکی دیگر از عجایب این جشنواره حضور تهمورث پورناظری به عنوان مرد در سایه جشنواره بود که دلیل مخفی نگهداشتن حضور او هیچوقت دقیقاً مشخص نشد.
در مراسمی که حکم ریاست جشنواره با حضور مرادخانی به نوربخش اعطا میشد، تهمورث پورناظری به عنوان دست راست رییس خانه موسیقی ایران در کنار قرار داشت و جالب این جاست که عکاس مجموعه هم بنا به اشتباه او را در قاب اصلی قرار داد!
از سوی هم می توان گفت پورناظری طراح اصلی سی ویکمین فجر موسیقی ایران است و دلیل آنکه آنقدر بیمقدمه و شاید حتی کمی بیمنطق، ریاست فستیوال از ریاحی گرفته شد و به نوربخش بخشیده شد این بود که پورناظری بتواند فضای بیشتری برای نقش آفرینی داشته باشد،
البته ماجرا جالبتر از این حرفهاست، چون موسیقی فجر امسال روابط عمومی هم ندارد و معلوم نیست فراخوان جشنواره را چه کسی باید بدهد؟
همین حالا خیلی از زمان معمول اعلام آن گذشته!
نداشتن روابط عمومی، آن هم در رویداد به این مهمی اتفاقی است که در تمام حوزههای فرهنگی و هنری بعد از انقلاب، بیسابقه بوده و این رکورد هم متعلق به دوران مدیریت آقای مرادخانی است.
در این وضعیت تنها میشود این را پرسید که آیا قرار است جشنواره موسیقی فجر همچنان به کارش ادامه بدهد یا اینکه آقای مرادخانی به همراه مجموعه همراهش قصد تعطیل کردن آن را دارند؟
این جشنواره هر سال در 24 بهمن آغاز به کار میکند و برگزاریاش تا اول اسفند ادامه دارد موسیقی فجر معمولاً از کم حاشیهترین آیینهای هنری داخل کشور بوده، چون ظاهراً بحث ارزشگذاری روی موسیقیهای ایرانی را گروه و نهادهای دیگری غیر از فجر انجام میدهند که مهمترین آنها نهاد اجتماعی است، در واقع هواداران موسیقی، بهترین تعیین کنندههای ارزشی هستند که یک اثر موسیقیایی دارد.
اینطور به نظر میرسد که یک جشنواره، هر چقدر از بحث ارزشمندی (ارزشگذاری) فاصله بگیرد، حساسیتها هم روی آن کمتر میشود و اعتراضات وارده به نتایج کاهش پیدا میکنند.
چنین چیزهایی باعث میشود تا به این نتیجه برسیم که موسیقی فجر، بهتر است بجای جشنواره تبدیل به یک جشن بشود، جشنی که در آن تعداد زیادی از فعالان موسیقی کشور حضور می یابند و نتایج رقابت از میان همین آراء تعیین میشود.
اما قبل از اینکه جشنواره تبدیل به جشن شود، اتفاقی در آن افتاده که سیویکمین دوره را پیش از آغاز به کار، دچار حواشی فراوانی کرده است.
مدیریت علی مرادخانی، در معاونت هنری وزارت ارشاد، که موسیقی هم جزو زیرشاخههای آن است، از ابتدای کار تا به حال مرتب به طومار حواشی و موارد مبهم و سؤال برانگیز خود اضافه کرده است.
استعفاهای پیدرپی در مجموعه تحت امر مرادخانی، هر کدام ماجراهایی مجزا دارند، اما بحث دفتر موسیقی و مسائل مربوط به جشنواره موسیقی فجر از این جهت اهمیت ویژهای دارند که علی مرادخانی، خودش سابق بر این در حوزه مدیریت موسیقی کشور فعال بود و از او توقع میرود که لااقل در این زمینه تصمیمات درستتری بگیرد.
در حالی که همه در انتظار بودند تا «حسن ریاحی» همانند پنجمین حکم پیاپیاش به عنوان مدیر جشنواره موسیقی فجر، تا اواخر اردیبهشت یا نهایتاً اوایل خرداد ماه فراخوان گروههای متقاضی برای شرکت در این جشنواره را ابلاغ کند، ناگهان مرادخانی دبیری فستیوال موسیقی را به «حمیدرضا نوربخش» سپرد تا موجی از سردرگمی و تعجب بین هنرمندان کشور به راه بیفتد.
مرادخانی پیش از این برای ریاحی حکم هم زده بود، اما به طرزی غافلگیر کننده، مدیریت جشنواره از دفتر موسیقی وزارت ارشاد به خانه موسیقی واگذار شد و طبیعتاً نوربخش که مدیر خانه موسیقی ایران بود، حالا دبیر جشنواره هم به حساب میآید.
حالا وقت پاسخگویی علی مرادخانی بود که هم حکم «حسن ریاحی» را صادر کرده بود و هم بدون حضور او طی مراسمی به حمیدرضا نوربخش حکم ریاست داده بود.
«نیت ما از انتخاب نوربخش به عنوان رییس جشنواره موسیقی فجر، ایجاد یک فضای دلگیرانه برای آقای ریاحی نبوده و نیست، بلکه مقدماتی برای ارتقای سطح جشنواره است.امیدوارم این انتخاب موجب دلخوری «حسن ریاحی» (دبیر جشنواره) نشود، ما عادت داریم طبق یک روال از قبل تعیین شده کارهای خود را انجام دهیم، اما اگر این عادت مقداری به هم بریزد، هم برای اهالی رسانه و هم برای کسانی که در فضاهای دیگر فعالیت میکنند، تحلیلهای مختلفی به وجود میآید، که باید به آنها پاسخ داد»
این صحبتهای آقای مرادخانی که تعارف بود! اما وقتی به قسمتهایی رسید که به عنوان توضیحاتش در خصوص این تصمیم عجیب و غریب ارزیابی میشوند فقط گفت: من چند بار با دوستانی که در این فضا (جشنواره موسیقی فجر) در ارتباط بودند، جلساتی را برگزار کردیم.
در همین زمان هم آقای نوربخش و دوستان، طرحی را برای بالا بردن کیفیت جشنواره مطرح کردند که میتوانست مورد بررسی بیشتری قرار گیرد، اما با همه این حرفها، باز هم میشود به آقای مرادخانی این انتقاد را داشت که چطور چنین جلساتی را بدون حضور رییس جشنواره برگزار کرده است؟ ولی مسئله به همین جا ختم نشد ، چون اهالی موسیقی کشور یک اعتراض دیگر هم به موضوع داشتند. از آنجا که هیئت مدیره خانه موسیقی در بهمن ماه سال 93 دوره ریاستش به پایان رسیده بود و از آن تاریخ بدون برگزاری انتخابات مجمع عمومی و به صورت غیرقانونی فعالیت میکرد، واکنشها و اعتراضات بسیاری از طرف اهالی موسیقی و اهالی رسانه و مطبوعات نسبت به این رویه به وجود آمد، اعتراضاتی که در دل آنها حمیدرضا نوربخش به عنوان مدیر عامل خانه موسیقی قرار داشت.
اما وقتی با واگذاری اداره جشنواره به حمیدرضا نوربخش، این مسائل بار دیگر به کانون اعتراضات باز گشتند، علی مرادخانی نه تنها عقبنشینی نکرد، بلکه آخرین شلیک را به پیکر نیمهجان قانونگرایی انجام داد و رسماً گفت: ما جشنواره را به آقای حمیدرضا نوربخش به عنوان یک شخصیت حقیقی واگذار کردهایم، و نه به خانه موسیقی.
انگار عجایب جشنواره موسیقی فجر امسال تمامی نداشته و نخواهد داشت.
یکی دیگر از عجایب این جشنواره حضور تهمورث پورناظری به عنوان مرد در سایه جشنواره بود که دلیل مخفی نگهداشتن حضور او هیچوقت دقیقاً مشخص نشد.
در مراسمی که حکم ریاست جشنواره با حضور مرادخانی به نوربخش اعطا میشد، تهمورث پورناظری به عنوان دست راست رییس خانه موسیقی ایران در کنار قرار داشت و جالب این جاست که عکاس مجموعه هم بنا به اشتباه او را در قاب اصلی قرار داد!
از سوی هم می توان گفت پورناظری طراح اصلی سی ویکمین فجر موسیقی ایران است و دلیل آنکه آنقدر بیمقدمه و شاید حتی کمی بیمنطق، ریاست فستیوال از ریاحی گرفته شد و به نوربخش بخشیده شد این بود که پورناظری بتواند فضای بیشتری برای نقش آفرینی داشته باشد،
البته ماجرا جالبتر از این حرفهاست، چون موسیقی فجر امسال روابط عمومی هم ندارد و معلوم نیست فراخوان جشنواره را چه کسی باید بدهد؟
همین حالا خیلی از زمان معمول اعلام آن گذشته!
نداشتن روابط عمومی، آن هم در رویداد به این مهمی اتفاقی است که در تمام حوزههای فرهنگی و هنری بعد از انقلاب، بیسابقه بوده و این رکورد هم متعلق به دوران مدیریت آقای مرادخانی است.
در این وضعیت تنها میشود این را پرسید که آیا قرار است جشنواره موسیقی فجر همچنان به کارش ادامه بدهد یا اینکه آقای مرادخانی به همراه مجموعه همراهش قصد تعطیل کردن آن را دارند؟