جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۷ آذر ۱۳۹۴ - ۰۰:۰۵
اسلامیان:

بعیداست مایلی‌کهن بااین سن تغییر کند

نایب رئیس فدراسیون فوتبال گفت: آیا نمی‌شد اتفاقات دفتر کفاشیان بدون ریختن آبروی افراد انجام شود؟!
کد خبر : ۲۷۵۰۱۳

صراط: با نزدیک شدن به زمان انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال این روزها شاهد گمانه‌زنی‌های مختلف در خصوص ورود چهره‌های فوتبالی و غیرفوتبالی به این مقوله هستیم و هر کدام از آنها شاید به اعتقاد بخشی از خانواده فوتبال بتوانند به رشته نجات فوتبال ایران لقب بگیرند.

بر همین اساس یکی از همین چهره‌ها محمود اسلامیان نایب‌رئیس اول فدراسیون فوتبال و البته رئیس صندوق بازنشستگی است که با وجود آنکه در گفت‌وگوی پیش روی مخاطبان، اسلامیان صراحتا اعلام کرده است که برای ورود به انتخابات فدراسیون فوتبال هیچ برنامه‌ای را ندارد اما غیرقابل پیش‌بینی بودن فضای فوتبال و البته حضور سرزده وی در فدراسیون به عنوان نایب‌رئیس باعث شده است تا همچنان از این مدیر توانمند در بخش اقتصادی با عنوان یکی از افرادی نام برده شود که در دقیقه 90 وارد کارزار انتخاباتی فدراسیون فوتبال خواهد شد.

به همین بهانه و البته به منظور پرس و جو در خصوص بسیاری از مسائل و حواشی روز فوتبال ایران گفت‌وگوی مفصلی را با محمود اسلامیان انجام دادیم که متن آن را در زیر می‌خوانید:

از خرداد ماه امسال که مجمع فدراسیون فوتبال رأی به نایب رئیسی شما داد، رسماً به‌ این عنوان انتخاب شدید. در این مدت حواشی زیادی برای فوتبال به‌وجود آمده و سر و صدای زیادی از این حاشیه‌ها به گوش می‌رسد و حتی طی مصاحبه‌های قبلی خود بارها به این موضوع اشاره کرده‌اید و از آن به‌عنوان یکی از معضلات فوتبال ایران نام برده‌اید. به‌واقع از آمدن به فوتبال پشیمان نشده‌اید؟

به هر حال فوتبال در دو قرن اخیر خصوصاً در سه دهه گذشته، یک جایگاه بسیار ویژه، بزرگ و مهمی را در کشورهای مختلف دنیا پیدا کرده و تبدیل به یک مقوله عجیب و پیچیده فرهنگی، ورزشی و اجتماعی شده است، تا جایی که این مقوله برای افرادی در همه سنین به یک تفریح و سرگرمی تبدیل شده است. به نظر من فوتبال سه ضلع دارد. یک ضلع آن مردم یک کشور هستند که باید دید آیا این ورزش را می‌پذیرند یا خیر. به‌طور مثال در پاکستان و هند این مقبولیت اجتماعی نسبت به فوتبال وجود ندارد یا در آمریکا با وجود همه سرمایه‌گذاری‌ها هنوز این اتفاق نیفتاده است، اما در کشورهایی مثل آرژانتین و برزیل و حتی ایران، فوتبال یک پایگاه اجتماعی و مردمی دارد و ما در طبقه‌بندی‌ها از جمله کشورهایی محسوب می‌شویم که مردم کشورمان فوتبال را قبول دارند که البته این موضوع خود یک سرمایه است. یعنی سرمایه اول ما مردم هستند و علاقه‌مندی همین مردم به فوتبال از پایه‌های اصلی به‌شمار می‌رود. ضلع دوم ساختاری هست که باید این سرمایه را جهت بدهد که شامل فدراسیون فوتبال و باشگاه‌ها در سطوح مختلف هستند. ضلع سوم هم موردی است که می‌تواند دو ضلع قبلی را با یکدیگر مرتبط کرده و ساماندهی کند، یعنی چرخه اقتصادی، چون فوتبال مثل 4 دهه قبل نیست که بتوان با یک دست لباس برای تیم ملی سر و ته قضیه را هم آورد. در واقع سه ضلع اقتصاد فوتبال، ساختار فوتبال و پایگاه مردمی اگر به‌ صورت اصولی و منطقی با هم در ارتباط باشند، فوتبال به فوتبالی تبدیل خواهد شد که مورد پسند مردم قرار خواهد گرفت.

‌ اما طبق گفته‌های شما در همین فوتبال حاشیه حرف اول را می‌زند.

درست است، حاشیه زیاد است که البته وجود یک بخشی از آن ایراد ندارد، اما عرض من این است که باید تمرکزمان روی مباحث اصلی باشد. در واقع باید تمرکزمان روی بحث ساختار باشد. درحال حاضر واقعاً باشگاه‌های ما چه اندازه ساختار یک باشگاه استاندارد را دارند؟ چقدر منابع اقتصادی که باید از نهادهای مختلف تأمین شود، در اختیار فدراسیون و باشگاه‌ها قرار می‌گیرد؟ فدراسیون فوتبال ایران سال گذشته فقط 50 میلیارد تومان بودجه داشت که این رقم حدوداً می‌شود 14 میلیون دلار. این عدد در مقایسه با همه بودجه‌های فدراسیون‌های فوتبال کشورهای آسیا، جزو کم‌ترین‌ بودجه‌ها به‌شمار می‌رود.

در این خصوص آیا تحقیق خاصی انجام داده‌اید که متوجه شوید بودجه سایر فدراسیون فوتبال کشورهای آسیایی چه اندازه است؟

بله، به‌طور مثال بودجه فدراسیون فوتبال تایلند 180 میلیون دلار است یا عربستان بالای 160-170 میلیون دلار است و در همه کشورها این عدد بسیار بالا است که البته بخش زیادی از این رقم از طریق حق پخش تلویزیون کسب می‌شود که فدراسیون فوتبال ایران از این موضوع بی‌بهره است. بخش دیگری از رقم‌های فوق از طریق تبلیغات است که با ایجاد قانون کپی‌رایت می‌توانیم ما نیز از این راه درآمدزایی‌های لازم را داشته باشیم.

پس معتقدید که در فوتبال حاشیه جای متن را گرفته است؟

عرض من این است که معتقدم کسانی که دلشان برای فوتبال می‌سوزد، باید روی مباحث اصلی تمرکز کنند. به‌طور مثال مدیر یک باشگاه باید به سمت ساختارهای علمی و جدیدی برود که در باشگاه‌های مدرن دنیا وجود دارد و حتی‌المقدور بتواند ساختار باشگاه خود را روی تیم‌های پایه و آموزش بگذارد. اگر هر فردی در جایگاه خود بتواند به‌صورت منطقی و با ساختاری درست حرکت کند، به‌طور حتم فوتبال در آینده‌ای نزدیک سروسامان خواهد گرفت.

‌ به بحث حق پخش اشاره کردید. بالاخره صدا و سیما در کشور ما یک ارگانی است که نمی‌توان خیلی با آن به مقابله پرداخت و همین موضوع باعث شده است که حق فوتبال نیز به معنای واقعی از طریق صدا و سیما پرداخت نشود. حتی در این مورد فدراسیون فوتبال از طریق مجلس و مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز اقدامات لازم را به عمل آورده، با این حال باز هم نتیجه‌ای درپی نداشته است. برای حل این مشکل چه باید کرد؟ چون به قول شما عمده منابع مالی در فوتبال از طریق حق پخش تلویزیونی تأمین می‌شود.

چیزی حدود 60 تا 70 درصد درآمد باشگاه‌های دنیا از حق پخش تلویزیونی تأمین می‌شود، البته این عدد در کشورهای مختلف، فرق می‌کند و به‌طور مثال در عربستان فدراسیون فوتبال این کشور برای ده سال قراردادی به مبلغ یک میلیارد دلار برای حق پخش بسته است، یعنی سالی حدود 100 میلیون دلار. در منطقه ما نیز این عدد برای حق پخش در بین 80 تا 120 میلیون دلار برای هر سال در کشورهای مختلف است، اما در کشور ما به‌دلیل اینکه فقط یک صدا و سیما وجود دارد و خودش هم با مشکلات مالی و عدیده‌ای مواجه است، بعضاً مشکلاتی به‌وجود می‌آید.

اما حق پخش یک حق مسلم برای فوتبال به‌شمار می‌رود.

حق پخش یک حق مسلم و اینکه این پول را بدهند یا ندهند، موضوع دوم است. موضوع اول این است که در همه کشورهای دنیا، این یک مسئله جاافتاده و پذیرفته‌شده است. وقتی یک موضوعی را همه کشورهای دنیا می‌پذیرند، تأخیری که ما در آن می‌اندازیم، فقط کار را سخت می‌کند.

البته فیفا و AFC این موضوع را جزو الزامات برای حرفه‌ای شدن باشگاه‌ها عنوان کرده‌اند.

بله و این موضوع مثل این است که شما هزینه کرده و یک سریال سینمایی را می‌سازید و آن را به یکی می‌دهید تا این سریال را پخش کند. پس درآمد این سریال برای شماست. فوتبال هم مثل این سریال است. یک سری بیننده دارد و شما می‌توانید در حین آن تبلیغات داشته باشید. نمی‌شود پول سریال یا فیلم را بدهید و آن را پخش کنید و یا در زمان مسابقات آسیایی یا جهانی، حق پخش را بخرید و این مسابقات را هم پخش کنید، اما در مسابقات داخلی پول فدراسیون فوتبال را ندهید. به نظر من تا این مسئله حل نشود، نمی‌توان توقع داشت که مشکلات فوتبال حل شود. در هر کاری اگر چرخه اقتصادی ناقص باشد، امکان ندارد در آن کار بتوانیم موفق باشید، چون نمی‌توانید رشد کنید.

پس می‌توان گفت عمده‌ترین عدم پیشرفت فوتبال ایران همین پرداخت نشدن حق پخش است.

یکی از دلایل عمده آن موضوعی است که اشاره شد. شما ببینید چرا امروز ما هیچ باشگاه خصوصی در کشور نداریم و یا اگر یک باشگاه خصوصی اعلام وجود می‌کند، زود هم از بین می‌رود. علت آن این است که هزینه‌ای که توسط افراد می‌شود، این هزینه برگشت ندارد، اگر این پول حق پخش بود و به فوتبال تزریق می‌شد شاید امروز شاهد حضور پررنگ باشگاه‌های خصوصی هم بودیم، اما وقتی مبلغی که هزینه می‌شود برای سرمایه‌گذار برگشتی ندارد، پس دلیلی برای هزینه در بخش خصوصی در فوتبال وجود ندارد. علت اصلی عدم قوام باشگاه‌های خصوصی در ایران این است که حق پخش وجود ندارد.

‌ به زمان انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال نزدیک می‌شویم، مهم‌ترین گمانه‌زنی که این روزها وجود دارد این است که آیا شما برای ریاست فدراسیون کاندید می‌‌شوید یا خیر؟ اگر این اتفاق بیفتد، شاید آرامشی که در وجود شما هست بتواند به فوتبال کشور هم تزریق شده و بتوان پس از سال‌ها شاهد آرامش در فوتبال ایران باشیم.

واقعاً تا این لحظه قصد ورود به انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال ندارم.

اما قبل از سرپرستی نایب رئیسی هم گفته بودید حضورتان در فدراسیون فوتبال شایعه است.

قسم می‌خورم تا الان واقعاً قصد ورود به این مقوله را ندارم، چون مشکلاتی در فوتبال کشور هست که این مشکلات با حضور فرد حل نمی‌شود، بلکه به نظر من برای حل این مشکلات از جمله مشکل حق پخش باید یک اراده ملی وجود داشته باشد. وقتی فدراسیون فوتبال تایلند بودجه 180 میلیون دلاری دارد، شما با 14 میلیون دلار چه کاری می‌خواهید انجام دهید؟ اینها یک واقعیت است، حالا ما با تعصب و عشق یک مقدار از این فاصله‌ها را جبران می‌کنیم،‌ اما تا چه اندازه می‌توان آن را جبران کرد.

‌ طی ماه‌های گذشته همواره این موضوع را خوانده‌ایم که حضور علی کفاشیان در فدراسیون فوتبال باعث شده است تا خیلی از ارگان‌های مختلف به این فدراسیون پول ندهند. اگر واقعاً این‌طور باشد، شاید حضور یک فرد جدید بتواند خون تازه‌ای را به رگ‌های فوتبال تزریق کند.

فکر نمی‌کنم این‌طور باشد. از یک سوی دیگر هم بعید می‌دانم دولت با مشکلاتی که وجود دارد، بتواند کمک خاصی را در این زمینه انجام دهد. باز هم تأکید می‌کنم که من در حال حاضر قصد ورود به انتخابات فدراسیون فوتبال را ندارم.

امکان دارد نظر شما برای حضور در انتخابات تغییر کند؟

در حال حاضر هیچ برنامه‌ای برای ورود ندارم.

از سایر کاندیداها خبر دارید؟

اطلاع زیادی در این مورد ندارم.

گویا قرار است دادکان برای ریاست فدراسیون فوتبال کاندید شود.

دادکان از برادران خوب و مدیران موفق کشور است. در هر صورت یک عده احساس مسئولیت کرده و برای این موضوع ورود خواهند کرد، اما خوشبختانه مجمع فدراسیون فوتبال، یک مجمع فهیم است که می‌تواند یک انتخاب خوب را انجام دهد.

مجمع فدراسیون شاید فهیم باشد، اما عده‌ای اعتقاد دارند که فنی نیست.

چرا؛ تمام کسانی که در فوتبال درگیر هستند و مسئولیت دارند، حق‌شان است که رئیس فدراسیون را انتخاب کنند. به نظر من این یک پروسه درست است و ان‌شاءالله که به کمک اعضای مجمع و انتخاب هوشمندانه‌ای که انجام می‌دهند، هر فردی که به صلاح فوتبال کشور است، این پست مهم را عهده‌دار شود.

اگر بخواهید ارزیابی ویژه‌ای برای دو ماه آینده تا انتخابات فدراسیون فوتبال داشته باشید، در این مورد چه صحبتی دارید؟

معتقدم فردی باید کاندیدای ریاست فدراسیون فوتبال شود که اولا تجربه‌ای در این حوزه داشته باشد، یعنی هم فوتبال را بشناسد و هم مدیریت بلد باشد. فدراسیون دو جنبه دارد، یکی جنبه تخصصی که فوتبال است و دیگری جنبه مدیریت که باید حاکم باشد. در کنار اینها باید یک اجماعی صورت بگیرد و معتقدم که رأی مجمع در این خصوص تعیین‌کننده است. درنهایت کشور هم باید از فردی که انتخاب می‌شود، حمایت کند. امیدوارم واقعاً افرادی کاندید شوند که این شرایط را داشته باشند تا بتوانیم به جایگاهی که شایسته فوتبال ایران است، برسیم.

عملکرد حدود 8 ساله علی کفاشیان در فدراسیون فوتبال را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

اگر بخواهیم در خصوص کفاشیان واقع‌گرایانه نظر بدهیم، باید بگویم که وی با این درآمد بسیار محدود و این امکانات، بسیار خوب عمل کرده است. کفاشیان با این 14 میلیون دلار بودجه در سال، به نظرم خوب عمل کرده، در عین اینکه او انسانی صادق، دلسوز، پاک و سالم است. این حاشیه‌هایی که علیه او مطرح می‌شود هم معتقدم که مبنایی ندارد و بی‌اساس است و شاید به خاطر مسائل دیگر است که علیه او حاشیه‌سازی می‌شود. به هر حال طی این یک سال کفاشیان را آدم مثبت و دلسوزی دیدم. کفاشیان در سازمان لیگ هم تیم بسیار خوبی را چیده و شرایط سازمان لیگ را مثبت و مناسب می‌بینم.

تعریف شما از سازمان لیگ که ارتباطی با باند اصفهانی‌ها که این روزها از آنها در فدراسیون فوتبال نام برده می‌شود، ندارد؟

خیر، این‌طور نیست. سازمان لیگ به اعتراف همگان از لحاظ نظم و انضباط اصلاً قابل مقایسه با دوره‌های پیش نیست.

عملکرد کفاشیان در مقایسه با رؤسای قبلی مثل دادکان و صفایی فراهانی را چگونه مقایسه می‌کنید؟

اجازه دهید در این خصوص مقایسه‌ای نداشته باشم.

در حاشیه‌سازی‌هایی که علیه رئیس فدراسیون فوتبال به آن اشاره کردید، این بار پای اینترپل هم به میان کشیده شده است و تخلفات احتمالی صورت‌گرفته را به مشکلاتی که این روزها در فیفا وجود دارد، ربط داده‌اند. به نظر شما این جوسازی‌ها با چه هدفی در آستانه انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال انجام شده است؟ حتماً خبر دارید که از برخی نهادها در فدراسیون فوتبال حاضر شده و بعضی وسایل و اسناد و مدارک دفتر کفاشیان را ضبط کرده‌اند؟

من هم این خبر را شنیدم، اما اجازه دهید تا زمان بگذرد و مطمئن باشید حقایق روشن خواهد شد. با این حال من فکر می‌کنم حتی اگر ضرورتی برای انجام این کار بود، نباید با آبروی افراد بازی می‌کردند. ما در روایات داریم که آبروی مسلمان مثل خون اوست، یعنی اگر آبروی یک مسلمان را بی‌دلیل بردید مثل این است که خون او را ریخته‌اید. بنابراین اگر هم ضرورتی برای انجام این کار باشد، راه‌هایی است که منجر به ریختن آبروی افراد نشود. البته در مرحله تحقیق، حق با برخی ارگان‌ها هست تا بررسی‌های لازم را از نهادهای مختلف انجام دهند و یک سری اسناد و مدارک را ببینند و این موضوع از نظر من هیچ ایرادی هم ندارد و اتفاقاً باید هم این اتفاق بیفتد، اما با هتک حرمت به شدت مخالف هستم. آیا نمی‌شد این اتفاقات بدون ریختن آبروی افراد انجام شود؟ سؤال من این است اگر می‌شد این اتفاق بیفتد که واقعاً می‌شد، چرا طور دیگری رفتار شد. در هر صورت این مسائل ابهام ایجاد می‌کند. امیدواریم به هر حال چیزی غیر از این داستان‌ها نباشد.

طی چند ماه گذشته همواره در جلسه‌های متعدد هیأت رئیسه فدراسیون فوتبال حضور داشتید و بارها از این موضوع صحبت به میان آمده است که صورت‌حساب‌های مالی این فدراسیون با مشکل مواجه بوده و همواره از عدم شفاف‌سازی آن صحبت به میان آمده است. در این مدت که شما در جلسات مختلف شرکت کرده‌اید، تا چه اندازه شاهد عدم شفاف‌سازی مالی در فدراسیون فوتبال بوده‌اید؟

صورت‌های مالی مشکلی ندارد، چون بندهای حسابرسی مشخص است و درمورد این بندها در هر شرکت یا مؤسسه‌ای که بروید، یک سری استانداردهای حسابرسی وجود دارد که الزاماتی را به‌ وجود می‌آورد. به‌ طور مثال اگر یک نهاد از یک نهاد دیگر طلب دارد، باید از نهاد فوق تأییدیه لازم را ارائه کند. حالا اگر این تأییدیه به هر دلیلی داده نشود، می‌شود یک بند حسابرسی. این کار مفهوم بدی ندارد که بخواهیم از آن برداشت بدی بکنیم. در واقع این مسائل استانداردهای حسابرسی به شمار می‌رود، حالا در این استانداردها می‌توان یک سری تکالیف را انجام داد و یک سری دیگر به خاطر برخی نامه‌نگاری‌ها و عدم ارسال تأییدیه‌ها به تعویق می‌افتد.

در یک سال اخیر شاهد تخلف مالی در فدراسیون فوتبال بوده‌اید؟

خیر، اصلاً.

شاید هم رقم تخلفات در مقایسه با تخلفاتی که در صندوق بازنشستگی کشوری که مدیریت آن را برعهده دارید، اتفاق افتاده و حتی در نشست اخیر خود اشاره‌هایی نیز به آن داشتید، ناچیز است؟

به نظر من مطلقاً تخلفی در فدراسیون فوتبال وجود نداشته است. به هر مؤسسه‌ای که بروید، وقتی حسابرس گزارش تهیه می‌کند، چندین بند را مشخص می‌کند تا قبل از مجمع، تکلیف بندهای فوق مشخص شود. این مسائل به معنای تخلف نیست.

یکی از دلایلی که در پرونده فساد در فوتبال توسط مجلس تهیه شده هم، همین بحث تخلفات مالی است. البته شاید در کلیت ایجاد چنین پرونده‌ای، با توجه به زمان کم باقی مانده تا انتخابات مجلس، این موضوع بی‌ربط با تبلیغات انتخاباتی برخی از نمایندگان نباشد.

اطلاعی از گزارش این پرونده ندارم.

حتی در این پرونده به سفرهای علی کفاشیان هم پرداخته شده و یک رقم عجیب برای تعداد سفرهای وی در این سال‌ها عنوان شده است.

یک بار در این خصوص در گفت و گویی که با شما داشتم، عنوان کردم که اتفاقاً اگر سفر برای کار باشد، باید یک مدیر را تشویق هم کرد که به سفر کاری می‌رود، چون شما باید از خانواده دل بکنید و به سفر بروید. بعد هم این‌ چنین نیست که شما یک هفته بخواهید برای استراحت به سفر بروید، بلکه ساعت‌ها پرواز می‌کنید تا برای دو روز به مسافرتی بروید که سراسر آن کار و فعالیت است. بارها عرض کرده‌ام که متأسفانه 90 درصد وقت‌مان در فوتبال به حاشیه می‌گذرد. چقدر به مسائل اصلی فوتبال در این کشور پرداخته‌ایم؟ به نظر من هیچ زمانی در این مورد صرف نشده است و فقط به حاشیه پرداخته‌ایم.

شاید این موضوع به مدیریت علی کفاشیان برمی‌گردد که حتی از موارد مهم هم با خنده و شوخی عبور می‌کند.

حالا! (با خنده)

به تیم ملی برسیم. آن زمان که به‌عنوان نایب رئیس فدراسیون فوتبال معرفی شدید، برخی‌ها گفتند که با هدف تزریق مالی به فدراسیون فوتبال و تیم ملی آمده‌اید. البته از حق نگذریم که با ورود شما یک آرامش نسبی در تیم ملی حکمفرما شد و یک دوستی خوب هم بین شما و کارلوس کی‌روش به‌وجود آمد. واقعاً شما با هدف تزریق مالی به فوتبال، نایب رئیس فدراسیون شدید؟

خیر، هدف تزریق مالی نبوده است؛ چراکه منابع فدراسیون فوتبال مشخص است. طبق اساسنامه فدراسیون فوتبال باید یک نایب رئیس اول داشته باشد که بر مبنای همین اساسنامه تنها وظیفه این سمت این است که اگر به هر دلیلی رئیس فدراسیون حضور نداشت، نایب رئیس اول بتواند امورات فدراسیون را اداره کند. در واقع در تمام فدراسیون‌ها نایب رئیس اول یک جایگزین برای رئیس فدراسیون است که اگر خدای ناکرده اتفاقی برای رئیس افتاد و یا نتوانست به هر دلیلی مدتی را در فدراسیون حضور داشته باشد، نایب رئیس بتواند در غیاب او امورات فدراسیون را اداره کند. این بند اساسنامه در واقع وظایف را مشخص کرده و برای ما محور است، حالا اگر در این بین در سفرها بتوانیم با این حواشی که برای تیم ملی ایجاد می‌شود، کمک این تیم باشیم و یک آرامشی را به‌ وجود بیاوریم و مشکلات را حل بکنیم، می‌تواند موضوع دیگری در کنار آن چیزی باشد که در اساسنامه عنوان شده است. بنده معتقدم صعود تیم ملی به جام جهانی فوتبال به اندازه تمام اتفاقات فوتبالی دیگر و حتی شاید هم بیشتر از همه آنها، اهمیت دارد. بنابراین سعی کرده‌ام تا در این چند ماهی که در فدراسیون فوتبال در خدمت دوستان بودم با صحبت یا حضور فیزیکی اگر مشکلی بوده است، حل کنیم و سعی کرده‌ایم تا به هر حال یک مقدار فضای تیم ملی آرام شود؛ هرچند که برخی دوستان بعضاً رعایت نمی‌کنند و مرتبا بحث‌هایی را مطرح می‌کنند که به ضرر آرامش تیم ملی تمام می‌شود.

منظورتان محمد مایلی‌کهن، مدیرفنی تیم امید است؟

من از کسی اسم نمی‌آورم. به نظر من هر کسی که دلش به حال این کشور و مردم می‌سوزد، باید از تیم ملی هم حمایت کند، چون این موضوع برای مردم مهم است. وقتی تیم ملی به جام جهانی صعود می‌کند، این صعود شادی 80 میلیون نفر را به همراه دارد. بنابراین اگر کسی دلش به حال این کشور می‌سوزد و اگر مردم را دوست دارد، اگر به تیم ملی کمک نمی‌کند نباید در راه تخریب هم گام بردارد.

از کی روش خبر دارید؟

کی‌روش در مرخصی است و اواخر دی راهی قطر خواهد شد.

از خبر تسویه حساب وزارت امور خارجه با فدراسیون فوتبال مطلع شدید؟

بله، این موضوع هم به خاطر بحث برجام برطرف شد و پس از دریافت پول‌های بلوکه فدراسیون فوتبال توسط وزارت امور خارجه، تسویه حساب لازم با این فدراسیون انجام شد.

فکر نمی‌کنید با این وضعیتی که وجود دارد کار تیم ملی برای صعود به جام جهانی سخت باشد؟

باید تمام افرادی که می‌توانند به تیم ملی کمک کنند، این کار را انجام دهند، چرا که یک رقابت شدیدی برای رفتن به جام جهانی در بین تیم‌های آسیایی وجود دارد و ما با این تنگناهای مالی و امکاناتی که وجود دارد، به طور حتم برای صعود به جام جهانی کار دشواری پیش رو داریم. از سوی دیگر، با این بودجه محدود شاید نتوان برنامه‌های تدارکاتی خوبی را برای آماده‌سازی تیم ملی فراهم کرد. معتقدم که نباید فقط شعار داد و باید در واقعیت نیز به تیم ملی کمک کرد تا این تیم بتواند یکبار دیگر به جام جهانی صعود کرده و 80 میلیون نفر را خوشحال کند.

در این مدت محمد مایلی کهن مدیرفنی تیم امید انتقاداتی را به تیم ملی مطرح کرده که این انتقادات حاشیه‌های زیادی را در پی داشته و بسیار سر و صدا کرده است، او در مصاحبه اخیر خود بسیاری از ارکان فدراسیون و تیم ملی را زیر سوال بود. آیا حق با مایلی‌کهن است که اینطور صحبت می‌کند.

متأسفانه برخورد مایلی کهن همیشه همینطور بوده است و بعید است که این اخلاق او در این سن و سال تغییر کند.

فکر می‌کنید چه رفتاری باید با مایلی‌کهن انجام داد؟

این دیگر به فدراسیون فوتبال برمی‌گردد، چرا که الان مایلی کهن عضوی از کادر فنی تیم امید است. البته خیلی خوب است اگر آدم می‌پذیرد که یک جایی عضوی از سیستم می‌شود، دیگر حرمت آن سیستم را نگه دارد. سؤال بعدی من این است که اگر کی‌روش سرمربی تیم ملی نباشد، چه کسی جایگزین او شود؟ یعنی مربی که 5 سال با تیم ملی ما کار کرده و ما با او به جام جهانی رفته‌ایم و کلاس بالایی دارد و نظم و انضباط خوبی را هم در تیم ملی فوتبال ایران حاکم کرده است، برود چه کسی جای او بیاید؟

البته خیلی از مواقع هم کی‌روش انتقاداتی را انجام می‌دهد که فدراسیون فوتبال در مقابل این انتقادات کوتاه آمده و واکنشی را نشان نمی‌دهد.

در هر صورت آدم‌های بزرگ یکسری شجونات را هم دارند. یک موقع هست که شما با یک آدم ضعیف یا معمولی شریک می‌شوید و می‌توانید همه جوره او را امر و نهی کنید، اما یک زمان با یک تاجر بزرگ شریک می‌شوید و باید در این زمان نیز یکسری موارد را هم تحمل کنید. از سوی دیگر، شما ببینید که ما چه حرف‌ها و رفتاری داشته‌ایم که کی‌روش واکنش نشان داده است. بعضی دوستان هر جور اتهامی به سرمربی تیم ملی زده‌اند و او هم عکس‌العمل نشان داده است. در هر صورت همه باید کمک کنند و خواهشم از همه مسئولان این است که این کمک‌رسانی انجام شود تا درنهایت یک شادی اجتماعی را شاهد باشیم.

وضعیت تیم المپیک را چطور می‌بینید؟

با توجه به حضور آقای کاشانی که واقعاً وقت زیادی را برای این تیم گذاشته و زحمت زیادی را برای این تیم صرف کرده، امیدوارم بتوانیم پس از چندین دهه غیبت سرانجام به المپیک صعود کنیم. البته نسل خوبی در تیم امید وجود دارد و شاید هم برخی انتقادها به این بود که چرا کی‌روش بازیکنان تیم امید را به تیم ملی دعوت می‌کند، اما وقتی یک جوان به تیم ملی بزرگسالان دعوت می‌‌شود و از سوی دیگر عضو تیم امید هم هست، این یک ارتقای شخصیت را برای او به همراه می‌آورد. در حال حاضر فکر می‌کنم حدود 8، 9 نفر در هر دو تیم به‌ صورت مشترک بازی می‌کنند که این موضوع پیام‌های زیادی را به همراه دارد.

فکر نمی‌کنید با تقابلی که بین دو تیم ملی بزرگسالان و امید ایجاد شده است، حضور کی‌روش در قطر برای بازی‌های انتخابی المپیک به‌عنوان ناظر، کار اشتباهی باشد؟

کی‌روش ناظر نیست. چون حدود هفت، هشت، ده بازیکن در هر دو تیم به‌ صورت مشترک بازی می‌کنند و کی‌روش به قطر می‌رود تا عملکرد این دسته از بازیکنان که در تیم ملی هم بازی می‌کنند را زیر نظر بگیرد. اتفاقاً این کار اقدام بسیار خوبی هم هست و آقایان در تیم امید هم از آن استقبال کردند.

زمانی که به‌عنوان نایب رئیس به فدراسیون فوتبال آمدید، اظهارات زیادی در خصوص اینکه باید دو تیم استقلال و پرسپولیس به بخش صنعت واگذار شوند، را انجام دادید که با شکست پروژه خصوصی‌سازی این پیشنهاد نیز عقیم ماند. آیا این یک جریان پیشنهاد شده از سوی دولت نبود تا از سوی شما اجرایی شود؟

الان هم استقلال و پرسپولیس هم در اختیار دولت هستند، اما آن زمان این تفاوت را داشت که این دو تیم به یک ثبات و آرامش می‌رسیدند. در این خصوص تجربه‌های موفقی مثل سپاهان، ذوب‌آهن و فولاد را داشتیم، البته تا زمانی که بحث حق پخش حل نشود، جز اینکه بنگاه‌های بزرگ صنعتی برای نجات این دو باشگاه ورود کنند را نداریم.

در این مورد توضیح بیشتری می‌دهید؟

به‌ طور مثال طی این سال‌ها چند مدیر در پرسپولیس تغییر کرده‌اند؟ اما زمانی که این تیم در اختیار بنگاه صنعتی باشد، چون هم بنگاه فوق، دولتی است و هم وزارت ورزش، پس دیگر نمی‌توان گفت که با این اقدام استقلال و پرسپولیس از زیر نظر دولت خارج شده‌اند. با این کار سرخابی‌ها باز هم زیر نظر دولت به فعالیت می‌پردازند. الان هم اعتقادم این است که تا استقلال و پرسپولیس به آرامش واقعی نرسند، موفق نخواهند شد. وزارت ورزش نمی‌تواند به این دو تیم کمک کند و الان هم که کمک می‌کند، این پول را در اختیار فدراسیون قرار داده و فدراسیون به این دو باشگاه پول می‌دهد، چون وزارت ورزش قانوناً اجازه هزینه کردن در دو تیم فوق را ندارد، بنابراین راه چاره این است که وزارت ورزش اداره این دو باشگاه را به‌ صورت وکالتی به دو بنگاه به مدت 6 سال واگذار کند.

بنگاه‌های صنعتی مثل خودروسازان؟

الان مثلاً سایپا یا ایران‌خودرو تیم‌داری می‌کنند که کاری خوبی هم هست، اما می‌‌توانند همین کار را برای یکی از این دو تیم انجام دهند، با این تفاوت که سالی 6 هزار دقیقه پخش مستقیم دارند و چند میلیون هوادار را هم راضی می‌کنند. به نظر شما این موضوع بهتر است یا اینکه روی تیمی سرمایه‌گذاری کنیم که 10 نفر هم تماشاگر ندارد. بنابراین وقوع این امر یک بازی برد ـ برد است.

منبع: فارس