گروه سیاسی صراط - اکبر هاشمی رفسنجانی که اخیرا با تشبیه منتقدان خود به کلاغ تعجب ناظران سیاسی را برانگیخته است، پیشتر نیز از این دست اظهارات انجام داده بود.
به گزارش گروه سیاسی صراط، او در گفت و گویی درباره انتقادات مطرح شده به خود گفته بود: "در مورد خودم، فشار اینها روی من هیچ تأثیر ندارد و مثل کلاغهایی هستند که از روی درختها میپرند. برای من اینگونه است و کاری با آنها ندارم. من همیشه فشار داشتم. وقتی که انقلاب پیروز شد، منافقین سختترین دشمن بودند، چون پیش از پیروزی انقلاب که مرتد شدند، ما با آنها مخالفت کردیم و همین طور ادامه داشت."
با این وجود، به جز "کلاغ"، حیوانات دیگری هم پیشتر در ادبیات هاشمی رفسنجانی به کار رفته اند. معروفترین آنها در ماه های اخیر، تشبیه اقدام دولت احمدی نژاد به "مرض هاری سگ" بوده است.
او در خردادماه امسال گفته بود: "اصلا وقتی که دولت را تحویل گرفتند کمتر از صد هزار میلیارد تومان نقدینگی بود. وقتی که تحویل دادند بیش از 600 هزار میلیارد تومان نقدینگی بود. نقدینگی خودش یک عامل خطرناک و ویروسی است که در جامعه ما افتاده. آن 8 سال کافی است برای این که مدت ها مثل هاری در بدن جامعه ما دائما تزریق سم بکند. مثل مرض هاری این حالت را دارد به جامعه ما می دهد و همش هم شعار بود. مثلا می گفتند عصر ظهور و آمدن امام زمان(عج) است .علنی نمی شود این حرفها (رو زد) ولی هنوز هم می زنند. آنطرف تر که رفتند می زنند این حرف ها را. روحانیت هم انصافا مقصرند در معرفی او (احمدی نژاد) و حمایت از او که هنوز هم خیلی هایشان دست برنداشته اند!"
به جز اکبر هاشمی رفسنجانی، بردار او هم یک بار منتقدانش را به پشه تبیه کرده بود. محمد هاشمی مسئول دفتر اکبر هاشمی، در دی ماه 92، با بیان اینکه "سفرهای ایت الله هاشمی ادامه دارد و دلیلی بر قطع شدن این سفر ها وجود ندارد" در خصوص برخی انتقادات در طول این سفرها گفته بود: "برخوردهای ناشایست همیشه بوده و الان هم هست. ولی یک ضرب المثل معروف داریم که می گوید به خاطر پشه کسی باند را خالی نمیکند."
به گزارش گروه سیاسی صراط، او در گفت و گویی درباره انتقادات مطرح شده به خود گفته بود: "در مورد خودم، فشار اینها روی من هیچ تأثیر ندارد و مثل کلاغهایی هستند که از روی درختها میپرند. برای من اینگونه است و کاری با آنها ندارم. من همیشه فشار داشتم. وقتی که انقلاب پیروز شد، منافقین سختترین دشمن بودند، چون پیش از پیروزی انقلاب که مرتد شدند، ما با آنها مخالفت کردیم و همین طور ادامه داشت."
با این وجود، به جز "کلاغ"، حیوانات دیگری هم پیشتر در ادبیات هاشمی رفسنجانی به کار رفته اند. معروفترین آنها در ماه های اخیر، تشبیه اقدام دولت احمدی نژاد به "مرض هاری سگ" بوده است.
او در خردادماه امسال گفته بود: "اصلا وقتی که دولت را تحویل گرفتند کمتر از صد هزار میلیارد تومان نقدینگی بود. وقتی که تحویل دادند بیش از 600 هزار میلیارد تومان نقدینگی بود. نقدینگی خودش یک عامل خطرناک و ویروسی است که در جامعه ما افتاده. آن 8 سال کافی است برای این که مدت ها مثل هاری در بدن جامعه ما دائما تزریق سم بکند. مثل مرض هاری این حالت را دارد به جامعه ما می دهد و همش هم شعار بود. مثلا می گفتند عصر ظهور و آمدن امام زمان(عج) است .علنی نمی شود این حرفها (رو زد) ولی هنوز هم می زنند. آنطرف تر که رفتند می زنند این حرف ها را. روحانیت هم انصافا مقصرند در معرفی او (احمدی نژاد) و حمایت از او که هنوز هم خیلی هایشان دست برنداشته اند!"
به جز اکبر هاشمی رفسنجانی، بردار او هم یک بار منتقدانش را به پشه تبیه کرده بود. محمد هاشمی مسئول دفتر اکبر هاشمی، در دی ماه 92، با بیان اینکه "سفرهای ایت الله هاشمی ادامه دارد و دلیلی بر قطع شدن این سفر ها وجود ندارد" در خصوص برخی انتقادات در طول این سفرها گفته بود: "برخوردهای ناشایست همیشه بوده و الان هم هست. ولی یک ضرب المثل معروف داریم که می گوید به خاطر پشه کسی باند را خالی نمیکند."
تاجایی که عقل یاری ام میکند ، در حال حاضر :
1- ایشان در حال حاضر ، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام از طرف رهبری هستند
2- ایشان در حال حاضر ، نماینده مردم در مجلس خبرگان هستند.
3- سابقه ایشان قبل از انقلاب و بعد از انقلاب را هم ندیده میگیریم.
اگر در حال حاضر ایشان سمت دیگری دارند که ما متوجه اش نبودیم و شما در تخیلات و افکار خویش ، کشف کردید و بزرگان کشور و نظام و مردم عادی از دیدن آن ناتوان بوده اند بیان بفرمائید.
تو جزء عشاق هاشمی هستی یا وکیل مدافعش؟
تازه به دوران رسیده هایی که:
حزب شان ، حزب باد
سخن شان ، تخریب و توهین
دل شان ، سیاه و کدر
رفتارشان ، حیله و نیرنگ
مال اندوزی شان ، اختلاس و دزدی
جایگاه شان ، این شاخه و آن شاخه
احتمالا متوجه شده اید که تمام این ویژگی ها را کلاغ ها هم دارد .
اگر قرار بود هاشمی در برابر این قبیل افراد و این قبیل رفتارها کوتاه بیاید که هزاران بار در زندان های ساواک و شرایط سخت قبل از انقلاب دست از مبارزه و آرمان انقلاب ، برداشته بود . الحق که هاشمی بزرگ مرد تاریخ ایران هست و خواهد بود.
1- ایشان پس از وقایع سال 88 مجددا مورد تائید رهبری برای ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام بوده اند
2- نتانیاهو و سایر مخالفان نظام ، فقط و فقط در 8 سال دولت محبوب شما راحت و آسوده هر کاری خواستند علیه کشور ما انجام دادند و دولت محبوب شما را ایده آل ترین دولت ایران نامیدند.
3- فرق ایشان با بقیه اصولگرایان و اصلاح طلبان در مخالف با دولت نهم و دهم این بود که ایشان با جرات و شهامت از سال 1384 اعلام مخالفت نمودند و سایر دوستان در سال آخر دولت دهم یادشان افتاد که دولت محترم وقت چه کارهایی انجام نداده است . البته عده اندکی هم هنوز بر صداقت و پاکی دولت قبل تاکید دارند.
4- بنا به گفته نزدیکان ، رهبری و هاشمی رابطه ای بسیار صمیمانه و نزدیک دارند و آرزوی بد خواهان تیرگی رابطه این دو بزرگوار بود که الحمدالله هیچگاه محقق نشد.
5- پرونده فرزندان ایشان در دادگاه مورد رسیدگی قرار گرفته است . برائت و یا محکومیت فرزندان چه ربطی به پدر دارد؟؟ خیلی از فرزندان شخصیت های بزرگ میتوانند انسان خوب یا بد بشوند. خب که چی!!!!
6- ایشان فرزندشان را به ایران فراخوانند و فرزند ایشان هم بدون درخواست تجدید نظر و دادطلبانه روانه زندان اوین شدند و بهانه دوستان شما برای تخریب هاشمی از دست رفت.
7- نگاهی به اختلاس ها و دزدی های نجومی سالهای اخیر، خیلی موارد را روشن و شفاف نموده است.
امیدوارم متوجه باشید که نه شما و نه ساواک و نه اسرائیل و نه هیچکدام از بدخواهان کشور ، توان مقابله با اندیشه ها ، آرمان های یار دیرین امام و رهبری را نداشته و نخواهد داشت.
اون ممه رو.... آب رو بریز.....
اون ممه رو.... آب رو بریز.....
را با
بیسواد بی شناسنامه تازه بدوران رسیده افراطی برو به جهنم
اما کلا معلوم نیست چرا ایشان خودش را مالک نظام و کشور میداند .ارث پدری اس هست لابد . بچه های مردم شهید شدن این توهم زده انفلاب و نظام رو خودش درست کرده!
آمين
طنز تلخ هفت تیرکشی عالیجنابان!
هفتتیرکشی محافظ ع - م برای فرزند شهید لاجوردی خبری بود که هفته گذشته در رسانه ها منتشر شد و حیرت و تعجب مردم را در پی داشت. از همان بدو رسانه ای شدن این ماجرای تلخ، واکنشهای جالبی که اکثرا در قالب طنز بودند در فضای مجازی و رسانه ها به این اتفاق نشان داده شد. برخی نوشتند: اگر بعد از تصادف کروکی بکشید، هفت تیر می کشند! بعضی از قول عفت مرعشی نوشتند: «اگر پلیس کروکی کشید، بریزید تو خیابونا!»؛ «هرگز در مسیر خودروهای خاندان هاشمی قرار نگیرید، چون علاوه بر خسارت مالی خسارت جانی هم به دنبال دارد!» و بسیاری جملات دیگر که همه آنها نشان دهنده یک حقیقت بسیار تلخ در این ماجراست.
سرمستان از «آقازادگی»
ضرب و شتم یک شهروند عادی مسلمان ولو فرزند شهید والامقامی چون لاجوردی هم نباشد و هفت تیرکشی برای او، در ملأعام و جلو چشمان خانواده اش، به خاطر یک تصادف ساده که اتفاقا مقصر هم او نیست، به قدری زشت و زننده است که رسانه های همیشه طرفدار خاندان رفسنجانی هم در این چند روز نتوانستند از آن دفاع کنند و تنها با سکوت ماجرا را گذرانده اند. اما به راستی این نوع مشی و منش که البته ظاهرا در خانواده هاشمی سابقه دار هم هست، از کجا منشأ گرفته است؟ چرا برخی باید خود را به گونه ای بالاتر و برتر از بقیه مردم ببینند که به خود اجازه چنین رفتارهایی را داده و همچنان خودشان را محق هم بدانند؟ آیا اینها نتیجه پدیده شوم «آقازادگی» نیست که خود، مولود «رفاه طلبی» و «اشرافیت گرایی» در میان برخی مسئولین است؟ منظور از آقازادگی نه معنای لغوی آن، که بسیاری از فرزندان مسئولین و بزرگان ما اشخاصی بسیار محترم و انقلابی اند (اگر معنای لغوی مد نظر باشد فرزند شهید لاجوردی هم آقازاده است) بلکه معنای خاص اجتماعی اش مد نظر است. مصداق بارز و تامّ «آقازادگی» را می توان در منش و کردار فرزندان خاندان رفسنجانی مشاهده کرد. اتفاق چند روز قبل سه راه یاسر، شاید تنها یکی از چند ده نمونه اتفاقاتی از این دست است که به خصوص مردم تهران روزانه با آن مواجه می شوند. مشاهده برخی رفتارهای متکبرانه و از سرِ دل خوشیهای سرمستانه توسط عده ای از آقازاده ها و منتسبین مسئولین، مشاهده خانه های مجلل و شبه کاخ برخی از مسئولین و فرزندانشان برای شهروندان تهرانی به امری عادی تبدیل شده است.
دملی که سر باز کرد
غرور، تبختر، خودبرتر بینی، اعتماد به نفس کاذب و مردم را به عنوان زیر دست دیدن و خود را صاحب اصلی انقلاب و کشور دانستن نتایج طبیعی سبک زندگی اشرافی و راحت طلبی عده ای سابقا انقلابی خسته و پشیمان است که اتفاقاتی مانند هفت تیر کشی سه راه یاسر، هر از چندی مانند سر باز کردن یک دمل چرکین، چرک و کثافت این نوع زندگی را بیرون می ریزد و بوی تعفنش در شهر می پیچد.
عدالت قضایی، پادزهر دمل چرکین «آقازادگی»
اما در مقابل اگر عدالت قضایی مانند آنچه در مورد مهدی هاشمی تا حد نسبتا قابل قبولی رخ داد، به یک رویه و روال جاری در کشور تبدیل شود هر چند در نگاه متبخترانه خاندان های عافیت طلب تغییری ایجاد نمی کند - مانند توهینهای عفت مرعشی به قوه قضائیه بعد از اعلام حکم پسر دلبندش- اما لااقل بروز بیرونی و اجتماعی این ویژگیِ خود را برتر از مردم دیدن، کمی تا قسمتی کم رنگ خواهد شد.
هفت تیرکشی سه راه یاسر، مظهر ناامنی روانی در جامعه
امنیت روانی در جامعه مسئله مهمی است که رهبر فرزانه انقلاب در دیدار چندماه قبل با نیروی محترم انتظامی بر آن تاکید داشتند و اتفاقا یکی از مظاهر خدشه در امنیت روانی جامعه را جولان جوانان سرمستِ غرورِ ثروت با خودروهای گرانقیمت در خیابانهای تهران دانستند. بنا براین از نیروی انتظامی هم انتظار می رود همانطور که به درستی بعد از تذکر رهبری، با دوردور کردن خودروهای لوکس در برخی خیابانهای شمال تهران برخورد کرد، با دیگر مصادیق تهدید امنیت روانی جامعه مانند آنچه در سه راه یاسر اتفاق افتاد نیز برخورد درخوری داشته باشد تا عرصه برای این دست گانگستربازیها و لمپن بازیهای خاندانهای سرمست قدرت و ثروت باز نباشد. تا دیگر کسی مجبور نباشد بعد از تصادف با خودرو یکی از این نوع افراد، حتی مال خود را رها کند تا جانش را نجات دهد!
روایت ماجرا
اما درباره اصل ماجرای هفت تیرکشی وطن امروز نوشت: سیداحسان لاجوردی، پسر شهید سیداسدالله لاجوردی در صفحه شخصی اینستاگرام خود نوشت که یک خودروی بیامو در نیاوران و قبل از سه راه یاسر، با ماشین او برخورد کرد. او برای ممانعت از فرار بیامو که سرنشین آن یک خانم جوان بود، از ماشین پیاده شد و با پلیس راهنمایی و رانندگی تماس گرفت. با این حال پس از مدتی قصد انصراف از پیگیری موضوع را داشت اما ادبیات نامناسب خانم بیامو سوار او را مصمم به پیگیری شکایت خود کرد.
در این میان قبل از رسیدن افسر پلیس راهنمایی و رانندگی و تنها چند دقیقه پس از تماس سرنشین بیامو، یک خودروی پژو سر رسید و راننده آن فرزند شهید لاجوردی را مورد ضرب و شتم قرار داد و در روز روشن برای او هفتتیر کشید!
اما اینکه این فرد چه کسی بود، در روایت احسان لاجوردی ماهیت او تا حدودی مشخص شد! به گفته لاجوردی، در صندلی عقب ماشین پژو خانم ع - م حضور داشت که این موضوع نشان میدهد فرد هفتتیرکش، محافظ بوده است! البته اصطلاح «ع - م» در روایت احسان لاجوردی آمده است.
محافظ عروس!
سرنخ ماجرای اقدام عجیب این محافظ همان سرنشین خودروی بیامو است! سرنشین خودروی بیامو چه کسی بود؟ پیگیریهای «وطن امروز»، البته حلقه وصل این ماجرا را روشن کرد. خودروی بیامو مذکور، به اسم خانم «مریم سالاری» ثبت شده است؛ اما مریم سالاری کیست؟
یک جستوجوی ساده هویت صاحب خودروی بیامو و نقطه وصل او با خانم ع - م را به خوبی مشخص میکند. مریم سالاری یکی از عروسهای حجتالاسلام اکبر هاشمیرفسنجانی و خانم عفت مرعشی و همسر یاسر هاشمی است! البته این عروس خانواده آقای هاشمی، یکی از بستگان نسبی آنها نیز هست. برداشت از هفته نامه ی 9دی
2- نتانیاهو و سایر مخالفان نظام ، فقط و فقط در 8 سال دولت محبوب شما راحت و آسوده هر کاری خواستند علیه کشور ما انجام دادند و دولت محبوب شما را ایده آل ترین دولت ایران نامیدند.
3- فرق ایشان با بقیه اصولگرایان و اصلاح طلبان در مخالف با دولت نهم و دهم این بود که ایشان با جرات و شهامت از سال 1384 اعلام مخالفت نمودند و سایر دوستان در سال آخر دولت دهم یادشان افتاد که دولت محترم وقت چه کارهایی انجام نداده است . البته عده اندکی هم هنوز بر صداقت و پاکی دولت قبل تاکید دارند.
4- بنا به گفته نزدیکان ، رهبری و هاشمی رابطه ای بسیار صمیمانه و نزدیک دارند و آرزوی بد خواهان تیرگی رابطه این دو بزرگوار بود که الحمدالله هیچگاه محقق نشد.
5- پرونده فرزندان ایشان در دادگاه مورد رسیدگی قرار گرفته است . برائت و یا محکومیت فرزندان چه ربطی به پدر دارد؟؟ خیلی از فرزندان شخصیت های بزرگ میتوانند انسان خوب یا بد بشوند. خب که چی!!!!
6- ایشان فرزندشان را به ایران فراخوانند و فرزند ایشان هم بدون درخواست تجدید نظر و دادطلبانه روانه زندان اوین شدند و بهانه دوستان شما برای تخریب هاشمی از دست رفت.
7- نگاهی به اختلاس ها و دزدی های نجومی سالهای اخیر، خیلی موارد را روشن و شفاف نموده است.
امیدوارم متوجه باشید که نه شما و نه ساواک و نه اسرائیل و نه هیچکدام از بدخواهان کشور ، توان مقابله با اندیشه ها ، آرمان های یار دیرین امام و رهبری را نداشته و نخواهد داشت.