صراط: نایبرئیس کمیسیون اصل 90 در یادداشتی نوشت: نمیدانم آیا آقایان این نتیجه را میپذیرند که از این گزارش خوشحالند؟ اگر میپذیرند پس چرا دولت احمدینژاد و دبیری جلیلی بر شورای عالی امنیت ملی را به عنوان مسبب تمام مشکلات کشور به مردم معرفی میکنند؟!
حمید رسایی نماینده مردم تهران و نایب رئیس کمیسیون اصل 90 مجلس شورای اسلامی در صفحه شخصی خود یادداشتی را در خصوص پرونده هستهای و ابعاد احتمالی نظامی فعالیت های هسته ای ایران منتشر کرد.
متن کامل این یادداشت به شرح زیر است.
در اصول جنگ روانی، میگویند دروغ را باید آنقدر
بزرگ و با اعتقاد به آن گفت که مخاطب حتی یک لحظه هم در غیرواقعی بودن آن
شک نکند. حکایت برخی ادعاها و جنجالسازی رسانههای همسو با دولت در خصوص
نتایج دو ساله مذاکرات هستهای و تعظیم ابر قدرتها در برابر تیم
مذاکرهکننده و پیروزی برد – برد در برجام و در این روزها ادعای بسته شدن
پرونده PMD و پیوستن آن به تاریخ، از همین جنس است.
واقعا آنطور که ادعا می شود مسأله PMD یا همان ابعاد احتمالی نظامی فعالیت
های هسته ای ایران، از نظر آژانس و شورای حکام بسته شده است؟ تردید نکنید
اگر ادعاهای قبلی این جماعت درباره لغو تحریم ها و پیروزی ما در برجام راست
بود، این ادعای جدید هم راست است و اگر آن ادعاها چیزی جز سرگرم کردن مردم
و کاسبی سیاسی نبود، این هم چیزی جز بازی با افکار عمومی نیست.
مسأله از این قرار است که آمانو گزارشی را به شورای حکام درباره فعالیتهای
گذشته نظامی هستهای ایران ارائه داده و شورای حکام هم به عنوان یک سند
بینالمللی آن را تأیید کرده است. مهمترین محورهای این گزارش عبارت است از:
بند 2، 3 و 14 گزارش: ایران از سال 2002 میلادی (سال 81 شمسی) فعالیت های
نظامی هسته ای از جمله توسعه یک کلاهک هسته ای و فعالیت هایی در ارتباط با
توسعه یک وسیله انفجاری هسته ای داشته است.
بند 22 گزارش: این فعالیتهای ایران در سال 2000 میلادی
(سال 79 شمسی) با هدایت مؤسسه ارکیده مدیریت می شده که در سال 2003 تجهیزات
و اماکن آن پاکسازی شده است.
بند 23 و 24 گزارش: ایران پیش از سال 2003 (سال 82) یک
ساختار سازمانی برای هماهنگی در فعالیتهای مرتبط با تولید ابزار انفجار
هستهای داشته است که آن را رد می کند ولی اطلاعات آژانس، وجود آن را تأیید
می کند.
بند 25 و 26 گزارش: ایران تا قبل از سال 2007 (سال 86)
اقلامی خریده که برای تولید ابزار انفجار هستهای بکار می رفته و تا قبل از
سال 2011 (سال90) ایران، مصرفکننده نهایی خریدهای خودش را پنهان می کرده.
بند 33 گزارش: ایران در اوایل دهه سال 1990 (سال 78) اطلاعاتی در مورد طراحی یک ابزار نظامی هستهای دریافت کرده است.
بند 64 گزارش: بر خلاف ادعای ایران، این کشور قبل از سال
2004 (سال 83) و شاید بعد از آن، فعالیت عملی و نظری مربوط به منابع نترونی
ناشی از شوک را انجام داده است.
بند 66 گزارش: ایران ممکن است در سال 2002 (سال 81) کارهای مقدماتی مربوط به آزمایش یک وسیله انفجاری را برنامهریزی و انجام داده باشد.
بند 80 گزارش: ایران در سال 2000 (سال 79) در پارچین یک اتاقک بزرگ آتش انفجاری ساخته و بعدها آن را از بین برده است.
در کنار قطعی دانستن همه این اتهاماتی که تاکنون احتمالی بودند، در بند 9
گزارش آمده است: «همه فعالیتها در نقشه راه برای روشن ساختن موضوعات
باقیمانده گذشته و حال مرتبط با برنامه هستهای ایران، طبق برنامه زمانی
توافق شده انجام گردیده و علاوه بر این ملحوظ می دارد که این امر رسیدگی به
این دستور کار [موضوعات باقیمانده گذشته و حال] توسط شورای حکام را خاتمه
می دهد.»
حال سئوال این است که با توجه به محتوای این بندهای گزارش، آیا شورای حکام
ما را از اتهامات احتمالی و مستند به مدارک ارائه شده توسط منافقین و برخی
جریانات سیاسی داخل، تبرئه کرده و موضوع را خاتمه داده است یا بعد از قطعی
دانستن همه احتمالات گذشته، موضوع را خاتمه شده اعلام می کند؟
بدیهی ترین نتایج این گزارش این است:
1. آنهایی که در طول 12 سال گذشته حاضر به پذیرش این «اتهامات احتمالی» در
باره فعالیتهای نظامی هسته ای کشورمان از سوی دولت هایی که خودشان سلاح
اتمی دارند و از آن، علیه ملتها استفاده کرده اند، نبودند، حالا وقتی
آژانس همه این احتمالات درباره گذشته هسته ای ما را حتمی و قطعی دانسته، به
یکدیگر تبریک می گویند و جشن می گیرند که بله ما پیروز شدیم!
2. این مانند آن است که یک جنایتکار جنگی، در حالی که اسناد جنایتش در
انظار عمومی موجود است، فرد بی گناهی را به بهانه اینکه او در آینده قصد
دارد با سلاحی که شاید بسازد و شاید با آن جنایت کند، متهم سازد و اتفاقا
قاضی این دادگاه که همواره جانب همین ظالم را داشته و تمام تلاشش را برای
اثبات فرضیه های غرض ورزانه او به کار بسته و موفق نشده، در نهایت با
سوءاستفاده از ضعف وکیل متهم بی گناه و عطش او برای پایان دادن به دادگاه و
گرفتن حق الوکالة، بعد از وارد دانستن اتهامات و محکوم کردن متهم مظلوم،
ختم دادرسی را اعلام کند و وکیلی که به دنبال حق الوکالة بود، به جای درک
واقعیت، با خوشحالی خبر از بسته شدن پرونده بدهد و در برابر اعتراض به این
نتیجه، به موکلانش بگوید که شما توقع پایان بخشیدن به این پرونده را داشتید
و من هم آن را تا انتها رساندم و خاتمه دادم!
3. واژه PMD مخفف عبارت Possible Military Dimensions و به معنای «ابعاد
نظامیِ احتمالی» در برنامه هستهای ایران است. آنچه اکنون در گزارش آژانس
اتفاق افتاده، این است که ابعاد نظامی احتمالی در برنامه هسته ای، تبدیل
شده است به ابعاد حتمی نظامی در برنامه هسته ای ایران. در حقیقت پرونده PMD
تبدیل شده به پرونده MD و بخش ماهیت «احتمالی» آن تبدیل به «قطعی» شده
است.
4. در حالی که تأکید مقام معظم رهبری، بر لزوم بسته شدن پرونده PMD به
معنای تبرئه ایران و پایان دادن به این اتهامات احتمالی بود، در این گزارش،
احتمالاتی که درباره فعالیت نظامی هستهای ایران داده می شد، قطعی دانسته
شده و سپس جمع بنذی آن اعلام شده است. در حقیقت آژانس با این گزارش آنچه از
نظر ما بسته و مردود بود را با تلاشهای بی وقفه دولت یازدهم رسما باز کرد
و باید منتظر تبعات آن در آینده باشیم. آژانس به یکی از بازی های خود
خاتمه داد اما نه با تبرئه ایران از اتهاماتی که در طول 12 سال گذشته به او
می زدند بلکه با صدور حکم قطعی به پنهان کاری، دروغگویی و مجرمیت ایران در
تلاش برای فعالیت های نظامی هسته ای و بازی جدیدی را آغاز کرد.
5. نکته مهم دیگر این است که مطابق گزارش آژانس، همه فعالیت هایی که به
دلیل آن، در طول سال های گذشته قطعنامههای ظالمانه تحریم علیه ملت ایران
را صادر کرده اند، مربوط به سالهای 2000 تا 2005 میلادی (سال 79 تا 84
شمسی) است، یعنی مقطعی که خاتمی رئیس جمهور و روحانی دبیر شورای عالی امنیت
ملی کشور و البته رفسنجانی مدافع عملکرد آنها بوده است! هر چند ما این
اتهامات را وارد نمی دانیم اما دلیل ذوق زدگی این جماعت را هم نمی فهمیم.
6. در حقیقت این گزارش رسما می گوید که مسبب تمام تحریمها و اعمال فشارها
به ملت ایران، تصیمات اتخاذ شده در دوره مدیریت این افراد بوده است! نمی
دانم آیا آقایان این نتیجه را می پذیرند که از این گزارش خوشحالند؟ اگر می
پذیرند پس چرا دولت احمدینژاد و دبیری جلیلی بر شورای عالی امنیت ملی را
به عنوان مسبب تمام مشکلات کشور به مردم معرفی می کنند؟! اتفاقا مطابق
گزارش آژانس، در دروه دولت نهم و دهم، اتهامی در خصوص فعالیت های نظامی
هسته ای متوجه مسئولان وقت نبوده است. هرچند تأکید می کنم که ما ادعاهای
صورت گرفته را قبول نداریم حتی اگر علیه خاتمی و روحانی باشد چون اساسا
مطابق فتوای رهبر معظم انقلاب، موضوع فعالیت های نظامی هسته ای، شرعا جایز
نبوده و ادعاهای منافقین و برخی از تجدیدنظر طلبان اصلاح طلب در ابتدای دهه
80 در این باره را درست و واقعی نمی دانیم. با این حساب:
الف - جای تعجب است که چرا هاشمی رفسنجانی رسیدن به این
دستآورد را تبریک می گوید و آن را «پایان افتخارآمیز اتهامات واهی 13 ساله
در پرونده فعالیتهای هستهای ایران اسلامی» می داند، وقتی آن اتهامات
واهی، از نظر آژانس دیگر واهی نیست بلکه حقیقی شده است!
ب - باید شاخ درآورد و تعجب کرد وقتی علی لاریجانی این
گزارش را پیروزی بزرگ می نامد و می گوید: «غربیها با گزارشهای دروغ این
مسئله را دنبال میکردند که ایران در پرونده هستهای به دنبال تولید سلاح
است و بعد از گذشت مدت زمان طولانی با گزارش مدیرکل آژانس این پرونده پایان
یافته و مشخص شد که ایران به دنبال دستیابی به سلاح هستهای نبوده است.»
در حالی که گزارش بر خلاف این را می گوید.
ج - باید از غصه دق کرد وقتی در روز روشن حسن روحانی می
گوید: «بسته شدن پروند PMD تنها یک موفقیت فنی و حقوقی نبود بلکه این
موفقیت، یک پیروزی اخلاقی سیاسی و حقوقی بود که آژانس اعتراف کرد ایران در
طول سالهای گذشته از مسیر صلحآمیز انحراف پیدا نکرده و مشغول ساخت بمب
هستهای نبوده است.» به نظرم تنها این نوبخت بود که صادقانه بعد از همه
دروغ هایی که تریبون های دولت در باره پرونده هسته ای و عملکرد مشعشع ظریف
تحویل مردم داده اند، این بار در قامت سخنگوی دولت، راست گفت: «اجرایی شدن
برجام سالها طول میکشد و نباید توقع مردم را بعد از برجام بالا برد.»
در حقیقت این پرونده از نظر ما بسته بود، اما حالا با این ذوق زدگی، استقبال و تبریک گفتن ها، آن را باز نگه داشته ایم!