صراط: هفته گذشته خبری مبنی بر برگزاری دومین سمپوزیوم منطقه ای انجمن بین المللی
تربیت بدنی و ورزش برای دختران و زنان به انتشار رسید. اتفاقی که به ظاهر،
دستگاه ورزش و معاونت بانوان نهاد ریاست جمهوری را حسابی ذوق زده کرده
بود. تلاش گسترده برای پوشش خبری آن از سوی وزارت ورزش موجب شد تا بررسی
شود که چرا باید این برنامه اینقدر مورد توجه قرار گیرد.
البته، با پایان یافتن آن، انتقاداتی به چگونگی برگزاری و هزینه کردها صورت گرفت. به هر حال، برگزاری یک سمپوزیوم، می توانست به این نقطه منتهی شود که در پایان شاهد باشیم که دستاوردی برای ورزش کشور باقی نماند. حضور میهمانان خارجی که عمدتا کهن سال و فاقد اثرگذاری در مجامع بین المللی و حتی کشورهای خود هستند، بیش از پیش این انگاره را در اذهان متبادر می کرد که این برنامه چه سودی برای ورزش و بانوان داشته است؟
انجمنی برای رقص و ساختارشکنی!
آنچه در روزهای اخیر کمتر بدان توجه شد، همکاری وزارت ورزش و جوانان با یک انجمن خارجی در برگزاری این سمپوزیوم است. شاید در نگاه نخست، مطلوب نظر باشد که این وزارتخانه با همکاری یک انجمن بین المللی، برنامه ای را در تهران برگزار می کند. بی تردید، حضور شماری میهمان خارجی نیز نمادی از تغییر باورداشت های غرب نسبت به کشورمان به حساب می آید. اما واقعیت به گونه ای دیگر است. تاملی کوتاه نشان می دهد که چه اتفاق نامطلوب و نگران کننده ای در سایه این ماجرای به ظاهر ورزشی در حال روی دادن است.
شاید شناخت این انجمن که مرکز فعالیت آن، اکنون در کانادا است، بتواند گره از رازهای پنهان این مراسم بردارد. انجمن بین المللی تربیت بدنی و ورزش برای دختران و زنان که این روزها روزا لوپز دآمیکو (متولد ونزوئلا) را بر مسند ریاست می بیند، پیش از خود نفراتی از انگلیس و امریکا را رئیس می دیده؛ موضوعی که بدان اشاره ای نشده است. در حقیقت، دوران مدیریت دارلینه کلوکا از آمریکا را می توان فصل جدید برای این انجمن دانست که قریب به شصت سال از فعالیتش می گذرد. دورانی که شعارش باعث می شود ذهن هر کنشگری به پرس و جو بیفتد.
نگاهی به شعار و هدف اصلی این انجمن نشان می دهد که چه ساده دلانه با آن برخورد شده است. "این انجمن نهادی است که با هدف اصلی حمایت و گردهم آوردن کسانی از تمام جهان که در زمینه تربیت بدنی، ورزش و رقص فعالیت می کنند." این انجمن تلاش گسترده ای دارد تا رقص را در کنار ورزش به جهانیان عرضه دارد و در این راه نیز نگاه ویژه ای به کشورهای اسلامی دارد. آنها در این راه، با بهانه ورزش، نگاه راهبردی تری را پیگیری می کنند که در پایان، منجر به نهادینه شدن باورداشت های نظام فرهنگی غرب بر ورزش زنان می شود. آنها با ابزار ورزش و مشابهاتی مانند رقص، در پی تغییر باورهای زنان در سبک زندگی و نزدیک ساختن آنها به فرم ها و نرم های جریان های فمنیستی هستند.
اجرای راهبرد سیاست خارجی آمریکا در تهران؟
این انجمن با رویکرد خود، در پی آن است تا باورداشت های عمومی درباره ورزش بانوان را تغییر داده و مطابق آنی سازد که در نظام سلطه وجود دارد. به راستی، این انجمن چه کمکی می تواند به ورزش بانوان کند؟ مروری بر مقالات ارائه شده در این سمپوزویم دلالت بر این دارد که این انجمن، در قامت مروجین "فمنیسم ورزشی" وارد شده و چنین سودایی را در سر دارند. آنها وظیفه تئوریزه کردن این موضوع را که به تازگی در راس توجه نهادهای برانداز و سرویس های اطلاعای خارجی قرار گرفته، برعهده دارند.
البته، نگاهی اجمالی به سند امنیت ملی آمریکا در سال 2015 نیز تائیدی دیگر بر این این موضوع است. در این سند، بهره برداری از زنان و جوانان راهبرد اصلی برای ایجاد تغییردر خاورمیانه است. بی تردید، منظور از خاورمیانه نیز در درجه اول جمهوری اسلامی ایران است که در سال ها اخیر نیز تلاش داشته تا الگوسازی نیز در این حوزه داشته باشد. در حقیقت، تنها مانع موجود در پیشروی نظام سلطه در این حوزه، جمهوری اسلامی ایران است که چنین مراکز و موسساتی می توانند نقشی ویژه در تسهیل وضعیت کرده و زمینه ساز تغییر باشند.
این انجمن نقش ویژه و شاخصی در مفهوم سازی دارند که در آینده ای نه چندان دور، می تواند منجر به یک گفتمان سازی و پارادایمی مسلط در جامعه شود. به عبارت دیگر، تاثیر این سمپوزیوم ها که با پول بیت المال نیز برگزار شده، در کوتاه مدت نمود نداشته و اثرات مخرب بلندمدتی خواهد داشت. آنها در پی ایجاد تغییر در فرآیندی بلندمدت هستند که کلید واژه هایی مانند تبعیض جنسیتی در ورزش، فرصت های برابر برای زنان و مردان، حق زنان در ورزش و قهرمانی و ... را ترویج می دهند.
به سوای هزینه های هنگفتی که چنین برنامه هایی داشته که در جای خود قابل تامل و بررسی است، این انجمن را می توان در راستای حرکت برای تغییر در جمهوری اسلامی ایران دانست. این موضوع نشان می دهد که پرونده نفوذ در کشور، در ورزش نیز آغاز شده و باید اقدامی عاجل انجام داد. این نگرانی اکنون وجود دارد که ورزش کشور در آینده نه چندان دور، از مصادیق عینی نفوذ در لایه های مختلف باشد و ابزاری در خدمت راهبردهای امنیتی دشمن. این سمپوزیوم می تواند آغازی جدی برای این اقدام راهبردی دشمن باشد؛ اگر مسئولان ما به هوش نباشند.
البته، با پایان یافتن آن، انتقاداتی به چگونگی برگزاری و هزینه کردها صورت گرفت. به هر حال، برگزاری یک سمپوزیوم، می توانست به این نقطه منتهی شود که در پایان شاهد باشیم که دستاوردی برای ورزش کشور باقی نماند. حضور میهمانان خارجی که عمدتا کهن سال و فاقد اثرگذاری در مجامع بین المللی و حتی کشورهای خود هستند، بیش از پیش این انگاره را در اذهان متبادر می کرد که این برنامه چه سودی برای ورزش و بانوان داشته است؟
انجمنی برای رقص و ساختارشکنی!
آنچه در روزهای اخیر کمتر بدان توجه شد، همکاری وزارت ورزش و جوانان با یک انجمن خارجی در برگزاری این سمپوزیوم است. شاید در نگاه نخست، مطلوب نظر باشد که این وزارتخانه با همکاری یک انجمن بین المللی، برنامه ای را در تهران برگزار می کند. بی تردید، حضور شماری میهمان خارجی نیز نمادی از تغییر باورداشت های غرب نسبت به کشورمان به حساب می آید. اما واقعیت به گونه ای دیگر است. تاملی کوتاه نشان می دهد که چه اتفاق نامطلوب و نگران کننده ای در سایه این ماجرای به ظاهر ورزشی در حال روی دادن است.
شاید شناخت این انجمن که مرکز فعالیت آن، اکنون در کانادا است، بتواند گره از رازهای پنهان این مراسم بردارد. انجمن بین المللی تربیت بدنی و ورزش برای دختران و زنان که این روزها روزا لوپز دآمیکو (متولد ونزوئلا) را بر مسند ریاست می بیند، پیش از خود نفراتی از انگلیس و امریکا را رئیس می دیده؛ موضوعی که بدان اشاره ای نشده است. در حقیقت، دوران مدیریت دارلینه کلوکا از آمریکا را می توان فصل جدید برای این انجمن دانست که قریب به شصت سال از فعالیتش می گذرد. دورانی که شعارش باعث می شود ذهن هر کنشگری به پرس و جو بیفتد.
نگاهی به شعار و هدف اصلی این انجمن نشان می دهد که چه ساده دلانه با آن برخورد شده است. "این انجمن نهادی است که با هدف اصلی حمایت و گردهم آوردن کسانی از تمام جهان که در زمینه تربیت بدنی، ورزش و رقص فعالیت می کنند." این انجمن تلاش گسترده ای دارد تا رقص را در کنار ورزش به جهانیان عرضه دارد و در این راه نیز نگاه ویژه ای به کشورهای اسلامی دارد. آنها در این راه، با بهانه ورزش، نگاه راهبردی تری را پیگیری می کنند که در پایان، منجر به نهادینه شدن باورداشت های نظام فرهنگی غرب بر ورزش زنان می شود. آنها با ابزار ورزش و مشابهاتی مانند رقص، در پی تغییر باورهای زنان در سبک زندگی و نزدیک ساختن آنها به فرم ها و نرم های جریان های فمنیستی هستند.
اجرای راهبرد سیاست خارجی آمریکا در تهران؟
این انجمن با رویکرد خود، در پی آن است تا باورداشت های عمومی درباره ورزش بانوان را تغییر داده و مطابق آنی سازد که در نظام سلطه وجود دارد. به راستی، این انجمن چه کمکی می تواند به ورزش بانوان کند؟ مروری بر مقالات ارائه شده در این سمپوزویم دلالت بر این دارد که این انجمن، در قامت مروجین "فمنیسم ورزشی" وارد شده و چنین سودایی را در سر دارند. آنها وظیفه تئوریزه کردن این موضوع را که به تازگی در راس توجه نهادهای برانداز و سرویس های اطلاعای خارجی قرار گرفته، برعهده دارند.
البته، نگاهی اجمالی به سند امنیت ملی آمریکا در سال 2015 نیز تائیدی دیگر بر این این موضوع است. در این سند، بهره برداری از زنان و جوانان راهبرد اصلی برای ایجاد تغییردر خاورمیانه است. بی تردید، منظور از خاورمیانه نیز در درجه اول جمهوری اسلامی ایران است که در سال ها اخیر نیز تلاش داشته تا الگوسازی نیز در این حوزه داشته باشد. در حقیقت، تنها مانع موجود در پیشروی نظام سلطه در این حوزه، جمهوری اسلامی ایران است که چنین مراکز و موسساتی می توانند نقشی ویژه در تسهیل وضعیت کرده و زمینه ساز تغییر باشند.
این انجمن نقش ویژه و شاخصی در مفهوم سازی دارند که در آینده ای نه چندان دور، می تواند منجر به یک گفتمان سازی و پارادایمی مسلط در جامعه شود. به عبارت دیگر، تاثیر این سمپوزیوم ها که با پول بیت المال نیز برگزار شده، در کوتاه مدت نمود نداشته و اثرات مخرب بلندمدتی خواهد داشت. آنها در پی ایجاد تغییر در فرآیندی بلندمدت هستند که کلید واژه هایی مانند تبعیض جنسیتی در ورزش، فرصت های برابر برای زنان و مردان، حق زنان در ورزش و قهرمانی و ... را ترویج می دهند.
به سوای هزینه های هنگفتی که چنین برنامه هایی داشته که در جای خود قابل تامل و بررسی است، این انجمن را می توان در راستای حرکت برای تغییر در جمهوری اسلامی ایران دانست. این موضوع نشان می دهد که پرونده نفوذ در کشور، در ورزش نیز آغاز شده و باید اقدامی عاجل انجام داد. این نگرانی اکنون وجود دارد که ورزش کشور در آینده نه چندان دور، از مصادیق عینی نفوذ در لایه های مختلف باشد و ابزاری در خدمت راهبردهای امنیتی دشمن. این سمپوزیوم می تواند آغازی جدی برای این اقدام راهبردی دشمن باشد؛ اگر مسئولان ما به هوش نباشند.