صراط: اولین بار که ندای دعوت به اسلام محمد(ص) را شنید، نوجوانی ده ساله
بود. باطن پاکش به حقانیت این رسالت ایمان آورد و تا آخرین نفس یار و یاور
پیامبر اکرم(ص) باقی ماند. علی(ع) از کودکی در دامان رحمةللعالمین پرورش
یافت و بهتر از هر فردی وجود پیامبر گرامی اسلام(ص) را درک کرد تا آنجا که
حضرت محمد(ص) فرمود: «علیّ منّی و انا من علی» یعنی علی از من است و من از
علی.
امام علی(ع) در حقیقت آینهای تمام قد برای انعکاس خوبیها
و فضائل پیامبر مهربانیها بود و در خطبه 160 نهجالبلاغه اینگونه به
توصیف راه و رسم زندگانی حضرت محمد صلی الله علیه و سلم پرداخت:
پس
به پیامبر پاکیزه و پاک خود اقتدا کن که راه و رسم او الگویی است برای
الگوطلبان و مایه فخر و بزرگی است برای کسی که خواهان بزرگواری باشد و
محبوبترین بنده نزد خدا کسی است که از پیامبرش پیروی کند و گام بر جایگاه
قدم او نهد.
پیامبر اکرم(ص) از دنیا چندان نخورد که دهان را پر
کند و به دنیا با گوشه چشم نگریست دو پهلویش از تمام مردم رفتهتر و شکمش
از همه خالیتر بود دنیا را به او نشان دادند اما نپذیرفت و چون دانست خدا
چیزی را دشمن میدارد آن را دشمن داشت و چیزی را که خدا خوار شمرده ان را
خوار انگاشت و چیزی را که خدا کوچک شمرده کوچک و ناچیز میدانست. اگر در ما
نباشد جز آن که آن چه را خدا و پیامبرش دشمن میدارند، دوست بداریم، یا آن
چه را خدا و پیامبرش کوچک بشمارند، بزرگ بداریم، برای نشان دادن دشمن ما
با خدا، و سرپیچی از فرمانهای او کافی بود.
و همانا پیامبر(ص)
بر روی زمین مینشست و غذا میخورد و چون برده ساده مینشست و با دست خود
کفش خود را وصله میزد و جامه خود را با دست خود میدوخت و بر الاغ برهنه
(بیپالان) مینشست و دیگر را پشت سر خود سوار میکرد پردهای بر در خانه
او آویخته بود و نقش و تصویرها در آن بود به یکی از همسرانش فرمود: این
پرده را از برابر چشمان من دور کن که هر گاه نگاهم به آن میافتد به یاد
دنیا و زینتهای آن میافتم.
پیامبر(ص) با دل از دنیا روی
برگرداند و یادش را از جان خود ریشهکن کرد و همواره دوست داشت تا
جاذبههای دنیا از دیدگانش پنهان ماند و از آن لباس زیبایی تهیه نکند و آن
را قرارگاه دایمی خود نداند و امید در دنیا نداشته باشد پس یاد دنیا را از
جان خویش بیرون کرد و دل از دنیا برکند و چشم از دنیا پوشاند.
و
چنین است کسی که چیزی را دشمن دارد خوش ندارد و به آن بنگرد یا نام آن نزد
او بر زیان برآورده شود در زندگانی رسول خدا(ص) برای تو نشانههایی است که
تو را به زشتیها و عیبهای دنیا راهنمایی کند زیرا پیامبر(ص) با نزدیکان
خود گرسنه به سر میبرد و با آن که مقام و منزلت بزرگی داشت زینتهای دنیا
از دیده او دور ماند پس تفکر کنندهای باید با عقل خویش به درستی اندیشه
کند که آیا خدا محمد(ص) را به داشتن این صفات اکرام فرمود یا او را خوار
کرد؟ اگر بگوید خوار کرد، دروغ گفته و بهتانی بزرگ زده است و اگر بگوید او
را اکرام کرد پس بداند خدا کسی را خوار شمرد که دنیا را برای او گستراند و
از نزدیکترین مردم به خودش دور نگه داشت پس پیروی کننده باید از پیامبر(ص)
پیروی کند و به دنبال او راه رود و قدم بر جای قدم او بگذارد وگرنه از
هلاکت ایمن نمیباشد که همانا خداوند محمد(ص) را نشانه قیامت و مژده دهنده
بهشت و ترساننده از کیفر جهنم قرار داد.
پیامبر(ص) با شکمی گرسنه
از دنیا رفت و با سلامت جسم و جان وارد آخرت شد و کاخهای مجلل نساخت
(سنگی بر سنگی نگذاشت) تا جهان را ترک گفت و دعوت پروردگارش را پذیرفت.
وه!
چه بزرگ است منتی که خدا با بعثت پیامبر بر ما نهاده و چنین نعمت بزرگی به
ما عطا فرمود رهبری پیشتازی که باید او را پیروی کنیم و پیشوایی که باید
راه او را تداوم بخشیم.
به خدا سوگند آن قدر این پیراهن پشمین را
وصله زدم که پینه کننده آن شرمسازم. یکی به من گفت: آیا آن دور نمی
افکنی؟! گفتم: از من دور شو، صبحگاهان، رهروان شب ستایش میشوند (این یک
ضرب المثل است به معنای آنکه آینده از آن استقامتکنندگان است).
شاید
همین نزدیکی و قرابت بالاتر از پیوندهای خویشاوندی، دلیلی باشد برای اینکه
مسلمانان و شیعیان در روز میلاد پیامبر اعظم اسلام(ص) زیارت امیرالمؤمنین
را میخوانند و به مدح و ستایش وفاداری و فداکاریهای او میپردازند.