صراط: در سال جاری میلادی دو گزارش از اعدام مقامات بلندپایه کره شمالی به گوش
رسید که باعث شد انتقادات همچنان به سمت کیم جونگ اون، رهبر جوان کره
شمالی، و سبک رهبری وی سرازیر شود. استیون هریسون، استاد ادبیات لاتینِ
دانشگاه آکسفورد، شباهات کره شمالی و روم باستان را بررسی میکند.
به گزارش بی بی سی انگلیسی، چندی پیش خبری مبنی بر کشته شدن چوئه یونگ گون، معاون نخستوزیر کره شمالی، به گوش رسید. این در حالی بود که آقای چوئه چند ماه پیش از این اتفاق، نسبت به سیاستهای جنگلکاری کیم جونگ اون ابراز ناخرسندی کرده بود.
علاوه بر این مورد، اخباری از اعدام وزیر دفاع کره شمالی با آتش ضد هوایی به گوش رسید. وزیر دفاع کره شمالی ظاهرا به اتهام خیانت به دلیل عدم تبعیت از دستورات، خواب آلودگی هنگام رژه نظامی و عدم وفاداری به رهبر کره شمالی در برابر دیده صدها نفر اعدام شده بود.
این اتفاقات شباهتهای جالبی با روی تاریکِ تاریخ روم باستان و یا دست کم با داستانهایی که از آن دوران روایت میشود، دارد. شباهات بین کره شمالی و روم باستان شما را شگفت زده خواهد کرد.
در هر دو مورد، ما برای دریافت تصویری بهتر از جامعه دورتر و غیر قابل دسترس [منظور کره شمالی و روم باستان] به گزارشهایی اتکا میکنم که خواستگاه آن سودار است. به عبارت بهتر، منشا گزارشهای به دست آمده از مناطقی است که با کشور هدف خصومت دارند.
شاید برایتان جالب باشد، اما منابعی که ما از روم باستان (حدود 2000 سال پیش) در دست داریم، به اندازه کافی با گزارشهای به دست آمده از کره شمالی امروز برابری دارد و حتی کمی هم گستردهتر است.
منابع اصلی روم باستان به زبان لاتین و در مورد اوایل امپراتوری روم است: بیوگرافیهای نوشته شده توسط تاسیتوس و سوئیتونیس (هر دو تاریخنگار) از شاهان روم. آنها با هم دوست و در امپراتوری روم مقام داشتند. شباهت هر دوی آنها این بود نسبت به نظام امپراتوری بدبین بودند.
در واقع هم تاسیتوس و هم سوئیتونیس، در دوران پادشاهی «دومیتیان» زندگی میکردند. دومیتیان، یکی از امپراتوریهای روم، رفتاری ظالمانه و اشتباه داشت و اقداماتش بر دید این دو تاریخ نگار اثر گذاشت. سوئیتونیس تلاش داشت تا شخص امپراتور را ضعیف نشان دهد. تاسیتوس هم به نظام اشتباه امپراتوری اشاره داشت که چگونه قدرت به دست عدهای معدود سپرده میشود. جنگ داخلی احتمالی نیز از دیگر پیامدهای آن بود.
سرنوشت تلخ وزرای کره شمالی هم به این روایتهای بدبین و حتی بعضا ملودرام امپراتورهای روم باستان دامن زده است.
مشاورین معتمد
یکی از نکات اصلی امپراتوریهای روم باستان، تکیه بیش از حد شخص امپراتور به شخص و یا اشخاص به عنوان مشاور بود. این مورد را در ارتباط با دیکتاتورهای امروزی هم میتوان دید.
مشکل مشابه حاکمان مستبد امروز و دیروز این است که اگر تا چه زمان میتوان به مشاوران اعتماد کرد؟ اگر اعتماد امپراتور از یک مشاور سلب شد، چه اتفاقی میافتاد؟ اگر امپراتور از او خسته میشد، چه؟
یک پایان تماشایی در ملا عام مشخص میکرد که قدرت در دست چه کسی است. این اقدام حتی دیگران را به تبعیت و فرمانبرداری تشویق و از آنها میخواست تا رفتار نوكرمابانهتری از خود نشان دهند.
یکی از نمونههای تیبریوس، امپراتور روم، است که جانشین آگوستوس شده بود. در دوران زمامداری تیبریوس بود که عیسی مسیح به صلیب کشیده شد.
تیبریوس سالها از مشاوره و راهنماییهای افسر ارشدش سژانوس بهره برده بود. تیبریوس آنقدر به سژانوس اعتماد داشت که قصد داشت امورات را در رم به وی بسپارد و خودش راهش جزیره ایتالیایی کاپری شود. اما در نهایت ورق برگشت. اعتماد تیبریوس به سژانوس کاملا از بین رفت و به زندان افتاد. جسد سژانوس در خیابانهای روم زیر پای اشرار افتاد و تکه تکه شد.
کالیگولا و نِرو
جانشین تیبریوس «گائیوس» بود که به «کالیگولا» معروف شد. شخصیت کالیگولا بیشتر آزارگرانه و یا سادیستی بود.
گفته میشود که کالیگولا یک نمایشنامه نویس طنز را در وسط آمفی تئاتر آتش زده است. دلیلش نیز این بوده که عبارت دو پهلویی در نمایشنامه او دیده شده بود.
حتی زمانی که یکی از اشراف زادگان روم به سمت حیوانات درندهی داخل میدان مسابقه هل داده شد، او با صدایی بلند ادعای بیگناهیاش را مطرح کرد. کالیگولا دستور داد تا او را از میدان خارج کنند. سپس دستور داد تا زبانش را ببرند و دوباره به میدان برگردانند تا کارش یکسره شود.
نرون تقربیا یک نسل پس از کالیگولا بود. او البته کمی بهتر بود، اما باز هم خلاص شدن از شر مشاوران مشکلاتی را برایش ایجاد کرد: او در عرض هشت سال، تمامی چهار مشاوری که در مسیر رسیدن به قدرت او را یاری کرده بودند را کشت.
یکی از مشاوران نرون «باروس» بود. او توسط زهری کشته شد که نرون به جای داروی گلودرد برایش ارسال کرده بود. مشاور دیگر «سنکا» بود. سنکا بالاجبار رگهایش را در حمام زد و خودکشی کرد. نرون به قتل مسیحیان شهرت دارد. او پوست چند حیوان درنده را بر تن برخی از مسیحیان کرد و اجازه داد تا توسط سگها در میدان مسابقه دریده شود. گروهی دیگر نیز در باغش به صلیب کشیده شدند.
انگیزههای جهت دار
تمام گزارشهای راجع به روم باستان (مانند گزارشهای کره شمالی) از منابع جهت دار میآید.
تاریخدانان امروزی نسبت به برخی از این روایتها تردید دارند و تلاش میکنند تا نشان دهند که چگونه برخی از رومیهای در مورد خطرات احتمالیِ حکومت وراثتی احساس خطر کرده بودند.
کره شمالی نیز درست مانند روم میتواند توسط اشخاص ذینفع معرفی شود. کره شمالی توسط رهبر جوانی اداره میشود که بدون محدودیتهای اخلاقی عادی بزرگ شده است. او در مورد حلقه نزدیک به خود تردید پیدا کرد. مرگ و زندگی تمام آنها دست کیم جونگ اون است که او نیز خود به قدرت نظامی کره شمالی دل خوش کرده است.
در هر دو مورد میتوان شاهد سو دار بودن و جهت دار بودن گزارشها بود: تاسیتوس و سوئیتونیس به طریقی با دستگاه امپریال در تضاد بودند؛ رابطه بین کره جنوبی و کره شمالی نیز بوی جنگ میدهد و به همین دلیل است که شاید گزارشهای دستگاههای اطلاعاتی کره جنوبی از اعدامهای انجام شده در کره شمالی جهت دار باشد.
در چنین شرایطی، کلیشههای سنتی پیرامون حکومتهای استبدادی پدیدار میشوند. به ویژه اینکه یکی از طرفین با پیاده کردن محدودیتهای سفت و سخت بر روی اطلاعات، خلاء ای را ایجاد میکند که طرف دیگر آن را به شکل دلخواه خود برای مخاطب جهانی و «لیبرال» پر میکند.
در مورد روم باستان، باید حواسمان به بىاعتبارىِ احتمالی گزارشهای سودار و گرایش احتمالی به اهریمن ساختن مخالفان سیاسی باشد.
روایت ملودرام و رنگارنگ از اتفاقات میتواند به همان اندازه تحریف شده باشد که اخبار منتشر شده در جهان کنترل شده و محدود شده باشد.
استیون هریسون، استاد ادبیات لاتین دانشگاه آکسفورد
منبع: فرادید
به گزارش بی بی سی انگلیسی، چندی پیش خبری مبنی بر کشته شدن چوئه یونگ گون، معاون نخستوزیر کره شمالی، به گوش رسید. این در حالی بود که آقای چوئه چند ماه پیش از این اتفاق، نسبت به سیاستهای جنگلکاری کیم جونگ اون ابراز ناخرسندی کرده بود.
علاوه بر این مورد، اخباری از اعدام وزیر دفاع کره شمالی با آتش ضد هوایی به گوش رسید. وزیر دفاع کره شمالی ظاهرا به اتهام خیانت به دلیل عدم تبعیت از دستورات، خواب آلودگی هنگام رژه نظامی و عدم وفاداری به رهبر کره شمالی در برابر دیده صدها نفر اعدام شده بود.
این اتفاقات شباهتهای جالبی با روی تاریکِ تاریخ روم باستان و یا دست کم با داستانهایی که از آن دوران روایت میشود، دارد. شباهات بین کره شمالی و روم باستان شما را شگفت زده خواهد کرد.
در هر دو مورد، ما برای دریافت تصویری بهتر از جامعه دورتر و غیر قابل دسترس [منظور کره شمالی و روم باستان] به گزارشهایی اتکا میکنم که خواستگاه آن سودار است. به عبارت بهتر، منشا گزارشهای به دست آمده از مناطقی است که با کشور هدف خصومت دارند.
شاید برایتان جالب باشد، اما منابعی که ما از روم باستان (حدود 2000 سال پیش) در دست داریم، به اندازه کافی با گزارشهای به دست آمده از کره شمالی امروز برابری دارد و حتی کمی هم گستردهتر است.
منابع اصلی روم باستان به زبان لاتین و در مورد اوایل امپراتوری روم است: بیوگرافیهای نوشته شده توسط تاسیتوس و سوئیتونیس (هر دو تاریخنگار) از شاهان روم. آنها با هم دوست و در امپراتوری روم مقام داشتند. شباهت هر دوی آنها این بود نسبت به نظام امپراتوری بدبین بودند.
رفتار مستبدانه دومیتیان اشتباه بود
در واقع هم تاسیتوس و هم سوئیتونیس، در دوران پادشاهی «دومیتیان» زندگی میکردند. دومیتیان، یکی از امپراتوریهای روم، رفتاری ظالمانه و اشتباه داشت و اقداماتش بر دید این دو تاریخ نگار اثر گذاشت. سوئیتونیس تلاش داشت تا شخص امپراتور را ضعیف نشان دهد. تاسیتوس هم به نظام اشتباه امپراتوری اشاره داشت که چگونه قدرت به دست عدهای معدود سپرده میشود. جنگ داخلی احتمالی نیز از دیگر پیامدهای آن بود.
سرنوشت تلخ وزرای کره شمالی هم به این روایتهای بدبین و حتی بعضا ملودرام امپراتورهای روم باستان دامن زده است.
مشاورین معتمد
یکی از نکات اصلی امپراتوریهای روم باستان، تکیه بیش از حد شخص امپراتور به شخص و یا اشخاص به عنوان مشاور بود. این مورد را در ارتباط با دیکتاتورهای امروزی هم میتوان دید.
مشکل مشابه حاکمان مستبد امروز و دیروز این است که اگر تا چه زمان میتوان به مشاوران اعتماد کرد؟ اگر اعتماد امپراتور از یک مشاور سلب شد، چه اتفاقی میافتاد؟ اگر امپراتور از او خسته میشد، چه؟
یک پایان تماشایی در ملا عام مشخص میکرد که قدرت در دست چه کسی است. این اقدام حتی دیگران را به تبعیت و فرمانبرداری تشویق و از آنها میخواست تا رفتار نوكرمابانهتری از خود نشان دهند.
یکی از نمونههای تیبریوس، امپراتور روم، است که جانشین آگوستوس شده بود. در دوران زمامداری تیبریوس بود که عیسی مسیح به صلیب کشیده شد.
تیبریوس سالها از مشاوره و راهنماییهای افسر ارشدش سژانوس بهره برده بود. تیبریوس آنقدر به سژانوس اعتماد داشت که قصد داشت امورات را در رم به وی بسپارد و خودش راهش جزیره ایتالیایی کاپری شود. اما در نهایت ورق برگشت. اعتماد تیبریوس به سژانوس کاملا از بین رفت و به زندان افتاد. جسد سژانوس در خیابانهای روم زیر پای اشرار افتاد و تکه تکه شد.
کالیگولا و نِرو
جانشین تیبریوس «گائیوس» بود که به «کالیگولا» معروف شد. شخصیت کالیگولا بیشتر آزارگرانه و یا سادیستی بود.
گفته میشود که کالیگولا یک نمایشنامه نویس طنز را در وسط آمفی تئاتر آتش زده است. دلیلش نیز این بوده که عبارت دو پهلویی در نمایشنامه او دیده شده بود.
حتی زمانی که یکی از اشراف زادگان روم به سمت حیوانات درندهی داخل میدان مسابقه هل داده شد، او با صدایی بلند ادعای بیگناهیاش را مطرح کرد. کالیگولا دستور داد تا او را از میدان خارج کنند. سپس دستور داد تا زبانش را ببرند و دوباره به میدان برگردانند تا کارش یکسره شود.
نرون تقربیا یک نسل پس از کالیگولا بود. او البته کمی بهتر بود، اما باز هم خلاص شدن از شر مشاوران مشکلاتی را برایش ایجاد کرد: او در عرض هشت سال، تمامی چهار مشاوری که در مسیر رسیدن به قدرت او را یاری کرده بودند را کشت.
یکی از مشاوران نرون «باروس» بود. او توسط زهری کشته شد که نرون به جای داروی گلودرد برایش ارسال کرده بود. مشاور دیگر «سنکا» بود. سنکا بالاجبار رگهایش را در حمام زد و خودکشی کرد. نرون به قتل مسیحیان شهرت دارد. او پوست چند حیوان درنده را بر تن برخی از مسیحیان کرد و اجازه داد تا توسط سگها در میدان مسابقه دریده شود. گروهی دیگر نیز در باغش به صلیب کشیده شدند.
انگیزههای جهت دار
تمام گزارشهای راجع به روم باستان (مانند گزارشهای کره شمالی) از منابع جهت دار میآید.
تاریخدانان امروزی نسبت به برخی از این روایتها تردید دارند و تلاش میکنند تا نشان دهند که چگونه برخی از رومیهای در مورد خطرات احتمالیِ حکومت وراثتی احساس خطر کرده بودند.
کره شمالی نیز درست مانند روم میتواند توسط اشخاص ذینفع معرفی شود. کره شمالی توسط رهبر جوانی اداره میشود که بدون محدودیتهای اخلاقی عادی بزرگ شده است. او در مورد حلقه نزدیک به خود تردید پیدا کرد. مرگ و زندگی تمام آنها دست کیم جونگ اون است که او نیز خود به قدرت نظامی کره شمالی دل خوش کرده است.
در هر دو مورد میتوان شاهد سو دار بودن و جهت دار بودن گزارشها بود: تاسیتوس و سوئیتونیس به طریقی با دستگاه امپریال در تضاد بودند؛ رابطه بین کره جنوبی و کره شمالی نیز بوی جنگ میدهد و به همین دلیل است که شاید گزارشهای دستگاههای اطلاعاتی کره جنوبی از اعدامهای انجام شده در کره شمالی جهت دار باشد.
در چنین شرایطی، کلیشههای سنتی پیرامون حکومتهای استبدادی پدیدار میشوند. به ویژه اینکه یکی از طرفین با پیاده کردن محدودیتهای سفت و سخت بر روی اطلاعات، خلاء ای را ایجاد میکند که طرف دیگر آن را به شکل دلخواه خود برای مخاطب جهانی و «لیبرال» پر میکند.
در مورد روم باستان، باید حواسمان به بىاعتبارىِ احتمالی گزارشهای سودار و گرایش احتمالی به اهریمن ساختن مخالفان سیاسی باشد.
روایت ملودرام و رنگارنگ از اتفاقات میتواند به همان اندازه تحریف شده باشد که اخبار منتشر شده در جهان کنترل شده و محدود شده باشد.
استیون هریسون، استاد ادبیات لاتین دانشگاه آکسفورد
منبع: فرادید