صراط: دابق نام نشریهای است به زبانهای عربی و انگلیسی که داعش آن را در سرزمینهایی که تحت اشغال خود دارد، منتشر میکند.
نام این نشریه از "دابق"؛ منطقهای
از استان حلب در سوریه و در فاصله ۳۵ کیلومتری حلب گرفته شده است. طبق
برخی احادیث بین سپاه اسلام و روم نبردی در آخرالزمان در این ناحیه برپا
میشود که علیرغم کشته شدن تعداد زیادی از مسلمانان، به پیروزی نیروهای
الهی بر دجال و رومیها منجر میگردد.
در
این نشریه از ایرانی هاو شیعیان با عنوان رافضیها یاد شده است. به
کشورهای غربی، صلیبی گفته میشود و به حکومت سوریه نصیریه اطلاق میشود. به
جکومت آل سعود آل سلول اطلاق میشود و پادشاهان کشورهای عربی با عنوان
طواغیت العرب شناخته میشوند.
دابق پایش را از گلیم خود درازتر کرده است
هرچه
به قیامت نزدیک می شویم، توجه به گزارش های ساختگی در مورد حوادث آینده
اهمیت بیشتری پیدا می کند. چراکه این باورها نقش مهمی در رفتار فرقه های
مختلف انحرافی در این زمینه بازی می کند. در این میان "مهدی" روافض (شیعیان) -که جنگی عظیم علیه اسلام و مسلمانان به پا می کند - برخلاف تصویر عادل و هدایت شده ای از مهدی موعود است که در "سنت"
توصیف شده است. هرچه به قیامت نزدیکتر می شویم، روافض هم راستا با یهودیان
در فراهم آوردن شرایط ظهور رهبر شرور آخرالزمانی بیشتر تلاش می کنند؛
رهبری که در منابع مذهبی روافض با عنوان مهدی شناخته می شود، کسی جز دجال
نیست...
اینها بخشی از مطالبی است که در مجله تبلیغی داعش به زبان انگلیسی دابق
در مورد نگاه شیعه به امام مهدی علیه السلام آمده است. کمی دقت کنید! آیا
این حرف ها شبیه برخی ادعاهای نویسندگان غربی همچون نظریه "ضدمسیح اسلامی" نیست!؟
گرچه
گروه تکفیری داعش درصدد است در راستای ضدیت با مذهب شیعه، مهدی باوری
شیعیان را تخطئه کرده و هم راستا با جریان صهیونیسم، امام عصر علیه السلام
را ضدمنجی و دجال معرفی کند، ولی به ریسمانی پوسیده چنگ زده و در جایگاهی
لرزان قدم برداشته است چراکه قیام عدالت محور امام مهدی علیه السلام ، وعده
تخلف ناپذیر الهی است و خفاشان تاریکی را یارای مقابله با آن نیست : «یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ»
نشریه ای که به ارتش تبدیل شد
با
وجود اقدامات داعش در انتشار اخبار، عکس و فیلمهای تبلیغاتی جهت جذب
عناصر و یا ارعاب مردم، این گروه تروریستی همواره تلاش کرده است که موضوع
گروه "نیروهای ویژه" خود را که "ارتش خلافت" یا "ارتش دابق" نامیده می شود مخفی نگه دارد.
پس از سیطره داعش بر مناطقی از حومه شرقی حلب و عقب نشینی آن از حومه شمالی این شهر، "عمر الشیشانی" سرکرده نظامی این گروه در آن زمان به همراه "ابومحمد الامریکی" و "ابو ایمن العراقی" از سران بارز داعش تصمیم گرفتند که گروهی را به نام جیش الخلافه یا جیش دابق تشکیل دهند.
این
سه تن از سرکردگان بارز داعش برای تشکیل این گروه، نیروهایی را از چچن،
ازبکستان و به ویژه کشورهای آفریقایی جذب کردند و آنان را در فرودگاه "الجراح"
(فرودگاه کشیش در حومه شرقی حلب) آموزش دهند. با افزایش تعداد جنگجویان،
تعداد اردوگاههای آموزشی نیز افزایش یافت. ارتش دابق اکنون 5 هزار نیرو
دارد که در هیچ نبردی شرکت نکردهاند و مأموریت آنان فقط آموزش بوده است.
رویایی که به کابوس تبدیل شد
اما
نبرد در شهر عین العرب (کوبانی) سوریه، رؤیای الشیشانی را برای تحت کنترل
درآوردن حلب و آزمودن ارتش دابق را ناکام گذاشت، و داعش مقرهای این گروه را
خالی کرد و عناصر آن بین مردم به ویژه در شهر "منبج" مستقر شدند.
فرماندهی
ارتش دابق را 5 نفر برعهده دارند که 3 نفر از آنان ازبکستانی و دو نفر
چچنی هستند که در حومه حلب استقرار یافته اند. این افراد شبکه ارتباطی ویژه
و دستگاههای تماس بیسیم دارند که با وسایل و تجهیزات ارتباطی دیگر عناصر
داعش ارتباطی ندارد.
عناصر این گروه به دقت
انتخاب می شوند. سوری ها اجازه عضویت در ارتش دابق را ندارند و در مقابل 50
درصد از قفقازیها این گروه را تشکیل می دهند. به نظر می آید که داعش در
انتظار زمان مناسبی برای مشارکت دادن ارتش دابق در نبردهای بزرگ است، به
ویژه آنکه عناصر این گروه آموزشهای ویژهای برای جنگ دیدهاند.
درگیریهای
اخیر در عراق و سوریه نشان میدهد که سن گروهی که تمدن 1400 ساله اسلام را
دستاویز رسیدن به اهداف شوم خود قرار داده بود، دو رقمی نخواهد شد. آری،
بر همگان روشن است که داعش نفسهای آخر خود را میکشد و به زودی به
زبالهدان تاریخ خواهد پیوست. داعش که ادعای حکومت به گستره خراسان تا
آندلس را داشت، فقط چند شهر در عراق و سوریه را تحت تصرف دارد.
تاریخ
نشان داده است که حق همیشه پیروز بوده و باطل از بین خواهد رفت. گروههای
تروریستی که در منطقه حضور دارند نوعی دین و آئین جدید را دنبال میکنند که
از دهههای 70 و 80 میلادی توسط گروههای تروریستی فرقان و مجاهدین خلق به
وجود آمده بود. آئین و منش همه این گروهها نوعی اسلام مارکسیستی است،
اسلامی که ساخته دست بشریت است و نه بر اساس وحی الهی. اسلامی که وحی الهی
به حضرت محمد (ص) است اعلام میدارد که هدف وسیله را توجیه نمیکند، اما
اسلام مارکسیستی علیه این موضوع است و تئوری کمونیستی را دنبال میکند.
جنگ قدرتی که به نام مذهب کلید خورد
گفتنی
است بزرگترین معضل جهان امروز جنگ قدرت است، همه درگیریها به خاطر بدست
آوردن قدرت است، اما راههای رسیدن به این هدف متفاوت است. جنگهای نیابتی،
مبارزه با تروریسم، مبارزه با حاکمان کشورها، جنگها مذهبی و جنگهای
نژادی از جمله راههایی هستند که قدرتطلبان برای رسیدن به قدرت از آنها
استفاده میکنند. به عنوان مثال تروریستهای فعال در سوریه و عراق که
معتقدند برای خدا و اسلام میجنگند، نه قدرت. اگر برای قدرت نمیجنگیدند
هرگز با یکدیگر درگیر نمیشدند پس جنگ امروز جنگ قدرت است. اگر هدف اسلام و
پیاده کردن آن است، هیچ اختلافی به وجود نمیآید. نمونه بارز این امر هم 8
سال دفاع مقدس ایران در مقابل جنگ نیابتی آمریکا از جانب عراق بود، ایران
در8 سال دفاع مقدس مردانه جنگید و هیچ ترس و واهمهای به دل خود راه نداد.
اکنون ایران این پیغام را به همپیمانان خود منتقل کرده و حتی در این راه
به یارانش کمک میکند.
ضربالمثل
قدیمی هست که میگوید؛ هر سلامی خداحافظی درپی دارد، به نظر میرسد سلام 5
ساله گروههای تکفیری در سوریه با حمایت آمریکا، عربستان و ترکیه ادامه
دارد، اما مشخص نیست چه زمانی این سلام با خداحافظی همراه شود.