صراط: "عامر عبدالله" در مقاله ای در سایت خبری روسیا الیوم آورده است که گروه داعش در لیبی از اوایل سال 2011، حتی قبل از پایان یافتن حوادث لیبی با کشته شدن قذافی و سرنگونی نظام، به تحکیم جای پای خود در مناطق متعددی در سرتاسر کشور روی آورد.
به رغم ظهور گسترده گروههای افراطی مختلف به ویژه در شهرهای شرقی لیبی، داعش شهر سرت را که در هنگام عملیات تعقیب معمر قذافی به طور خشونت آمیزی تخریب شده و مؤسسات و خانه های آن غارت گشته بود، با دقت انتخاب کرد. می توان گفت که داعش تصمیم گرفت در آغاز کار جهنم را به سبب انزوای آن و خالی بودنش از سکنه، به عنوان پایگاه اصلی خود انتخاب کند و احتمال می داد که پس از آن این منطقه به آغازی برای گسترش نفوذ خود به سمت سرت و اطراف آن به ویژه به سمت شرق تبدیل شود.
ادامه یافتن درگیری شبه نظامیان بر سر منابع کشور در طرابلس که نهایتا به یک در گیری در سال 2014 منجر شد و در پی آن فرودگاه اصلی شهر تخریب گشت و نیروهای موسوم به "فجر لیبی" کنترل پایتخت را به دست گرفتند، سبب شد تا داعش جای پای خود را در سرت و اطراف آن مستحکم کند و نیروهای شهر مصراته که در برخی نهادهای آن مستقر بودند، اخراج کرد.
جهنم از جایگاه ویژه ای نزد معمر قذافی برخوردار بود؛ وی در داستانی که آن را تحت عنوان "فرار به سوی جهنم" منتشر کرد، از این منطقه یاد می کند. جهنم عبارت است از دره ای که به سبب گرمای شدید به این نام معروف شده است. این منطقه در جنوب شهر واقع است و قذافی در آن استراحتگاهی بنا کرده بود.
شهر سرت واسطه میان شرق و غرب کشور است و دروازه راهبردی به روی منابع نفتی و بنادر صادرات کالا به شمار می آید. همچنین ساکنان این منطقه در معرض انتقام جویی گسترده قرار گرفته بودند؛ این امر سبب شد تا محیط مناسبی برای افراطگرایان لیبی که سلطه و نفوذ خود را بر آنجا تحمیل کردند، فراهم گردد؛ آنها با جلب عناصر بسیاری از ملیتهای مختلف بویژه از تونس و سودان، صفوف خود را تقویت کردند.
دودستگی و تجزیه کشور میان رفقای دیروز ادامه یافت و دو دولت یکی در طبرق و دیگری در طرابلس تشکیل شد؛ اما داعشی ها همچنان در سرت در حاشیه باقی ماندند بدون آنکه کسی آرامش آنها و مهمانانشان در اردوگاه های آموزشی و نیز در نهادهای دولتی را بهم بزند و به مسئولان منطقه تبدیل شدند.
به نظر می رسد که گروه تروریستی داعش با نبود هیچ واکنش قاطعی علیه آن، احساس کرد که از آزدی عمل برخوردار است؛ از این رو طلایه داران خود را به سمت بندرنفتی السدره اعزام کرد تا این منطقه راهبردی را به کنترل درآورد. هرچند که به سختی می توان هدف این گروه تروریستی از این اقدام را پیش بینی کرد؛ زیرا در هر صورت نمی توانست به آسانی نفت خام را به فروش برساند حتی اگر تمام بنادر را به کنترل درآورد و این علاوه بر اینکه کشورهای اروپایی و امریکا نیز در چنین وضعیتی ساکت نخواهند نشست.
احتمال می رود که داعش با این کار می خواست دست به اقدام پیشدستانه برای حمله به سمت شرق و غافلگیر کردن گارد تاسیسات نفتی و یا شاید برای دسترسی به اجدابیا بزند؛ شهری که گفته می شود گروهکهای داعش در آن حضور گسترده دارند و بهرحال در صورتی که داعش در حمله خود شکست بخورد، عناصر مسلح آن مسلما به جهنم بازخواهند گشت؛ زیرا در آنجا در امنیت کامل بسر می برند مگر آنکه طرفهای لیبیایی درباره تقسیم قدرت به تفاهم برسند و این همان چیزی است که داعش در محاسبات خود بر اتفاق نیفتادن آن تکیه می کند.
به رغم ظهور گسترده گروههای افراطی مختلف به ویژه در شهرهای شرقی لیبی، داعش شهر سرت را که در هنگام عملیات تعقیب معمر قذافی به طور خشونت آمیزی تخریب شده و مؤسسات و خانه های آن غارت گشته بود، با دقت انتخاب کرد. می توان گفت که داعش تصمیم گرفت در آغاز کار جهنم را به سبب انزوای آن و خالی بودنش از سکنه، به عنوان پایگاه اصلی خود انتخاب کند و احتمال می داد که پس از آن این منطقه به آغازی برای گسترش نفوذ خود به سمت سرت و اطراف آن به ویژه به سمت شرق تبدیل شود.
ادامه یافتن درگیری شبه نظامیان بر سر منابع کشور در طرابلس که نهایتا به یک در گیری در سال 2014 منجر شد و در پی آن فرودگاه اصلی شهر تخریب گشت و نیروهای موسوم به "فجر لیبی" کنترل پایتخت را به دست گرفتند، سبب شد تا داعش جای پای خود را در سرت و اطراف آن مستحکم کند و نیروهای شهر مصراته که در برخی نهادهای آن مستقر بودند، اخراج کرد.
جهنم از جایگاه ویژه ای نزد معمر قذافی برخوردار بود؛ وی در داستانی که آن را تحت عنوان "فرار به سوی جهنم" منتشر کرد، از این منطقه یاد می کند. جهنم عبارت است از دره ای که به سبب گرمای شدید به این نام معروف شده است. این منطقه در جنوب شهر واقع است و قذافی در آن استراحتگاهی بنا کرده بود.
شهر سرت واسطه میان شرق و غرب کشور است و دروازه راهبردی به روی منابع نفتی و بنادر صادرات کالا به شمار می آید. همچنین ساکنان این منطقه در معرض انتقام جویی گسترده قرار گرفته بودند؛ این امر سبب شد تا محیط مناسبی برای افراطگرایان لیبی که سلطه و نفوذ خود را بر آنجا تحمیل کردند، فراهم گردد؛ آنها با جلب عناصر بسیاری از ملیتهای مختلف بویژه از تونس و سودان، صفوف خود را تقویت کردند.
دودستگی و تجزیه کشور میان رفقای دیروز ادامه یافت و دو دولت یکی در طبرق و دیگری در طرابلس تشکیل شد؛ اما داعشی ها همچنان در سرت در حاشیه باقی ماندند بدون آنکه کسی آرامش آنها و مهمانانشان در اردوگاه های آموزشی و نیز در نهادهای دولتی را بهم بزند و به مسئولان منطقه تبدیل شدند.
به نظر می رسد که گروه تروریستی داعش با نبود هیچ واکنش قاطعی علیه آن، احساس کرد که از آزدی عمل برخوردار است؛ از این رو طلایه داران خود را به سمت بندرنفتی السدره اعزام کرد تا این منطقه راهبردی را به کنترل درآورد. هرچند که به سختی می توان هدف این گروه تروریستی از این اقدام را پیش بینی کرد؛ زیرا در هر صورت نمی توانست به آسانی نفت خام را به فروش برساند حتی اگر تمام بنادر را به کنترل درآورد و این علاوه بر اینکه کشورهای اروپایی و امریکا نیز در چنین وضعیتی ساکت نخواهند نشست.
احتمال می رود که داعش با این کار می خواست دست به اقدام پیشدستانه برای حمله به سمت شرق و غافلگیر کردن گارد تاسیسات نفتی و یا شاید برای دسترسی به اجدابیا بزند؛ شهری که گفته می شود گروهکهای داعش در آن حضور گسترده دارند و بهرحال در صورتی که داعش در حمله خود شکست بخورد، عناصر مسلح آن مسلما به جهنم بازخواهند گشت؛ زیرا در آنجا در امنیت کامل بسر می برند مگر آنکه طرفهای لیبیایی درباره تقسیم قدرت به تفاهم برسند و این همان چیزی است که داعش در محاسبات خود بر اتفاق نیفتادن آن تکیه می کند.