صراط: «مژگان ربانی» که پیشتر بهواسطه حضور در دو سریال «کیف انگلیسی» و «کلاه پهلوی» شناخته شده بود، این روزها نقشی خاص و چالشبرانگیز را در «معمای شاه» ایفا میکند. او «اشرف» سریال تاریخی جدید سیماست و البته به تازگی وارد داستان شده و جا دارد تا نقش او به بخشهای حساس برسد.
ربانی فارغالتحصیل رشته مترجمی زبان فرانسه است و از سال ۱۳۷۶ در مدرسه عالی حوزه هنری، با گذراندن کلاسهای تئاتر و بازیگری به دنیای هنر راه یافت. اولین تجربههای تئاتری او به همکاری با کارگردانانی چون میکائیل شهرستانی، آزیتا حاجیان و جلالالدین دری برمیگردد.
او در این گفتوگو که انتشار آن همزمان با درگذشت شخصیتی که ایفا کرده همراه است، برای اولین بار درباره حضور خود در سریال و نیز تجربه ایفای نقش شخصیتی تاریخی سخن گفته است.
مژگان ربانی - بازیگر نقش اشرف پهلوی در سریال «معمای شاه» - در پاسخ به این پرسش که حساسیتهای ایفای نقش اشرف به عنوان یک ضد قهرمان چه بود، توضیح داد: در سریال «معمای شاه» قرار است زندگی واقعی آدمها نمایش داده شود. برای همین حسادت، خشونت و رقابت آنها نمایش داده میشود؛ مهم این است که چنین نقشی قابل باور باشد. وقتی بازیگری تمام این ویژگیها را در نقش خود بیاورد، بازی قابلباور میشود. نیازی هم به تأکید مستقیم نیست، کافی است گاهی بازیگر با میمیک صورت این حس را منتقل کند.
او درباره اینکه آیا نقش شخصیت اشرف که پیشتر توسط بازیگران دیگر هم ایفا شده بود را دیده است، گفت: فیلم «استرداد» را دیدم و به نظرم بازیگری که نقش اشرف را بازی کرد، خوب بود. اشرف خوبی بود!
ربانی همچنین درباره نکاتی که پیش از آغاز تصویربرداری درباره این نقش به او گوشزد شد، اظهار کرد: اوایل تصویربرداری کارگردان به من گفت اشرف زن قدرتمندی است و زمانی که وارد جایی میشد، همه میترسیدند؛ من چنین شخصیتی ندارم و اوایل برایم سخت بود که اینطور جلوه کنم و از آنجا که خیلی مهربان و دلرحم هستم، به سختی توانستم این جنبه از نقش را پیدا کنم.
ربانی خاطرنشان کرد: فاصله میان زمان ورود من به کاخ تا زمانی که مقابل دوربین بروم نسبتاً زیاد بود. بخش عمدهای از شخصیت، زمانی در من زنده میشد که وارد کاخها میشدم. ابهت کاخ آدم را میگیرد و در زمانی که وارد کاخ میشدم، کاملاً «خود اشرف» بودم.
او دربارهی تصور برخی، مبنی بر اینکه ایفای چنین نقشی کار راحتی است و با دیدن فیلمهای واقعی آن شخصیت که موجود است، میتوان عین آن رفتارها را تقلید و شخصیت مذکور را بازی کرد، توضیح داد: این تصور کاملاً اشتباه است یا حداقل من این کار را نمیکنم؛ برای اینکه بازی تقلبی و باسمهای میشود. من آن فیلمها را میبینم اما سعی میکنم نقش را در خودم متولد کنم. درست است آن شخصیت ما به ازای بیرونی دارد اما بازیگر باید آن نقش را درک کند تا با دیدن نقش نگویند، «اصلاً بهش نمییاد.» به همین دلیل من باید آن شخصیت را در خودم به وجود بیاورم.
این بازیگر دربارهی اینکه با توجه به پس زمینه منفی که از اشرف در ذهن مردم وجود دارد، چه حساسیتی را در اجرای این نقش لحاظ کرده است، گفت: همانطور که همه میدانند، اشرف در دوران پهلوی هم شخصیت محبوبی نبوده است؛ اگر من این نقش را محبوب بازی نکرده باشم، یعنی درست بازی کردم. درباره محمدرضا شاه گاهی این جمله گفته میشود که «شاه آدم خوبی بود، آخی... فقط عرضه نداشت!» اما اصلاً قرار نیست بیننده درباره اشرف چنین حسی پیدا کند. در آن زمان هم او مخالفان زیادی داشت و کار به جایی رسید که محمدرضا هم به او دیگر اجازه فعالیت سیاسی نداد.
ربانی درباره تفاوت ایفای نقش در سریال تاریخی و معاصر اظهار کرد: قاعدتاً باید بازی به آن دوره نزدیک شود؛ سریال تاریخی بازی کردن با ایفای نقش در سریال امروزی خیلی فرق دارد. یک بار دلارا قهرمان که از نویسندگان کشورمان است، متن نامههایی را برایم خواند که در هر دوره متفاوت بود؛ مثلاً در سال 1310 فردی که سفر بود، برای اعضای خانوادهاش مینوشت: «قربانتان بروم... تصدقتان بروم...». در 1325 مینوشت: «سلام حال شما چطور است» و... در هر دوره گفتمان تفاوت میکرد؛ یک اثر تاریخی هم باید به لحن و گفتمان رایج آن دوره نزدیک شود.
بازیگر نقش «اشرف پهلوی» درباره ویژگی تفرعنی که در چهرهاش هنگام ایفای این نقش موج میزند، توضیح داد: کارگردان و امیر دژاکام بازیگردان سریال خیلی کمکم کردند. من آدمی نیستم که خودم را برای دیگران بگیرم و ایفای چنین نقشی برایم سخت بود. اشرف واقعاً خیلی خودش را از دیگران بالاتر میدانست و به همین دلیل همیشه گردن افراشته بود؛ البته او میدانست زیبا نیست اما به دلیل غرورش و میدانی که رضا شاه در اختیارش قرار داده بود، دچار این حس تفرعن شده بود.
او ادامه داد: من بازیگر حسی هستم. امیر دژاکام اوایل سریال برایمان کلاس گذاشت و فن رسیدن به نقش را به ما آموزش داد. دژاکام آموزش میداد که با آگاهی، کنترل بر بدن را در خدمت حس قرار دهیم تا اینگونه به بازی برسیم. روزهای اول تصویربرداری، هم او و هم کارگردان با تحکم میگفتند: «سرتو بگیر بالا!»
ربانی درباره ایفای نقش در یکی شخصیتی که گفته میشود چهره زیبایی ندارد، گفت: این نقش، اولین نقش طولانی و محوری بود که به من داده شده بود؛ بنابراین چنین چیزهایی برایم اهمیت نداشت. خواهرم چندی پیش عکسی از اشرف برایم فرستاد که چشم، ابرو، دماغ و پیشانیاش خیلی شبیه به من بود. چشمها و فرم استخوانی صورت ما به هم شبیه است.
ربانی با اشاره به اولین باری که در نقش اشرف گریم شده بود، اظهار کرد: اولین بار که برای این نقش گریم شدم، خیلی خیلی زیاد این شخصیت را دیدم؛ البته درباره او کلیتی میدانستم اما آنقدر شباهت چهرهام با عکس اشرف زیاد میشد و از خودم فاصله میگرفتم که احساس کردم این نقش را پیدا میکنم.
او در پاسخ به این پرسش که برای نزدیک شدن به نقش اشرف، چه کتابهایی خواندید؟ گفت: برای یافتن خصوصیات شخصیت مذکور، کتابهای زیادی درباره زندگی او خواندم. کتاب زندگی اشرف به قلم خودش موجود است. زندگینامه محمدرضا شاه و کتاب «این سه زن» نوشته مسعود بهنود را هم خواندم. کتاب «خاطرات فرح» را که در خارج از کشور چاپ شده بود، تهیه و مطالعه کردم.
او با بیان اینکه اشرف 40 تا 50 سالگی برایم برجسته و واضح بود، ادامه داد: وقتی در اینترنت هم جستوجو میکردم، او را بین 30 تا 45 سالگی خیلی فعال دیدم. به نظرم اشرف کاراکتری خیلی خشن، رییس مآب، نترس و بداخلاق بود که هر کاری دلش میخواست انجام میداد.
ربانی یادآور شد: در عکسهایی که از اشرف دیدم، استنباط من این بود که خیلی خودش را از خواهر و برادرهای دیگر مجزا میدانست و از کودکی فکر میکرد خیلی بهتر است؛ در تصویری که رضاشاه با شمس، محمدرضا و اشرف ایستاده، اشرف جوری ایستاده و نگاه میکند که مشخص است از همان کودکی خودش را جدا میکرده و برای قدرت خیز برمیداشته است.
او مخاطبان سریال «معمای شاه» را عدهای که در این ماجراها بودهاند و میتوانند با تماشای سریال درباره آن دوره قضاوت کنند، دانست و افزود: آنهایی هم که نبودهاند، میتوانند با تماشای سریال «معمای شاه» آن دوره را بهتر بشناسند.
بازیگر نقش «اشرف» در پاسخ به این پرسش که این سبک از سریال که شخصیتی تاریخی را دستمایه کار قرار میدهد، چقدر میتواند برای مردم جذاب باشد، توضیح داد: خیلی زیاد؛ الان به هر شخصیت تاریخی که پرداخته شود، برای مردم جذاب است. چندی پیش خواهرم برایم عکسی فرستاد از فیلم زندگی «ثریا» همسر دوم محمدرضا که در ایتالیا ساخته شده است.؛در آن فیلم اینطور نشان داده شده که ثریا خیلی به فکر ایران بوده و با مصدق رابطه خوبی داشته و او باعث شده نفت ملی شود! حتماً چنین شخصیتی برای مردم جالب است که دربارهاش فیلم میسازند.
ربانی با اشاره به بازتابهای سریال «معمای شاه» بیان کرد: مردم عادی که با آنها سروکار دارم، هر بار در آژانس، مغازه و... مرا میبینند، میگویند سریال را دیدند؛ هنوز نظر خاصی نشنیدم. دوستانم زیاد با من شوخی میکنند که نقش این «آدم بده» را بازی کردهام.
ربانی همچنین در پاسخ به این پرسش که اگر نقش شما تداوم داشت، برخورد مردم با شما بهعنوان ایفاگر کاراکتری منفی میتوانست در ادامه نقشآفرینی شما تأثیر بگذارد، اظهار کرد: ممکن بود؛ زمانی که در سریال کیف انگلیسی نقش «محبوبه» را ایفاء میکردم که به دستور خان از همسرش جدا میشود و با او ازدواج میکند، مردم برخوردهای بدی را با من داشتند و میگفتند چرا شوهرت را ول کردی؟ این موضوع را دوست نداشتم و روحیهام را خراب میکرد.
او درباره این موضوع که اغلب نقشهایی که تاکنون ایفاء کرده است، کاراکترهای منفی بودهاند، توضیح داد: در تمامی دوران فعالیتم به دلیل فرم صورتم که استخوانی است، نقشهای منفی زیادی بازی کردم؛ این فرم صورت مناسب نقشهای خشن و بدجنس است. البته به نظرم آدمهای چاق هم میتوانند منفی باشند.
ربانی که معتقد است چالش نقش منفی برای بازیگر بیش از نقش مثبت است، گفت: من آدم مثبتگرا و خوشحالی هستم و همین ویژگی باعث میشود چالش بیشتری برای ایفای چنین نقشهایی داشته باشم. اگر نقش منفی در سریالی نباشد، قصه پیش نمیرود و بیننده معمولاً چنین نقشهایی را بیش از نقش مثبت دوست دارد.
این بازیگر درباره اینکه با توجه به این بعد از شخصیت اشرف پهلوی که ازدواجهای متعددی داشته چطور این بعد شخصیتی را ایفا کرده است تا باورپذیر باشد، توضیح داد: اشرف زن هوسبازی بوده و با افراد زیادی که از آنها خوشش میآمد، ارتباط داشته است. وقتی چنین اطلاعاتی وجود دارد، پذیرش آن برای من بهعنوان بازیگر ساده است؛ اشرف کلاً زن پر رمز و راز و مخوفی بوده است. لقب «پلنگ سیاه» یا «ببر سیاه» به او داده بودند. همه کارهای خفن را انجام میداده است!
ربانی در پاسخ به این پرسش که اگر روزی اشرف را از نزدیک میدیدید، چه سؤالی از او میکردید، با بیان اینکه اصلاً به این مسئله فکر نکرده است، خاطرنشان کرد: وقتی کتاب خاطراتش را میخواندم، اولین مسئلهای که به آن فکر کردم این بود که اشرف خیلی سعی میکند در کتابش بگوید آدم بدی نبوده است. به نظرم با این شیوه قصد تطهیر خودش را دارد. یکی از سؤالهای احتمالیام از او این خواهد بود که «آیا واقعاً قاچاق مواد مخدر نمیکردی؟». در کتابش توضیح داده که چنین مسئلهای نبوده و فقط دو تا چمدانش را در سوییس از او گرفتهاند که داخل آن مواد مخدر بوده است. پرونده این مسئله هنوز باز است. اگر چنین نبوده، پس چرا مرتب دربارهاش حرف میزنند.
او اضافه کرد: یکی از مسائل جالب درباره خاندان پهلوی این است که همواره میگویند: «ما چیزی از ایران نبردیم.» اما زندگی فعلی آنها نشاندهنده این است که چیزهای کمی نبردهاند! در این چند سال زندگی برخی از شخصیتهای پهلوی را در فضای مجازی دنبال کردهام. اشرف یکی از آپارتمانهایش را برای فروش گذاشته بود که قیمت آن 46 میلیون دلار بود! برای من قابلفهم نیست که آدمی در این سن، با این مبلغ پول چه کاری میتواند بکند.
بازیگر نقش اشرف پهلوی با بیان اینکه آدم سیاسی نیستم، به طرح این پرسشها پرداخت: اما این سؤال را دارم که اگر هیچچیز برده نشده، این میزان دارایی از کجا تأمینشده و چطور میتوانند در اروپا و امریکا اینطور زندگی کنند که تا هفت پشت همچنان در سوئیس درس میخوانند؟
ربانی در پاسخ به این پرسش که به جای نقش اشرف پهلوی دوست داشت چه نقشی را ایفا کند؟ گفت: قبلاً دوست داشتم در ماجراهای شهر باشم. یکی از نقشها بود که ابتدا بدبخت و بیچاره بود اما بعد که خواننده میشد، زندگیاش تغییر میکرد. آن نقش را بهواسطه دووجهی بودن دوست داشتم.
او درباره مهمترین بخش بازی خود در «معمای شاه» بیان کرد: کودتای 28 مرداد مهمترین قسمت سریال است؛ مهمترین بخش بازی من هم در آن قسمتهاست که اشرف یکی از فعالان پشت پرده آن ماجرا علیه مصدق بوده است. یکی از بخشهای جذاب بازیام، حضور در مقابل «میکائیل شهرستانی» بود که در این سریال نقش «تیمور بختیار» رییس ساواک را ایفاء میکردند. ایشان 17 سال قبل استاد من بودند و اینکه بعد از گذشت این مدت در مقابل استادم حضور پیدا میکردم، برایم هیجانانگیز بود و از شدت هیجان گریه میکردم. خیلی برایم روز قشنگی بود.
ربانی که ترجیح میدهد سریال دیگری بازی کند که نقش محبوبتری داشته باشد تا آن نقش محوری باشد درباره اینکه از ابتدا برای همین نقش به سریال دعوت شده بود یا خیر؟ گفت: قرار بود نقش دیگری را ایفا کنم اما گفتند برای نقش اشرف مناسب هستم. کارگردان این پروژه نگاه تیزبینی دارد و در اغلب انتخابها، گاهی حتی تصور میکردم بازیگری که برای نقش انتخاب شده مناسب نیست اما بعد از گریم میدیدم این شباهت چقدر زیاد است. انتخاب من هم اینطوری رخ داد.
او درباره مهمترین دلیلی که باعث شد به عنوان بازیگر نقش اشرف پهلوی انتخاب شود، توضیح داد: چشمها و فرم صورت من شباهت زیادی به اشرف داشت. من و حسین نورعلی(بازیگر نقش محمدرضا پهلوی) هم بدون گریم شباهت زیادی از نظر چشم به یکدیگر داریم.
ربانی در پاسخ به این پرسش که کارگردان «معمای شاه» در بین عناصری مانند لباس، گریم، دکور و ... چقدر بازیگر برایش مهم است، توضیح داد: خیلی زیاد؛ در مدت دو سال و نیم همکاری با این پروژه دیدهام که کارگردان چقدر به بازیگران احترام میگذارد. در برخی پروژهها شرایطی پیشآمده که گفتهام کاش کارگردان فضایی را ایجاد میکرد که بازیگر تخریب نشود و آنچه میخواهد در اختیارش قرار بگیرد.
او ادامه داد: فضای پشتصحنه اغلب فیلمها و سریالها شلوغ و گاهی شلخته است و ترکشهای این فضا به بازیگر برخورد میکند که او را دچار مشکل میکند اما در «معمای شاه» کارگردان حواسش بود که این چیزها لطمهای به بازیگر نزند.
ربانی همچنین با اشاره به گریم خود در سریال «معمای شاه» با بیان اینکه در سه مقطع گریم داشته است، افزود: مقطع جوانی را که الان بازی میکنم. میانسالی و بعد پیری که مربوط به سالهای نزدیک به انقلاب است.
بازیگر نقش اشرف در پاسخ به این پرسش که با توجه به یک ساعت و نیم زمانی که صرف گریم و لباس شما شد تا به شخصیت اشرف نزدیک شوید، فکر میکنید بتوانید با این ظاهر و پوشش نقش شخصیت دیگری را ایفا کنید، گفت: بههیچوجه؛ برای همه نقشها از لحظهای که وارد اتاق گریم میشوم، سعی میکنم در آن کاراکتر فرو بروم. مدتی قبل برای حضور در صحنهای کوتاه دوباره به سر صحنه رفتم. بعد از یک سال و نیم وقتی روی صندلی گریم نشستم، با خودم گفتم من اشرف را پیدا نمیکنم اما به محض آنکه آهستهآهسته گریم شکل گرفت، ابروهایم درست شد، صورتم درست شد کمکم نقش اشرف برایم زنده شد.
ربانی که معتقد است اگر 10 سال بعد همین گریم روی چهرهاش انجام شود، بهواسطه گریم به همان نقش برمیگردد با اشاره به تجربه بازی در سریال «معمای شاه» سخنانش را اینگونه ادامه داد: گروه سازنده سریال از جان و دل کار کردند و در شرایط سخت کار را پیش بردند. همه زحمت زیادی برای این سریال کشیدند. مشکلات مالی و شرایط سخت آب و هوایی بخشی از کار بود.
بازیگر نقش اشرف با اشاره به بخشهای زیادی از بازی خودش که در کاخ ایفا میشد، خاطرنشان کرد: ما در بخشهای کاخ مهمانیهایی داشتیم که خیلی مجلل بود و من اسمش را گذاشته بودم «مهمانیهای کوفتی درباری»؛ حتماً خاندان پهلوی از حضور در این مجالس خیلی لذت میبرند اما برای نمایش آنها، پدرمان درآمد و پوستمان کنده شد. این مهمانیها با حضور آدمهای زیاد، زمان طولانی کار، ایستادنهای متوالی با کفشهای پاشنهبلند، تکرار متعدد صحنهها و... خستهکننده میشد. غذاهایی هم که در تصویر مشاهده میکنید، گاهی آنقدر میماند که سرد میشد و حتی برخی مواقع برای دو روز میماند. فقط قیافه اشان قشنگ بود. این «زندگی درباری کوفتی» خیلی به ما سخت گذشت!
ربانی در بخش دیگری از صحبتهایش درباره شرایط خانوادهاش در زمان انقلاب، گفت: برادرهایم در دوران انقلاب در جریانهای انقلاب حضور داشتند؛ اما بهجز برادر بزرگم که متولد سال 1341 است و گرایشهای مذهبی دارد، اعضای دیگر خانوادهام حضور جدی و پررنگ در جریانهای انقلاب به معنای مبارزه نداشتند. در میان اعضای خانواده افرادی با گرایش «چپ» داشتهایم. عمو و یکی از پسرعموهای پدرم چنین بودند. آنها با شاه مخالف بودند. پدرم هم مخالف شاه بود.
او اضافه کرد: من متولد سال 1353 هستم. چهار سالم بود که انقلاب شد اما آنچه خواندم و شنیدم، این بود که آدمهای ناراضی در آن زمان زیاد بودند و شیوه حکومت آنها، باعث شد با توده مردم رابطهشان قطع شوند و درنهایت کار به انقلاب کشیده شود.
ربانی با بیان اینکه پدرم جزو «طبقه کارگر» بود، افزود: او به عنوان یک تکنسین راه و ساختمان که تمام زندگیاش با کارگرها و ساختن در ارتباط بود، برایم شرایط آن زمان را توضیح داده و معتقد بود «اینهمه آدم زحمت میکشند و به چیزی نمیرسند اما عدهای خیلی راحت زندگی میکنند.» پدرم معتقد بود: «هیچ آدم ثروتمندی وجود ندارد مگر اینکه حقی زیر پا گذاشته شود.»
بازیگر نقش اشرف در پایان گفت: بعدها بامطالعه کتاب به شناخت درباره خاندان پهلوی رسیدم. پدرم کتابهای تاریخی زیادی میخواند. «معمای شاه» باعث شد من هم به سراغ مطالعه عمیق این دوره بروم.