جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۶ مرداد ۱۳۹۰ - ۱۵:۰۴

احكام سقط جنين از ديدگاه رهبر انقلاب

کد خبر : ۲۷۹۵۱
به گزارش صراط نیوز به نقل از فارس، با توجه به اهميت سقط جنين استفتائات ذيل و پاسخ مقام معظم رهبري كه از سوي دانشگاه علوم پزشكي تهران به صورت مجلد منتشر شده است، مي‌آيد:

1- آيا سقط جنين بر اثر مشكلات اقتصادي جايز است؟

ج: سقط جنين به مجرد وجود مشكلات و سختي‌هاي اقتصادي جايز نمي‌شود.

2- پزشك بعد از معاينه در ماه‌هاي اول حاملگي به زن گفته است كه استمرار بارداري احتمال خطر جاني براي او دارد و در صورتي كه حاملگي ادامه پيدا كند، فرزندش ناقص الخلقه متولد خواهد شد و به همين دليل پزشك دستور سقط جنين داده است، آيا اين كار جايز است؟ و آيا سقط جنين قبل از دميده شدن روح به آن جايز است؟

ج: ناقص الخلقه بودن جنين، مجوز شرعي براي سقط جنين، حتي قبل از ولوج روح در آن محسوب نمي‌شود، ولي اگر تهديد حيات مادر بر اثر استمرار حاملگي مستند به نظر پزشك متخصص و مورد اطمينان باشد، سقط جنين قبل از ولوج روح در آن اشكال ندارد.

3- پزشكان متخصص مي‌توانند از طريق استفاده از روش‌ها و دستگاه‌هاي جديد، نواقص جنين در دوران بارداري را تشخيص دهند و با توجه به مشكلاتي كه افراد ناقص الخلقه بعد از تولد در دوران زندگي با آن مواجه مي‌شوند، آيا سقط جنيني كه پزشك متخصص و مورد اطمينان آن را ناقص الخلقه تشخيص داده، جايز است؟

ج: سقط جنين در هر سني به مجرد ناقص الخلقه بودن آن يا مشكلاتي كه در زندگي با آن مواجه مي‌شود، جايز نمي‌شود.

4- آيا از بين بردن نطفه منعقد شده‌اي كه در رحم مستقر شده، قبل از رسيدن به مرحله علقه كه تقريباً 40 روز طول مي‌كشد، جايز است؟ و اصولاً در كدام‌يك از مراحل ذيل سقط جنين حرام است:
1- نطفه استقرار يافته در رحم،
2- علقه،
3- مضغه،
4- عظام (قبل از دميدن روح).
ج: از بين بردن نطفه بعد از استقرار آن در رحم و همچنين سقط جنين در هيچ‌يك از مراحل بعدي جايز نيست.

5- بعضي از زوج‌ها، مبتلا به بيماري‌هاي خوني بوده و داراي ژن معيوب هستند و در نتيجه ناقل بيماري به فرزندان خود هستند و احتمال اينكه اين فرزندان مبتلا به بيماري‌هاي شديد باشند، بسيار زياد است و چنين كودكاني از بدو تولد تا پايان عمر، دائماً در وضع مشقت‌باري به سر خواهند برد، مثلاً بيماران هموفيلي همواره ممكن است با كوچكترين ضربه‌اي دچار خونريزي شديد منجر به فوت و فلج شوند. حال آيا با توجه به اينكه تشخيص اين بيماري در هفته‌هاي اول بارداري ممكن است، آيا سقط جنين در چنين مواردي جايز است؟
ج: اگر تشخيص بيماري در جنين قطعي است و داشتن و نگه داشتن چنين فرزندي موجب حرج مي‌باشد، در اين صورت جايز است قبل از دميدن شدن روح، جنين را اسقاط كنند؛ ولي بنابر احتياط، ديه آن بايد پرداخت شود.

6- سقط جنين في‌نفسه چه حكمي دارد؟ و در صورتي كه ادامه بارداري براي زندگي مادر خطر داشته باشد، حكم آن چيست؟
ج: سقط جنين شرعاً حرام است و در هيچ حالتي جايز نيست، مگر آنكه استمرار حاملگي براي حيات مادر خطرناك باشد كه در اين صورت سقط جنين قبل از ولوج روح، اشكال ندارد، ولي بعد از دميدن روح جايز نيست، حتي اگر ادامه حاملگي براي حيات مادر خطرناك باشد، مگر آنكه استمرار بارداري، حيات مادر و جنين هر دو را تهديد كند و نجات زندگي طفل به هيچ وجه ممكن نباشد، ولي نجات زندگي مادر به تنهايي با سقط جنين امكان داشته باشد.

7- زني جنين هفت ماهه خود را كه ناشي از زنا بوده بنا به درخواست پدرش سقط كرده است، آيا ديه بر او واجب است؟ و بر فرض ثبوث ديه، پرداخت آن به‌عهده مادر است يا پدر او؟ و در حال حاضر به نظر شما مقدار آن چقدر است؟
ج: سقط جنين حرام است هرچند بر اثر زنا باشد، درخواست پدر باعث جواز آن نمي‌شود و در صورتي كه مادر مباشر در سقط جنين باشد، ديه به‌عهده مادر است. اما در مقدار ديه در فرض سؤال، ترديد وجود دارد و احوط اين است كه مصالحه شود و اين ديه در حكم ارث كسي است كه وارث ندارد.

8- مقدار ديه جنيني كه دو ماه و نيم عمر دارد، در صورتي كه عمداً سقط شود چقدر است و پرداخت آن به‌عهده كيست؟
ج: اگر علقه باشد، ديه آن 40 دينار است و اگر مضغه باشد، 60 دينار است و اگر استخوان بدون گوشت باشد،80 دينار است و ديه به وارث جنين با رعايت طبقات ارث پرداخت مي‌شود؛ ولي وارثي كه مباشر سقط جنين بوده، از آن سهمي ندارد.

9- اگر زن بارداري مجبور به معالجه لثه يا دندان‌هايش شود و بر اساس تشخيص پزشك متخصص نياز به عمل جراحي پيدا كند، آيا با توجه به اينكه بيهوشي و عكسبرداري با اشعه باعث نقص جنين در رحم مي‌شود، سقط جنين براي او جايز است؟
ج: دليل مذكور مجوزي براي سقط جنين محسوب نمي‌شود.

10- اگر جنين در رحم، مشرف به موت حتمي باشد و باقي‌ماندن آن در رحم به همان حال براي زندگي مادر خطرناك باشد، آيا سقط آن جايز است و اگر شوهر آن زن مقلد كسي باشد كه سقط جنين در حالت مذكور را جايز نمي‌داند، ولي زن و اقوام او از كسي تقليد مي‌كنند كه آن را جايز مي‌داند، تكليف مرد در اين حالت چيست؟

ج: چون در فرض سؤال امر دائر است بين مرگ حتي طفل به تنهايي و بين مرگ حتمي طفل و مادر او، بنابراين چاره‌اي جز اين نيست كه لااقل زندگي مادر با سقط جنين نجات داده شود و در فرض سؤال، شوهر حق ندارد همسرش را از اين كار مانع كند، ولي واجب است تا حد امكان به گونه‌اي عمل شود كه قتل طفل مستند بر كسي نشود.

11- آيا سقط جنيني كه نطفه‌اش با وطي به شبهه توسط فرد غيرمسلمان يا با زنا منعقد شده، جايز است؟
ج: جايز نيست.

سقط جنين به‌خاطر حفظ آبرو

س: اگر بارداري باعث خجالت و آبروريزي من يا خانواده‌ام شود، آيا مي‌توانم در سه ماهه اول آن را سقط كنم.
ج: سقط جنين شرعاً حرام است و آنچه در سؤال ذكر شده، مجوز آن نمي‌باشد.

حكم سقط جنين

س: اين‌جانب زني باردار هستم، با توجه به وضعيت نامناسب جسماني و ترس از تشديد كم‌خوني، ناراحتي معده و ضعف كلي بدن، مايل به سقط جنين هستم، لطفاً حكم شرعي را بيان كنيد.
ج: سقط جنين جايز نيست و موارد مذكور موجب حلّيت آن نمي‌باشد.

كتمان ناقص بودن جنين از والدين

س: با پيشرفت علوم پزشكي و جنين شناسي در دوران بارداري اطبا ناقص الخلقه بودن جنين را تشخيص مي‌دهند و اگر بخواهند ناقص الخلقه بودن جنين را به اطلاع والدين برسانند، ممكن است آنها اقدام به سقط جنين يا اقدام به رفع نقص جنين كنند، در حالي كه احتمال بهبودي بسيار ضعيف است. در فرض سؤال اطلاع دادن دكتر جايز است يا نه؟
ج: اطلاع دادن في‌نفسه واجب نيست، مگر آنكه قانوني در اين زمينه موجود باشد، يا غرض از مراجعه به طبيب و پرداخت پول به او اطلاع از حال جنين باشد.

سقط جنيني كه به‌نظر پزشك حتماً مي‌ميرد

س: در صورتي كه مي‌دانيم مسلماً جنين بعد از تولد خواهد مرد، آيا سقط درماني جايز است؟
ج: اگر تشخيص بيماري در جنين قطعي است و داشتن و نگه‌داشتن چنين فرزندي موجب حرج مي‌باشد، در اين صورت جايز است قبل از دميده شدن روح، جنين را اسقاط كنند، ولي بنابر احتياط ديه آن بايد پرداخت شود.

ديه جنيني كه به‌دستور مادر سقط شده

س: اگر دكتر به دستور مادر، جنين را سقط كند، ديه ثابت مي‌شود يا قصاص؟
ج: در فرض مرقوم ديه ثابت مي‌شود و به‌عهده‌ دكتر است.

وجوب پرداخت ديه بر مباشر سقط

س: ديه سقط جنين كه با رضايت كامل پدر و مادر، و از راه‌هاي مختلف انجام مي‌شود، به عهده كيست؟
ج: ديه به‌عهده مباشر سقط مي‌باشد. اگر دكتر مستقيماً سقط را انجام دهد، ديه به‌عهده اوست و اگر پرستار تزريق نمايد، به عهده اوست و اگر مادر دارو را خورده به‌عهده مادر است و در همه موارد، ديه بايد به ورثه طفل پرداخت شود كه در موارد اول و دوم پدر و مادر و در مورد سوم پدر است كه اگر ايشان عفو كند، ساقط مي‌شود؛ هرچند گناه آنكه قتل نفس يا مشابه آن باشد، ثابت است.

ملاك در جواز سقط جنين

س: در منابع و عرف پزشكي، خطر جاني و مرگ مادر و احتمال عوارض در حاملگي‌ها و بيماري‌هاي مختلف، با درصد تعيين مي‌شود. آيا سقط درماني، فقط در مواردي كه درصد بالايي از خطر، مادر يا كودك را تهديد مي‌كند، جايز است، يا درصد پايين نيز مي‌تواند مجوز باشد؟
ج: ناقص الخلقه بودن جنين، مجوز شرعي براي سقط جنين - حتي قبل از ولوج روح در آن - محسوب نمي‌شود، ولي اگر تهديد حيات مادر بر اثر استمرار حاملگي مستند به نظر پزشك متخصص و مورد اطمينان باشد يا موجب مشقت شديده باشد، سقط جنين قبل از ولوج روح در آن اشكال ندارد.

از بين بردن تعدادي از جنين‌ها براي حفظ بقيه

س: با توجه به روش‌هاي درمان نازايي كه در حال حاضر انجام مي‌شود، گاهي اوقات حاملگي‌هاي چندقلو ( چهارقلو) اتفاق مي‌افتد، كه در اكثر موارد، با زايمان زودرس در ماه‌هاي پنجم و ششم همراه است و جنين‌ها به ثمر نرسيده و از بين مي‌روند. يكي از روشهايي كه امروزه در دنيا انجام مي‌شود، كاهش تعداد اين جنين‌ها در ماه‌هاي اول حاملگي (پنجاه تا شصت روزگي) است، تا بقيه جنين‌ها بتوانند رشد كنند و حاملگي به ثمر برسد. آيا اين روش درماني از نظر شرع مقدس اسلام جايز است يا خير؟
ج: اگر كاهش بعضي از جنين‌ها، موجب زنده ماندن بقيه شود (و عدم كاهش، سبب از بين رفتن همه آنها گردد) اشكال ندارد.

خارج كردن زودهنگام جنين از رحم مادر براي نجات جان او

س: اگر دكتر متخصص تشخيص دهد كه اگر جنين با عمل جراحي خارج شده و در دستگاه نگهداري شود، به حيات خود ادامه خواهد داد، آيا اقدام به عمل جراحي جايز است؟ آيا حكم مسئله، قبل از ولوج روح و بعد از آن فرق دارد يا نه؟
ج: با فرض اينكه جنين در دستگاه زنده خواهد ماند، بيرون آوردن آن اشكالي ندارد و فرقي بين قبل از ولوج روح و بعد از ولوج روح نيست.

سقط جنين عمدي

س: من در هفته دهم حاملگي عمداً جنين را سقط كرده‌ام. نسبت به سقط جنين چه بايد بكنم؟
ج: سقط جنين بر شما حرام بوده است كه مرتكب شديد، ولي كفاره ندارد؛ ليكن ديه شرعي جنين را ضامن هستيد، و بايد ديه را به وارث شرعي او بپردازيد و خودتان از اين ديه ارث نمي‌بريد.