صراط: خسرو معتضد در خصوص اشرف پهلوی خواهر
فاسد شاه مخلوع ایران گفت: تاریخ درباره اشرفی پهلوی دو نوع قضاوت می کند
یک قضاوتی که در جامعه ایران و همینطور در جامعه بین المللی نسبت به اشرف
است و
معمولا منفی است یعنی وی آدمی است با داشتن اطلاعات علمی کم، بسیار جاه
طلب، قدرت طلب که به خیال خودش می خواست به نفع سلطنت پهلوی کارهایی بکند
که باعث ماندگاری رژیم
پهلوی شود و از نظر مالی مشکل داشته است.
وی افزود:سناتور «علی دشتی» که خودش
سال ها در دستگاه پهلوی بوده در کتاب «عوامل سقوط» اشرف پهلوی را یکی از عوامل و
دلایل سقوط سلسله پهلوی می داند به خاطر اینکه اشرف پهلوی بسیار در مسائل مالی دخالت
می کرد و بسیار مادی گرا بود و حق الحساب می طلبید و به قول دشتی که از زبان اشرف می گوید من دختر
رضاشاه هستم و باید من بخورم،در دوران مصدق که حکومت پهلوی ضعیف شده بود مطبوعات
خارجی و روزنامه نگاران از خارج به ایران می آمدند به خصوص روزنامه نگاران مصری و
عرب زبان مثل محمدحسین هیکل که هنوز هم زنده است.
استاد تاریخ کشورمان تصریح کرد: تاریخ ایران نسبت به اشرف پهلوی چندان خوشبین نیست و نمی شود انکار کرد که اشرف پهلوی یکی از عوامل سقوط رژیم پهلوی بوده است و محمدرضا شاه پهلوی بسیار از آن دلگیر بود. من این نظراتی که گفتم نظرات عمومی تاریخ است و تاریخ می گوید اشرف پهلوی از لحاظ مالی خوب نبود از لحاظ اخلاقی مشکل داشت.
معتضد در خصوص نظریه دیگر
تاریخ در خصوص اشرف پهلوی گفت: نظریه دیگری در سال های پس از انقلاب در
خارج متداول
شده که عده ای در زمانی که شاه احتیاج به کمک داشت از کشور گریختند و در
خارج خود
را پنهان کردند و الان دارای شبکه های ماهواره ای و وسایل تبلیغاتی در فضای
مجازی
هستند و بعضی از کشورها به آن ها کمک می کنند و این گروهی که از ایران فرار
کردند بعضی از آن ها توده ای و کمونیست بودند و جالب است که الان برخی از
آن ها در بی بی
سی مشغول به کار هستند این ها به تعریف و تمجید از اشرف پرداختند و در این
برنامه
هایی که از ماهواره پخش می شود یکسری افراد کم سواد که اگر از آنها بپرسید
کمتر از
10 کتاب تاریخی خوانده اند از اشرف تعریف می کنند و یک چهره جدیدی از اشرف
پهلوی
ایجاد می کنند که با اصل تاریخ مغایرت دارد.
وی در ادامه افزود: اما واقعیت این است که اشرف در تمام
امور دخالت می کرد و بسیار آدم مادی پول پرستی بود و این دو نظر در خصوص اشرف
پهلوی وجود دارد که نظریه اول واقعی و مبتنی بر اسناد و مدارکی است که وزارت اطلاعات
براساس اسناد ساواک در آورده است و یادداشت ها، زندگینامه ها از جمله خاطرات
منوچهر ریاحی که همه متضمن انتقاد از اشرف است که می گویند یک آدم کم اطلاعاتی
بوده که از چیزی خبر نداشته است.
معتضد در خصوص زندگی خصوصی اشرف پهلوی گفت: وی 3 بار ازدواج کرد که اولین شوهرش علی قوام بوده که
رضاشاه دستور به ازدواج آن می دهد که به محض اینکه رضاشاه از ایران خارج می شود
اشرف پهلوی از وی طلاق می گیرد که علی قوام پسر قوام الملک شیرازی بود. همسر دوم
اشرف پهلوی مصطفی احمدشفیق خلبان مصری بود که این آدم در ایران زمانی که فوزیه همسر محمدرضا پهلوی بود رفت و آمد داشت که از این طریق با اشرف پهلوی آشنا می شود
که این ازدواج علی رغم مخالفت محمدرضا انجام می شود و محمدرضا می گوید تو هنوز زن
علی قوام هستی ولی اشرف به زور طلاق می گیرد و زن مصطفی احمد شفیق می شود.
وی افزود: اشرف پهلوی بعد از
ازدواج با مصطفی احمدشفیق سعی می کند برخلاف قوانین ایران که یک فرد خارجی
نمی تواند وزیر کشور شود وی را وزیر هواپیمایی ایران کند اما مجلس در مقابل این
خواسته اشرف ایستادگی کرد و نگذاشت که اشرف شوهرش را وزیر کند ولی اشرف قدرت داشت
و مصطفی احمد شفیق را مسئول هواپیمایی کشوری کرد.
معتضد تصریح کرد: این فرد از 1329 به بعد پای مصری
ها را به ایران باز می کند و بسیار آدم مشکوکی بوده است یعنی در قاچاق خاویار و
مواد مخدر و غیره دست داشته است. سرتیپ امیر انصاری می گوید یکی از عللی که وی از
سمتش برکنار شد این بود که متوجه شدیم یکی از محموله های قاچاقی که از مصر وارد
ایران شد زیر نظر مصطفی احمد شفیق بود و گفتنی است در سال 1330 تعدادی از اسناد شرکت
نفت از ایران با هواپیما خارج شد و دکتر مصدق سوءظن برد که کار احمد شفیق است
بنابراین وی برکنار شد.
وی در ادامه بیان کرد: اشرف پهلوی به خوبی یاد نمی شود چرا که بسیاری از افسران شهربانی از جمله تیمسار یحیی افتخارزاده می گوید که اشرف پهلوی مواد مخدر وارد ایران می کرد و در هر صورت اشرف آدم جاه طلبی بود و بسیار به خاندان پهلوی ضرر رساند.
استاد تاریخ گفت: اشرف زمان پهلوی آنقدر قدرت داشت که زمانی که از خارج
به ایران می آمد تمام نمایندگان مجلس که طرفدار شاه بودند به استقبال وی می رفتند
و یکبار سگ وی به تنهایی به ایران بازگشت که باز هم عده ای به استقبال سگ وی رفتند.
تاریخ نگار کشورمان افزود:در اسناد بریتانیا هست
که نخست وزیر رزم آرا شکایت کرده است و حال جالب است که نامه هایی بین اشرف و رزم
آرا رد و بدل شده است که اظهار علاقه به یکدیگر می کنند ولی همین رزم آرا گفته است
که اشرف پهلوی از من تقاضای بیخودی دارد که می گوید محصول تریاک مزارع اصفهان را
با کامیون ها ارتش به تهران بیاورم که این صحبت رزم آرا در کتاب «فخرالدین عظیمی» هم
وجود دارد و باید بگویم اسم اشرف پهلوی در معاملات تریاک بسیار به چشم می خورد.
وی در ادامه بیان کرد: از سال 1336 بر سر زبان ها افتاده بود که قاچاق هروئین توسط اشرف انجام می شود که
سرلشگر یحیی افتخارزاده در تاریخ نظمیه در ایران گفته است که من وقتی رئیس اداره
مواد مخدر شدم برادرانی بودند در تهران که شیره کش خانه داشتند این برادران 7
کچلان نام داشت و ما آنها را دستگیر کردیم وقتی همه آنها را گرفتیم به من تلفن
زدند و گفتند که والاحضرت دستور دادند پرونده اینها را به دادسرا نفرست ولی من
فرستادم و این را بگویم که معمولا اشرف از
هر چیزی حق الحساب می گرفته و هر چیزی را حق خودش می دانسته مثلا بند کفش هایی که
به سربازان می فروختند به جیب اشرف می رفت.
معتضد تصریح کرد:ما اسنادی زیادی در خصوص زندگی اشرف پهلوی داریم که
در بسیاری از اسناد آمده است که شاه اجازه نمی داده که اشرف به ایران برگردد زیرا
برمی گشت مشکلات فراوانی ایجاد می کرد مثلا هنرپیشه های فارسی به خانه اشرف می
رفتند و سرانجام اشرف پهلوی بعد از جدایی احمد شفیق با مهدی بوشهری ازدواج کرد.
تاریخ نگار کشورمان در پایان خاطر نشان کرد:اشرف پهلوی می خواست یک نقش اجتماعی داشته باشد و چون خواهرش رئیس جمعیت صلیب سرخ ایران بود به خواهرش حسودی می کرد و به بهانه های مختلف سعی می کرد که یک سازمان خیریه ایجاد کند و سرانجام با کمک هژیر یک سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی را ایجاد می کند که این سازمان چند کار میکرد که یک کارش تشکیل هنرستان پرستاری بود و اشرف در راستای همین کارها شروع به فروختن بلیت های بخت آزمایی می کرد که در اسلام حرام است و سپس بنیاد خیریه اشرف پهلوی را با 10 میلیون تومان ایجاد کرد که شاه اشرف را تمسخر می کرد که تو 10 میلیون ثروت داری که اشرف از همه شرکت هایی که برای فعالیت به ایران می آمدند از این طریق حق الحساب می گرفت.