گروه سیاسی صراط - ماجرای حمله اخیر برخی تجمع کنندگان مقابل سفارت و کنسولگری عربستان سعودی در تهران و مشهد، همچنان با واکنش های فعالان سیاسی روبروست.
به گزارش گروه سیاسی صراط، اگرچه یک روز پس از این حادثه، تقریبا تمامی مقامات کشورمان از دولت و مجلس گرفته تا قوه قضاییه، به صورت یکپارچه اقدام مذکور را زیاده روی و "خلاف" دانستند اما همچنان برخی از سیاسیون تلاش دارند تا این اقدام را عادی جلوه داده و به صورت مرموزانه حتی از آن دفاع کنند.
اقدامات وحشیانه حاکمان جدید عربستان با محوریت شخص ملک سلمان، محمد بن نایف و محمد بن سلمان و عادل الجبیر، که منجر به راه اندازی جنگ جدید در منطقه، و تقویت تروریست های پراکنده کشورهای خاورمیانه شده، قطعا محکوم است؛ آنها به طور مشخص در مورد ایران نیز تنش های فراوانی ایجاد کردند؛ از تجاوز به دو نوجوان عمره گذار ایرانی در فرودگاه جده تا ماجرای بی تدبیری یا خیانت در جان باختن هزاران نفر از حجاج کشورهای اسلامی و اعدام برنامه ریزی شده و هدفدار شیخ نمر.
اما آنچه مسلم است اینکه واکنش هایی مانند آنچه در تهران و مشهد رخ داد، نه تنها کمکی به این قضایا نکرد بلکه باعث شد تا هزینه های سنگینی برای کشورمان در حوزه بین الملل رقم بخورد. البته در این میان، عملکرد سکانداران سیاست خارجی دولت تدبیر و امید نیز مورد انتقاد است اما فارغ از این موضوع، ابهام حل نشده ای در مورد برخی سیاستمداران کشورمان باقی مانده که به طور زیرپوستی و نامحسوس همچنان به دنبال توجیه حمله به سفارت و کنسولگری عربستان هستند.
اخیرا مسعود میرکاظمی، عضو جبهه پایداری ضمن اینکه خواسته تا "وزارت اطلاعات و وزارت کشور در مورد حمله به سفارت عربستان به مردم توضیح بدهند" گفته است: " نباید ماجرا به گونهای شود که اگر حرکت خودجوش بوده، زیر سؤال برود البته ممکن است در بین حرکتهای خودجوش هم گاهی تحرکات مشکوکی به وجود بیاید. دستگاه قضایی باید رسیدگی کند اگر خودجوش بوده که نیازی به محاکمه نیست ولی اگر خط و جریانی پشت آن هست و حرکت سازماندهی شده بوده، باید برخورد قضایی انجام شود."
تاکید میرکاظمی بر "خودجوش" بودن این اقدام، یادآور حادثه مشهور مهر پرت کردن به سمت علی لاریجانی رییس مجلس در 22 بهمن 91 است که طی آن، گروهی از سیاسیون که حمله کنندگان، از نظر سیاسی به آنها نزدیک بودند، همین اصطلاح "خودجوش" را بارها به کار برده بودند.
" خودجوش" بودن واقعه مذکور البته در گزارش تفحص مجلس، کاملا تکذیب شد. گزارش مذکور تاکید داشت که "وقوع غائله همراه با سازماندهی بوده و در سطوح تولید ادبیات خشونت و ایجاد انگیزش و در سطح عملیاتی دارای مقصرانی بوده است." در ادامه با اشاره به جزییاتی از سازماندهی برای غائله مذکور، نقش افراد "حلقه پرتو" در این حادثه تبیین شده بود.
سه سال پس از آن واقعه، اکنون حامیان، ساکتین و حتی تاییدکنندگان حادثه قم، غالبا همان نقش را در خصوص حادثه آتش زدن سفارت و کنسولگری عربستان ایفا می کنند و مدام بر "خودجوش" بودن ماجرا تاکید دارند.
این در حالی است که به سختی می توان پذیرفت چنین حادثه ای با این ابعاد، بدون سازماندهی و صرفا به خاطر احساسات معترضان به صورت خلق الساعه انجام شده باشد.
حال اینکه چرا عده ای که از پرتاب لنگه کفش و مهر به سمت رییس مجلس حمایت کرده بودند امروز هم از حمله به سفارت عربستان پشتیبانی می کنند، ابهامات زیادی را به وجود می آورد. ابهاماتی از جمله اینکه آیا عده ای از سیاست پیشگان، در مسائل مربوط به سیاست داخلی و خارجی، رویکرد یکسانی دارند و صرفا بسته به شرایط، کوکتل مولوتف را جانشین لنگه کفش و مهر کرده اند؟
به گزارش گروه سیاسی صراط، اگرچه یک روز پس از این حادثه، تقریبا تمامی مقامات کشورمان از دولت و مجلس گرفته تا قوه قضاییه، به صورت یکپارچه اقدام مذکور را زیاده روی و "خلاف" دانستند اما همچنان برخی از سیاسیون تلاش دارند تا این اقدام را عادی جلوه داده و به صورت مرموزانه حتی از آن دفاع کنند.
اقدامات وحشیانه حاکمان جدید عربستان با محوریت شخص ملک سلمان، محمد بن نایف و محمد بن سلمان و عادل الجبیر، که منجر به راه اندازی جنگ جدید در منطقه، و تقویت تروریست های پراکنده کشورهای خاورمیانه شده، قطعا محکوم است؛ آنها به طور مشخص در مورد ایران نیز تنش های فراوانی ایجاد کردند؛ از تجاوز به دو نوجوان عمره گذار ایرانی در فرودگاه جده تا ماجرای بی تدبیری یا خیانت در جان باختن هزاران نفر از حجاج کشورهای اسلامی و اعدام برنامه ریزی شده و هدفدار شیخ نمر.
اما آنچه مسلم است اینکه واکنش هایی مانند آنچه در تهران و مشهد رخ داد، نه تنها کمکی به این قضایا نکرد بلکه باعث شد تا هزینه های سنگینی برای کشورمان در حوزه بین الملل رقم بخورد. البته در این میان، عملکرد سکانداران سیاست خارجی دولت تدبیر و امید نیز مورد انتقاد است اما فارغ از این موضوع، ابهام حل نشده ای در مورد برخی سیاستمداران کشورمان باقی مانده که به طور زیرپوستی و نامحسوس همچنان به دنبال توجیه حمله به سفارت و کنسولگری عربستان هستند.
اخیرا مسعود میرکاظمی، عضو جبهه پایداری ضمن اینکه خواسته تا "وزارت اطلاعات و وزارت کشور در مورد حمله به سفارت عربستان به مردم توضیح بدهند" گفته است: " نباید ماجرا به گونهای شود که اگر حرکت خودجوش بوده، زیر سؤال برود البته ممکن است در بین حرکتهای خودجوش هم گاهی تحرکات مشکوکی به وجود بیاید. دستگاه قضایی باید رسیدگی کند اگر خودجوش بوده که نیازی به محاکمه نیست ولی اگر خط و جریانی پشت آن هست و حرکت سازماندهی شده بوده، باید برخورد قضایی انجام شود."
تاکید میرکاظمی بر "خودجوش" بودن این اقدام، یادآور حادثه مشهور مهر پرت کردن به سمت علی لاریجانی رییس مجلس در 22 بهمن 91 است که طی آن، گروهی از سیاسیون که حمله کنندگان، از نظر سیاسی به آنها نزدیک بودند، همین اصطلاح "خودجوش" را بارها به کار برده بودند.
" خودجوش" بودن واقعه مذکور البته در گزارش تفحص مجلس، کاملا تکذیب شد. گزارش مذکور تاکید داشت که "وقوع غائله همراه با سازماندهی بوده و در سطوح تولید ادبیات خشونت و ایجاد انگیزش و در سطح عملیاتی دارای مقصرانی بوده است." در ادامه با اشاره به جزییاتی از سازماندهی برای غائله مذکور، نقش افراد "حلقه پرتو" در این حادثه تبیین شده بود.
سه سال پس از آن واقعه، اکنون حامیان، ساکتین و حتی تاییدکنندگان حادثه قم، غالبا همان نقش را در خصوص حادثه آتش زدن سفارت و کنسولگری عربستان ایفا می کنند و مدام بر "خودجوش" بودن ماجرا تاکید دارند.
این در حالی است که به سختی می توان پذیرفت چنین حادثه ای با این ابعاد، بدون سازماندهی و صرفا به خاطر احساسات معترضان به صورت خلق الساعه انجام شده باشد.
حال اینکه چرا عده ای که از پرتاب لنگه کفش و مهر به سمت رییس مجلس حمایت کرده بودند امروز هم از حمله به سفارت عربستان پشتیبانی می کنند، ابهامات زیادی را به وجود می آورد. ابهاماتی از جمله اینکه آیا عده ای از سیاست پیشگان، در مسائل مربوط به سیاست داخلی و خارجی، رویکرد یکسانی دارند و صرفا بسته به شرایط، کوکتل مولوتف را جانشین لنگه کفش و مهر کرده اند؟