صراط: روزنامه ایران در گفت و گویی با حجت الاسلام علی یونسی دستیار ویژه رئیس جمهور به بررسی ابعاد انتخابات ریاست جمهوری 92 و مجلس 94 پرداخت.
اهم سخنان وي از اين قرار است:
**برخي در سال 92 اصرار داشتند شخصیت هایی مانند آقای هاشمی و یا رئیس دولت اصلاحات بار ديگر به عنوان کانديدا حضور یابند که من با حضور آنان هم موافق نبودم. معتقد بودم برای کسانی که 8 سال رئیس جمهوری بودند، فضای حضور دوباره باید برای همیشه بسته بماند، گرچه منع قانونی وجود ندارد.
**تندروها در انتخابات ریاست جمهوری، شکست خوردند و این شکست، سبب خواهد شد آنان به این زودیها نتوانند سر بلند کنند. شکست در انتخابات ریاست جمهوری برای آنان شکست سنگینی بود و تلاش بعدی هم بیسرانجام خواهد بود و آنان نمیتوانند شرایط سال 92 را در انتخابات امسال نیز پیاده کنند. زیرا باید به این نکته توجه کنیم که انتخابات، استراتژی قطعی جمهوری اسلامی است و حیات سیاسی نظام با انتخابات حفظ شده است. این استراتژی را امام راحل به ارث گذاشت و حقیقتاً رهبر معظم انقلاب نیز بر آن تأکید دارند و در دو سخنرانی اخیر خود نیز بر این استراتژی تأکید داشتند.
**همین آقایانی که عملاً انتخابات را قبول ندارند، وقتی که در انتخابات دوم خرداد شکست سختی متحمل شدند، باز هم همین انتخابات بود که آنان را نجات داد. آنان، زمانی که اصلاح طلبان سرگرم دعواهای داخلی بودند، ابتدا بخت خود را در انتخابات شورای شهر آزمایش کردند که برای این منظور، در آن دوران، آقای ناطق بزرگ ترین خدمت را به اصولگرایان کرد که البته متأسفانه قدر ایشان را ندانستند. ایشان در انتخابات شوراها، اصولگرایان را در یک عرصه محدودتری متحد کرد که سبب شد آنان شورای شهر را در دست گرفتند و پس از آن نیز توانستند شهردار انتخاب کنند و از آن سکو، پرواز کردند و ریاست جمهوری را در دست گرفتند.
**دعوای بین اصولگرایان و اصلاح طلبان را دعوای درستی میدانم. ما در این جا با دو جریان سیاسی رو به رو هستیم که هر دو به یک معنا اصولگرا هستند؛ یعنی هر دو ریشه دارند و نه امکان حذف هیچ کدام هست و نه به صلاح است که حذف شوند. اما جریان سوم که افراطگرایان هستند، همیشه برای جمهوری اسلامی مشکل ایجاد کردهاند. افراطگرایان هستند که گاهی اصولگرایان را به گروگان میگیرند. اصولگرایان باید بدانند که هرچه هزینه میدهند، برای همینهاست. احمدینژاد را اصولگرایان روی کار نیاوردند، بلکه آن گروه افراطی و تندرو روی کار آورد و البته اصولگرایان از او حمایت کردند، اما بعداً احمدینژاد بزرگ ترین ضربه را به جریان اصولگرایی زد.
**بعید میدانم اصولگرایان بتوانند ائتلاف مورد نظر خود را عملیاتی بکنند، اما در هر صورت، آنان همه اعتبارشان را از شخصیت هایی چون آقای ناطق، لاریجانی و دیگران دارند، اما متأسفانه ایشان را نادیده میگیرند و گاهی نیز به آنان نگاه ابزاری دارند. این درحالی است که همان طور که گفتم، در دوره ای، نجات آنان حاصل تلاش آقای ناطق نوری است. یا اکنون میبینیم که افراطیون بزرگ ترین ضربهها را به آقای لاریجانی زدند، درحالی که خدمتی که لاریجانی به اصولگرایان کرد، هیچ کس نکرد. موقعی که آقای لاریجانی در صدا و سیما بود، همه این سازمان را در اختیار آنان قرار داد یا موقعی که در مجلس بود، بزرگ ترین خدمت را به آنان کرد. اما تندروها این چهرهها را اذیت کردند. رنج و عذابی که لاریجانی از دست تندروها کشیده و میکشد، هیچ وقت از دست اصلاح طلبان نکشیده است.
**منظور از افراطیون اصلاح طلب، افرادی است که یا اصلاً جمهوری اسلامی را قبول نداشتند و خود را جا زده بوند یا اکنون در خارج از کشور علیه جمهوری اسلامی فعالیت میکنند. اصلاح طلبان در حال پرداخت هزینه این افراد هستند. من با بسیاری از اصلاح طلبان ارتباط دارم. میدانم که از نظر پیروی از اصول اسلام هیچ از اصولگرایان کم ندارند و در التزام به اخلاق اسلامی پایبند هستند، درحالی که متأسفانه برخی از اصولگرایان در این زمینه تجربه خوبی ندارند. باید تأکید کنم که چهرههای اصولگرایی چون مرحوم عسگراولادی یا مهدوی کنی از مفاخر ملی ما بودند و هستند.
**در انتخابات پیش رو، اصولگرایان معتدل، مستقل ها، اعتدالیون و اصلاح طلبان معتدل موفق خواهند شد رأی مردم را به خود اختصاص دهند.درباره اصلاح طلبان، معتقدم اساس مجلس آینده تغییر نمیکند، گرچه بیشتر طرفدار دولت خواهند بود و افراطیون کمتر در آن نقش خواهند داشت. از این رو، رئیس مجلس آینده راحت تر از حالا میتواند مجلس را مدیریت کند. مردم به قانون شکن ها، به افراد تندرو و کسانی که در مقابل دولت سنگ اندازی میکنند، توجهی نمیکنند. مگر اینکه این افراد براساس مناسبتهای خاصی راه پیدا کنند یا در فهرستی وارد شوند، اما اکثر کسانی که برای دولت کارشکنی کردند، در مجلس آینده راه ندارند.
**نباید از داغ شدن تنور انتخابات و هیجانات و رقابتهای آن بترسیم. رقابت شدید باعث حضور بیشتر مردم میشود و امنیت آینده ما را تأمین میکند. عدهای مایل نیستند که هیجان و شور وارد انتخابات شود، اما اشتباه میکنند، زیرا این هیجانات برای انتخابات لازم است. آقای احمدینژاد در آن مناظرات، نه فقط رقیب خود، بلکه کسانی را که ربطی به انتخابات نداشتند هم زیر سؤال برد. ایشان آقایان ناطق و هاشمی را، آن هم در شرایطی که قدرت دفاع نداشتند متهم کرد و همین امر، ریشه بسیاری از حوادث ناگوار 88 شد. در انتخابات مجلس مشکلی در سطح ملی نداریم، اما در سطح محلی ممکن است هیجانات از کنترل خارج شود که وزارت کشور باید توجه ویژهای به آن داشته باشد.
**از کسانی که از حضور حداکثری نامزدها نگران هستند، تعجب می کنم. زیرا آنان باید خوشحال باشند که افراد بیشتری برای انتخابات خبرگان رهبری یا برای مجلس شورای اسلامی ثبت نام کردند. اساساً باید برای حضور بیشتر نامزدها جشن گرفت، نه عزا. چرا نگران هستند و از چه نگران هستند؟ البته این یک واقعیت است که تنها کسانی از تعداد نامزدها ابراز نگرانی کردند که معمولاً از حضور اکثریت مردم در انتخابات هم خوشحال نیستند. چنین افرادی اغلب از حضور حداقلی مردم خوشحال میشوند. زیرا وقتی حضور مردم در انتخابات زیاد باشد، کسانی انتخاب خواهند شد که خوشایند آنان نیست.
**من، هیچ ستادی برگزار نکرده ام و در هیچ تصمیمات سیاسی در مورد انتخابات شرکت نکرده و منافع سیاسی و قومی را وارد رقابتهای جناحهای سیاسی نکرده ام. هیچ فهرستی هم ندارم و از هیچ فهرستی هم حمایت نمیکنم. اما انتظار داریم همه در انتخابات شرکت کنند و به نامزدهایی رأی دهند که در مجلس از حقوق آنان دفاع میکند.
اهم سخنان وي از اين قرار است:
**برخي در سال 92 اصرار داشتند شخصیت هایی مانند آقای هاشمی و یا رئیس دولت اصلاحات بار ديگر به عنوان کانديدا حضور یابند که من با حضور آنان هم موافق نبودم. معتقد بودم برای کسانی که 8 سال رئیس جمهوری بودند، فضای حضور دوباره باید برای همیشه بسته بماند، گرچه منع قانونی وجود ندارد.
**تندروها در انتخابات ریاست جمهوری، شکست خوردند و این شکست، سبب خواهد شد آنان به این زودیها نتوانند سر بلند کنند. شکست در انتخابات ریاست جمهوری برای آنان شکست سنگینی بود و تلاش بعدی هم بیسرانجام خواهد بود و آنان نمیتوانند شرایط سال 92 را در انتخابات امسال نیز پیاده کنند. زیرا باید به این نکته توجه کنیم که انتخابات، استراتژی قطعی جمهوری اسلامی است و حیات سیاسی نظام با انتخابات حفظ شده است. این استراتژی را امام راحل به ارث گذاشت و حقیقتاً رهبر معظم انقلاب نیز بر آن تأکید دارند و در دو سخنرانی اخیر خود نیز بر این استراتژی تأکید داشتند.
**همین آقایانی که عملاً انتخابات را قبول ندارند، وقتی که در انتخابات دوم خرداد شکست سختی متحمل شدند، باز هم همین انتخابات بود که آنان را نجات داد. آنان، زمانی که اصلاح طلبان سرگرم دعواهای داخلی بودند، ابتدا بخت خود را در انتخابات شورای شهر آزمایش کردند که برای این منظور، در آن دوران، آقای ناطق بزرگ ترین خدمت را به اصولگرایان کرد که البته متأسفانه قدر ایشان را ندانستند. ایشان در انتخابات شوراها، اصولگرایان را در یک عرصه محدودتری متحد کرد که سبب شد آنان شورای شهر را در دست گرفتند و پس از آن نیز توانستند شهردار انتخاب کنند و از آن سکو، پرواز کردند و ریاست جمهوری را در دست گرفتند.
**دعوای بین اصولگرایان و اصلاح طلبان را دعوای درستی میدانم. ما در این جا با دو جریان سیاسی رو به رو هستیم که هر دو به یک معنا اصولگرا هستند؛ یعنی هر دو ریشه دارند و نه امکان حذف هیچ کدام هست و نه به صلاح است که حذف شوند. اما جریان سوم که افراطگرایان هستند، همیشه برای جمهوری اسلامی مشکل ایجاد کردهاند. افراطگرایان هستند که گاهی اصولگرایان را به گروگان میگیرند. اصولگرایان باید بدانند که هرچه هزینه میدهند، برای همینهاست. احمدینژاد را اصولگرایان روی کار نیاوردند، بلکه آن گروه افراطی و تندرو روی کار آورد و البته اصولگرایان از او حمایت کردند، اما بعداً احمدینژاد بزرگ ترین ضربه را به جریان اصولگرایی زد.
**بعید میدانم اصولگرایان بتوانند ائتلاف مورد نظر خود را عملیاتی بکنند، اما در هر صورت، آنان همه اعتبارشان را از شخصیت هایی چون آقای ناطق، لاریجانی و دیگران دارند، اما متأسفانه ایشان را نادیده میگیرند و گاهی نیز به آنان نگاه ابزاری دارند. این درحالی است که همان طور که گفتم، در دوره ای، نجات آنان حاصل تلاش آقای ناطق نوری است. یا اکنون میبینیم که افراطیون بزرگ ترین ضربهها را به آقای لاریجانی زدند، درحالی که خدمتی که لاریجانی به اصولگرایان کرد، هیچ کس نکرد. موقعی که آقای لاریجانی در صدا و سیما بود، همه این سازمان را در اختیار آنان قرار داد یا موقعی که در مجلس بود، بزرگ ترین خدمت را به آنان کرد. اما تندروها این چهرهها را اذیت کردند. رنج و عذابی که لاریجانی از دست تندروها کشیده و میکشد، هیچ وقت از دست اصلاح طلبان نکشیده است.
**منظور از افراطیون اصلاح طلب، افرادی است که یا اصلاً جمهوری اسلامی را قبول نداشتند و خود را جا زده بوند یا اکنون در خارج از کشور علیه جمهوری اسلامی فعالیت میکنند. اصلاح طلبان در حال پرداخت هزینه این افراد هستند. من با بسیاری از اصلاح طلبان ارتباط دارم. میدانم که از نظر پیروی از اصول اسلام هیچ از اصولگرایان کم ندارند و در التزام به اخلاق اسلامی پایبند هستند، درحالی که متأسفانه برخی از اصولگرایان در این زمینه تجربه خوبی ندارند. باید تأکید کنم که چهرههای اصولگرایی چون مرحوم عسگراولادی یا مهدوی کنی از مفاخر ملی ما بودند و هستند.
**در انتخابات پیش رو، اصولگرایان معتدل، مستقل ها، اعتدالیون و اصلاح طلبان معتدل موفق خواهند شد رأی مردم را به خود اختصاص دهند.درباره اصلاح طلبان، معتقدم اساس مجلس آینده تغییر نمیکند، گرچه بیشتر طرفدار دولت خواهند بود و افراطیون کمتر در آن نقش خواهند داشت. از این رو، رئیس مجلس آینده راحت تر از حالا میتواند مجلس را مدیریت کند. مردم به قانون شکن ها، به افراد تندرو و کسانی که در مقابل دولت سنگ اندازی میکنند، توجهی نمیکنند. مگر اینکه این افراد براساس مناسبتهای خاصی راه پیدا کنند یا در فهرستی وارد شوند، اما اکثر کسانی که برای دولت کارشکنی کردند، در مجلس آینده راه ندارند.
**نباید از داغ شدن تنور انتخابات و هیجانات و رقابتهای آن بترسیم. رقابت شدید باعث حضور بیشتر مردم میشود و امنیت آینده ما را تأمین میکند. عدهای مایل نیستند که هیجان و شور وارد انتخابات شود، اما اشتباه میکنند، زیرا این هیجانات برای انتخابات لازم است. آقای احمدینژاد در آن مناظرات، نه فقط رقیب خود، بلکه کسانی را که ربطی به انتخابات نداشتند هم زیر سؤال برد. ایشان آقایان ناطق و هاشمی را، آن هم در شرایطی که قدرت دفاع نداشتند متهم کرد و همین امر، ریشه بسیاری از حوادث ناگوار 88 شد. در انتخابات مجلس مشکلی در سطح ملی نداریم، اما در سطح محلی ممکن است هیجانات از کنترل خارج شود که وزارت کشور باید توجه ویژهای به آن داشته باشد.
**از کسانی که از حضور حداکثری نامزدها نگران هستند، تعجب می کنم. زیرا آنان باید خوشحال باشند که افراد بیشتری برای انتخابات خبرگان رهبری یا برای مجلس شورای اسلامی ثبت نام کردند. اساساً باید برای حضور بیشتر نامزدها جشن گرفت، نه عزا. چرا نگران هستند و از چه نگران هستند؟ البته این یک واقعیت است که تنها کسانی از تعداد نامزدها ابراز نگرانی کردند که معمولاً از حضور اکثریت مردم در انتخابات هم خوشحال نیستند. چنین افرادی اغلب از حضور حداقلی مردم خوشحال میشوند. زیرا وقتی حضور مردم در انتخابات زیاد باشد، کسانی انتخاب خواهند شد که خوشایند آنان نیست.
**من، هیچ ستادی برگزار نکرده ام و در هیچ تصمیمات سیاسی در مورد انتخابات شرکت نکرده و منافع سیاسی و قومی را وارد رقابتهای جناحهای سیاسی نکرده ام. هیچ فهرستی هم ندارم و از هیچ فهرستی هم حمایت نمیکنم. اما انتظار داریم همه در انتخابات شرکت کنند و به نامزدهایی رأی دهند که در مجلس از حقوق آنان دفاع میکند.