صراط: صادق زیباکلام در یادداشتی در روزنامه قانون با عنوان «برجام عصای موسی نیست» می نویسد: « حملاتي كه بعد از اجراي برجام به دولت آقاي روحاني وارد خواهند كرد مسائل اقتصادي است كه در سادهترين شكل آن دولت را به باد انتقاد خواهند گرفت كه آقاي روحاني! برجام اجرا و تحريمها هم برچيده شد پس چرا اقتصاد تكاني نخورده است؟چرا همچنان هفت ميليون بيكار هستند و چرا كشور همچنان درحالت ركود قرار دارد؟ در پاسخ به اين انتقادات بايد گفت مگربرجام عصاي موسي است كه براي اقتصاد ايران معجزه كند؟
در يك تصوير كلي ميتوانيم بگوييم كه تحريمها يك سنگي بودند كه برپاي اقتصاد ايران بسته شده بودند و اميد هيچگونه حركتي در اقتصاد ايران وجود نداشت.
برداشته شدن اين سنگ به معناي اين نيست كه حالا ايران ميتواند در مسابقه دوی اقتصاد شركت كند و مدال طلا بگيرد.برجام صرفا به معناي آن است كه اقتصاد ايران در يك شرايط طبيعي قرار ميگيرد. آنچه به مخالفين دولت بايد متذكر شد آن است كه اقتصاد ايران يك اقتصاد فاسد و ناكارآمد دولتي است كه آقاي روحاني يا هيچ دولت ديگري نميتواند براي بهبود وضعيت آن معجزه كند. به منتقدين بايد تذكر داد كه كدام يك از توليدات يا صنايعی كه در داخل كشور سرپا هستند محصولاتشان قابل رقابت با بازار جهاني است؟ چين را اگر كنار بگذاريم آيا توليدات ساخت ايران ميتواند حتي با محصولات تركيه رقابت كند؟
كشور دچار ركود سنگيني است كه خيلي هم به برجام مرتبط نيست.آنچه بايد به منتقدان يادآوري كرد اين است كه بودجه سال 1394 چهل و هفت هزارميليارد تومان بودجه عمراني پيش بيني شده بود.در 6 ماه اول سال 94 فقط هشت هزار و ششصد ميليارد تومان بيشتر از اين مبلغ هزينه نشد . حتي اگر فرض بگيريم كه در 6 ماهه دوم هم همين مقدار هزينه شود اين به معناي آن است كه از 47 هزار ميليارد بودجه عمراني كمتر از نصف آن هزينه شده است و اين به واسطه ركود است و يا به مخالفان برجام بايد يادآوري كرد انبار تمام توليدكنندگان داخلي كشورمملو از كالاها و توليدات ساخته شده است كه بازاري براي آنها نيست.
واقع مطلب آن است كه دولت آقاي روحاني به كنار، در 250سالي كه از انقلاب صنعتي ميگذرد ما حتي يك نمونه اقتصاد دولتي هم نداشتهايم كه موفق بوده و توانسته باشد حداقل انتظارات اقتصادي را برآورده كند پس هيچ انتظاراقتصادي از دولت نميتوان داشت. تنها انتظاري كه ميتوان از دولت داشت آن است كه چرا آقاي روحاني واقعيتهاي اقتصادي را با مردم در ميان نميگذارد كه در اقتصاد غلط و پوپوليستي ايران ما سالي 50 هزارميليارد تومان يارانه پرداخت ميكنيم درحاليكه كل هزينهاي كه صرف بودجه عمراني كردهايم در بهترين حالت حدود 20 هزار ميليارد تومان است.
كدام اقتصاد در دنيا داراي چنين وضعيت غمانگيزي است؟ انتقادي كه به دولت آقاي روحاني وارد ميشود اين است که آقاي روحاني به جاي صحبت از شيب ملايم، نوراميدي كه در انتهاي تونل است و دادن وعدهوعيدهاي خوشبينانه به مردم، ايشان دفعه بعد كه در تلويزيون ظاهر شد بايد در مورد اقتصاد ايران واقعيتها را بگويد وگرنه خطر بروز احمدينژاد ديگري در انتخابات سال 1396 خيلي هم دور از ذهن نيست.
در يك تصوير كلي ميتوانيم بگوييم كه تحريمها يك سنگي بودند كه برپاي اقتصاد ايران بسته شده بودند و اميد هيچگونه حركتي در اقتصاد ايران وجود نداشت.
برداشته شدن اين سنگ به معناي اين نيست كه حالا ايران ميتواند در مسابقه دوی اقتصاد شركت كند و مدال طلا بگيرد.برجام صرفا به معناي آن است كه اقتصاد ايران در يك شرايط طبيعي قرار ميگيرد. آنچه به مخالفين دولت بايد متذكر شد آن است كه اقتصاد ايران يك اقتصاد فاسد و ناكارآمد دولتي است كه آقاي روحاني يا هيچ دولت ديگري نميتواند براي بهبود وضعيت آن معجزه كند. به منتقدين بايد تذكر داد كه كدام يك از توليدات يا صنايعی كه در داخل كشور سرپا هستند محصولاتشان قابل رقابت با بازار جهاني است؟ چين را اگر كنار بگذاريم آيا توليدات ساخت ايران ميتواند حتي با محصولات تركيه رقابت كند؟
كشور دچار ركود سنگيني است كه خيلي هم به برجام مرتبط نيست.آنچه بايد به منتقدان يادآوري كرد اين است كه بودجه سال 1394 چهل و هفت هزارميليارد تومان بودجه عمراني پيش بيني شده بود.در 6 ماه اول سال 94 فقط هشت هزار و ششصد ميليارد تومان بيشتر از اين مبلغ هزينه نشد . حتي اگر فرض بگيريم كه در 6 ماهه دوم هم همين مقدار هزينه شود اين به معناي آن است كه از 47 هزار ميليارد بودجه عمراني كمتر از نصف آن هزينه شده است و اين به واسطه ركود است و يا به مخالفان برجام بايد يادآوري كرد انبار تمام توليدكنندگان داخلي كشورمملو از كالاها و توليدات ساخته شده است كه بازاري براي آنها نيست.
واقع مطلب آن است كه دولت آقاي روحاني به كنار، در 250سالي كه از انقلاب صنعتي ميگذرد ما حتي يك نمونه اقتصاد دولتي هم نداشتهايم كه موفق بوده و توانسته باشد حداقل انتظارات اقتصادي را برآورده كند پس هيچ انتظاراقتصادي از دولت نميتوان داشت. تنها انتظاري كه ميتوان از دولت داشت آن است كه چرا آقاي روحاني واقعيتهاي اقتصادي را با مردم در ميان نميگذارد كه در اقتصاد غلط و پوپوليستي ايران ما سالي 50 هزارميليارد تومان يارانه پرداخت ميكنيم درحاليكه كل هزينهاي كه صرف بودجه عمراني كردهايم در بهترين حالت حدود 20 هزار ميليارد تومان است.
كدام اقتصاد در دنيا داراي چنين وضعيت غمانگيزي است؟ انتقادي كه به دولت آقاي روحاني وارد ميشود اين است که آقاي روحاني به جاي صحبت از شيب ملايم، نوراميدي كه در انتهاي تونل است و دادن وعدهوعيدهاي خوشبينانه به مردم، ايشان دفعه بعد كه در تلويزيون ظاهر شد بايد در مورد اقتصاد ايران واقعيتها را بگويد وگرنه خطر بروز احمدينژاد ديگري در انتخابات سال 1396 خيلي هم دور از ذهن نيست.