برهان/سید یاسر جبرائیلی؛ در حالی که بیش از شش ماه به انتخابات دور نهم مجلس شورای اسلامی زمان باقی است، جذابیت صندلیهای سبز، «محمد خاتمی» رییس جمهور اصلاحات را هم به تکاپو واداشته است و به هر مناسبتی پیامی میدهد و خطابهای میخواند؛ از گذشت آمنه بهرامی از جرم مرد اسیدپاش گرفته تا مناسبت صدور فرمان مشروطه و فرارسیدن ماه رمضان، بهانه ای برای سید محمد خاتمی شد تا به بازخوانی آرا و نظرات خویش و طرح مطالبات جریان متبوعش بپردازد. این رویکرد که بیشتر با هدف اظهار وجود و احیای مجدد جبههی بیجان اصلاحطلبی صورت میگیرد، یاد آور بیانیههای یارغار خاتمی در ایام فتنه ۸۸ میباشد، در آن مقطع هم به هر میزان که آتش فتنه کم فروغ و تحرکات فتنهگران بیرمق میشد، فاز صدور بیانیهها البته بدون هیچ نتیجهای بالا میگرفت. یادداشت زیر ابعاد بیشتری از تحرکات خاتمی در دوسال اخیر را بازخوانی مینماید.
انتخابات دهم ریاست جمهوری سرانجام در ۲۲ خرداد ماه ۱۳۸۸ برگزار شد و همانطوری که بسیاری از تحلیلگران و حتی خود اصلاحطلبان پیشبینی کرده بودند، «محمود احمدینژاد» توانست برای یک دورهی چهار سالهی دیگر به عنوان ریاست جمهوری اسلامی ایران انتخاب شود[۱] اما واکنش رقیب اصلی او یعنی «میرحسین موسوی» به نتیجهی انتخابات نه تنها ارسال پیام تبریک به احمدینژاد و اعلام آمادگی برای همکاری نبود که او و حامیانش در یک روند برنامهریزی شده، اعلام پیروزی نموده و مجریان را متهم به تقلب در انتخابات کردند.
در این میان خاتمی هم به عنوان یکی از بازیگران اصلی، نقش ویژهای داشت. وی با اینکه پیش از این آشکارا گفته بود در ایران تقلب ممکن نیست، به جای آنکه در برابر مدعیان تقلب همان موضع آشکار را تکرار کند، در پس پردهها آتش بیار معرکه شد. او صبح روز بعد از انتخابات یعنی زمانی که آرا هنوز در حال شمارش بود، به همراه «میرحسین موسوی» و «سیدحسن خمینی» به دیدار «هاشمی رفسنجانی» رفت. به گفتهی هاشمی، خواستهی این سه تن در دیدار ظهر ۲۳ خرداد، «ابطال انتخابات بود و راههای قانونی را نیز قبول نداشتند.»[۲]
نقش زیرکانهی خاتمی در پروژهی القای تقلب به دیدار با هاشمی محدود نمیشود. او روز جمعه ۲۲ خرداد هنگام انداختن رأی خود به صندوق، یعنی در حالی که هنوز چند ساعت بیشتر از آغاز رأیگیری نمیگذشت، در یک موضعگیری تعجب برانگیز، ذهنها را برای پذیرش ادعای تقلب آماده کرد: «همهی شواهد امر حاکی است موسوی انتخابات را برده است اما من پیشگو نیستم.»[۳] این سخنان در ابعاد گستردهای توسط رسانههای خبری حامی موسوی پوشش داده شد. با این اوصاف، روشن بود که تیم اصلاحات چه برنامهای در سر دارد و به دنبال چیست؟ از این زمان به بعد خاتمی، همان الگوی رفتاری آشنایش را که در همهی حوادث رادیکالی حیات سیاسیاش دنبال کرده، پی میگیرد؛ به پشت پرده میخزد و سکان رادیکالیسم را به موسوی میسپارد تا اگر کودتا شکست خورد و کسی قربانی شد؛ این فرد، میرحسین باشد.
با توجه به اینکه خاتمی پیش از انتخابات آشکارا از نبود امکان تقلب در سیستم انتخاباتی ایران سخن رانده بود، از او انتظار میرفت در مقابل ادعای موسوی موضعی آشکار اتخاذ کند. او اما روز ۲۵ خرداد، با صدور بیانیّهای به مناسبت تظاهراتی که بنا بود حامیان موسوی در تهران برپا کنند، بدون اینکه اشاره به «ماهیّت رخداد مورد نظر خود کند» نوشت: «آنچه در جریان انتخابات اخیر ریاست جمهوری اتفاق افتاد باعث خدشهدار شدن اعتماد عمومی و منجر به واکنشهای طبیعی و پر احساس مردم عزیز ما در سراسر کشور شده است. این حق مسلم مردم است که خواستار حفظ آرای خود شوند و وظیفهی مسلم مسؤولان کشور است که امانتدار این آرا باشند و تلاش کنند اعتماد عمومی که بزرگترین پشتوانهی کشور و نظام است، حفظ و تقویت شود.» وی در ادامه، خواستههای موسوی را روشن دانست و نوشت که این مطالبات، «خواست همهی ماست.»[۴]
«ابطال انتخابات» خواستهای بود که جریان فتنه از آن کوتاه نمیآمد، چرا که برای پیشبرد طرح کودتا، ابطال، یک گام اساسی محسوب میشود لذا روز ۲۶ خرداد وقتی جمعی شامل نمایندگان کاندیداها، نمایندگان مسؤولان اجرایی، نظارتی و کمیسیون تبلیغات انتخابات به دیدار رهبر معظم انقلاب رفتند، نمایندگان موسوی و کروبی همچنان بر ابطال اصرار میورزیدند و البته جواب قاطعی از زبان رهبر انقلاب شنیدند: «یک مطلبی هم راجع به ابطال انتخابات بگویم که دیگر هیچ وقت چنین مطلبی را تکرار نکنید. اگر امروز تمام دنیا نیز روبهرویم جمع شوند و بایستند و بگویند انتخابات باید ابطال شود، بنده هرگز زیر بار نخواهم رفت. ابطال انتخابات تودهنی به مردم است و بنده به هیچ عنوان از حقوق مردم کوتاه نخواهم آمد.»[۵]
با این وجود، ادعاهای بیاساس و بیمنطق موسوی و حامیانش دربارهی وقوع تقلب، کشور به ویژه تهران را در هفتهی پس از انتخابات صحنهی ناآرامی و آشوب کرده بود. این رفتار غیرمنطقی، عدم تمکین در برابر قانون و دعوت حامیان به شورش خیابانی باعث شد رهبر معظم انقلاب پشت تریبون نماز جمعهی ۲۹ خرداد حاضر شده و با آشوبگران اتمام حجت کنند.
خاتمی اما در واکنش به بیانات رهبر انقلاب و اسناد و مطالبی که در رسانهها دربارهی دخالت بیگانگان در انتخابات منتشر شد، طی بیانیّهای به مناسبت تظاهرات حامیان موسوی در شنبه ۳۰ خرداد، «انتساب حرکت سالم مردم به بیگانگان» را «جلوهای از سیاستهای نادرست» دانست که «سبب دورتر شدن مردم از حکومت میشود.» او در این بیانیّه نوشت: «در ایران انتخاباتی برگزار شده است و انبوهی از مردمان بزرگوار که آن حماسهی حضور را آفریدند نتیجهی اعلام شده را باور ندارند و به آن معترضاند. اعتماد عمومی در این زمینه لطمه دیده است و بستن راه اعتراض مدنی به روی مردم به معنی گشودن راههای خطرناکی است که خدا میداند به کدام سرانجام برسد.»[۶]
این تلاش خاتمی برای تبرئهی جریان برانداز از همراهی و وابستگی به دشمنان خارجی جمهوری اسلامی در حالی بود که برخی نشریات و حتی مقامهای غربی آشکارا به حمایت کشورهای غربی از کودتای سبز اذعان میکردند؛ از جمله «باراک اوباما» رییس جمهور آمریکا در موردی گفت: «موسوی به منشأ الهامبخش آن دسته از هموطنان خود تبدیل شده است که خواهان گشایش به سوی غرب هستند. حق آزادی بیان و تجمع که مردم ایران خواهان آن هستند آرزوها و آرمانهای جهان شمولاند.»[۷] این نخستین بار بود که یک رییس جمهور آمریکایی از یک کاندیدای انتخابات ایران نام برده و از او حمایت میکرد.
خاتمی هرچند در ظاهر خود را کنار کشیده بود و آنچه از او علنی میشد، توصیههایی «پدرانه» و از موضع بالا بود اما شخصیّتهای بسیاری بودند که از نقش در پس پردهی او باخبر بودند؛ بسیار بودند کسانی که میدانستند خاتمی در خفا چه میگوید؟ با چه کسی تماس میگیرد؟ با کدامین شخصیّتها جلسه میگذارد و خلاصهی کلام، نقشش در کودتای سبز چیست؟ این بود که سرانجام، هیأت منتخبی از سوی کمیسیون امنیّت ملی و سیاست خارجی مجلس که در رابطه با حوادث پس از انتخابات برای جویا شدن نظر مراجع و شخصیّتهای مؤثر نظام و نیز ارایهی اطلاعات لازم به آنان دربارهی انتخابات به دیدار آنان میرفت. در تاریخ ۸/۴/۸۸ به دیدار خاتمی رفت تا بلکه بتواند او را در معرض حقایق قرار داده و از مواضع ناصواب دورش کند، اما موفق نشد. خاتمی در این دیدار دغدغهی خود را لطمه خوردن به اعتماد عمومی دانست و راهکاری که برای حل این مسأله ارایه داد، تشکیل یک هیأت بیطرف بود: «به هر حال حادثهای رخ داده و مردم به آن اعتراض دارند؛ باید اشکالات را رفع و مردم را قانع کرد. حل این مسأله میتواند با تشکیل یک هیأت بیطرف صورت پذیرد.»[۸] هدف خاتمی در اینجا از ارایهی پیشنهاد تشکیل «هیأت بیطرف»، در حقیقت برداشتن اولین گام برای دور زدن قانون اساسی و رهبری و بیاعتبار کردن نهادهای قانونی از جمله شورای نگهبان و وزارت کشور است؛ چنانکه در ادامه خواهیم دید، این نظریّه بعدها به شکل کاملتری در قالب طرح «رفراندوم» از سوی خاتمی ارایه شد و نشان داد که او هنوز نقشهی ابطال انتخابات را در سر دارد.
چند ماه بعد، روزنامهی کیهان از قول حجت الاسلام «حسین ابراهیمی» عضو کمیسیون امنیّت ملی نوشت، خاتمی در این دیدار گفته است: «به موسوی و کروبی گفتم قبل از آن که آقا به نماز جمعه تشریف ببرند شما مطالبتان را بنویسید و به آقا بدهید و اگر به انتخابات اعتراض دارید، بگویید تخلف شده اما شما تعیین تکلیف کنید و ما نظر شما را میپذیریم. من به آنها گفتم این کار به نفعتان است ولی متأسفانه این کار را نکردند.»[۹]
این سخنان خاتمی با بیانیّهای که وی پس از سخنان رهبری در نماز جمعه صادر کرد و نسبت به مواضع ایشان معترض شد، در تناقض آشکار بود. از همین جا مشخص شد که «سیدمحمد خاتمی» قصد دارد ادامهی راه را با «یکی به نعل و یکی به میخ زدن» ادامه دهد تا بتواند هم خود را در چارچوب نظام حفظ کند و هم جایی در میان یاران رنگی خود داشته باشد تا ببیند سرانجام کار چه خواهد شد. جالب اینکه خاتمی هیچ گاه در مواضع، سخنرانیها و بیانیّههایش از واژهی «تقلب» استفاده نکرد! تا مبادا بار حقوقی و جزایی این ادعای دروغ و ضد امنیّتی بعدها گریبانش را بگیرد.
رییس دولت اصلاحات در تیرماه ۸۸ دیداری هم با خانوادههای دستگیر شدگان در ناآرامیهای پس از انتخابات داشت که در این ملاقات از واژهی «شهید» برای توصیف کشته شدگان در این ناآرامیها استفاده کرد و خطاب به میهمانانش گفت: «متأسفم از اینکه اعلام کنم جرم شما و عزیزانتان این است که در ایران ماندید و برای تقویّت نظام و تأمین حقوق مسلم مردم تلاش کردید و اینک باید مورد بیمهری و کم لطفی قرار بگیرید.»[۱۰]
دستگیر شدگان پس از انتخابات البته به آشوبگران کف خیابانها محدود نمیشدند. چهرههای شاخصی نیز روانهی بازداشتگاه شده بودند که در ستاد مرکزی فرماندهی و عملیّات فتنه، از جمله ستاد قیطریه، مشغول طراحی فازها و مراحل کودتا، سازماندهی تجمعها و شبکههای اجتماعی بودند؛ اشخاصی که با دستگیریشان، فضا رو به آرامش گذاشت. اواسط تیر ماه بود که رسانهها خبر از پخش اعترافهای این چهرهها در آیندهای نزدیک دادند اما خاتمی و دوستانش با علم به اینکه در اعترافهای احتمالی یاران چه حقایقی فاش خواهد شد، دست به قلم بردند و نامهای خطاب به مراجع نوشتند.
در این نامه به پخش اعترافهای بازداشت شدگان پس از انتخابات اشاره شده و آمده بود: «دستگاههای تبلیغاتی دولتی و به ویژه صدا و سیما ... با پخش اعترافهای نمایشی، سعی در اثبات اینگونه اتهامهای واهی به حرکتی مردمی دارد که تنها و تنها برای پاسداشت جمهوریّت نظام شکل گرفت.»
نامهی یاد شده در پایان، از مراجع تقلید خواسته بود روند رسیدگی به اتهامها به مجاری قانونی بازگردانده شود. این نامه هدف دیگری نیز داشت و آن تلاش برای ایجاد شکاف میان مرجعیّت و نظام در درجهی اول و تبدیل این شکاف به تضاد در درجهی دوم بود.
خاتمی در ادامهی فعالیّتهای خود در ارتباط با حوادث پس از انتخابات، یک بار خواستار تحقیق و تفحص مجلس از انتخابات شد[۱۱] و یک بار دیگر «همه پرسی» را راه برون رفت از شرایط موجود دانست[۱۲] که با واکنشهایی همراه بود. از جمله «حسین شریعتمداری» مدیر مسؤول روزنامهی «کیهان» این پیشنهاد را دستورالعمل «مایکل لدین» دستیار ویژهی وزیر دفاع وقت آمریکا دانست.[۱۳]
از نظر «رضا روستا آزاد» عضو شورای مرکزی جمعیّت ایثارگران انقلاب اسلامی نیز بحث رفراندم در حقیقت همان بحث ابطال انتخابات بود که موسوی پیش از آن مطرح کرده بود.[۱۴] حکایت تاریخ، حکایت جالبی است. میتوان سرمقالههای خاتمی برضد طرح رفراندوم بنیصدر را از دل صفحات سوگوار زمان بیرون کشید و در مقابل «خاتمی ۸۸» قرار داد تا بلکه به انحراف خود اعتراف کند اما دریغ که او نه تنها به انحراف باور نداشت، بلکه وقتی کلام امام(ره) از رسانهها پخش میشد تا راهگشا و راهنمای پیروانش شود، داد خاتمی در میآمد که «چه چهرهی ناپسندی که از امام نشان داده نشد!»
به هر صورت، سرانجام وقتی موعد پخش اعترفها فرا رسید، «محمدعلی ابطحی» عضو مجمع روحانیون مبارز پشت تریبون دادگاه رفت و هر آنچه خاتمی در این مدت تلاش کرده بود نهان بماند، آشکار ساخت. او رفتارهای میرحسین موسوی و محمد خاتمی را عامل آسیب رسیدن به مردم در روزهای پس از انتخابات عنوان کرد. ابطحی در ادامهی صحبتهایش از یک مثلث حامی تقلب سخن به میان آورد که اضلاع آن را خاتمی، هاشمی رفسنجانی و موسوی تشکیل میدادند. او گفت: «خاتمی فضای جامعه را میشناخت، وی اقتدار نظامی، انتظامی و مقام معظم رهبری که در جایگاه والایی قرار دارند را میشناخت و با توجه به اینکه وی نسبت به این موضوعات شناخت داشت، این یک نوع خیانت است که از موسوی در موضوع تقلب حمایت کرد ... پس از انتخابات در جلسهی مشترکی هاشمی رفسنجانی، موسوی و خاتمی با یکدیگر هم قسم شدند که پشت یکدیگر را خالی نکنند و بنده نمیدانم که این تنها نگذاشتن و یاری کردن یکدیگر پس از ۱۱ میلیون فاصلهی رأی برای چه بود.»[۱۵]
خاتمی بلافاصله در واکنش به سخنان ابطحی، با نمایشی خواندن دادگاه متهمان، اعترافهای مطرح شده را فاقد اعتبار عنوان کرد.[۱۶] اواخر مرداد ماه «رضا پهلوی» فرزند شاه مخلوع ایران که با هفته نامهی آلمانی «اشپیگل» گفتوگو میکرد، از اینکه خاتمی و هاشمی در مسیر درست حرکت میکنند، ابراز خوشحالی کرد و گفت: «من امیدوارم که آنها به شکل صریحتری انتقادهای خود را نه تنها نسبت به تصمیمهای رهبری، بلکه به تمام نظام ابراز کنند. به عنوان مخالف سیاسی رژیم روحانیون در ایران فعال بوده و با اصلاحطلبان و معترضین در تماس هستم.»[۱۷] خاتمی واکنشی نسبت به این مصاحبه نشان نداد و سکوت کرد تا نشان دهد حتی با خاندان پهلوی نیز حاضر به مرزبندی نیست.
در فاصلهی مهرماه ۸۸ تا نهم دی ماه ۸۸ که اعتراضهای هواداران موسوی به طور پراکنده ادامه داشت و موسوی به مناسبتهای مختلف با صدور بیانیّه بر ادامهی راهی که آغاز کرده بود، پا فشاری میکرد، حوادث بسیاری رخ داد که خاتمی دربارهی بیشتر آنها موضع خاصی نگرفت. در این دوره، حامیان موسوی مسجد «لولاگر» واقع در خیابان آذربایجان تهران را به آتش کشیدند تا نشان دهند با چه چیزی مشکل دارند و در پی چه هستند؟ ماجرا به اینجا ختم نشد و افراطیون در تجمعهای غیرقانونی که برگزار میکردند، سراغ مبانی جمهوری اسلامی نیز رفته و با شعار «جمهوری ایرانی» در مقابل «جمهوری اسلامی» خواستهی خود را در حذف اسلام از نظام سیاسی ایران علنی کردند. اهانت به عکس امام خمینی(ره)، روزه خواری آشکار در نماز جمعهی قبل از روز قدس به امامت هاشمی رفسنجانی نیز از دیگر تحرکات ساختارشکنانهی عوامل فتنهی ۸۸ بود. خاتمی ترجیح داد در برابر تمامی این رویدادها سکوت اختیار کند.
پس از حوادث روز عاشورا و اتمام حجت نظام و مردم با جریان فتنه، خاتمی نیز که به مرگ فتنه یقین حاصل کرده بود، زبان گشود و با ادبیات متفاوتی سخن گفت: «ان شاء الله امسال هم ایرانیان با هر گرایش و موقعیّتی سی و یکمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی را گرامی خواهند داشت؛ امری که به طور قطع متعلق به یک جناح یا بخش خاصی از جامعه نیست.»[۱۸] این سخنان خاتمی در حقیقت نوعی تلاش برای نزدیک کردن خود به نظام محسوب میشد.
دربارهی گامهایی که خاتمی در مرز فتنه گران و نظام برداشت و پس از شکست فتنه رو به نظام کرد، میتوان دو فرضیّه متصور شد. اول آن که چنین سیاستی، مشی شخص خاتمی و هدف از اتخاذ آن نیز دلبستگی به جریان برانداز از یک سو و نداشتن اطمینان از پیروزی کودتای رنگی از سوی دیگر بوده است و فرضیهی دوم اینکه اصلاحطلبان، خاتمی را به عنوان یک «سرمایه» برای بازگشت احتمالی به درون نظام حفظ کرده و به او توصیه نمودهاند از اتخاذ مواضع رادیکالی پرهیز کند. بررسیها ما را به صحت تلفیقی از این دو فرض میرساند. زیرا، اول؛ خاتمی هم خود شخصیّت تنش گریزی دارد و از هرگونه جدال و افراط پرهیز دارد و دوم؛ بعدها اخباری به گوش رسید که اصلاح طلبان آشکارا خاتمی را سرمایهی اصلاحات برای بازگشت به درون حاکمیّت میخوانند.
در این میان برخی که گویا نقش پررنگ سیدمحمد خاتمی در حوادث مرتبط با فتنهی ۸۸ را به فراموشی سپرده بودند، این دست تحرکات او را اتفاقی مثبت و مبارک ارزیابی کرده و در قالب ایدهی «جذب حداکثری» رهبر معظم انقلاب، در پی ارایهی نظریّهی بازگرداندن خاتمی به درون نظام برآمدند. شاید همین تحرکات بود که خاتمی را به جایگاه «مدعی» نشاند تا او در دی ماه سال گذشته در دیدار با جمعی از فراکسیون اقلیّت مجلس هشتم، برای بازگشت خود به دامان نظام و حضور این طیف در انتخابات آینده، «شرط» تعیین کند.
مسألهای که اگر چه واکنش آشکار دلسوزان نظام را در پی داشت لکن چند ماه بعد با ادبیاتی جدید مجدد مطرح شد. خاتمی در اواخر اردیبهشت ماه طی اظهارنظری گفت: «اگر ظلمی شده است که شده است، همه بیاییم عفو کنیم و به آینده نگاه کنیم.» وی همچنین تأکید کرده بود «عقلاً ساز و کاری را برای انتخابات در نظر بگیرند تا در آن حرف و حدیث نباشد.» به عبارتی میتوان ادعا نمود که این مسأله در همان مقطع به تاکتیک مصالحه معروف شد که جدیترین شروع انتخاباتی خاتمی محسوب میشود. ادعایی که با نیم نگاهی به تحرکات بعدی وی میتوان به صحت آن پی برد.
روز ۲۰ خرداد ماه نیز خاتمی در دیدار با جمعی از خانوادههای شهدای خرمشهر و فعالان سیاسی این شهر ضمن ابراز امیدواری نسبت به آزادی مهدی کروبی و میرحسین موسوی و همهی زندانیان گفت: «همین امر موجب لطافت فضا خواهد بود و گامی است بلند برای گذر از وضعیّت امنیّتی به فضای سالم سیاسی که هم نظام و هم حکومت و هم مردم از آن بهره خواهند برد.»
البته مرد عبا شکلاتی اصلاحات در هیچ یک از این مواضع هیچ گونه اشارهای نسبت به فتنه انگیزیهای کسانی که خواستار آزادیشان شده بود و بحرانی که به دست آنها برای کشور به وجود آمد، نداشت. روند پلکانی افزایش توقعهای فزون خواهانهی خاتمی کار را به جایی رساند که به طور رسمی از جایگاه تعیین تکلیف برای نظام برآمده تا جایی که یک ماه بعد طی اظهارنظری در جمع دانشجویان شیرازی ضمن صاحب حق خواندن خود گفت: «باید فضا را فضای آزادی و استقلال و اطمینان کنیم. انتخابات شاه بیت مردم سالاری است. مردم سالاری بدون انتخابات آزاد معنایی ندارد. آزادی بدون انتخابات سالم معنایی ندارد. اینکه فضا باز بشود، مردم با همهی گرایشها و سلیقهها در انتخابات حضور داشته باشند.»
بازگشت خاتمی به درون نظام یعنی ارایهی فرصتی دوباره به فردی که امروز از شخصیّت پرابهام وی رمزگشایی شده است. خاتمی هنوز نسبت خود را با «اصول انقلاب و اسلام» روشن نساخته و در بهترین و رؤیاییترین حالت، اگر از گذشته ابراز ندامت کرد، میتوان از او گذشت، اما قبول بازگشت اگر به معنای از سر گرفتن فعالیّت سیاسی چنین فردی باشد، به طور طبیعی از منظر عقل و شرع مردود است. ضرب المثل معروفی است که میگوید: «کفش دزد را میبخشند، اما امام جماعتش نمیکنند.»(*)
پینوشت:
[۱] - آمار مربوط به نتایج انتخابات دهم به شرح زیر است :
کل آرای اخذ شده: ۳۹۱۶۵۱۹۱ رأی
محمود احمدینژاد: ۲۴۵۲۷۵۱۶ رأی؛ ۶۳/۶۲ درصد آرا
میرحسین موسوی: ۱۳۲۱۶۴۱۱ رأی؛ ۷۵/۳۳ درصد آرا
محسن رضایی: ۶۷۸۲۴۰ رأی؛ ۷۳/۱ درصد آرا
مهدی کروبی: ۳۳۳۶۳۵ رأی؛ ۸۵/۰ درصد آرا
آرای مأخوذهی باطله: ۴۰۹۳۸۹؛ ۰۴/۱ درصد آرا
[۲] - سایت مشرق، ۱۳/۱۰/۱۳۸۹. روایت علی رضا زاکانی از دیدار با هاشمی
[۳] سایت جهان، ۲۴/۳/۱۳۸۸
[۴] - سایت رسمی خاتمی، ۲۵/۳/۱۳۸۸
[۵] - هفته نامهی ۹ دی، پیشین
[۶] - پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری
[۷] - شبکهی ایران، ۴/۶/۱۳۸۸
[۸] سایت رسمی خاتمی، ۸/۴/۱۳۸۸
[۹] - روزنامهی کیهان، ۲/۱۱/۱۳۸۸
[۱۰] - سایت رسمی خاتمی، ۱۰/۴/۱۳۸۸
[۱۱] - سایت رسمی خاتمی، ۷/۵/۱۳۸۸
[۱۲] - همان، ۲۸/۴/۱۳۸۸
[۱۳] روزنامهی کیهان، ۳۰/۴/۱۳۸۸
[۱۴] - خبرگزاری فارس، ۴/۵/۱۳۸۸
[۱۵] - همان،۱۰/۵/۱۳۸۸
[۱۶] - سایت رسمی خاتمی، ۱۰/۵/۱۳۸۸
[۱۷] - خبرگزاری فارس به نقل از اشپیگل، ۲۴/۵/۱۳۸۸
[۱۸] - سایت رسمی خاتمی، ۱۱/۱۱/۱۳۸۸
بررسیسیرتحرکاتخاتمیپساز انتخابات88
سیر تحرکات خاتمی و طیف موضع گیریهای گاه و بی گاه او در دو سال گذشته از پیشنهاد رفراندوم گرفته تا طرح خواستههایی برای بازگشت به نظام، همواره از او چهرهای ساخته است که با وجود این تناقض رفتاری، سبزها او را سرمایهی اصلاحات برای بازگشت به درون حاکمیّت میخوانند...