صراط: طلاق یکی از تلخترین اتفاقات در زندگی فرد است. رویدادی که وقوع آن
مشکلات بسیاری برای زنان مطلقه در پی دارد و آنها به دلیل آسیب پذیر بودن
در مقایسه با مردان، مشکلات عدیدهای برای بانوان مطلقه پدید میآید. زنانی
که جدایی در زندگی مشترک را تجربه میکنند به دنیای جدیدی در جامعه وارد
میشوند، که شاید هیچگاه فکرش را هم نکرده بودند.
جامعهای که بسیاری از مردمانش به چشم دیگری به آنها نگاه میکنند و برای آنان سرشار از مشکلاتی است که قابل پیش بینی نبوده است.
*نگاه سنگین جامعه
قضاوتها
و نگاههای آزاردهنده اطرافیان و همسایهها محدودیتهایی را برای زنان
مطلقه به وجود میآورد که مانع فعالیتهای اجتماعی،فرهنگی،اقتصادی و ...
آنها در جامعه میشود. به گونهای که در عرصه زندگی را برای آنان تنگتر
میکند و منجر به این میشود که این قشر از افراد جامعه بیشتر احساس انزوا و
تنهایی کنند. دنیا برای آنها بیرنگ است و نگاه تلخ برخی از افراد آنها
را آزار میدهد و گوشهنشین میکند. گویا هنوز این فرهنگ نهادینه نشده است
که زنان مطلقه یک مجرم یا مقصر نیستند و گاهی برخی از آنان تنها قربانی یک
انتخاب نادرست میشوند و حالا در کنار مشکلات فروپاشی زندگی مشترکشان
نگران چگونگی زندگی آیندهشان نیز هستند.
*سرپناهی که تبدیل به یک دغدغه میشود!
برخی
از زنان ، در این شرایط به خانه پدری خود باز نمیگردند.این افراد سالها
مستقل زندگی کردند و زندگی آنها به همراهی والدین گذرانده شده است و پس از
جدایی و بوجود آمدن حساسیتهایی نسبت به آنها یا به اصطلاح زخم زبان و در
برخی موارد دخالت خویشاوندان ترجیح میدهند به تنهایی زندگی کنند.
ترس
بر زندگی آنها سایه انداخته و برای گذراندن زندگی و داشتن سرپناه با
چالشهای مالی مواجه میشوند و داشتن خانهای مناسب گاه برای آنان تبدیل به
بزرگترین دغدغه میشود.
صغری، 40ساله، میگوید: 3
سال پیش از همسرم جدا شدم و صاحب یک فرزند هستم به دلیل اینکه من و فرزندم
در آسایش زندگی کنیم و تصمیم گیرنده زندگی خودمان باشیم و کسی در زندگی ما
دخالت نکند و به دنبال خانهای مناسب هستم اما در این میان به دلیل
پسانداز اندکی که دارم قادر به اجازه خانهای برای خودم و فرزندم نیستم.
دکتر
افسر افشار؛ روانشناس نیز میگوید: زنان برای تهیه مسکن بسیار دچار مشکل
میشوند و شرایط آنها باید براساس قوانین ساماندهی شود و زنان مطلقه نیاز
به حمایت اجتماعی دارند که این امر نیازمند سیاستگذاریهای لازم و اصولی
است.
مشکلات مالی و نبود مسکن مناسب برای گروهی از زنان مطلقه آنان را بیشتر در معرض آسیبهای ریزو درشت قرار میدهند.
* مزاحمتهای گاه و بیگاه
مزاحمتهای
گاه و بی گاه که برای زنان مطلقه به وجود میآید یکی دیگر از معضلاتی
است که برای این بانوان پیش میآید. نگاههایی که در کوچه و خیابان، محل
کار، خرید و یا حتی در زمان پیدا کردن مسکن با آنها همراه است حس ناامنی
را در وجودشان تقویت میکند این برخوردها حضور اجتماعی را برای این بانوان
دشوار میکند.
*سایه بی اعتمادی بر سر برخی از زنان مطلقه
یکی
از دغدغههایی که خاطر زنان مطلقه را مکدر میکند بدبینی و بیاعتمادی
برخی از بنگاههای املاک و صاحب خانهها در مورد اجاره دادن خانهای به
آنها است.به طور کلی این بانوان در زمینه مسکن با مشکلات عدیدهای مواجه
هستند.
فاطمه،30 ساله که 2 سال است از همسرش جدا
شده در تمام این سالها با مشکل مسکن مواجه بوده است و میگوید: برخی از
صاحبخانهها به محض اینکه میبیند زنی بدون همسر به دنبال خانه است از
اجاره دادن مسکن به او خودداری میکنند.این گونه افراد حق زندگی را از
اشخاصی مثل من میگیرند.
طرز تفکر و باور غلط
دیگران و داوری نسبت به زنان مطلقه و بیوه از یک طرف حس سرزنش گرایانه نسبت
به این زنان و از طرف دیگر ارمغانی جز احساس یأس،سرخوردگی و از دست رفتن
اعتماد به نفس ندارد.
*دیدگاهی که نیازمند فرهنگسازی است
در
این میان بسیاری از زنان مطلقه برای دستیابی به زندگی اجتماعی با موانعی
مثل عرف، ساختارهای سنتی خانواده و جامعه روبرو هستند، شاید مهمترین مشکل
زنان مطلقه دیدگاه منفی دیگران نسبت به آنها باشد که از بین رفتن این امر
نیازمند فرهنگ سازی بیشتر در جامعه است.شایدهمین دیدگاه مثبت بتواند
بسیاری از مشکلات این بانوان را که شامل مسکن،شغل و احساس تنهایی و...
میشود را مرتفع کند.