سخنان محمود سریع القلم در گفتگو با روزنامه شرق حول گزارش و روایتی از اجلاس اخیر داووس بود. سریع القلم معتقد است سیاست خارجی جمهوری اسلامی عمدتاً نصیحت گونه و تبلیغاتی است و کشور ما اساساً به فعالیت در سطح جهانی علاقه مند نیست.
علاوه بر این وی، در بخشی از سخنان خود به ارائه نظراتش درباره دلایل شکلگیری توافق هسته ای بین ایران و غرب و وضعیت کنونی جمهوری اسلامی ایران در سیاست جهانی پرداخت. سریع القلم، خواست و اراده ایالات متحده بر حل مساله هسته ای را مهمترین عامل وقوع این توافق میداند و معتقد است هر دولت دیگری در خرداد 92 روی کار می آمد، همین روند را طی میکرد. از نظر او نوعی تغییر در رویکردهای راهبردی سردمداران آمریکایی سبب شد تا نگاه این کشور به ایران متفاوت شود و برنامه جدیدی را برای تعامل با ایران تدارک ببیند.
سریع القلم در ادامه با انتقاد از رویکرد سیاست خارجی جمهوری اسلامی گفت: ما فکر میکنیم جهان جایی است که ما صرفا باید به دیگران نصیحت و توصیه کنیم. مشکل سیاست خارجی ایران این است که عمدتا تبلیغاتی است.
در ادامه بخشهایی از اظهارات سریعالقلم را در این مصاحبه میخوانید:
به طور کلی کشور ما کشوری بینالمللی نیست. ما یک کشور محلی هستیم و با سازوکارهای داخلی خودمان زندگی میکنیم.
کلاً کشور ما کشوری نیست که به فعالیت در سطح جهانی علاقهمند باشد.
در رفتار فردی هم، عموما عادت داریم نمایی بسیار عالی از خود بروز دهیم. ناگفته نماند ایرانیها در این نماسازی بسیار هنرمندند.
مشکل سیاست خارجی ایران این است که عمدتا تبلیغاتی است.
من در ٢٦ سال کار در دانشگاه و جامعه، بسیار بسیار افراد کمی را کشف کردهام که علاقهمند هستند بیاموزند و با دیتای دقیق صحبت کنند.
مدیران ما عموما با افراد ضعیف کار میکنند و آن حالت قاجاری تسلط مدیران بر زیرمجموعهها، بسیار قوی است.
نبود علاقه به یادگیری، گرفتاری بزرگ فرهنگی ما ایرانیان است.
ما میخواهیم همه بنشینند و بگوییم چقدر ما ویژه هستیم.
من به عنوان یک شهروند ایرانی خوشحالم در کشور ما، بهتدریج افراد عادت کردهاند با متن از قبل آماده و فکرشده سخن بگویند.
امتیاز بزرگی که آمریکا به ایران داد این بود که از تداوم ناکارآمدی اقتصادی ایران جلوگیری کرد.
شاید لازم باشد نگاهی جدید، بلکه اقتصادی به تأمین امنیت ملی ایران پیدا کنیم.
این اظهارات زیاد از سوی وی جدید نبوده و ترجمان سخنان وی را بارها در اشکال مختلف از زبان دولتمردان دولتهای گذشته چه قبل یا پس از انقلاب شاهد بوده ایم. اولین پرسش اینجاست که چگونه در اجلاس عظیمی چون داووس که همه کم و بیش می دانند و خود سریع القلم نیز بدان تصریح کرده است، بیش از 80 درصدش توسط کارتل های عظیم اقتصادی دنیا که اغلب در تصاحب صهیونیست هاست و بالاترین سیاست های کنترل اقتصاد جهانی در جهت منافع غول های ثروت در آنجا گذاشته و کنترل می شود، چگونه استادی از دانشگاه های جمهوری اسلامی به ادعای خود وی 17 بار به آن اجلاس دعوت شده است. آیا چنین شانسی برای دیگر اساتید دانشگاهی ما نیز وجود دارد؟
اما مطلب اصلی نوع دیدگاهی است که وی درصدد تزریق از طرق مختلف به جامعه است. بینشی که با محوریت قرار دادن اقتصاد و توسعه بر طبل رشد اقتصادی بی وقفه و مصرف گرایی می کوبند.
به در بخشی از سخنانش به صراحت می گوید که سیاست خارجی کشورها در استخدام اقتصاد آنها است و هنوز ما در این پارادایم، اقداماتی جدی انجام ندادهایم.
برای کسانی که شاید آشنایی زیادی با ماهیت مفاهیمی چون رشد اقتصادی، توسعه و دیگر مفاهیم وارداتی آشنایی ندارند، شاید در ظاهر بسیار شیرین بنماید که سخنان وی را در جهت منافع مردم برداشت کند. اینها مفهومی است که آوینی به زبان ساده از آن با نام دیکتاتوری اقتصاد سخن می گوید.
خلاصه و به زبان ساده اینگونه می شود توضیحش داد که پس از رنسانس که با نفی وجود خالقی مالک و مدبر برای انسان و جهان ، اصالت انسان جای آن را گرفت، همه چیز مادی شد و آنچه مهم بود لذات دنیوی و شکم و مسائل شهوانی انسان بود. برای ارضای این حرص پایان ناپذیر اقتصاد باید دارای رشد اقتصادی باشد. اصلی ترین اصول رشد اقتصادی در رشد تولید است، لذا ممکن است زمانی برسد که جامعه دیگر اشباع شده و مصرف گرایی را باید به گفته ی هیتلر در گتاب«نبرد من» هیتلر با تکیه بر پست ترین غرایز جنسی و شهوانی اش و تبلیغات دامن زد و با ایجاد نیاز های کاذب وی را به خرید بی حد وحصر دعوت نمود. تا جایی می رسد که شوماخر در کتاب کوچک زیباست جامعه مصرفی کنونی را به معتادی تشبیه می کند که هرچقدر هم وضعیت خود را نکبت بار احساس کند، رهایی از چنگال اعتیاد را بی نهایت دشوار می بیند.
رشد اقتصادی که تنها برای یک درصد ثروتمند جامعه است و اینجا دیگر خبری از توزیع عادلانه ی ثروت نیست و توسط دیدگاهی که آقای سریع القلم و دیگر دوستانشان به دولت سازندگی تزریق کردند، در جلسه ی هیئت دولت می گویند قشر مستضعف زیر چرخ های توسعه باید له شود و باتوم و وسایل ضد شورش برای مقابله با شورش های احتمالی وارد کنند!
به صورت اجمالی میتوان گفت که مشاور رئیسجمهور معتقد است :راه پیشرفت و توسعه کشور ایران، ملحق شدن به روند جهانی شدن یعنی نظم جهانی جدیدی که توسط قدرتهای بزرگ جهان مانند آمریکا، آلمان و فرانسه طراحی شده است، می باشد، به دیگر سخن، وقتی ایران پیشرفت می کند که سیاستمداران ما انعطاف داشته و در درون شبکه غرب و قواعد طراحی شده آمریکا قرار گیرند.
دکتر محمود سریعالقلم- مشاور رئیسجمهور آقای روحانی- با آگاهی کامل از این تضاد و اعتراف به آن، معتقد است اگر مردم و کشور ایران بخواهند پیشرفت کنند، باید سیاستهای گوناگون اقتصادی، فرهنگی و سیاسی آمریکا و سایر کشورهای استکباری را بپذیرند و در تمام موارد تعارض، از اسلام، قانون اساسی و ماهیت جمهوری اسلامی دست بکشند. از یک طرف، بدون دست برداشتن از ادعاهای اسلام- که کاملا مخالف با سرمایهداری حاکم بر جهان است- و نیز اصول قانون اساسی و از سوی دیگر، قبول قواعد مطرح شده کشورهای استکباری مانند آمریکا در ابعاد گوناگون یادشده و مورد سوال قرار ندادن مبانی غرب، نمیتوان به پیشرفت رسید.
نتیجه ی چنین دیدگاهی صراحتا اینست که باید از آرمانها دست کشید و امروز دوران واقع گرایی است.در حالی که اعتقاد امام(ره) این است که تا زمانی که فتنه روی زمین وجود دارد باید جنگید تا فتنه را از بین برد اما آیا امروز چنین مسئله ای را شاهد هستیم متأسفانه آرمانهای جوانان را میگیرند و آنان را با مسائلی مانند ازدواج سفید سرکار میگذارند.
وقتی از انسانها آرمانها را بگیرند چیزی برای آن باقی نخواهد ماند و غرب را ببیند آرمانها را گرفته و هر چه به مردم میدهند آنها سیر نمیشوند متأسفانه عده ای امروز برای دیگران آرمان تعریف میکنند به طوری که یک جوان ریش میگذارد و مشکی میپوشد و به اسم اسلام آدم میکشد.
دیدگاه آقای دکتر محمود سریع القلم مشاور آقای حجتالاسلام روحانی –رئیس جمهور- را میتوان در دو بخش «عوامل پیشرفت کشور» و «موانع پیشرفت کشور» به صورت خلاصه زیر بیان کرد:
عوامل پیشرفت ایران عبارتند از:
1- ملحق شدن در فرآیند جهانی شدن و نظم نوین طراحی شده از سوی آمریکا، آلمان و فرانسه.
2- خصوصی سازی اقتصاد.
3- وارد کردن و دخالت دادن شرکتهای خارجی غربی در ایران.
4- همکاری با قدرتها به ویژه آمریکا.
5- دخالت کردن غربیها در سیاستگذاری کشور ایران در ابعاد گوناگون اقتصادی، فرهنگی و سیاسی و نیز دخالت دادن آنها در قوه مقننه.
6- کار کردن در درون شبکه غرب و پذیرش فرهنگ، سیاست و اقتصاد آمریکا، آلمان و فرانسه.
7- مدیریت کشور باید در دست افرادی باشد که از طبقه اشراف، صاحبان کارخانه، صاحبان سرمایه، دارای سابقه زندگی در غرب بوده و واجد اطلاعات وسیع جهانی و بینالمللگرا باشند.
و از سوی دیگر، موانع پیشرفت ایران نقطه مقابل این موارد است. با روشن شدن موانع پیشرفت کشور ایران، بدست میآید که تا موانع از بین نروند، کشور ایران به توسعه یافتگی و پیشرفت نخواهد رسید.
به هر حال آنچه که مشخص است دیدگاه های مشاور رئیس جمهور، دربارۀ توسعه یافتگی در ایران با آنچه که در اسناد توسعه کشور ابلاغ شده در تضاد است، حتی چندی پیش سیمافکر در مصاحبه با دکتر «کریم مجتهدی» و دکتر «بیژن عبدالکریمی» به بررسی این دیدگاه ها پرداخته بود. اما چیزی که مشخص است استفاده رئیس جمهور از نظرات و دیدگاه های وی است که باید دید آیا نظرات «غربی» سریع القلم راهگشای وضعیت اقتصادی کشور است؟