صراط: تسنیم نوشت: خویشتن داری درمیشیان برای مخفی کردن عصبانیتهای همیشگیاش تا دقایق پایانی «لانتوری» بسیار ستودنی است اما بازهم سینمای اجتماعی او سر از «قیمت گوجه فرنگی» و «دلواپسها» درآورد.
چهار سال از اکران فیلم «قلاده های طلا» بکارگردانی ابوالقاسم طالبی گذشته است. این فیلم بخاطر التهابات بعد از فتنه سال 1388 با چراغ روشن در کاخ جشنواره بین المللی فیلم فجر اکران شد. آنروزها «حضور» یک چالش جدی برای فیلم ها و جریانات همسو با آنها بود. فیلم طالبی حتی پله های سالن همایش های برج میلاد را هم پر کرده بود.
دو سال پس از قلاده های طلا نوبت به یک فیلم از جریانی دیگر رسید. رضا درمیشیان فیلم «عصبانی نیستم» را به سی و دومین جشنواره فیلم فجر رساند. «عصبانی نیستم» نیز مشخصا متاثر از فضای پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 1388 ساخته شده بود. فیلم درمیشیان لایه بندی پیچیده ای نداشت و همه چیز بوضوح حتی در طراحی صحنه هم دیده میشد.اتاق خواب نوید محمدزاده در فیلم او با تصاویر روزنامههای زنجیرهای سال 1378 جلد شده بود. چه کسی دوست دارد با خبر قتلهای زنجیرهای بخوابد؟ او توانسته بود یک فیلم کاملا سیاسی را به جشنواره برساند تا پس از چهار سال از انتخاب محمود احمدی نژاد بگوید که هنوز از همه چیز عصبانیست. مسئله حضور بازهم برای نمایش این فیلم در جشنواره مسئلهای جدی بود که توانست سالنهای سینما را تبدیل به سالنهای میتینگ انتخاباتی کند. «عصبانی نیستم» حتی در دولت روحانی هم نتوانست مجوز اکران بگیرد و نمایش آن تنها به جشنواره سی و دوم فیلم فجر محدود شد.
درمیشیان در فضای پس از توقیف فیلمش تصمیم گرفت تا «لانتوری» را بسازد. فیلمی که ظاهرا نزدیک به سینمای اجتماعی است و به مسئله اسیدپاشی و قصاص پرداخته است. خویشتن داری درمیشیان برای مخفی کردن عصبانیتهای همیشگیاش تا دقایق پایانی فیلم بسیار ستودنی است اما بازهم سینمای اجتماعی او سر از «قیمت گوجه فرنگی» و «دلواپسها» درآورد. اینبار او نقش یک شخصیت مقید را به فیلمش اضافه کرد تا براحتی بتواند با چهره و صدای او حرفهای مخالفینش را مسخره کند.
لانتوری اینبار حتی در جلب آرای همراهان «عصبانی نیستم» نیز موفق نبود. فیلم جدید درمیشیان با انتقادات بسیاری همراه شده که گفته میشود این مواجهه بخاطر فرم مستند گونه، زمان بسیار طولانی فیلم و تصاویر مشمئزکننده لانتوری بوده است. نیما حسنی نسب منتقد سینما در نشست خبریای که یکروز پس از اکران بامدادی لانتوری برگزار شده بود، با انتقاد از مدیریت جشنواره گفت:«وضعیت جشنواره امسال شرمآور است. ما ساعت 4 صبح بعد از دیدن یک فیلم مزخرف از اینجا رفتیم. درود به شرف این خبرنگاران که 10 صبح آمدهاند و در نشست فیلمها حاضر شدند».
بانگاهی به ژانرهای فیلمسازی درمیشیان و میزان اقبال مخاطبینش، میتوان فهمید که این کارگردان در بیان سینماییِ حرفها و متلکهای سیاسیِ کوچه و خیابانی کاملا موفق بوده است. هرچه او از این فضا فاصله گرفته، از دنیای مخاطبان و از سینمای حرفهایاش دور شده است. پیش بینی میشود که فضای فکری و هنری این کارگردان به او کمک کند تا بهترین مستند انتخاباتی یک کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری را در آینده بسازد، حتی بهتر از جواد شمقدری.
چهار سال از اکران فیلم «قلاده های طلا» بکارگردانی ابوالقاسم طالبی گذشته است. این فیلم بخاطر التهابات بعد از فتنه سال 1388 با چراغ روشن در کاخ جشنواره بین المللی فیلم فجر اکران شد. آنروزها «حضور» یک چالش جدی برای فیلم ها و جریانات همسو با آنها بود. فیلم طالبی حتی پله های سالن همایش های برج میلاد را هم پر کرده بود.
دو سال پس از قلاده های طلا نوبت به یک فیلم از جریانی دیگر رسید. رضا درمیشیان فیلم «عصبانی نیستم» را به سی و دومین جشنواره فیلم فجر رساند. «عصبانی نیستم» نیز مشخصا متاثر از فضای پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 1388 ساخته شده بود. فیلم درمیشیان لایه بندی پیچیده ای نداشت و همه چیز بوضوح حتی در طراحی صحنه هم دیده میشد.اتاق خواب نوید محمدزاده در فیلم او با تصاویر روزنامههای زنجیرهای سال 1378 جلد شده بود. چه کسی دوست دارد با خبر قتلهای زنجیرهای بخوابد؟ او توانسته بود یک فیلم کاملا سیاسی را به جشنواره برساند تا پس از چهار سال از انتخاب محمود احمدی نژاد بگوید که هنوز از همه چیز عصبانیست. مسئله حضور بازهم برای نمایش این فیلم در جشنواره مسئلهای جدی بود که توانست سالنهای سینما را تبدیل به سالنهای میتینگ انتخاباتی کند. «عصبانی نیستم» حتی در دولت روحانی هم نتوانست مجوز اکران بگیرد و نمایش آن تنها به جشنواره سی و دوم فیلم فجر محدود شد.
درمیشیان در فضای پس از توقیف فیلمش تصمیم گرفت تا «لانتوری» را بسازد. فیلمی که ظاهرا نزدیک به سینمای اجتماعی است و به مسئله اسیدپاشی و قصاص پرداخته است. خویشتن داری درمیشیان برای مخفی کردن عصبانیتهای همیشگیاش تا دقایق پایانی فیلم بسیار ستودنی است اما بازهم سینمای اجتماعی او سر از «قیمت گوجه فرنگی» و «دلواپسها» درآورد. اینبار او نقش یک شخصیت مقید را به فیلمش اضافه کرد تا براحتی بتواند با چهره و صدای او حرفهای مخالفینش را مسخره کند.
لانتوری اینبار حتی در جلب آرای همراهان «عصبانی نیستم» نیز موفق نبود. فیلم جدید درمیشیان با انتقادات بسیاری همراه شده که گفته میشود این مواجهه بخاطر فرم مستند گونه، زمان بسیار طولانی فیلم و تصاویر مشمئزکننده لانتوری بوده است. نیما حسنی نسب منتقد سینما در نشست خبریای که یکروز پس از اکران بامدادی لانتوری برگزار شده بود، با انتقاد از مدیریت جشنواره گفت:«وضعیت جشنواره امسال شرمآور است. ما ساعت 4 صبح بعد از دیدن یک فیلم مزخرف از اینجا رفتیم. درود به شرف این خبرنگاران که 10 صبح آمدهاند و در نشست فیلمها حاضر شدند».
بانگاهی به ژانرهای فیلمسازی درمیشیان و میزان اقبال مخاطبینش، میتوان فهمید که این کارگردان در بیان سینماییِ حرفها و متلکهای سیاسیِ کوچه و خیابانی کاملا موفق بوده است. هرچه او از این فضا فاصله گرفته، از دنیای مخاطبان و از سینمای حرفهایاش دور شده است. پیش بینی میشود که فضای فکری و هنری این کارگردان به او کمک کند تا بهترین مستند انتخاباتی یک کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری را در آینده بسازد، حتی بهتر از جواد شمقدری.