پس از پیروزی آبادگران در انتخابات مجلس هفتم با رأی اکثریت نمایندگان، رئیس مجلس شد و در 3 دورة انتخابات هم درجایگاه منتخب اول مردم تهران قرار گرفت.
حدادعادل در مجلس هشتم «رئیس کمیسیون فرهنگی» و در مجلس نهم «ریاست فراکسیون اصولگرایان» را برعهده داشت و پس از شکلگیری سامانة وحدت اصولگرایان در شورای مرکزی ائتلاف، حضور و سخنگوی ائتلاف شد.
وی در گفتوگو با هفتهنامة «نماینده» به واکاوی فرآیند طی شده برای دستیابی به فهرست 30 نفرة جریان متبوعش پرداخت و در عین حال پیرامون اینکه «با چه استدالی باید به تمامی فهرست ائتلاف رأی داد؟»، میگوید: «هر کس به کمتر از 30 نفر رأی دهد یا غیر این 30 نفر رأی دهد، نتیجة آن میشود که به جبهة رقیب رأی داده است.»
حدادعادل همچنین بار دیگر از گزینههایی که در اردوگاه اصولگرایان تعریف میشوند، خواست به نفع ائتلاف کنارهگیری کنند.
سخنگوی ائتلاف اصولگرایان نسبت به تخریبهایی که از سوی رقیب، کارگردانی میشود، انتقاد کرد و گفت: «عناوین «اعتدال-افراطی» مصرف انتخاباتی دارد و مردم باید بدانند پشت سر آنها خیلی حرف است.»
برای رسیدن به لیست ائتلاف چه فرآیندی طی شد و چقدر زمان صرف گردید؟
بعد از اینکه شورای مرکزی ائتلاف اصولگرایان با حضور 22 نفر و ریاست حضرت آیتالله «موحدی کرمانی» شکل گرفت. نخستین تصمیم این شورا، تعیین یک کارگروه برای تدوین فهرست نامزدهای تهران بود. این کارگروه از آغاز تا مرحلة اعلام اسامی 30 نفره، 18 جلسه در مدت نزدیک به یک ماه و نیم برگزار کرد و بیشتر جلسات از 3 ساعت متجاوز بود و در کنار آن جلسات فرعی هم تشکیل شد.
در این دوران از نامزدهای اصولگرا دعوت شد و حدود 190 نفر در آن جلسه شرکت و زندگینامة خود را عرضه کردند و همین طور میثاقنامهای امضا شد که آنها در آن میثاقنامه اعتماد خود را به سازوکار رسیدن به فهرست واحد اعلام کردند و قول همکاری برای رسیدن به وحدت دادند. این فرآیند ابتدا از 190 نفر شروع شد و به 129 نفر و سپس به 77، 54، 45 و در نهایت به 30 نفر دست یافتیم.
**عدم رأی به فهرست 30 نفرة اصولگرایان، کمک به رقیب است
فهرست اصولگرایان با این سازوکاری که اشاره گردید، تهیه و اعلام شد اما این سؤال مطرح میشود که با چه استدلالی باید به تمامی این 30 نفر رأی داد؟ رویکرد گزینشی به این فهرست چه آسیبهایی به دنبال دارد؟
مردم اولین بار نیست که در انتخابات شرکت میکنند. ما تجربههای متعددی داریم و مردم بصیرت خوبی پیدا کردهاند. البته یک وقت رقابت بین اصولگرا-اصولگراست، در این صورت از فهرستی چند نفر و از فهرست دیگر چند نفر دیگر را انتخاب میکنند و لیست ترکیبی میشود. در انتخابات گذشته خیلیها اینگونه عمل کردند اما انتخابات مجلس دهم رقابت بین اصولگرایان نیست. به این نکته هم اشاره کنیم که در انتخابات گذشته هم اصلاحطلبان لیست ارائه میکردند و در صحنه حضور داشتند اما معلوم بود آنها رأی نمیآورند، بنابراین اگر در حوزهای 2 نامزد اصولگرا با هم رقابت میکردند غالباً یکی از آنها پیروز میشد و این طور نبود هر 2 شکست بخورند و یک اصلاحطلب پیروز شود.
در انتخابات مجلس دهم شرایط فرق کرده است، هرکس در این دوسال و نیم اخیر تحولات جامعه را دیده باشد، تصدیق خواهد کرد «این انتخابات رقابت اصولگرایان با جبهه رقیب است» به همین جهت هرکس به تمام این 30 نفر رأی ندهد یا به بعضی از آنها رأی دهد و به عدهای دیگر از نامزدهای متفرق هم رأی دهد، عملاً به جبهه رقیب رأی داده است. تأکید میکنم هرکس به کمتر از 30 نفر رأی دهد یا به غیر این 30 نفر رأی دهد، نتیجه آن میشود که به جبهه رقیب رأی داده است، حال مردم خود میدانند اگر میخواهند مجلس آینده اصولگرا باشد، باید از فهرست 30 نفره پشتیبانی کنند و به همه هم رأی دهند و غیر از این عمل کنند، سود آن را رقیب میبرد؛ خیلی روشن است.
** سایر گزینههای اصولگرا به نفع ائتلاف انصراف دهند
آقای دکتر، قبول دارید اعضای ائتلاف نباید در لیستهای اصولگرایی که موازی با ائتلاف واحد در زمان تبلیغات شکل میگیرد، حضور پیدا کنند؟
لیست اصولگرایان موازی وجود ندارد، ما از کسانی که در فهرست اصولگرایان قرار نگرفتهاند درخواست میکنیم اگر اصولگرا هستند، انصراف بدهند چراکه تأکید براین است که یک فهرست به عنوان فهرست اصولگرایان شناخته شود و آنان با دو فهرست وارد انتخابات نشوند چون رأی شکسته میشود و هیچ کدام از دو فهرست نیز پیروز نمیگردند و برندة رقابت درونی اصولگرایان، جریان اصولگرایی نیست.
آقای دکتر اگر موافق هستید به استراتژی رقیب بپردازیم، این روزها تخریب جریان اصولگرا افزایش پیدا کرده است و جنابعالی در هماندیشی اصولگرایان اشارهای به این تخریبها کردهاید؟ تحلیل شما از این تخریبها آن هم در انتخابات مجلس دهم چیست؟
متأسفانه یک ماشین تبلیغاتی برای جنگ روانی و تخریب چهرهها و جریان اصولگرا در این ایام فعال شده و طرف مقابل ما(رقیب)توپخانة خود را روشن کرده و از هیچ دروغ و تهمتی ابایی ندارد. بعضی از اشخاص مطالبی مینویسند و سپس رقیب آن را در فضای رسانهای منتشر میکند تا بدین وسیله چهرهها را بدنام کنند. در اینجا باید مردم هوشیار باشند و از خود بپرسند «چه شده اشکالات چهرههای اصولگرا در انتخابات به یاد آقایان افتاده است»، این نشان از بازی انتخاباتی است و حقیقت ندارد وگرنه اگر از روی دلسوزی بود، باید قبل از انتخابات مطرح میکردند.
فکر میکنید چرا فردی حتی در سطح مشاور رئیسجمهور هم به این خبرسازیها دامن میزند؟
بالاخره پیروزی برای ورود به مجلس این قدر در نظر بعضی شیرین میآید که دیگر ملاحظة اخلاق، خدا و پیغمبر را نمیکنند و به صرف شنیدن شایعهای آن را باور و یا به صراحت یا کنایه بیان کنند. سعی میکنند چهرهها را خراب کنند. مثلاً شایعاتی که در طول این دو، سه هفته ترویج کردند، این بود که «از نامزدهای اصولگرا تعهد و امضا گرفتند تا در مجلس دهم به ریاست حدادعادل رأی دهند؛ و به این شرط در فهرست حضور پیدا کردهاند» به این ترتیب فضاسازی کردند و بعضی از خبرگزاریها هم که ادعای اصولگرایی میکنند و رؤسای آنها بنده را خوب میشناسند، این دروغ را رواج میدهند تا چه رسد به رقبا.
**عناوین «اعتدال و افراطی» مصرف انتخاباتی دارد
تخریبهای دیگر هم شروع شده، کلاً میگویند اسم خود را اعتدال میگذاریم، با هر سابقهای که داشتهایم و اسم رقیب را تندرو و افراطی بگذاریم. این شگرد تبلیغاتی انتخابات مجلس دهم است که مردم را نسبت به یک عدة تحت عنوان تندرو-افراطی بدبین کنند و یک عدة تندرو- افراطی واقعی که کارنامة آنها در 18 سال گذشته یعنی از سال 76 تاکنون روشن است، در حال حاضر تابلوی اعتدال دست بگیرند و کسانی که قبلاً توسط خود این آقایان به عنوان معتدل متهم میشدند حالا به تندروی و افراطی بودن منصوب شوند. عناوین «اعتدال-افراطی» مصرف انتخاباتی دارد و مردم باید بدانند پشت سر آنها خیلی حرف است.