صراط: اعتماد نوشت: مرد ایرانی ساکن آلمان که پس از بریدن اعضای بدن زن هموطن خود به ایران گریخته بود، پس از دستگیری از سوی پلیس، برای سومین بار در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد.
متهم، عبدالله ٤٨ ساله مشهور به اميد است كه علاوه بر اتهام ايراد جرح عمدي با چاقو، به شروع قتل عمدي، تجاوز به شاكي، ورود به زور به خانه شاكي و آزار كودك خردسال او نيز متهم شده است.
متهم كه قبل از فرار به ايران در كشور آلمان زندگي ميكرد، ٩ آبان ٩١ به خانه بنفشه، شاكي، در برلين رفت و پس از بستن دست و پاي او با نوار چسب، چاقويي تيز از آشپزخانه برداشت و چند عضو صورت و بدنش را بريد. هنگام وقوع جرم، آرميتا، دختر ٩ ساله بنفشه نيز در خانه بود و متهم براي جلوگيري از كمك او به مادرش و خبر كردن همسايهها، دست و پاي او را نيز بسته و در اتاقي حبس كرده بود.
عبدالله در بازجوييها مدعي دوستي و زندگي مشترك با بنفشه شده اما او اين موضوع را رد كرده است. براساس كيفرخواست صادره از سوي دادستاني، متهم پس از شكنجه شاكي، با پرواز شبانه به تركيه گريخت و از راه زميني وارد ايران شد اما پس از تشكيل پرونده در پليس آلمان و كشيده شدن دايره تحقيقات به پليس ايران، مخفيگاهش شناسايي و در عملياتي ضربتي به دام ماموران افتاد. او پيش از اين دو بار در شعبه ١١٣ وقت دادگاه كيفري استان تهران مورد محاكمه قرار گرفت اما هر بار به دليل عدم حضور شاكي، بدون دريافت حكم قطعي، به زندان بازگشت. پليس آلمان رسيدگي به پرونده اين حادثه را زماني آغاز كرد كه شاكي پس از فرار متهم، موفق شد به سختي خود را به پنجره خانهاش برساند و همسايهها را باخبر كند. زن ٣٩ ساله در هيچ كدام از سه دادگاه رسيدگي به پرونده به دليل آنچه «احتمال قطع حمايتهاي پليس اجتماعي آلمان» ياد كرده است، حضور نيافته و وكيل او شكايتش را پيگيري ميكند.
بنفشه كه در دو سال اخير بارها تحت عمل جراحي قرار گرفته و دخترش نيز به دليل آسيب روحي وارده تحت درمان روانپزشك است، در دو دادگاه قبلي از طريق وكيلش، تقاضاي قصاص متهم را خواستار شده بود اما به دليل عدم حضورش در ايران و معاينه نشدن از سوي پزشكي قانوني، امكان تشخيص عملي بودن قصاص متهم فراهم نشد تا سرانجام تقاضاي بنفشه از قصاص به ديه تغيير كند.
صبح ديروز سومين جلسه رسيدگي به پرونده در شعبه دهم دادگاه كيفري استان تهران به رياست قاضي محمدباقر قربانزاده و در حضور دو مستشار، در حالي برگزار شد كه وكيل شاكي در غياب موكلش بار ديگر تقاضاي ديه را تكرار كرد و خواستار صدور حكم عادلانه شد. پس از او نوبت به متهم رسيد. عبدالله در همان ابتدا با خواندن نامهاي كوتاه از خانواده شاكي تقاضاي بخشش كرد اما در ادامه از پنج اتهام ايراد جرح عمدي با چاقو، شروع قتل عمدي، تجاوز به شاكي، ورود به زور به خانه شاكي و كودكآزاري، تنها، اتهام ايراد جرح عمدي با چاقو را پذيرفت.
او در شرح حادثه گفت: «من و شاكي در فيسبوك با هم آشنا شديم. پس از مدتي ارتباطمان قويتر شد تا آنجا كه خانهاي گرفتيم و زندگي مشتركمان را شروع كرديم. آرميتا هم با ما زندگي ميكرد. روز حادثه، صبح زود از خانه بيرون رفتم تا وسيله بخرم. وقتي برگشتم، كليد را انداختم و در را باز كردم. به آشپزخانه رفتم تا وسايل را سرجايشان بگذارم اما ناگهان، صداي مردي غريبه را در خانه شنيدم. سريع خودم را به هال رساندم و مرد غريبه را در وضعيت نامناسبي ديدم. وقتي او فرار كرد، به اتاق بنفشه رفتم و با او درگير شدم. وقتي درگيريمان بالا گرفت، او را كتك زدم و با چسب دست و پايش را بستم. پس از آن سراغ آرميتا رفتم. دست و پاي او را هم بستم تا نتواند دخالت كند. پس از آن دوباره سراغ بنفشه رفتم و چند عضو بدنش را با چاقو بريدم. پس از آن هم به تركيه فرار كردم و به ايران آمدم. من و بنفشه و آرميتا با هم زندگي ميكرديم و هيچ ورود به زور به خانهاي در كار نبود.»
متهم پيش از اين در بازجوييها اعتراف كرده بود كه براي جلوگيري از كمك آرميتا به مادرش، يكي از كمد ديواريها را جلوي در اتاقش گذاشت و دختر ٩ ساله را حبس كرد. او اما در دادگاه اين موضوع را رد كرد و گفت: «من كمد را جلوي راه گذاشتم تا بنفشه و آرميتا ديرتر بتوانند از خانه خارج شوند. آن لحظه فقط به فرار فكر ميكردم. فكرش را هم نميكردم كار به اينجا بكشد.» در ادامه جلسه، رسيدگي به اتهام تجاوز متهم به شكل غيرعلني برگزار شد. به گفته قاضي قربانزاده، رييس دادگاه، متهم تصاويري در رد اتهام تجاوز ارايه كرده كه باعث تشكيك وكيل شاكي و منجر به تقاضاي او مبني بر رسيدگي به پرونده در زمان ديگري شده است. جلسه بعدي رسيدگي به پرونده در آيندهاي نزديك برگزار خواهد شد.
متهم، عبدالله ٤٨ ساله مشهور به اميد است كه علاوه بر اتهام ايراد جرح عمدي با چاقو، به شروع قتل عمدي، تجاوز به شاكي، ورود به زور به خانه شاكي و آزار كودك خردسال او نيز متهم شده است.
متهم كه قبل از فرار به ايران در كشور آلمان زندگي ميكرد، ٩ آبان ٩١ به خانه بنفشه، شاكي، در برلين رفت و پس از بستن دست و پاي او با نوار چسب، چاقويي تيز از آشپزخانه برداشت و چند عضو صورت و بدنش را بريد. هنگام وقوع جرم، آرميتا، دختر ٩ ساله بنفشه نيز در خانه بود و متهم براي جلوگيري از كمك او به مادرش و خبر كردن همسايهها، دست و پاي او را نيز بسته و در اتاقي حبس كرده بود.
عبدالله در بازجوييها مدعي دوستي و زندگي مشترك با بنفشه شده اما او اين موضوع را رد كرده است. براساس كيفرخواست صادره از سوي دادستاني، متهم پس از شكنجه شاكي، با پرواز شبانه به تركيه گريخت و از راه زميني وارد ايران شد اما پس از تشكيل پرونده در پليس آلمان و كشيده شدن دايره تحقيقات به پليس ايران، مخفيگاهش شناسايي و در عملياتي ضربتي به دام ماموران افتاد. او پيش از اين دو بار در شعبه ١١٣ وقت دادگاه كيفري استان تهران مورد محاكمه قرار گرفت اما هر بار به دليل عدم حضور شاكي، بدون دريافت حكم قطعي، به زندان بازگشت. پليس آلمان رسيدگي به پرونده اين حادثه را زماني آغاز كرد كه شاكي پس از فرار متهم، موفق شد به سختي خود را به پنجره خانهاش برساند و همسايهها را باخبر كند. زن ٣٩ ساله در هيچ كدام از سه دادگاه رسيدگي به پرونده به دليل آنچه «احتمال قطع حمايتهاي پليس اجتماعي آلمان» ياد كرده است، حضور نيافته و وكيل او شكايتش را پيگيري ميكند.
بنفشه كه در دو سال اخير بارها تحت عمل جراحي قرار گرفته و دخترش نيز به دليل آسيب روحي وارده تحت درمان روانپزشك است، در دو دادگاه قبلي از طريق وكيلش، تقاضاي قصاص متهم را خواستار شده بود اما به دليل عدم حضورش در ايران و معاينه نشدن از سوي پزشكي قانوني، امكان تشخيص عملي بودن قصاص متهم فراهم نشد تا سرانجام تقاضاي بنفشه از قصاص به ديه تغيير كند.
صبح ديروز سومين جلسه رسيدگي به پرونده در شعبه دهم دادگاه كيفري استان تهران به رياست قاضي محمدباقر قربانزاده و در حضور دو مستشار، در حالي برگزار شد كه وكيل شاكي در غياب موكلش بار ديگر تقاضاي ديه را تكرار كرد و خواستار صدور حكم عادلانه شد. پس از او نوبت به متهم رسيد. عبدالله در همان ابتدا با خواندن نامهاي كوتاه از خانواده شاكي تقاضاي بخشش كرد اما در ادامه از پنج اتهام ايراد جرح عمدي با چاقو، شروع قتل عمدي، تجاوز به شاكي، ورود به زور به خانه شاكي و كودكآزاري، تنها، اتهام ايراد جرح عمدي با چاقو را پذيرفت.
او در شرح حادثه گفت: «من و شاكي در فيسبوك با هم آشنا شديم. پس از مدتي ارتباطمان قويتر شد تا آنجا كه خانهاي گرفتيم و زندگي مشتركمان را شروع كرديم. آرميتا هم با ما زندگي ميكرد. روز حادثه، صبح زود از خانه بيرون رفتم تا وسيله بخرم. وقتي برگشتم، كليد را انداختم و در را باز كردم. به آشپزخانه رفتم تا وسايل را سرجايشان بگذارم اما ناگهان، صداي مردي غريبه را در خانه شنيدم. سريع خودم را به هال رساندم و مرد غريبه را در وضعيت نامناسبي ديدم. وقتي او فرار كرد، به اتاق بنفشه رفتم و با او درگير شدم. وقتي درگيريمان بالا گرفت، او را كتك زدم و با چسب دست و پايش را بستم. پس از آن سراغ آرميتا رفتم. دست و پاي او را هم بستم تا نتواند دخالت كند. پس از آن دوباره سراغ بنفشه رفتم و چند عضو بدنش را با چاقو بريدم. پس از آن هم به تركيه فرار كردم و به ايران آمدم. من و بنفشه و آرميتا با هم زندگي ميكرديم و هيچ ورود به زور به خانهاي در كار نبود.»
متهم پيش از اين در بازجوييها اعتراف كرده بود كه براي جلوگيري از كمك آرميتا به مادرش، يكي از كمد ديواريها را جلوي در اتاقش گذاشت و دختر ٩ ساله را حبس كرد. او اما در دادگاه اين موضوع را رد كرد و گفت: «من كمد را جلوي راه گذاشتم تا بنفشه و آرميتا ديرتر بتوانند از خانه خارج شوند. آن لحظه فقط به فرار فكر ميكردم. فكرش را هم نميكردم كار به اينجا بكشد.» در ادامه جلسه، رسيدگي به اتهام تجاوز متهم به شكل غيرعلني برگزار شد. به گفته قاضي قربانزاده، رييس دادگاه، متهم تصاويري در رد اتهام تجاوز ارايه كرده كه باعث تشكيك وكيل شاكي و منجر به تقاضاي او مبني بر رسيدگي به پرونده در زمان ديگري شده است. جلسه بعدي رسيدگي به پرونده در آيندهاي نزديك برگزار خواهد شد.