شنبه ۰۳ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۷ اسفند ۱۳۹۴ - ۲۰:۵۶
بنیاد رودکی به نامه استعفای رهبر ارکستر سمفونیک پاسخ داد

4.360.000.000 ریال دستمزد «علی رهبری»

بنیاد رودکی در پاسخ به نامه‌ی «علی رهبری» و استعفای او از مدیریت هنری و رهبری ارکستر سمفونیک تهران، مطلبی را منتشر و در آن، علاوه بر مطرح کردن برخی مسائل پشت پرده، دستمزد او را نیز اعلام کرد.
کد خبر : ۲۸۸۷۶۳
صراط: ایسنا نوشت: در مطلبی که از سوی بنیاد رودکی منتشر شده، آمده است: «در نامه‌ای که شب گذشته از طرف علی رهبری در رسانه‌ها انتشار یافت، ایشان کناره‌گیری خود را از رهبری و مدیریت هنری ارکستر سمفونیک تهران اعلام کردند که مانند همیشه که البته دور از ذهن هم نبود، با ادبیات خاص خودشان و واژه‌هایی که بیشتر کف خیابانی است تا شایسته‌ی یک رهبر ارکستر در سطح جهانی! البته شروع نوشته‌ی ایشان با مهربانی بی‌سابقه و به‌دور از عادت مرسوم! آغاز شده است.»

در ادامه‌ی این مطلب، خطاب به علی رهبری گفته شده است: «چرا پس از این‌که در حضور شما، به شما اعلام شد که بنیاد رودکی تمایلی برای تمدید قرارداد با شما ندارد، نپرسیدید چرا؟ البته کاملاً می‌دانستید، ولی با فرار به جلو موضوع را استعفا جلوه دادید؛ البته شما بارها اعلام کرده‌اید که کسی در ایران یافت نمی‌شود که بتواند هم‌سطح شما باشد و یا از شما چیزی بپرسد.»

بنیاد رودکی همچنین ادامه داده است: «تمایل شما برای گسستن، بسیار قوی‌تر از پیوند زدن است. شما نمی‌توانید با این شیوه چیزی را درست کنید، شرط درست کردن همراهی و همدلی و قدرت جذب است که شما متأسفانه این توانایی را ندارید.

1- شما سنگ نوازنده‌ها را به سینه نزنید؛ چراکه وقتی 86 نفر نوازنده و به اصطلاح خودتان (بچه‌های خودمون) را با توهین و تهدید از ارکستر اخراج می‌کردید و به آن‌ها برچسب لات و ... می‌دادید و بعد در جلوی مردم در سخنرانی‌های پس از اجرا، گردن کج می‌کردید و با مهربانی! از مردم می‌خواستید شما را تشویق کنند و مدام تکرار می‌کردید (این‌ها بچه‌های خودمون) هستند (این‌ها ایرانی هستند) آن 86 نفر هم بچه‌های خودمان بودند و ایرانی هم بودند و شما به آن‌ها توهین کردید و بین بچه‌های خودتان فرق گذاشتید آن‌ها را تهدید به ممنوع‌الکاری کردید و ... و صد البته کسی با بچه‌های خودش این کار را نمی‌کند.

2- وقتی شما برای مدیریت هزینه‌های ارکستر پیشنهاد می‌دادید که نوازنده‌ها برای اجرای اضافه در شب، حقوق بیشتری نمی‌گیرند و همان حقوق تمرین صبح محاسبه شود!!!! و وقتی ما مخالفت می‌کردیم، شما می‌گفتید راضی کردن بچه‌ها با من!!! امروز مدافع حق بچه‌ها شده‌اید! فریب و دورویی تا چقدر؟

3- وقتی به رسانه‌ها برچسب آشغال‌نویس را می‌دهید و در خلوت می‌گفتید آن‌ها باید از ما حساب ببرند! و در حضورشان از آن‌ها عذرخواهی می‌کردید بیاد شعر حافظ می‌افتم:

واعظان کین جلوه در محراب و منبر می‌کنند

چون به خلوت می‌روند آن کار دیگر می‌کنند

4- شما قول دادید در زمانی که با مشکل بودجه مواجه شدیم، برنامه‌ها را اصلاح می‌کنید (یادتان که نرفته) اما در رفتاری عجیب و غیراخلاقی زیر قول خود زدید و به یک‌باره همه چیز را گسستید و شروع به توهین و افترا کردید.

5- شما در همه‌جا خود را رهبری در سطح جهانی معرفی می‌کنید که البته تأیید یا رد آن، در قضاوت تاریخی مشخص می‌شود و با هوشمندی می‌خواهید تمام ایرادات خود را به واسطه کیفیت کار ارکستر که مرهون تلاش بی‌نظیر نوازندگان است و البته رهبری شما، بپوشانید که البته از نظر فرهنگ ایرانی شرط اول، حسن خلق است و راستی و درستی بعد چوب رهبری ...

6- رفتار شما در فرهنگ ایران، بسیار غریب است و بیگانه و معنای ایرانی بودن در آن بسیار کمرنگ، بی‌خود خود را به این فرهنگ کهن و ارزشمند وصل نکنید، شما 40 سال در فرهنگ غرب بزرگ شدید. ادعا می‌کنید که ایرانی هستید، اما ایرانی با ادبیات کهن و غنی خود هیچ‌وقت مانند شما صحبت نمی‌کند.

در زبان شما هیچ اثری از بزرگواری ایرانی و گذشت و راستگویی نیست. شما اگر ایرانی بودید، به پندهای سعدی و فردوسی و دیگر بزرگان قدری توجه می‌کردید که شدیداً در مورد شما مصداق دارد:

درشتی زکس نشنود نرم گویی سخن تا توانی به آزرم گوی

رخ مرد را تیره دارد دروغ بلندیش هرگز نگیرد فروغ

چو با راستی باشی و مردمی نبینی بجز خوبی و خرمی

ستیزه به جایی رساند سخن که ویران کند خاندان کهن

کسی کو بود پاک و یزدان‌پرست نیازد به کردار بد هیچ دست

و نیز ندانسته در کار تندی مکن؛ این آئین هنرمندی ایرانیان است که هزار سال پیش فردوسی بزرگ گفته است.

و اما در مورد ادعای شما بر شناخت موسیقی کلاسیک و ارکستر سمفونیک و ... مطمئن شدیم که شما پس از به ادعای خود 40 سال رهبری و مدیریت و تنفس در فضای موسیقی کلاسیک، هیچ شناختی از موسیقی ندارید؛ نه‌ تنها از نوع کلاسیک آن. شما تکنسین خوبی هستید و نت‌ها را رهبری می‌کنید، اما رفتار و منش شما نشان می‌دهد شما نتوانسته‌اید مفاهیم شناختی و درون موسیقی را بفهمید. آن پلی‌فونی عظیم و هماهنگی غنی در موسیقی کلاسیک را نفهمیده‌اید و جایی که خطوط ملودی در تضاد با هم حرکت می‌کنند و در نهایت به انسجام می‌رسند موضوعی است که شکا اساساً درک نکرده‌اید و با حذف نگاه منتقد با این زبان صریح که هیچ‌کس در ایران شایستگی همنشینی با شما را ندارد، آیا این فرهنگ موسیقی کلاسیک است که شما با آن آشنایید؟ نه شما پس از 40 سال متوجه راز این موسیقی نشدید و در حقیقت، شما یک مونوفون به تمام معنا هستید.

حال اتهام شما مبنی بر عدم شناخت موسیقی کلاسیک و ارکستر سمفونیک نسبت به کسانی که نام برده‌اید بیشتر برازنده شما نیست؟

بی‌خود ادعای شناخت موسیقی را نکنید که موسیقی برای شما ابزاری برای امرار معاش بیش نیست. رفتار شما نشان می‌دهد که شما هیچ هدف انسانی را در موسیقی دنبال نمی‌کنید، رفتار و شخصیت شما نتوانسته در مواجهه 40 ساله با موسیقی مفاهیم عظیم آن را درک کند و امروز کسانی را که هیچ ادعایی در مورد شناخت موسیقی ندارند، متهم می‌کنید و این نشان از آگاهی نازل شما از مفهوم مدیریت دارد.

آنچه از شما می‌شنویم و بارها و بارها و بارها می‌شنویم، افتخارات شما در مالاگاست آن هم از زبان خود شما! این خودپسندی کجا در فرهنگ ایرانی جای دارد. فروتنی و تواضع در کجای رفتار و گفتار شما جای گرفته، تماماً درشتی و تحسین از خود. البته سند تمام حرف‌های شما خودتان هستید. بعید می‌دانم این رفتار شما در ایران فقط مختص اینجا باشد!

7- شما به‌عنوان مدیر هنری در اجرای ارکستر سمفونیک تهران با رفتار خود، به فرهنگ ایرانی توهین کردید. شما در جایگاهی قرار گرفتید که شایستگی نگهداری آن را نداشتید. هر زمان که توانستید، فروتنانه و با احترام به ایران و فرهنگ ایرانی بازگردید، شاید امیدی به اصلاح باشد. در ضمن با سخن‌پراکنی‌های شما، شما بزرگ نمی‌شوید، بزرگی آدابی دارد و چه نیک باید گفت: "ستون بزرگی است آهستگی".

8- درباره مسائل مالی هم سخن گفتید و از حقوق نوازنده‌ها دفاع کردید که خود شما می‌دانید در جلسه آخر گفت‌وگوی حضوری با شما، بیشتر از حقوق خود صحبت کردید نه نوازندگان! و مطالبه بیش از آنچه دریافت کرده‌اید را داشتید (000 / 000 / 360 / 4 ریال) بابت حق‌الزحمه و هتل و تشریفات فرودگاهی و بلیت رفت‌وبرگشت و ...

آن زمان که ادعایی بی‌اساس می‌کردید که حقوق مرا به نوازندگانی بدهید که مشکل دارند و حقوق نگرفته‌اند، ما را تهدید می‌کردید که قبل از خروج از ایران تمام و کمال حقوق خود را دریافت کنید تا حدی که دوستان از حساب شخصی خود، حقوق شما را دادند و شما به خوبی می‌دانستید!!!!

از موضوع صندلی‌هایی که بدون هماهنگی بنیاد رودکی خریداری کردید و گویا گفته بودید به ارکستر سمفونیک هدید کرده‌اید و بعد در عین ناباوری درخواست پرداخت آن را داشتید نیز بماند در کنار دیگر رفتارهای ناهمگون شما....

و نیز یادتان نرفته حتما که یک‌بار تشریفات فرودگاهی شما با مشکل مواجه شد؛ زمین و زمان را زیر و رو کردید تا در صف مردمان عادی سفر نکنید و مبادا قدری تنه شما در کنار مردمان عادی قرار گیرد!!!

9- امید داشتیم تا شاید قدری عاقلانه بیندیشید و به رفتار دوگانه خود اصلاحی داشته باشید، اما کمند مهر را چنان گسستید که امیدی به وصل دوباره نیست.

جناب علی رهبری لطفاً ادعا نکنید که شما هنرمند ایرانی هستید، زیرا ایرانیان در تواضع، فروتنی، خردمندی وام‌دار حافظ و سعدی و مولانا و فردوسی و هزاران بزرگ دیگرهستند؛ البته می‌دانیم که این واژه‌ها برای شما کاملاً بی‌معناست؛ بد نیست در این فرصت و فراغت قدری بیشتر تمرین بزرگی کنید.

بنیاد فرهنگی و هنری رودکی»

به گزارش ایسنا، علی رهبری شامگاه 16 اسفندماه نامه‌ای را به‌عنوان خداحافظی رسمی با ارکستر سمفونیک تهران منتشر کرد و در آن، از چهار نفر به‌عنوان افراد تأثیرگذار در استعفایش نام برد. متن نامه رهبری، البته با حذف اسامی برای رعایت حرمت افراد، به این شرح است:

«هموطنان گرامی و هنردوست ایران٬ دوستان عزیزم و نوازندگان محترم ارکستر سمفونیک تهران

برای اینجانب، بعد از 40 سال فعالیت هنری در کشورهای مختلف٬ افتخار بزرگی بود تا در طول 12 ماه، دوباره در مملکت خودم در خدمت شما باشم. 12 ماهی که ما همگی موفق شدیم با وجود مشکلات فراوان مانند اغلب کشورهای پیشرفته دنیا، برنامه‌ای سالانه چاپ کرده و آن‌را عملی کنیم.

از نظر هنری، ما در روی صحنه به همه ثابت کردیم که در ایران هم امکان کار حرفه‌ای با کیفیت بالا وجود دارد و شما عزیزان آن را با نظمی بی‌نظیر و تحسین‌برانگیز به اجرا درآوردید، ولی متأسفانه وابستگی ارکستر به بنیاد رودکی و گردانندگانش، همواره مانعی برای ادامه کار و پیشرفت بود. بنیادی که مدیرعامل و همراهانش نه‌تنها کمترین تجربه‌ای در زمینه مدیریت ارکستر نداشتند، بلکه با سوءمدیریت و در نتیجه، بی‌نظمی و بی‌بندوباری‌های فراوان اداری، روزانه با ایجاد مشکلات متعدد، آرامش را از مجموعه ارکستر سمفونیک تهران سلب کردند و به‌غیر از ایجاد تشویش، هیچ زمینه‌ای برای ایجاد بستری مناسب برای فعالیت هنری فراهم نکردند.

و هنوز با گذشت 12 ماه، هیچ قدمی در مورد اداره یک ارکستر 75 نفری برنداشته‌اند. همین باعث شد که بنده که فقط برای مدیریت هنری دعوت شده بودم، بیشتر وقتم صرف مبارزه برای گرفتن حق قانونی نوازندگان شد، کما این‌که هر روز با دغدغه‌ای تازه به سراغ نوازندگان رفتم.

بالاخره بعد از ماه‌ها به این نتیجه رسیدم که ادامه همکاری حرفه‌ای من با این بنیاد غیرحرفه‌ای اصلا به هیچ وجه امکان‌پذیر نیست و نمی‌توانم بی‌تدبیری و بی‌مسوولیتی‌های ماه‌های گذشته را تحمل کنم، به همین دلیل هم دو ماه پیش با اعتراض مشکلات را به اطلاع عموم رساندم.

این بنیاد می‌خواهد بنده فقط به‌عنوان رهبر مهمان کار کنم که دیگر مزاحم اعمال غیرحرفه‌ای و غیرانسانی‌شان نشوم، بنده هم قبول نکرده و نخواهم کرد.

بنیاد رودکی شورایی درست کرده به‌نام شورای سیاستگذاری ارکستر سمفونیک با حضور:

1- مدیرعامل آقای «...» نوازنده متوسط سه‌تار، ولی بدون داشتن هیچ‌گونه فرهنگ موسیقی کلاسیک و عدم سابقه در مدیریت ارکستر سمفونیک

2- مشاور هنری و گرداننده تمام برنامه‌های پشت پرده «...» نوازنده متوسط تنبور و کاملا ناآشنا و دور از فضای ارکستر سمفونیک، شخصی که در تلاش برای به انحصار درآوردن ارکستر سمفونیک، تحت سلطه شرکت هنری خودش است

3- مشاور هنری و رابط اعظم در خانه موسیقی و شوراهای دیگر٬ «...» خواننده متوسط آواز سنتی و دارای هیچ‌گونه اطلاعاتی از ارکستر سمفونیک و موسیقی کلاسیک

4- دلال، مشاور هنری، اقتصادی، حقوقی، اجتماعی، سیاسی، امنیتی، استراتژی، داری قدرت مطلق وتو و اختیار تام در تمام موارد و دارای داشتن حق گفتن حرف آخر به همه افراد، «...» که ایشان به‌طور کل دور از فضای موسیقی هستند

حال شما دوستان در هر مقامی که هستید خودتان قضاوت کنید که در کنار این افراد واقعا بی‌ربط به موسیقی کلاسیک و ارکستر سمفونیک، چطور می‌توان کارهای جهانی انجام داد. این افراد در شش‌ماه گذشته با بی‌سوادی و ندانم‌کاری و تصمیمات غیرحرفه‌ای تماما غلط و با سلب آرامش مدام، فعالیت را برای ارکستر سمفونیک غیرممکن ساختند.

وجود این چهار نفر تنها دلیل اینجانب برای استعفا هستند.

یکی از تلخ‌ترین روزهای کاری زندگی من امروز بود که خودم را ناچار دیدم کنسرت‌های اختتامیه فستیوال بین‌المللی بهاری شانگهای در چین و کنسرت افتتاحیه فستیوال بروکنر در اتریش را که از شخص بنده دعوت شده بود و همچنین دعوتنامه چندین سولیست و رهبر میهمان ایرانی و خارجی را لغو کنم. امیدوارم روزی شرایط و زمینه مناسب بدون وجود چنین افراد ناکارآمد و کم‌سواد و به‌دور از شخصیت هنری برای حضور مجدد اینجانب و همکاری حرفه‌ای با ارکستر سمفونیک فراهم شود.

با امید به روزهایی بهتر برای موسیقی ایران

علی رهبری

وین اتریش