صراط: سیدمهدی طباطبایی عضو شاخص جامعه روحانیت مبارز که جزو نمایندگان مجلس دوم شورای اسلامی بود، به بهانه حضور در این مجلس، گفتوگویی در ویژهنامه اعتماد داشته اما این گفت و شنود صرفاً به این دوره خلاصه نشده است.
به گزارش تابناک بخشهایی از این گفت و گو :
- (برای مجلس دوم) نظارت استصوابی هنوز نبود، اما شرایط نمایندگی بررسی میشد، حتی وزارت کشور هم بررسی میکرد. هرچند هنوز وزارت اطلاعات نداشتیم اما سازمان اطلاعات بود. آن موقع کنترل خیلی زیاد صورت میگرفت، اما در دوره اول این گونه نبود.
- مرحوم امام هم سعی داشتند که نظارت دوری بر کار مجلس داشته باشند، به این معنا که به همه مذاکرات گوش میدادند. گاهی حرفهای اول جلسه یعنی همان نطقهای قبل از دستور مجلس را گوش میکردند. گاهی اگر مسائلی مطرح میشد که امام را ناراحت میکرد، فوری به احمدآقا پیام میدادند که او نیز آن پیام را به صورت نوشته به مجلس میدادند تا در جلسه خوانده شود.
- امام نظرش بر این بود که به قم بازگردند. چون میخواست بر مردم تنها نظارت دینی داشته باشد، نه نظارتی اینگونه بلکه نظارتی جامع، نه اینکه دین را از سیاست جدا کند، آنها یکی هستند لذا برای سیاست دینی باشند اما حکومت اجتماعی، اقتصادی، صنعتی و... با متخصصان باشد. خوب نظری داشتند... .
- (صدور برخی حکمهای اعدام بلافاصله پس از پیروزی انقلاب توسط مرحوم خلخالی) امام خمینی خودشان خیلی موافق این حکمها و اعدامها نبودند از طرف دیگر منتظر بودند که کارها هم پیش بروند که انقلاب شکست نخورد. در واقع گاهی اوقات ناچار بودند که برخی افراد را اعدام کنند که انقلاب به بن بست نرسد. اما این حدی که انجام شد تندروی بود و امام هم راضی نبودند. آقای خلخالی و محمدی گیلانی و..... گاه حکم های سختی دادند. شاید اگر تجربه بر رفتارها حاکم بود خیلی از اعدامها ضروری نبود.
- من بحثهایی داشتم که نمی خواهم نقل کنم اما آنجا حرفهایم را زدم. تفاوت دیدگاه خیلی بود. من همان شب اول با این گروه دعوایم شد و با ناراحتی و قهر از خانه حضرت امام بیرون آمدم. اعتراض کردم که این چنین اقدامات و اعدامها مناسب نیست... آیت الله بهشتی، آیت الله مطهری و آیت الله هاشمی هم تقریباً مخالف بودند.
- آن زمان ما مخالف این رویهها بودیم؛ حتی خلخالی بعدها دنبال من فرستاد که به دیدنش بروم،خوابی دیده بود و نتیجهای از خواب گرفته بود. خیلی منقلب بود از حکمهای اعدامی که داده بود پشیمان بود. اکثر تندروهایی که آن زمان حکمهای تندی دادند اکثرا پشیمان شدند الانم هم افرادی از جنس همان تندروها وجود دارند.
- من اولین فردی بودم که نامهای نوشتم و اعلام کردم که کلیه شکنجهگران خود را به شکرانه انقلاب عفو می کنم. حتی خاطرم هست کمانگر شب 19 ماه رمضان در کمیته ضدخرابکاری من را کتک میزد گفتم بگذار اول افطار کنم بعد کتک زدن را ادامه بده، روی صورت من ادرار کرد و گفت افطار کن. روزهای بسیار سختی بود. آقای محمدی گیلانی بعد از انقلاب به همین کمانگر گفت نظرت درباره طباطبایی چیست گفت او بدتر از من را عفو کرده یقینا من را هم عفو کرده است. آقای گیلانی گفت بله طباطبایی تو را عفو کرده ، ولی نظام تو را عفو نمی کند.
- هرکسی که به پست و مقامی میرسد طبیعتا مزاحمین و مخالفانی خواهد داشت. لذا هر انقلابی هم اینگونه بوده است. در انقلاب ایران هم میبینیم که متاسفانه عدهای پیدا شدند و تلاش دارند افرادی که برای انقلاب جان کندند را کنار بزنند. این را من یک هشدار میدانم اگر خیلی نقش های موثر انقلاب را حذف کنیم و حلقه های مفقودی ایجاد کنیم اثرگذاری تاریخ انقلاب از بین خواهد رفت و فضا برای تهمت به اصل انقلاب باز میشود.
به گزارش تابناک بخشهایی از این گفت و گو :
- (برای مجلس دوم) نظارت استصوابی هنوز نبود، اما شرایط نمایندگی بررسی میشد، حتی وزارت کشور هم بررسی میکرد. هرچند هنوز وزارت اطلاعات نداشتیم اما سازمان اطلاعات بود. آن موقع کنترل خیلی زیاد صورت میگرفت، اما در دوره اول این گونه نبود.
- مرحوم امام هم سعی داشتند که نظارت دوری بر کار مجلس داشته باشند، به این معنا که به همه مذاکرات گوش میدادند. گاهی حرفهای اول جلسه یعنی همان نطقهای قبل از دستور مجلس را گوش میکردند. گاهی اگر مسائلی مطرح میشد که امام را ناراحت میکرد، فوری به احمدآقا پیام میدادند که او نیز آن پیام را به صورت نوشته به مجلس میدادند تا در جلسه خوانده شود.
- امام نظرش بر این بود که به قم بازگردند. چون میخواست بر مردم تنها نظارت دینی داشته باشد، نه نظارتی اینگونه بلکه نظارتی جامع، نه اینکه دین را از سیاست جدا کند، آنها یکی هستند لذا برای سیاست دینی باشند اما حکومت اجتماعی، اقتصادی، صنعتی و... با متخصصان باشد. خوب نظری داشتند... .
- (صدور برخی حکمهای اعدام بلافاصله پس از پیروزی انقلاب توسط مرحوم خلخالی) امام خمینی خودشان خیلی موافق این حکمها و اعدامها نبودند از طرف دیگر منتظر بودند که کارها هم پیش بروند که انقلاب شکست نخورد. در واقع گاهی اوقات ناچار بودند که برخی افراد را اعدام کنند که انقلاب به بن بست نرسد. اما این حدی که انجام شد تندروی بود و امام هم راضی نبودند. آقای خلخالی و محمدی گیلانی و..... گاه حکم های سختی دادند. شاید اگر تجربه بر رفتارها حاکم بود خیلی از اعدامها ضروری نبود.
- من بحثهایی داشتم که نمی خواهم نقل کنم اما آنجا حرفهایم را زدم. تفاوت دیدگاه خیلی بود. من همان شب اول با این گروه دعوایم شد و با ناراحتی و قهر از خانه حضرت امام بیرون آمدم. اعتراض کردم که این چنین اقدامات و اعدامها مناسب نیست... آیت الله بهشتی، آیت الله مطهری و آیت الله هاشمی هم تقریباً مخالف بودند.
- آن زمان ما مخالف این رویهها بودیم؛ حتی خلخالی بعدها دنبال من فرستاد که به دیدنش بروم،خوابی دیده بود و نتیجهای از خواب گرفته بود. خیلی منقلب بود از حکمهای اعدامی که داده بود پشیمان بود. اکثر تندروهایی که آن زمان حکمهای تندی دادند اکثرا پشیمان شدند الانم هم افرادی از جنس همان تندروها وجود دارند.
- من اولین فردی بودم که نامهای نوشتم و اعلام کردم که کلیه شکنجهگران خود را به شکرانه انقلاب عفو می کنم. حتی خاطرم هست کمانگر شب 19 ماه رمضان در کمیته ضدخرابکاری من را کتک میزد گفتم بگذار اول افطار کنم بعد کتک زدن را ادامه بده، روی صورت من ادرار کرد و گفت افطار کن. روزهای بسیار سختی بود. آقای محمدی گیلانی بعد از انقلاب به همین کمانگر گفت نظرت درباره طباطبایی چیست گفت او بدتر از من را عفو کرده یقینا من را هم عفو کرده است. آقای گیلانی گفت بله طباطبایی تو را عفو کرده ، ولی نظام تو را عفو نمی کند.
- هرکسی که به پست و مقامی میرسد طبیعتا مزاحمین و مخالفانی خواهد داشت. لذا هر انقلابی هم اینگونه بوده است. در انقلاب ایران هم میبینیم که متاسفانه عدهای پیدا شدند و تلاش دارند افرادی که برای انقلاب جان کندند را کنار بزنند. این را من یک هشدار میدانم اگر خیلی نقش های موثر انقلاب را حذف کنیم و حلقه های مفقودی ایجاد کنیم اثرگذاری تاریخ انقلاب از بین خواهد رفت و فضا برای تهمت به اصل انقلاب باز میشود.