صراط: بر اساس برخی از روایات؛ فراگیرترین و گستردهترین آیه از جهت امید و رحمت قرآن، این آیه مبارکه است: «یا عِبادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللهِ إِنَّ اللهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ»؛[1] بگو: اى بندگان من که بر خود اسراف و ستم کردهاید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را میآمرزد؛ زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.
به گزارش میزان، دقت در تعبیرات فوق نشان میدهد که این آیه از امیدبخشترین آیات قرآن مجید نسبت به همه گنهکاران است، شمول و گستردگى آن به حدى است که در روایات از آن تعبیر به «أوسَعُ الآیات» شده است:
1. پیامبر خدا(ص) فرمود: «دوست ندارم که دنیا و آنچه در آن است، به ازاىِ این آیه از آنِ من باشد: یا عِبادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ...». مردى گفت: اى پیامبر خدا! پس کسى که شرک ورزیده است [آیا این آیه، شامل حال او هم میشود]؟ پیامبر(ص) سکوت کرد و سپس سه بار فرمود: بجز کسى که شرک ورزیده است».[2]
2. امام على(ع) فرمود: «در قرآن، آیهاى فراگیرتر از "یا عِبادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ..." وجود ندارد».[3]
3. گفته شد: این آیه، درباره وحشى، قاتل حمزه، نازل شد، آنگاه که خواست اسلام آورد؛ امّا ترسید که توبهاش پذیرفته نشود و چون این آیه نازل شد، اسلام آورد. به پیامبر(ص) گفته شد: اى پیامبر خدا! این آیه اختصاص به او دارد یا شامل حالِ همه مسلمانان میشود؟ پیامبر(ص) فرمود: «شامل همه مسلمانان میشود».[4]
دلیل وسعت و فراگیر بودن این آیه شریفه نیز روشن است؛ زیرا:
1. تعبیر به «یا عبادى» (اى بندگان من!) آغازگر لطفى است از ناحیه پروردگار.
2. تعبیر به «اسراف» به جاى «ظلم و گناه و جنایت» نیز لطف دیگرى است.
3. تعبیر به «عَلى أَنْفُسِهِمْ» که نشان میدهد گناهان آدمى همه به خود او باز میگردد، نشانه دیگرى از محبت پروردگار است، همانگونه که یک پدر دلسوز به فرزند خویش میگوید «این همه بر خود ستم مکن!».
4. تعبیر به «لا تقنطوا» (مأیوس نشوید) با توجه به اینکه «قنوط» در اصل به معناى مأیوس شدن از خیر است[5] به تنهایى دلیل بر این است که گنهکاران نباید از «لطف الهى» ناامید گردند.
5. تعبیر «مِنْ رَحْمَةِ اللهِ» بعد از جمله «لا تقنطوا» تأکید بیشترى بر این خیر و محبت میباشد.
6. هنگامى که به جمله «إِنَّ اللهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ» میرسیم که با حرف تأکید آغاز شده و کلمه «الذنوب» (جمع با الف و لام) همه گناهان را بدون استثنا در بر میگیرد سخن اوج میگیرد و دریاى رحمت مواج میشود.
7. هنگامى که «جمیعا» به عنوان تأکید دیگرى بر آن افزوده میشود، امیدوارى به آخرین مرحله میرسد.
8 و 9. توصیف خداوند به «غفور» و «رحیم» که دو وصف از اوصاف امید بخش پروردگار است، در پایان آیه جایى براى کمترین یأس و نومیدى باقى نمیگذارد.[6]
به همین دلیل آیه فوق؛ گستردهترین و فراگیرترین آیات قرآن است که شمول آن هر گونه گناه را در بر میگیرد، و نیز به همین دلیل از امیدبخشترین آیات قرآن مجید محسوب میشود. و جلوهگری عمل به این آیه شریفه در توبه واقعی انسان است.[7]
پی نوشت ها:
[1]. زمر، 53.
[2]. شیبانی، أبو عبد الله أحمد بن محمد، مسند احمد، تحقیق، الأرنؤوط، شعیب، مرشد، عادل و دیگران، اشراف، ترکی، عبد الله بن عبد المحسن، ج 37، ص 45، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، 1421ق؛ أبو بکر بیهقی، أحمد بن حسین، شعب الایمان، ج 9، ص 340 – 341، ریاض، مکتبة الرشد للنشر و التوزیع، چاپ اول، 1423ق.
[3]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی، محمد جواد، ج 8، ص 784، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش.
[4]. همان، ص 785.
[5]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، ص 685، بیروت، دار القلم، چاپ اول، 1412ق.
[6]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 19، ص 499 – 500، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.
[7]. ر. ک: «توبه و جایگاه آن در قرآن کریم»، سؤال 25704.
به گزارش میزان، دقت در تعبیرات فوق نشان میدهد که این آیه از امیدبخشترین آیات قرآن مجید نسبت به همه گنهکاران است، شمول و گستردگى آن به حدى است که در روایات از آن تعبیر به «أوسَعُ الآیات» شده است:
1. پیامبر خدا(ص) فرمود: «دوست ندارم که دنیا و آنچه در آن است، به ازاىِ این آیه از آنِ من باشد: یا عِبادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ...». مردى گفت: اى پیامبر خدا! پس کسى که شرک ورزیده است [آیا این آیه، شامل حال او هم میشود]؟ پیامبر(ص) سکوت کرد و سپس سه بار فرمود: بجز کسى که شرک ورزیده است».[2]
2. امام على(ع) فرمود: «در قرآن، آیهاى فراگیرتر از "یا عِبادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ..." وجود ندارد».[3]
3. گفته شد: این آیه، درباره وحشى، قاتل حمزه، نازل شد، آنگاه که خواست اسلام آورد؛ امّا ترسید که توبهاش پذیرفته نشود و چون این آیه نازل شد، اسلام آورد. به پیامبر(ص) گفته شد: اى پیامبر خدا! این آیه اختصاص به او دارد یا شامل حالِ همه مسلمانان میشود؟ پیامبر(ص) فرمود: «شامل همه مسلمانان میشود».[4]
دلیل وسعت و فراگیر بودن این آیه شریفه نیز روشن است؛ زیرا:
1. تعبیر به «یا عبادى» (اى بندگان من!) آغازگر لطفى است از ناحیه پروردگار.
2. تعبیر به «اسراف» به جاى «ظلم و گناه و جنایت» نیز لطف دیگرى است.
3. تعبیر به «عَلى أَنْفُسِهِمْ» که نشان میدهد گناهان آدمى همه به خود او باز میگردد، نشانه دیگرى از محبت پروردگار است، همانگونه که یک پدر دلسوز به فرزند خویش میگوید «این همه بر خود ستم مکن!».
4. تعبیر به «لا تقنطوا» (مأیوس نشوید) با توجه به اینکه «قنوط» در اصل به معناى مأیوس شدن از خیر است[5] به تنهایى دلیل بر این است که گنهکاران نباید از «لطف الهى» ناامید گردند.
5. تعبیر «مِنْ رَحْمَةِ اللهِ» بعد از جمله «لا تقنطوا» تأکید بیشترى بر این خیر و محبت میباشد.
6. هنگامى که به جمله «إِنَّ اللهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ» میرسیم که با حرف تأکید آغاز شده و کلمه «الذنوب» (جمع با الف و لام) همه گناهان را بدون استثنا در بر میگیرد سخن اوج میگیرد و دریاى رحمت مواج میشود.
7. هنگامى که «جمیعا» به عنوان تأکید دیگرى بر آن افزوده میشود، امیدوارى به آخرین مرحله میرسد.
8 و 9. توصیف خداوند به «غفور» و «رحیم» که دو وصف از اوصاف امید بخش پروردگار است، در پایان آیه جایى براى کمترین یأس و نومیدى باقى نمیگذارد.[6]
به همین دلیل آیه فوق؛ گستردهترین و فراگیرترین آیات قرآن است که شمول آن هر گونه گناه را در بر میگیرد، و نیز به همین دلیل از امیدبخشترین آیات قرآن مجید محسوب میشود. و جلوهگری عمل به این آیه شریفه در توبه واقعی انسان است.[7]
پی نوشت ها:
[1]. زمر، 53.
[2]. شیبانی، أبو عبد الله أحمد بن محمد، مسند احمد، تحقیق، الأرنؤوط، شعیب، مرشد، عادل و دیگران، اشراف، ترکی، عبد الله بن عبد المحسن، ج 37، ص 45، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، 1421ق؛ أبو بکر بیهقی، أحمد بن حسین، شعب الایمان، ج 9، ص 340 – 341، ریاض، مکتبة الرشد للنشر و التوزیع، چاپ اول، 1423ق.
[3]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی، محمد جواد، ج 8، ص 784، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش.
[4]. همان، ص 785.
[5]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، ص 685، بیروت، دار القلم، چاپ اول، 1412ق.
[6]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 19، ص 499 – 500، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.
[7]. ر. ک: «توبه و جایگاه آن در قرآن کریم»، سؤال 25704.