صراط: فارس نوشت: کمتر کسی در عالم سیاست هست که وقتی جمله «اینکه بگویند فردای دنیا، فردای مذاکره است، دنیای موشک نیست این اگر از روی ناآگاهی گفته شود که ناآگاهی است؛ اما اگر از روی آگاهی باشد خیانت است» را از زبان رهبر انقلاب در دیدار اخیر ایشان با مداحان و ذاکران اهل بیت (ع) شنیده باشد و این جمله را با توئیت معروف هاشمی رفسنجانی «دنیای فردا، دنیای گفتمانهاست نه موشکها» تطبیق نداده باشد.
جمله رهبری آنقدر بیپرده وصریح بود که کسی نمیتوانست بگوید این جمله ربطی به آن توئیت ندارد و حتی تیم رسانهای و دفتر آقای هاشمی نیز با دستپاچگی ابتدا انتساب توئیت مورد اشاره به رئیس مجمع تشخیص را تکذیب و سپس به اصلاح توئیت پرداختند و حتی این توضیح را به مخاطبان خود ندادند اگر توئیت ارتباطی به ایشان ندارد چرا اولا اصلاح شد و دوم اینکه چرا طی روزهای قبل زمانی که رسانههای حامی هاشمی و دولت برای بازنشر این توئیت از هم سبقت میگرفتند و این جمله را به عنوان یکی از جملات تاریخی هاشمی مطرح و تبلیغ می کردند این توئیت را تکذیب نکردند.
کارشناسان آشنا با ادبیات و ساختار گفتمان رهبری میدانند ایشان طی مدت 27 سال مدیریت و راهبری جامعه اسلامی به ندرت اتفاق افتاده که مصداقا در پاسخ افراد ومسئولان داخلی موضعی تند و صریح گرفته باشند و نگاه ایشان بیشتراصلاح دیدگاههای غلط اشخاص، مسئولان و گروههاست. ایشان هر گاه احساس کنند فکر غلطی در حال تزریق به جامعه است که با مبانی انقلاب ناسازگار است و یا تحریف محکمات نظام است با نفی آن تفکر، اقدام به اصلاح آن نمودهاند. بر خلاف مواضع دشمنان انقلاب که هر گاه احساس کنند نیازمند پاسخ شخص ایشان است در اولین سخنرانی رسمی خود به یاوهگوییهای دشمنان با صریحترین بیان ممکن پاسخ دادهاند. که نمونههای آن را بارها و بارها در سالیان گذشته شاهد بودهایم.
برای پی بردن به راز این موضع صریح شاید نیازمند آن باشیم که برخی سخنان و کلیدواژه های مسئولان غربی و امریکایی را با نگاه عمیقتری مورد کاوش قرارداده و به ترسیم دقیق فضای سیاسی موجود بپردازیم
چنانچه سخنان چند روز پیش وزیر خزانهداری آمریکا مبنی بر اینکه «برجام قویترین و موفقترین نمونه از عملیات پیچیده آمریکاست که محاسبات دولت ایران را تغییر داده و همین فرمول برای آینده باید ادامه یابد!» را در کنار جدیدترین سخنان اوباما در نشست امنیت هستهای مبنی بر اینکه «ایران تاکنون به متن برجام عمل کرده اما برای اینکه اثرات برجام را ببیند باید رفتار خود را تغییر دهد» قرار دهیم نیمهپنهان سناریوی پسابرجامی امریکا به صورت ویترینی مقابل چشمانمان قرار میگیرد.
در این سناریو ابتدا با وعده و وعید رفع کلیه تحریمها، مسئولان دستگاه دیپلماسی ما را پای میز مذاکره کشانده و متن قابل تفسیر برجام را (علیرغم هشدار رهبر انقلاب) بر ما تحمیل کردند و منتظر ایستادند تا ایران تمام تعهدات برجامی را به نحو کامل انجام دهد که به اذعان آمانو «اقدامات ایران فراتر از انتظار اژانس نیز بوده است.»
حال که خیال انها از بابت پرونده هستهای راحت شده، در زمانی که باید به وعدههای کاغذی خود جامه عمل بپوشانند، بهانهها و شرط و شروط جدید برای فرار از تعهدات شروع میشود که نمونه این شروط جدید را در سخنان اوباما دیدیم.
این در حالی است که رهبر حکیم انقلاب با خواندن دست دولتمردان کاخ سفید، علیرغم اینکه بارها در این باره هشدار داده بودند روز اول فرودین نیز به صورت مبسوط این سناریو را تشریح کرده و گامهای بعدی امریکا را در قبال کشورمان رو کردند. گامهایی که قرار است تحت عناوین برجامهای 2 و 3 و 4 برای خالی کردن جمهوری اسلامی از هویت واقعیاش بر آن تحمیل شود.
«اگر میل آمریکا است، جمهوری اسلامی حتّی از ابزارهای دفاعی خود هم صرفِنظر کند. میبینید که بر روی مسئلهی موشکها چه جنجالی در دنیا به راه انداختهاند که چرا جمهوری اسلامی موشک دارد، چرا موشک دوربُرد دارد، .... معنای آن تحلیل دشمن این است که از همهی اینها بایستی صرفِنظر بکنیم. قضیه از این هم بالاتر است؛ تدریجاً موضوع را به این خواهند کشاند که اصلاً چرا نیروی قدس تشکیل شده است، چرا سپاه تشکیل شده، چرا سیاستهای داخلی جمهوری اسلامی طبق قانون اساسی، باید با اسلام تطبیق داده بشود؛ مطلب به اینجاها میرسد.»
اما سوال اینجاست که سناریوی فوقالذکر امریکا چگونه تحقق می یابد که اگر به بخش دیگر سخنان اوباما یعنی آنجا که میگوید «من فکر میکنم که داخل ایران هم دیدگاههای متفاوتی وجود دارد» دقت کنیم پاسخ خود را گرفتهایم. ایجاد شکاف و دوقطبیکردن جامعه ایرانی و امید بستن به عناصر داخلی. عناصری که به قول اوباما دیگاههای متفاوتی با سیاست کلان نظام درعرصه بینالملل و منطقه دارند.
اگر به متن توئیت «دنیای فردا، دنیای گفتمانهاست نه موشکها» منسوب به اقای هاشمی رفسنجانی بنگریم در خواهیم یافت که این توئیت دقیقا همخوان با پیامی است که اوباما و کاخ سفید میخواهند از جامعه ایرانی دریافت کنند. پیامی که در آن یک مسئول باسابقه نظام اسلامی دانسته یا ندانسته میگوید ایران در جهان پرتلاطم کنونی صرفا با مذاکره و گفتگو میتواند استقلال و امنیت خود را حفظ کرده، حرف خود را به کرسی بنشاند و نیازی به تجهیزات دفاعی نخواهد داشت.
از این رو بود که رهبر انقلاب روز 11 فروردین با گفتن این جمله که «روزگار، روزگار همه چیز است هم مذاکره هم موشک» آنگونه قاطع در مقابل این سخن واکنش نشان داده و آگاهانه بیانکردن «دنیای فردا دنیای مذاکره است نه موشک» را مصداق خیانت تعبیرمیکنند تا هم انقلابیون پشیمان کنونی را از فرستادن پالس در این شرایط حساس به سمت دشمن بر حذر دارند وهم اینکه آب پاکی را بر روی دست دشمنان بریزند که دل بستن به عناصر داخلی به قوا یوباما با دیدگاههای متفاوت، آب در هاون کوبیدن است.
جمله رهبری آنقدر بیپرده وصریح بود که کسی نمیتوانست بگوید این جمله ربطی به آن توئیت ندارد و حتی تیم رسانهای و دفتر آقای هاشمی نیز با دستپاچگی ابتدا انتساب توئیت مورد اشاره به رئیس مجمع تشخیص را تکذیب و سپس به اصلاح توئیت پرداختند و حتی این توضیح را به مخاطبان خود ندادند اگر توئیت ارتباطی به ایشان ندارد چرا اولا اصلاح شد و دوم اینکه چرا طی روزهای قبل زمانی که رسانههای حامی هاشمی و دولت برای بازنشر این توئیت از هم سبقت میگرفتند و این جمله را به عنوان یکی از جملات تاریخی هاشمی مطرح و تبلیغ می کردند این توئیت را تکذیب نکردند.
کارشناسان آشنا با ادبیات و ساختار گفتمان رهبری میدانند ایشان طی مدت 27 سال مدیریت و راهبری جامعه اسلامی به ندرت اتفاق افتاده که مصداقا در پاسخ افراد ومسئولان داخلی موضعی تند و صریح گرفته باشند و نگاه ایشان بیشتراصلاح دیدگاههای غلط اشخاص، مسئولان و گروههاست. ایشان هر گاه احساس کنند فکر غلطی در حال تزریق به جامعه است که با مبانی انقلاب ناسازگار است و یا تحریف محکمات نظام است با نفی آن تفکر، اقدام به اصلاح آن نمودهاند. بر خلاف مواضع دشمنان انقلاب که هر گاه احساس کنند نیازمند پاسخ شخص ایشان است در اولین سخنرانی رسمی خود به یاوهگوییهای دشمنان با صریحترین بیان ممکن پاسخ دادهاند. که نمونههای آن را بارها و بارها در سالیان گذشته شاهد بودهایم.
برای پی بردن به راز این موضع صریح شاید نیازمند آن باشیم که برخی سخنان و کلیدواژه های مسئولان غربی و امریکایی را با نگاه عمیقتری مورد کاوش قرارداده و به ترسیم دقیق فضای سیاسی موجود بپردازیم
چنانچه سخنان چند روز پیش وزیر خزانهداری آمریکا مبنی بر اینکه «برجام قویترین و موفقترین نمونه از عملیات پیچیده آمریکاست که محاسبات دولت ایران را تغییر داده و همین فرمول برای آینده باید ادامه یابد!» را در کنار جدیدترین سخنان اوباما در نشست امنیت هستهای مبنی بر اینکه «ایران تاکنون به متن برجام عمل کرده اما برای اینکه اثرات برجام را ببیند باید رفتار خود را تغییر دهد» قرار دهیم نیمهپنهان سناریوی پسابرجامی امریکا به صورت ویترینی مقابل چشمانمان قرار میگیرد.
در این سناریو ابتدا با وعده و وعید رفع کلیه تحریمها، مسئولان دستگاه دیپلماسی ما را پای میز مذاکره کشانده و متن قابل تفسیر برجام را (علیرغم هشدار رهبر انقلاب) بر ما تحمیل کردند و منتظر ایستادند تا ایران تمام تعهدات برجامی را به نحو کامل انجام دهد که به اذعان آمانو «اقدامات ایران فراتر از انتظار اژانس نیز بوده است.»
حال که خیال انها از بابت پرونده هستهای راحت شده، در زمانی که باید به وعدههای کاغذی خود جامه عمل بپوشانند، بهانهها و شرط و شروط جدید برای فرار از تعهدات شروع میشود که نمونه این شروط جدید را در سخنان اوباما دیدیم.
این در حالی است که رهبر حکیم انقلاب با خواندن دست دولتمردان کاخ سفید، علیرغم اینکه بارها در این باره هشدار داده بودند روز اول فرودین نیز به صورت مبسوط این سناریو را تشریح کرده و گامهای بعدی امریکا را در قبال کشورمان رو کردند. گامهایی که قرار است تحت عناوین برجامهای 2 و 3 و 4 برای خالی کردن جمهوری اسلامی از هویت واقعیاش بر آن تحمیل شود.
«اگر میل آمریکا است، جمهوری اسلامی حتّی از ابزارهای دفاعی خود هم صرفِنظر کند. میبینید که بر روی مسئلهی موشکها چه جنجالی در دنیا به راه انداختهاند که چرا جمهوری اسلامی موشک دارد، چرا موشک دوربُرد دارد، .... معنای آن تحلیل دشمن این است که از همهی اینها بایستی صرفِنظر بکنیم. قضیه از این هم بالاتر است؛ تدریجاً موضوع را به این خواهند کشاند که اصلاً چرا نیروی قدس تشکیل شده است، چرا سپاه تشکیل شده، چرا سیاستهای داخلی جمهوری اسلامی طبق قانون اساسی، باید با اسلام تطبیق داده بشود؛ مطلب به اینجاها میرسد.»
اما سوال اینجاست که سناریوی فوقالذکر امریکا چگونه تحقق می یابد که اگر به بخش دیگر سخنان اوباما یعنی آنجا که میگوید «من فکر میکنم که داخل ایران هم دیدگاههای متفاوتی وجود دارد» دقت کنیم پاسخ خود را گرفتهایم. ایجاد شکاف و دوقطبیکردن جامعه ایرانی و امید بستن به عناصر داخلی. عناصری که به قول اوباما دیگاههای متفاوتی با سیاست کلان نظام درعرصه بینالملل و منطقه دارند.
اگر به متن توئیت «دنیای فردا، دنیای گفتمانهاست نه موشکها» منسوب به اقای هاشمی رفسنجانی بنگریم در خواهیم یافت که این توئیت دقیقا همخوان با پیامی است که اوباما و کاخ سفید میخواهند از جامعه ایرانی دریافت کنند. پیامی که در آن یک مسئول باسابقه نظام اسلامی دانسته یا ندانسته میگوید ایران در جهان پرتلاطم کنونی صرفا با مذاکره و گفتگو میتواند استقلال و امنیت خود را حفظ کرده، حرف خود را به کرسی بنشاند و نیازی به تجهیزات دفاعی نخواهد داشت.
از این رو بود که رهبر انقلاب روز 11 فروردین با گفتن این جمله که «روزگار، روزگار همه چیز است هم مذاکره هم موشک» آنگونه قاطع در مقابل این سخن واکنش نشان داده و آگاهانه بیانکردن «دنیای فردا دنیای مذاکره است نه موشک» را مصداق خیانت تعبیرمیکنند تا هم انقلابیون پشیمان کنونی را از فرستادن پالس در این شرایط حساس به سمت دشمن بر حذر دارند وهم اینکه آب پاکی را بر روی دست دشمنان بریزند که دل بستن به عناصر داخلی به قوا یوباما با دیدگاههای متفاوت، آب در هاون کوبیدن است.