صراط: اما پاسخ صحیح و کارشناسی این است که وقتی نفت، گاز،... و انرژی بهعنوان کالا دربازارهای بورس عرضه میشوند نظیر هرکالای دیگری هرکه بیشترتولید میکند ناگزیر است که ارزانتر بفروشد تا سهم بازارش را حفظ کند. این موضوع در اوپک همیشه مد نظر بود وبرای همین هم بوده و هرکشوری سهمیه تولید دارد.
به گزارش بانکداران ۲۴ (Banker)،اما پس از اینکه روش اوپک در خصوص سهمیه بندیها کنار گذاشته شد، آنهایی که از تحریم صنعت نفت ایران خوشحال بودند سعی کردند بهقول خودشان سهمشان را در بازار حفظ کنند وحتی افزایش دهند که چنین نیز کردند.
درهمین حال قدرت خرید دلار که قیمت نفت با آن تعیین میشود بدلیل مشکلات اقتصادی امریکا کاهش پیدا کرد و درسال 2008 که برجامی هم در کار نبود قیمت نفت بدلیل بحران بانکی در غرب از 147 دلار در هر بشکه به بشکهای 30 دلار سقوط کرد. تقاضا هم بدلیل بحران اقتصادی در غرب و شرق کاهش پیدا کرد.
پس تحریم ایران لازم بود تا قیمتها را بتوان به طور مصنوعی در سطحی نگه داشت که تولید نفت وگاز غیرمتعارف از لایههای رسی زیرزمین مشهور به شل اویل و شل گاز مقرون به صرفه شود که شد.
برای کمک به این برنامه هرازگاهی هم برخی دانسته یا ندانسته برخی مسائل سیاسی را به میان میکشیدند که بازار دچار التهاب شود و قیمتها بالا و پایین برود تا سود کلانی از جیب تولیدکننده و مصرفکننده نصیب خودشان کنند که کردند.
مافیاهای مختلفی هم نظیر آنچه اخیراً راز آنها فاش شده است پا به عرصه وجود گذاشتند. دولت امریکا هم برای بقای دلار درقیمتگذاری نفت تلاش وسیعی را بعمل آورد.
با چاپ دلارهای بدون پشتوانه و کاهش نرخ سود بانکی کمک کرد که قدرت خرید دلار کاهش پیدا کند و درنتیجه هرکه دلاری در جیب داشت آن را برای سرمایهگذاری در تولید شل نفت و شل گاز سرمایهگذاری کرد.
قیمت بالا هم باعث شد که مصرف انرژی در امریکا کاهش پیدا کند، به طوری که امریکا توانست براحتی با شخم زنی و تحریم صنعت نفت ایران روزانه پنج میلیون بشکه به تولید نفت در امریکا اضافه کند و بدلیل قیمت بالا توانست با کاهش مصرف امریکا را به بزرگترین تولیدکننده گاز در جهان تبدیل نماید.
در واقع قیمت ها قبل ازتوافق برجام شروع به سقوط کرد. امریکا خوب مطمئن شد که دیگر به عربستان بعنوان تولید کننده قادر به برقراری تعادل تولید و تقاضا در بازار نیاز ندارد وخودش می تواند این نقش را در قیمت های بالای نفت خام ایفا کند (به این معنی که اگر قیمت نفت خام از 50 یا 60 دلار به هردلیل بالابرود تولید شل نفت و شل گاز را رهسپار بازار خواهد کرد). یعنی امریکا در بازار نفت، گاز و انرژی سرنوشت ساز باشد و نه اوپک (با محوریت عربستان) و روسیه!
برای نشان دادن نقش سرنوشت ساز امریکا دربازار انرژی، این کشور برنامه چاپ دلار را خاتمه و بهره بانکی را افزایش داد. طبیعی بود که به محض اینکه این برنامه جایگزین برنامه قبلی شد، همه آنهایی که دلارهایشان را در نفت ،گازوطلا سرمایهگذاری کرده بودند مسیر برگشت به سپرده گذاری دلاری در بانک های امریکا را انتخاب کردند.
همین امر باعث شد که قیمت ها بشدت سقوط کند که همینگونه شد. البته امریکا برنده سقوط قیمت ها بود و هست. چون قیمت پائین انرژی درسال انتخابات ریاست جمهوری در امریکا برای سیاست های داخلی امریکا مهم است. دراین میان سیاست جدید نفتی و دلاری امریکا برای ضربه زدن به اقتصاد روسیه هم مطرح بودو هست.
البته روسیه هم باتوجه به این موضوع دیپلماسی انرژی جدیدی را برای خود تعریف کرد که شرکت در اجلاس دوحه در چارچوب سیاست جدید دیپلماسی انرژی روسیه تحلیل می شود. این درحالی است که عربستان و متحداناش در اوپک در یک بن بست خود ساخته گیر افتادهاند و با خطر بحران سیاسی بدلیل کاهش درآمد های نفتی و افزایش هزینه های کمک به داعش، جنگ در سوریه و یمن و نیز کمک به مخالفان موفقیت دولت تدبیر و امید در منطقه روبرو هستند.
به گزارش بانکداران ۲۴ (Banker)،اما پس از اینکه روش اوپک در خصوص سهمیه بندیها کنار گذاشته شد، آنهایی که از تحریم صنعت نفت ایران خوشحال بودند سعی کردند بهقول خودشان سهمشان را در بازار حفظ کنند وحتی افزایش دهند که چنین نیز کردند.
درهمین حال قدرت خرید دلار که قیمت نفت با آن تعیین میشود بدلیل مشکلات اقتصادی امریکا کاهش پیدا کرد و درسال 2008 که برجامی هم در کار نبود قیمت نفت بدلیل بحران بانکی در غرب از 147 دلار در هر بشکه به بشکهای 30 دلار سقوط کرد. تقاضا هم بدلیل بحران اقتصادی در غرب و شرق کاهش پیدا کرد.
پس تحریم ایران لازم بود تا قیمتها را بتوان به طور مصنوعی در سطحی نگه داشت که تولید نفت وگاز غیرمتعارف از لایههای رسی زیرزمین مشهور به شل اویل و شل گاز مقرون به صرفه شود که شد.
برای کمک به این برنامه هرازگاهی هم برخی دانسته یا ندانسته برخی مسائل سیاسی را به میان میکشیدند که بازار دچار التهاب شود و قیمتها بالا و پایین برود تا سود کلانی از جیب تولیدکننده و مصرفکننده نصیب خودشان کنند که کردند.
مافیاهای مختلفی هم نظیر آنچه اخیراً راز آنها فاش شده است پا به عرصه وجود گذاشتند. دولت امریکا هم برای بقای دلار درقیمتگذاری نفت تلاش وسیعی را بعمل آورد.
با چاپ دلارهای بدون پشتوانه و کاهش نرخ سود بانکی کمک کرد که قدرت خرید دلار کاهش پیدا کند و درنتیجه هرکه دلاری در جیب داشت آن را برای سرمایهگذاری در تولید شل نفت و شل گاز سرمایهگذاری کرد.
قیمت بالا هم باعث شد که مصرف انرژی در امریکا کاهش پیدا کند، به طوری که امریکا توانست براحتی با شخم زنی و تحریم صنعت نفت ایران روزانه پنج میلیون بشکه به تولید نفت در امریکا اضافه کند و بدلیل قیمت بالا توانست با کاهش مصرف امریکا را به بزرگترین تولیدکننده گاز در جهان تبدیل نماید.
در واقع قیمت ها قبل ازتوافق برجام شروع به سقوط کرد. امریکا خوب مطمئن شد که دیگر به عربستان بعنوان تولید کننده قادر به برقراری تعادل تولید و تقاضا در بازار نیاز ندارد وخودش می تواند این نقش را در قیمت های بالای نفت خام ایفا کند (به این معنی که اگر قیمت نفت خام از 50 یا 60 دلار به هردلیل بالابرود تولید شل نفت و شل گاز را رهسپار بازار خواهد کرد). یعنی امریکا در بازار نفت، گاز و انرژی سرنوشت ساز باشد و نه اوپک (با محوریت عربستان) و روسیه!
برای نشان دادن نقش سرنوشت ساز امریکا دربازار انرژی، این کشور برنامه چاپ دلار را خاتمه و بهره بانکی را افزایش داد. طبیعی بود که به محض اینکه این برنامه جایگزین برنامه قبلی شد، همه آنهایی که دلارهایشان را در نفت ،گازوطلا سرمایهگذاری کرده بودند مسیر برگشت به سپرده گذاری دلاری در بانک های امریکا را انتخاب کردند.
همین امر باعث شد که قیمت ها بشدت سقوط کند که همینگونه شد. البته امریکا برنده سقوط قیمت ها بود و هست. چون قیمت پائین انرژی درسال انتخابات ریاست جمهوری در امریکا برای سیاست های داخلی امریکا مهم است. دراین میان سیاست جدید نفتی و دلاری امریکا برای ضربه زدن به اقتصاد روسیه هم مطرح بودو هست.
البته روسیه هم باتوجه به این موضوع دیپلماسی انرژی جدیدی را برای خود تعریف کرد که شرکت در اجلاس دوحه در چارچوب سیاست جدید دیپلماسی انرژی روسیه تحلیل می شود. این درحالی است که عربستان و متحداناش در اوپک در یک بن بست خود ساخته گیر افتادهاند و با خطر بحران سیاسی بدلیل کاهش درآمد های نفتی و افزایش هزینه های کمک به داعش، جنگ در سوریه و یمن و نیز کمک به مخالفان موفقیت دولت تدبیر و امید در منطقه روبرو هستند.