صراط: پنج سال است که شهرکهای شیعه نشین الفوعه و کفریا درگیر جنگ و یک سال است که تحت محاصره هستند. شهرکهایی در قلب استان ادلب و دور تا دور آنها را تروریستهای جیشالفتح در بر گرفتهاند.
به گزارش فارس، با حملات موشکی و خمپارهای تروریستها، صدها تن از کودکان و زنان محاصره شده در این شهرک جان سپردهاند.
شهروندان این شهرکها با آب باران و علفهای حومه مزارع و خیابانها برای
زنده ماندن تلاش میکنند و جامعه بینالملل مدعی حقوق بشر نیز چشمان خود را
بر این فاجعه انسانی بسته است.
هیچ دارو و تجهیزات درمانی نیز در این شهرکها دیگر
پیدا نمیشود و هر روز کودکان بر اثر بیمارهایی که فراگیر شده مظلومانه جان
میدهند.
اینجا الفوعه و کفریا است، جایی که دیگر لانا، کودک بی گناه 3 ساله
نمیتواند نفس بکشد و هم بازیهای او با مرگ دست وپنجه نرم میکنند.
به گزارش فارس، 90 درصد این شهرکها نابوده شدهاند و حتی سرپناهی برای در
امان بودن زنان و کودکان از حملات بی وقفه تروریستها وجود ندارد.
اگر چه در این شهرکهای محاصره شده نان خشک هم پیدا نمیشود و کودکان از زبالهها هم نمی توانند غذایی تأمین کنند اما مردم این شهرها هر لحظه این جمله را تکرار میکنند:
اینجا الفوعه و کفریا است، تا آخرین نفس، مقاومت ادامه دارد.
در ادامه ویدئویی از وضعیت این دو شهرک و سخن ساکنان آن و در دلهایشان میآید:
یکی از ساکنان در ابتدای این ویدئو میگوید: این جوانها مقاومت کردند تا شبه نظامیان وارد فوعه نشوند... من خواستار خارج کردن همه مجروحان از این منطقه هستم.
مرد میانسال دیگری از سازمانهای حقوق بشری شکوه
میکند و میگوید: از سازمان ملل و سازمانهای حقوق بشری وابسته به آن
میخواهم همانگونه که خود را مینامند باشند یعنی رفتار انسانی داشته
باشند.
این افرادی که در زمان محاصره شاهد سقوط 40 هزار خمپاره در منطقه بوده و عذاب میکشند؛ انسان هستند.
اینها مسائلی نیست که بگوییم که فقط گفته باشیم باید به این موضوعات توجه شود دیده شود.
دختر جوانی در حالی که بغض دارد با احساسات بالایی به خبرنگار فارس
میگوید: چیزی که تقدیم کردیم به امام حسین تقدیم کردهایم ... اگر همه
مردم ما رو فراموش کنند خدا ما رو فراموش نمیکند ... خدا حق ما را میگیرد و
ما به حرکت در این مسیر ادامه میدهیم ... حتی اگر پدر و خواهر من شهید
شدهاند به مجاهدت ادامه میدهیم حتی اگر یک نفر از ما باقی نماند...
ما شیر زنیم نمیگذاریم وارد فوعه شوند نمیگذاریم خاک فوعه را ناپاک کنند.
او در آخر میگوید: میخواهیم زندگی کنیم باید محاصره شکسته شود نمیتوان ادامه این وضع را تحمل کرد.